امروز: پنجشنبه 06 ارديبهشت 1403
    طراحی سایت
تاريخ انتشار: 04 مهر 1392 - 08:54

محمد باقر عباسی سملی

دهه ی چهارم انقلاب دهه ی تغییر در گفتمان سیاسی

محمد باقر عباسی سملی:

یکی از ملزومات اجتناب ناپذیر کالبد شکافی پدیده های اجتماعی، سعی در غالب نمودن اندیشه ی زنده پنداری این پدیده هاست و این مهم میسر نمی شود جز با تلاش و همت نخبگان در راستای نهادینه سازی چنین پنداری در بستر جامعه، حال با فرض پذیرش اینکه انقلاب در چارچوب علل و عوامل شکل دهنده ی آن اولا یک پدیده ی گریز ناپذیر اجتماعی است، ثانیا موجودی زنده است که متولد می شود، رشد و نمو پیدا می کند، دوران نوزادی، کودکی، نوجوانی، جوانی، میانسالی و پیری را الزاما پشت سر خواهد گذاشت، به بررسی اجمالی سیر تکامل انقلاب اسلامی ملت ایران پرداخته و سپس به تبیین ضرورت تغییر در گفتمان غالب دهه ی چهارم می پردازیم.
از جمله عواملی که باعث بارداری اجتماعات بشری در راستا و جهت تولد انقلاب در آن جوامع می شود، می توان به ایجاد شکاف های طبقاتی از یک سو و شکاف دولت ملت از سوی دیگر یاد کرد. در صورت ایجاد چنین شکاف هایی و عدم چاره جویی به موقع برای کم کردن و یا حالت بهینه ی آن که حرکت و میل به سمت صفر است، با اصلاح و رفرم، وقوع انقلاب که معمولا زیانبار نیز می باشد، اجتناب ناپذیر می گردد .
در ایران دهه ی پنجاه، هر دو این شکاف ها با کمال تاسف نه تنها وجود داشت بلکه به سرعت، تحت تاثیر حرکت جامعه جهانی به سوی صنعتی شدن در حال افزایش بود. و حاکمیت وقت نه تنها چنین شکاف هایی را ایراد نمی دانست بلکه به آن نیز می بالید. درست زمانی که آقای جمشید آموزگار با نخوت تحت تاثیر افزایش قیمت نفت در تلویزیون ظاهر می شد و می گفت آنقدر پول داریم که نمی دانیم با آن چه کنیم، مغز های متفکر ما در زندان و یا تبعید به سر می بردند . داشتن مطبوعات آزاد و غیر حکومتی تنها یک رویا بود، حزب رستاخیز تنها حزب فرمایشی و بی رقیب عصر خویش بود و در روستاهای ما زنان روستایی به خاطر یک وضع حمل ساده می مردند. کشاورزی ما رو به انقراض بود، و ....، البته این موارد قطعا نافی برخی خدمات حاکمیت پیش از انقلاب نیست.
بر چنین بستری بذر انقلاب پاشیده شد، جوانه زد و رشد نمود. در تمام انقلاب های دنیا، دهه ی اول انقلاب، یا دهه ی حرج و مرج است و یا دهه ی دیکتاتوری و استبداد انقلابی، لیکن دهه ی اول انقلاب ما نه تنها در دام این دو عنصر شوم گرفتار نشد، بلکه به دهه ی ثبات نیز تبدیل شد و این میسر نبود جز به رهبری بی نظیر حضرت امام رحمه الله علیه.
بی شک برخی از مخاطبین بویژه نسل جوان، تحت تاثیر تلویزیون های برون مرزی برنگارنده ایراد خواهند گرفت، که تاریخ را غیر منصفانه و با تعصب به تحلیل نشسته ام، و اتفاقا لااقل بخشی از نگاه نگارنده نیز متوجه همین تشنگان حقیقت است و سعی بر باز گشایی باب گفتگو با همین عزیزان در راستای شفاف سازی تاریخ انقلاب و ممانعت از تنها قاضی رفتن تلویزیون های برون مرزیست .
امروز آشنایان با تاریخ ایران و هر ایرانی شرافتمندی از جدا شدن بخش عظیمی از خاک ایران زمین توسط روسیه در دوران های گذشته، بویژه در عهد حاکمیت قوم قجر دست روی دست می ساید و آه افسوس از نهادش بر می آید، پرسش اساسی که در اینجا مطرح می گردد این است، که آیا مماشات با تجزیه طلبان در صدر انقلاب، توسط حاکمیت نوپای جمهوری اسلامی، به قیمت از دست رفتن چندین استان و جدا شدن آنان از ایران عزیز، امروز موجب لعن و نفرین نسل جوان ایرانی و آینده گان نبود؟
تقریبا سه چهارم خاک ایران تا آغاز حکومت پهلوی ها از دست رفت، در دوران پهلوی ها بحرین را از دست دادیم، اما جمهوری اسلامی مفتخر است که با تهاجم همه جانبه ی جهان استکبار از درون و برون مرز ها حتی یک وجب از خاک ایران را از دست نداد.
در دهه ی اول انقلاب به تحریک بیگانگان، جنبش های جدایی طلبانه ی خلق عرب، خلق ترکمن، خلق کرد و .... شکل گرفت، که با درایت امام راحل و حمایت ملت بویژه ترکمن ها، عرب های ایرانی و کرد های وطن پرست این حرکت شوم ناکام ماند. رمز موفقیت امام راحل، اتفاقا نفی خشونت بود. دلیل روشن و غیر قابل انکار آن نیز نرفتن زیر بار قیام مسلحانه علیه رژیم گذشته بود. کسانی که برای گرفتن مجوز قیام مسلحانه و توجیه شرعی ترور از امام، به نجف رفته بودند، پس از پیروزی انقلاب که با مشی مدنی و غیر مسلحانه به بار نشسته بود، خود علیه انقلاب دست به اسلحه بردند و به برخی خشونت ها در یکی دو سال اول انقلاب دامن زدند. که آن هم امام فرمود اسلحه را زمین بگذارید من به دیدن شما می آیم.
در دهه ی اول انقلاب، گروه های خشونت طلب که اتفاقا علیه دیکتاتوری ستم شاهی، مبارزه نیز کرده بودند و متحمل هزینه های بعضا سنگینی نیز شده بودند، توان همراهی با حرکت بدون خشونت امام و ملت را نداشتند و لذا با انقلاب نیز درافتادند، تا جامعه را به حرج و مرج بکشانند که تنها امام بود که توانست از حرکت جامعه به سمت بی ثباتی جلوگیری نماید. ما امروز کافیست جهت تجسم فضای دهه ی اول انقلاب به پیرامون خود نگاهی بیندازیم تا به اوج مدیریت امام راحل بیشتر پی ببریم. نگاهی به افغانستان و عراق و مصر و سوریه و .... شاید بهترین گواه باشد.
دهه ی دوم انقلاب که دهه ی نوجوانی انقلاب ماست، با همه ی ایراداتی که بر آن وارد است، فونداسیون توسعه و تحول سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی در آن پی ریزی شد و بستر تحولات بعدی فراهم گردید، که حماسه ی دوم خرداد هفتاد و شش تنها بخشی از رویش بر این بستر است.
دهه ی سوم انقلاب، که می توان از آن به دهه ی جوانی انقلاب یاد کرد، دهه ی توسعه ی سیاسی بود، که به رغم شعار های بسیار زیبای این دوران به دلیل برخی کم تجربگی ها بستر پیدایش و باز تولید خشونت و رادیکالیسم افراطی دولت های نهم و دهم گردید و خساراتی را بر کشور، انقلاب و ملت تحمیل کرد که در دوران جنگ متحمل نشد.
و اما با این مقدمات به اصل بحث که همان دهه ی چهارم یا دهه ی بلوغ عقلانی انقلاب است، وارد می شویم.
ما در حالی پا به میانه ی دهه ی چهارم انقلاب می گذاریم، که تجربه های تلخ و شیرین سه و نیم دهه از انقلاب را در حافظه ی خویش داریم، که خود بزرگترین گنجینه ی تجربه های توام با عبرت برای ملت ماست. تاریخ ما قبل و مابعد انقلاب این سرزمین متاسفانه مشحون از نخبه کشی چه فیزیکی و چه شخصیتی است، حداقل انتظار در دوران بلوغ انقلاب، بستن پرونده ی نخبه کشی، یکبار و برای همیشه است. زیرا هیچ توسعه و پیشرفتی در هیچ اجتماع بشری قوام و دوام نمی یابد، مگر بر بستر نخبه پروری باشد، آن هم در زمانی که جوامع صنعتی به سرعت نور در حال پیشرفتند. ما با گذشت افزون بر سی سال هنوز نتوانسته ایم خلاء امثال شهید مطهری ها را پر کنیم، ترور شخصیتی دانشمند فرزانه حجه الاسلام والمسلمین سید محمد خاتمی مبتکر گفتگوی تمدنها، هزینه ای سنگین بر انقلاب ما تحمیل نموده است و ....
حال که در میان طوفان های سهمگین منطقه ای و جهانی، این کشتی (ایران) با درک و درایت مثال زدنی ملت و تدبیر ستودنی رهبر فرزانه ی انقلاب، با سرمشق قرار دادن شعار نیکوی اعتدال به سمت ساحل نجات در حرکت است، کوبیدن بر طبل تمامت خواهی از سوی هر گروه، دسته و جناحی، خواه اصلاح طلب و خواه اصولگرا، گناهی نا بخشودنی و ستیزی آشکار با خرد محوریست.
ما در افزون بر یک و نیم دهه ی گذشته، با حذف نخبگان به بهانه همسو نبودن نگاه سیاسی آنان با خود خسارات جبران ناپذیری را بر این ملت تحمیل نموده ایم، که تحمل تداوم آن از توان جامعه خارج است. دهه ی بلوغ انقلاب دهه ی پایان سیاه و سپید بینی و صفر و صد نگری در تعاملات سیاسی است. دهه ی چهارم انقلاب، دهه ی نسبی نگری معقول به عالم سیاست و فرهنگ و اقتصاد است، دهه ی چهارم دهه ی اعتدال است.
همان اندیشه ای که یک روز به دنبال خانه نشین کردن نیمی از توان انسانی جامعه تحت نگاه و نگرش جنسیتی به نوع انسان بود و امام راحل با تمام توان در مقابل آن ایستاد و نقش زنان در انقلاب را به درستی و نیکی ستود، بعد ها و تا امروز با نگاه ایدئولوژیک به پتانسیل انسانی جامعه، همواره بخشی از نخبگان را از گردونه ی خدمت رسانی صادقانه و تولید اندیشه ی ترقی خواهانه زمین گیر کرده است و این معضل اصلاح طلب و اصولگرا نیز نمی شناسد.
بنده بر این باور نیستم که در صورت اقبال عمومی و اکثریتی جامعه به یک نگاه و جریان سیاسی، نگاه و جریان غالب باید در تصمیم گیریهای اساسی و زیرساختی اجتماعی تداوم دهنده ی اندیشه ی جریان مغلوب باشد، لیکن جریان غالب حق ندارد جامعه را از توان علمی و تخصصی جریان مغلوب نیز محروم سازد .یکی از دیکتاتوری هایی که امروز جهان به شدت از آن رنج می برد دیکتاتوری اکثریت است که به مراتب از دیکتاتوری اقلیت زیانبارتر و هولناک تراست، که به باور این کمترین نخبگان جهان باید به چاره جویی برخیزند و بی شک در آینده ای نه چندان دور یکی از مباحث غالب اندیشه ورزان جهان، بررسی راه های برون رفت از دیکتاتوری اکثریت خواهد بود.
بی شک نگارنده خود را مبرای از این افراط و تفریط های مسیر انقلاب نمی داند، لیکن بر این باور است که سن چهل سالگی سن پختگی و عبرت آموزی از تجربیات است و برای این جاده ی حذف پایانی هم باید متصور بود. توقع واگذاری مدیریت سیاسی به اصولگرایان، توقع چندان معقولی نمی تواند باشد. زیرا ملت در بیست و چهارم خرداد به سیاست های هشت ساله ی آنان نمره ی مردودی داده است، لیکن اینکه از توان علمی و تخصصی این جناح حتی در مدیرت های فنی و تخصصی محض نیز جامعه را محروم سازیم، چندان به صواب نزدیک نیست.
در هیچ جای جهان با جابجایی دموکراتیک و مدنی قدرت، حذف متخصصین و کارشناسان با تجربه که سرمایه ی ملی می باشند اتفاق نمی افتد. پس باید اولا خود بپذیریم که دهه ی چهارم انقلاب دهه ی تغییر در گفتمان و تعاملات سیاسی است و ثانیا در جهت نهادینه سازی آن از هیچ کوششی دریغ نورزیم.
و اما در عرصه ی سیاست خارجی و بین المللی، ما سه دهه ی انقلاب را با فراز و فرود هایی، پشت سر گذاشته ایم، بی شک در این سه دهه بخاطر جوانی انقلاب، نا پختگی هایی داشته ایم که منجر به تحمیل خساراتی بر جامعه شده است، که این نا پختگی ها تقریبا به دلیل کم تجربگی اجتناب ناپذیر است . لیکن امروز و در دهه ی چهارم انقلاب با همراه داشتن سی و اندی سال تجربه، انتظار عملکردی خردمندانه در عرصه ی جهانی انتظاری نا معقول نیست وعنایت به چند نکته می تواند در راستای گام برداشتن محتاط تر و محکم تر ما را به مطلوب نزدیکتر سازد.
اول اینکه قدرت های غالب جهان امروز، چه اقتصادی و نظامی، چه سیاسی و فرهنگی، بیشتر بر دو محور اندیشه ی کاپیتالیزم و مارکسیسم لنینیزم و مائوئیزم استوار است، که انتظار دوستی و تعامل انسانی و اخلاق مدارانه با این دو اندیشه بیشتر به یک مزاح شبیه است تا واقعیت. جستجوی اخلاق در اندیشه ی کاپیتالیزم به همان اندازه بی معناست که جستجوی عدالت در اندیشه ی مارکسیزم – مائوئیزم .
اما پذیرش اینکه سیاست یک علم است و مثل ریاضیات می توان با آن به اندازه گیری سود و زیان پرداخت، زیستن شرافتمندانه در چنین جهانی را مقدور می سازد. ما باید بپذیریم که عصر جوانی و پرخاشگری انقلاب را پشت سر گذاشته ایم و به عصر پختگی در تعاملات سیاسی جهانی رسیده ایم، ما باید بدانیم که در صورت عملکردی معقول و حسابگرانه، می توانیم وجدان بیدار جامعه ی جهانی را با خود همراه کنیم، تفکر سرمایه داری و همچنین مارکسیست و مائوئیست جهانی هرگز نمی تواند بدون اقناع افکار عمومی جهان، دست به تحرکات مخرب بزند، این هنر سیاستمداران هر جامعه است که می تواند کشور را به سوی ترقی و یا انحطاط سوق دهد. بی شک چنانچه غایر خان برادرزاده ی سلطان محمد خوارزمشاه بازرگانان مغول را نمی کشت و سلطان محمد نیز سفیر چنگیز را به قتل نمی رساند، حمله ی مغول به ایران اتفاق نمی افتاد، اگر بشار اسد به یک انتخابات آزاد تن می داد امروز سوریه با تحریک دشمنانش بویژه اسرائیل به تلی از خاکستر بدل نشده بود، اگر درایت سید محمد خاتمی نبود، ایران در محور شرارت جنگ طلبان آمریکا در اولویت اول قبل از عراق قرار می گرفت و اگر درایت ستودنی رهبر فرزانه ی انقلاب در حق الناس خواندن رای مردم در انتخابات بیست و چهارم خرداد نبود، امروز معلوم نبود که سرنوشت ملت ایران چگونه رقم می خورد. تصمیم بزرگان در پیچ های تند تاریخ است که محک می خورد، نه در دوران آرامش و فراغت.
ما هرگز نباید انتظار دوستی با آمریکا را داشته باشیم چون در قاموس سرمایه داری دوستی بی معناست، لیکن می توان با درایت به گونه ای رفتار کرد که آمریکا با ما دشمن نباشد. روسیه و چین نیز از این قاعده مستثنی نیستند. ما می توانیم در سازمان ملل فریادگر مظلومیت ملل تحت ستم جهان از قبیل فلسطین باشیم، بدون اینکه هالوکاست را انکار کنیم . ما می توانیم از حقوق هسته ای خود در سازمان ملل دفاع کنیم، بدون اینکه خارج از عرف دیپلماتیک اعلام کنیم که ایران به اردوگاه هسته ای جهان پیوست، تا بلافاصله بمب اتم در اذهان جهانی نقش ببندد و فضای مانور را با دست خود در اختیار آمریکا و هم پیمانانش قرار دهیم. آمریکا و غرب خوب می داند که ایران به دنبال بمب هسته ای نیست، اما این بهترین ابزار برای اقناع افکار جهانی جهت ساماندهی تحرکات مخرب علیه ایران است، ما می توانیم با درایت این ابزار را از دست آمریکا بگیریم.
آقای خاتمی با طرح گفتگوی تمدن ها، آقای هانتینگتون نظریه پرداز آمریکایی مبتکر تز نبرد تمدن ها را زمین گیر کرد و آقای احمدی نژاد با طرح کتمان هالوکاست سلاح مظلومیت را دو دستی تقدیم اسرائیل نمود. پس می توان در عرصه جهانی با درایت و خردورزی بدون اینکه با جهانخواران دوست بود با آنان دشمن نبود و مسیر ترقی و تعالی را طی کرد و دهه ی چهارم بهترین فرصت تغییر در گفتمان انقلاب، در راستای تعاملی سازنده با جهان بر مبنای دفاع از آرمان های انقلاب و منافع ملی می باشد و این مهم تلاش مضاعف نخبگان در یاری رسانی به بزرگان نظام را می طلبد.
به امید فردایی بهتر برای ایران اسلامی



کانال تلگرام اتحادخبر


نظرات کاربران
ارسال نظر

نام:

ايميل:

وب سايت:

نظر شما:

تازه ترین خبرها

  • اولین دورهمی اتحاد جنوب در سال ۴۰۳ برگزار شد / تصاویر
  • مادر حسن غلامی هنرمند شاخص هم استانی در آغوش خاک آرام گرفت / تصاویر
  • جناب نماینده! قحطی پتروشیمی که نیامده، بسم‌الله
  • انتخاب هیئت رئیسه جدید شورای هماهنگی روابط عمومی های ادارات شهرستان دشتستان
  • یک بار برای همیشه تفاوت گرگ، شغال و روباه را با رسم شکل یاد بگیرید
  • عناوین روزنامه‌های ورزشی امروز1403/02/05
  • نشست هماهنگی و برنامه ریزی دومین رویداد ملی خواهر برادری در بوشهر برگزار شد
  • حضور تیرانداز دشتستانی در مسابقه کشوری بنچ رست ۲۵ متر
  • عناوین روزنامه‌های امروز1403/02/05
  • این روغن ناجی دیابتی ها، قندخون را بطور کامل شفا می دهد
  • احیاء یک واحد تولیدی راکد بعد از ۱۰ سال در دشتستان
  • عناوین روزنامه‌های ورزشی امروز1403/02/06
  • جزییاتی از بیماری ترانه علیدوستی و علت آن
  • عباس عبدی: چند بار دست در حفره حجاب کردند و گزیده شدند، اما باز هم تکرار می‌‌کنند
  • رقابت پتروشیمی جم در نمايشگاه Chinaplas 2024 در کنار شرکت‌های بزرگ و قدرتمند دنیا
  • اولین دورهمی اتحاد جنوب در سال ۴۰۳ برگزار شد / تصاویر
  • بررسی مشکلات بنار آبشرین در اردوی عمرانی دهیاران بخش مرکزی دشتستان
  • مرکز جامع سلامت شهر کلمه به زودی افتتاح می شود/ 80 درصد فضاهای فیزیکی بهداشت و درمان دشتستان نوسازی شده است
  • بهترین زمان خوردن قهوه برای کبد چرب
  • مطالبات فعالان محیط زیست از مردم و مسئولان/ آفت محیط زیست زباله های پلاستیکی است/ مسئولان بیشتر از گرفتن عکس پای کار باشند
  • مادر حسن غلامی هنرمند شاخص هم استانی در آغوش خاک آرام گرفت / تصاویر
  • سرنوشت باقیمانده سموم در محصولات کشاورزی
  • تجلیل از دو تیرانداز پرتلاش و موفق دشتستان
  • جناب نماینده! قحطی پتروشیمی که نیامده، بسم‌الله
  • جاده مرگ شهر وحدتیه را دريابيد،مسئولان برحذر باشند
  • روز سعدی و نکته‌ای نغز از گلستانش
  • انتخاب هیئت رئیسه جدید شورای هماهنگی روابط عمومی های ادارات شهرستان دشتستان
  • یک بار برای همیشه تفاوت گرگ، شغال و روباه را با رسم شکل یاد بگیرید
  • نشست فرماندهان پایگاه‌ها و شورای حوزه مقاومت بسیج شهدای پتروشیمی به میزبانی پتروشیمی جم
  • آغاز عملیات اجرایی پروژه ٣۵٠٠ واحدی سازمان انرژی اتمی
  • آغاز عملیات اجرای خیابان ۲۴ متری در ورودی شهر از سمت برازجان،خیابان ۲۲ متری غرب آرامستان و خیابان در غرب جاده اصلی
  • اولین دورهمی اتحاد جنوب در سال ۴۰۳ برگزار شد / تصاویر
  • قتل 2 جوان برازجانی در خودروشان/ دستگیری قاتل در استان همجوار
  • یکی از شهدای اخیر حمله اسرائیل در سوریه از شهر وحدتیه دشتستان است
  • گزارش تصویری/ راهپیمایی روز جهانی قدس در برازجان
  • سخنرانی استاد سید محمد مهدی جعفری در جمع دشتستانی ها و استان بوشهری های مقیم شیراز/ تصاویر
  • در رسیدگی به امور مردم کوتاهی نکنید/ برخی از بخشنامه ها باعث کوچک شدن سفره مردم می شود
  • قلب جوان 23 ساله دشتستانی اهدا شد/ تصاویر
  • بررسی مشکلات بنار آبشرین در اردوی عمرانی دهیاران بخش مرکزی دشتستان
  • سخن‌ران، کاظم صدیقی‌. نه! مسجد قیطریه، نه!
  • برخورد توهین آمیز رئیس صمت دشتستان با نمایندگان برخی اصناف شهرستان
  • آئین گرامیداشت شهیدالقدس محسن صداقت در شهر وحدتیه
  • تصاویر جنجالی مجری زن تلویزیون باکو در کنار سفیر ایران و در محل سفارتخانه/ عکس
  • اولین واریزی بزرگ برای معلمان در 1403
  • اسرائیل را چه باید؟
  • .: شهرزاد آبادی حدود 11 ساعت قبل گفت: درودتان باد. همگی چند ...
  • .: لیلادانا حدود 4 روز قبل گفت: درود بردکتربایندری ودکترفیاض بزرگوار. ...
  • .: علی حدود 6 روز قبل گفت: بسیار عالی پاینده باشید ...
  • .: شااکبری حدود 6 روز قبل گفت: درود بر استاد گرانقدر ...
  • .: ذاکری حدود 6 روز قبل گفت: بسیار عالی. درود خدا ...
  • .: ذاکری حدود 6 روز قبل گفت: خوشحالم که ادبیات پایداری ...
  • .: افسری حدود 6 روز قبل گفت: درود بر دکتر بایندری ...
  • .: عزیز حدود 7 روز قبل گفت: سایت و نویسنده حواسشون ...
  • .: مصطفی بهبهانی مطلق حدود 9 روز قبل گفت: با سلام و خدا ...
  • .: ح حدود 10 روز قبل گفت: درودخدا بر استادبرازجانی و ...