امروز: دوشنبه 19 شهريور 1403
    طراحی سایت
تاريخ انتشار: 02 مهر 1402 - 12:40

اتحاد خبر- خان: تلفن قطع نشده بود که سر و کلّه ی محمدو پیدا شد. انگار پشتِ در ایستاده بود. محمدو آمد داخل. قلیانِ  ننه را چاق کرد، زیر پوز گذاشت و دوباره گفت: "مدتی است یک چیزی مثل کِرم توی کلّه ام وول می خورد؛ بگویم یا نگویم؟ گفتم: تا دکتر لازم نشده ای، بگو!   گفت: تو کُم درد داری می نویسی؟!  حالا نوشتی هم نوشتی؛ چرا پر و پاچه یِ دیگران را می گیری؟!...

دنیایِ دِه!!!(۱۸)

خان

گر در خانه کس است/  یک حرف بس است.!!!

به محمدو زنگ زدم گفتم: "دلم لَک زده برای یک شو نشینیِ دِبش" خنده ی کِش داری سر داد و گفت: "شونشینیِ سیمایِ استان را ببین!!!" گفتم: در کوچه مان برنامه یِ شونشینیِ زنده داریم. دی رَضَو، پَسین گَه، توی غُناهشتِ شرجی و گرما، جلویِ دربِ حیاط را نَم می زند. گلیمِ "لیلی و مجنون" را که از دیوارِ مهربانی برداشته یا برایِ شرکتِ در جشن تکلیف به او جایزه داده اند؛ می اندازد میانِ دو تیرِ برق. به محض این که قلیان دیدو شده را زیر پوزش گذاشت و قُرقُر آن مثلِ سمفونیِ بتهوون مشامِ همسایه ها را  قلقلک داد؛ خاله زنک ها خانه و زندگی را می گذارند لبِ طاقچه ها. دستمالکی می اندازند روی سر، سرمست و خرامان دور دی رضو حلقه می زنند و با کارشناسی در حوزه هایِ مختلف مثل یارانه، سبدِ کالا، سهامِ عدالت و ... به تحلیلِ اخبارِ روزِ جهان می پردازند.

 تلفن قطع نشده بود که سر و کلّه ی محمدو پیدا شد. انگار پشتِ در ایستاده بود.

محمدو آمد داخل. قلیانِ  ننه را چاق کرد، زیر پوز گذاشت و دوباره گفت: "مدتی است یک چیزی مثل کِرم توی کلّه ام وول می خورد؛ بگویم یا نگویم؟ گفتم: تا دکتر لازم نشده ای، بگو!

 گفت: تو کُم درد داری می نویسی؟! حالا نوشتی هم نوشتی؛ چرا پر و پاچه یِ دیگران را می گیری؟! گوشه ای سر جایت بنشین! یک روز عدلیه، یک روز نظمیه، یک روز سارق و قاتل، یک روز زن و زندگی و ...

کلامت هم که مثل هِلاهِل است و مانند نیشِ عقرب آدم را می گزد. نوشته هایت را که می خوانم احساس می کنم یک انسانِ خانه آتش گرفته، از بیچارگی فحش می دهد به همه  البته از نوعِ اسلامی اش!

با آن که می دانم دلت صاف است و بی شیله پیله ای. از سرِ دل سوزی و افسوس نوایِ نقد ساز می کنی اما خودت را مثلِ خرمگس وسط هر معرکه ای نینداز که هر شیر پاک خورده ای! اَنگی بزند بر تو. بدترین فحشی که به بنی آدم می توان داد این که بگویی از اداره ات، کارت خوشم نیامد. آن وقت با تو دشمن خونی می شۈند.
متهم می شوی به بی ذوقی، ناتوانی و ...

 بابا؛ اگر مثلِ بقیه مهره ی مار نداری، نان به نرخ روز نمی خوری، فِرت فِرت نوشابه باز نمی کنی برای از ما بهتران؛ مثل مار زخمی توی هر سوراخی سرک نکش. برای خودت دشمن می تراشی برای چه؟ تو هم نُه کرسیِ فلک را زیر سُمِ خرِ مدیران بگذار! اخوانیه و مفاخره بِسرا!  اسب تو هم مثلِ قاطرِ "انوری" شاعر جو می خواهد! همه چیز را گل و بلبل ببین! ببین"خَلا" و بگو" بوستان". معلوم است وقتی این ستون نوشته های ترش رو را برافراشته می کنی، حود را می اندازی وسطِ امواج افترا!

نیم قرن از خدا عمر گرفته ای اما هنوز در عهد پارینه سنگی زندگی می کنی!ٕ فکر می کنی اوضاع مثل قدیم است. مردم برای خدا کار می کنند! دوست مثل قدیم است! همسایه، همسایه دیروزی است! آشنا، واقعاً آشناست! گذشت، همه چیز گذشت!  با دنیایِ مدرن هماهنگ باش. فقط اِسکن را بشناس. با پول می شود همه چیز را خرید. همه چیز! تو هم مثلِ جماعت شو! قبل از این که زبان را بچرخانی، کرایه اش را به دلار حساب کن! شماره کارت بده! برای بستن زبان دیگران، یک تعارفی هم بزن!

دنبال سواد راه می افتی که چه؟ چه کسی را دیده ای که با سواد، پُخی شده باشد. عزیز؛ سواد الان تومنی ده شاهی با گذشته فرق دارد. دیروز یکی فریاد می زد که؛ "مدرکی که با چند میلیون می توان  خرید و قانون اش این است که؛ "هر چه مدرک قلمبه تر، شُل کردنِ جیب هم بیشتر" نگاه به نوشته های روی دیوار هم کفّاره دارد چه رسد به کتاب و دفتر"

وقتی گفتم لنگ یک مقاله ام. گفت: "بند را شُل کن، بقیه اش با من!"

دیروز عیال می گفت: چه نشسته ای به امید دوست، آشنا و همسایه که سوار بر اسب سفید بزنند درب خانه ات را. دیروز یکی شان می گفت: کلافِ زندگی از دست ما دررفته. دزدکی اوستا کریم نفس می کشیم.
کچل اگر دواکن بود...

چانه محمدو گرم شده بود. دست بردار هم نبود. نمی دانم مجادله ات برای چیست؟ وقتی می دانی جایگاه تو از منظر مدیریت مدرنِ، پست ترین نقطه یِ ممکن است؛ چرا با تقدیر می جنگی!!! حالا  برو اعتراض کن، نقد کن، بگو رابطه است، قانون نیست و ...
با این کارها فقط خودت را سر زبان ها می اندازی. پشت سرت هم واژه هایی قطار می کنند که  می تواند هر حلالی را حرام کند.

تسلیم باش. تسلیم محض، بی چون و چرا. فقط بگو چشم!!!
کور، کر، لال شو. "کمثلِ الحمار یحملُ اسفاراً..."

گفتم: اندرزهای نیکویی بود. خدا خدا می کنم آن قدر زنده بمانم که پیامد عدم عمل به هر واژه و جمله را با چشمِ غیر مسلح نظاره کنم...



کانال تلگرام اتحادخبر


نظرات کاربران
1402/07/02 - 21:36
0
0
بسیار عالی بود استاد
قلمتان مانا
ارسال نظر

نام:

ايميل:

وب سايت:

نظر شما:

تازه ترین خبرها

  • تصاویر اتحاد خبر از دومین روز هجدهمین نمایشگاه بین المللی ایران پلاست (1)
  • خرید پیراهن کاپیتان پرسپوليس به سود یک موسسه خیریه / تصاویر
  • تصاویر اتحاد خبر از دومین روز هجدهمین نمایشگاه بین المللی ایران پلاست (2)
  • مسئول کمیته روابط عمومی هیئت کاراته استان بوشهر منصوب شد
  • جلسه شهردار برازجان با معاونین و مدیران شهرداری برگزار شد
  • اسناد مالکیت جزیره خارگ به زودی صادر می‌شود
  • جزئیات دلیل دیسکالیفه شدن بیت سیاح پس از طلا و رد اعتراض ایران
  • جهش بزرگی در توسعه زیرساخت‌های آموزشی استان بوشهر داشته‌ایم
  • دختران بمی، مقام دوم مسابقات قهرمانی کاراته کشور را کسب کردند
  • عناوین روزنامه‌های ورزشی امروز1403/06/19
  • ای نایب پیغمبر ما جای تو خالی
  • صدور ۲ مجوز سرمایه گذاری خارجی در استان بوشهر
  • اداره کل راهداری و حمل و نقل جاده‎ای استان بوشهر در جشنواره شهید رجایی برتر شد
  • دستکش هوشمند، با قابلیت کنترل ربات از راه دور محصول فن‌آوران جوان کشور
  • برداشت بی‌رویه آب زیرزمینی در بوشهر/ دشت‌ها بحرانی و ممنوعه شد
  • بررسی گزینه های استانداری بوشهر در جلسه ستاد پزشکیان/ تاکید بر هماهنگی، وحدت و حمایت نمایندگان ادوار و فعالان ستادها
  • پیاده روی ولایت در دشتستان برگزار می‌شود
  • یک خانم دیگر به دولت پزشکیان پیوست/ رضوان حکیم زاده معاون وزیر آموزش و پرورش شد + سوابق
  • تصاویر «اتحاد خبر» از پیاده روی ولایت در برازجان
  • سهم صفر از کابینه، سهمِ چند از نفت!؟
  • در اسارت آب نبود از آب کولر می خوردیم/ راز تاب آوریمان در اسارت، قرآن بود/ هشت سال اسیر بودم
  • احداث زیر گذر میادین امام خمینی و شهید چمران ابر پروژه شهرداری برازجان/ اعتبار کمک به باشگاه پارس را کمیته تطبیق رد کرد
  • انتخاب زرین محسن پاکنژاد / علی کاردُر گزینه‌ ی احتمالی صندوق بازنشستگی صنعت نفت
  • مصادره اموال و املاک پتروشیمی مهر به نفع پتروشیمی جم
  • نشست رئیس ستاد مردمی دکتر پزشکیان در استان بوشهر با مسئولین ستاد دشتستان/ تصاویر
  • استقبال و پاداش ویژه مدیرکل ورزش و جوانان استان بوشهر به پاراتکواندوکار دشتستانی
  • کاش می‌شد امتحان‌تان کرد آقای رضایی!
  • نقدی بر ساخت سردیس زنده یاد علی پیرمرادی
  • 591 پروژه با اعتبار 3 هزار میلیارد تومان در دشتستان افتتاح و کلنگ زنی شد / تصاویر اتحاد خبر
  • انتخاب استاندار در آینه وفاق ملی
  • .: استان حدود 12 ساعت قبل گفت: رئیس دانشگاه علوم پزشکی ...
  • .: رضایی حدود 2 روز قبل گفت: سلام .آغای نماینده .لطفا ...
  • .: حح حدود 3 روز قبل گفت: 1. سید محمد مهدی ...
  • .: میم.قاف حدود 4 روز قبل گفت: خدا به خیرش کنه ...
  • .: علی حدود 4 روز قبل گفت: خدا خیرشون بده که ...
  • .: ک آریاپور حدود 4 روز قبل گفت: با تشکر از درایت ...
  • .: عقیل نجفی حدود 4 روز قبل گفت: درود حاجی عزیز قلمتان ...
  • .: بنیامین حدود 4 روز قبل گفت: درود بر شما حق ...
  • .: مصطفی بهبهانی مطلق حدود 5 روز قبل گفت: باسلام و خدا قوت ...
  • .: مصطفی بهبهانی مطلق حدود 5 روز قبل گفت: با سلام و خدا ...