- نشست فرماندهان پایگاهها و شورای حوزه مقاومت بسیج شهدای پتروشیمی به میزبانی پتروشیمی جم
- چهار درصد باقیمانده از کالاهای متروکه سنواتی بنادر بوشهر در مسیر تعیین تکلیف قرار گرفت /اهتمام ویژه دستگاه قضا برای خروج کامل کالاهای متروکه از بنادر استان
- پیشرفت بیش از ۹۰ درصدی پروژه فاصلاب شهرهای شمالی استان بوشهر
- کرایههای حمل و نقل عمومی از امروز گران شد
- امروز شنبه یکم اردیبهشت؛ قیمت دلار و یورو در مرکز مبادله ایران
- قیمت طلا و سکه یک اردیبهشت۱۴۰۳/ سکه در یک قدمی کانال ۴۴ میلیون
- ریزپرنده چیست؟
- اگر ۷ ساعت خواب شبانه نداشته باشید چه اتفاقی برای صورت شما می افتد؟ (+عکس)
- علائم هشداردهنده حمله قلبی
- بهترین زمان نوشیدن قهوه برای لاغری
حسین یرازجانی
شاعر، سیاستمدار و جنگجوی قیام جنوب علیه استعمار یا ...
حقیقتاً گاه نوشتن درباره شخصیت های نادری همچون شهید میرزا محمدخان غضنفرالسلطنه کاری ست بس دشوار، گاه قلم می ماند که بر صفحه سپید کاغذ چه بنگارد. از مغز فرمان گیرد و از آن رادمرد در کسوت سیاست و حکمرانی یا در هیبت دلاوری و شهامت، شجاعت، آزادگی و وطن پرستی و سلحشوری اش بنویسد یا با سراچه دل همراه شده با روح لطیف در لباس شاعریش با او همنشین شود یا با عبای عبادت و راز و نیازش با معبود را نظاره گر باشد. شیرمرد دشتستان را در سنگر بست چغادک یا کوهستان لرده به تصویر کشد یا تبعید و اسارت و سکنی و همجواریش در کلیسای ارامنه شیراز را و با او هم نوا شده و بخواند.
زمانه کرده بس زار و پریشم
جدا از خانه و اقوام خویشم
کلیسا سایه افکند بر سر من
شب و روز است صحبت با کشیشم
و یا به خاک خون غلتیدن و شهادت مظلومانه اش در بیست و یکمین غروب رمضان با زبان روزه را نظاره گر باشد.
هر لحظه دری ست از درهای بی شمار که به رویت گشوده می شود. در می مانی و نمی دانی که از کدامین درب وارد شوی. لحظه ای درنگ می کنی آنگاه پروانه وار گرد شمع فروزانش می چرخی و لاجرم می اندیشی که شرح شاعری و شخنوریش را به ادیبان و سخن سرایان وانهی و تدیّن و تقدس اش را به عالمان دین واگذاری. و تصمیم اینگونه رقم می خورد که به لحاظ آشنایی دیرینه ای که از کوچه پس کوچه های محله قلعه برازجان زادگاه میرزا که عمرت را در آن سپری کرده ای آرام آرام راه را در پیش گیری و از حافظه ی تاریخی معمرین استمداد طلبی و همرا با آنان از حصار کشیده شده اطراف شهر و خندق شهید سالمخان گذشته دروازه شمالی را گشوده به درب قلعه رسیده و به اندرونی وارد شوی و ببینی که کودکی تولد یافته نامش را محمد گذارده اند و چون مادرش سیده است او را میرزا محمد صدا می زنند به تماشایش می ایستی اما انگار همان لحظه می دانی که این کودک خفته در گهواره عنقریب سردار ملی خطه جنوب خواهد شد. میرزا را می بینی که در محضر اساتید منطقه علوم و فن زمان را فراگرفته و ایایم کودکی و نوجوانی را در کوره روزگار آبدیده می گردد. در تدیّن و امور دینی چنان دلبسته و عاشق عمل می کند که مخالفانش او را به طعنه «آخوند» می نامند. چون به ریاست می رسد اولین قدم را در جهت بنیاد آموزش و پرورش و اشاعه علم و دانش با ایجاد مدرسه به سبک نوین بر می دارد. و می بینی هنگام سنگ اندازی شالوده «فنداسیون» مسجد قلعه که با حضور وی و 7 تن از علمای تراز اول برازجان بود هیچ عالمی قبل از وی پای پیش نمی گذارد و او را به این امر مقدم می دارند و غضنفر رو به آسمان کرده می گوید: خدایا تو واقف بر حقایقی و می دانی که هرگز از فرمان تو سرپیچی نکرده و آلوده به گناهی نیستم و اولین سنگ بنای مسجد قلعه را در شالوده می نهد. مبازه بی امانش علیه تهاجم و سیاست های استعماری انگلیس و رد سازش با دولت مرکزی و ائتلاف و اتحادش با سران مجاهدین جنوب بویژه با گرد دلاور تنگستان شهید رییسعلی دلواری که از قضا و شور بختانه پس از گذشت 43 روز از آغاز نبرد به درجه رفیع شهادت نایل می آید و علم رهبریت این ائتلاف به سپهدار کم تای زمانه شهید نام آور غضنفر برنا می رسد. و این سردار سترگ دشتستان در «بست چغادک» چند کیلومتری بوشهر در قلب میدان جنگ به نبردی جانانه می پردازد و تلفاتی به قشون انگلیسی وارد می آورد و در جریان این نبرد چندین تن از تفنگچیان به همراه برادرش میرزا محمودخان به شهات می رسند.
قوای دشمن که خطر را احساس می کند تعداد زیادی سواره نظام و پیاده به قوای خود اضافه و با اسلحه های مدرن و پیش رفته آن روز به میدان جنگ وارد و آماده حمله نهایی می شود.
زائرخان در سنگر چپ میدان با دوربین جنگی متوجه تحرکات انگلیسی ها شده و به شیخ حسین خان در سنگر راست میدان را خبر می دهد که دشمن تصمیم به محاصره دارد و تفنگ های ما در برابر سلاح های مدرن آنان کاری از پیش نمی برد بهتر است عقب نشینی تاکتیکی کرده و جنگ پارتیزانی به راه اندازیم شیخ حسین خان رأی او را پسندیده و جریان را به غضنفرالسلطنه که در قلب میدان بود اطلاع می دهد و می گوید: اگر محاصره شویم همگی کشته می شویم عقب نشینی و جنگ پارتیزانی جایزتر است. اما آن سردار شجاع نمی پذیرد و می گوید: یا باید در این جنگ مانند برادرم کشته شوم یا فایق آیم و به مقاومت ادامه می دهند. در نهایت توسط یارانش بخصوص حجت الاسلام شیخ محمدحسین مجاهد برازجانی که به منظور تهیج احساسات مذهبی مجاهدین در چغادک حضور داشت با قسم و بردن کلام ا... مجید به سنگر وی آن رادمرد دلیر را از سنگر خارج می سازد. آنگاه زایر خان به طرف تنگستان و شیخ حسین خان به سوی چاهکوتاه و غضنفر به سمت برازجان عقب نشینی می کنند.
انگلیسی ها دست از تعقیبشان برنمی دارند، آنان نیز مرتباً به قوای انگلیس شبیخون زده و با جنگ های پارتیزانی قوای انگلیس را به هراس و وحشت می انداختند. قوای انگلیس پس از جنگ چغادک همه مساعی خود را برای تصرف برازجان بکار بستند زیرا چاهکوتاه و اهرم هیچ کدام خطر بالقوه ای برای دشمن نبود مضافاً به اینکه ولایات مذکور در مسیر نبود و خوب می دانستند تا وقتی برازجان را تصرف نکرده اند هرگز به شیراز نخواهند رسید و اگر برازجان و حاکمش کانون مقاومت شده و سد راهشان شود از پیروزی موقت در چغادک طرفی نخواهند بست لذا در این رابطه سخت کوشیدند تا شاید راه خویش را از طریق مذاکره به صورت مسالمت آمیز هموار سازند لذا با مکاتبات و مذاکرات پیاپی و روش استعمارگر خود به غضنفر پیشنهاد 70 هزار لیره استرلینگ طلا به عنوان رشوه و یا هر چیز دیگری که غضنفر بخواهد می دهند تا دست از خصومت و مخالفت بردارد. اما آن سرو آزاده پاسخ می دهد اگر میلیون ها لیره بدهند محال است تا جان در بدن دارم بگذرم خواسته های آنان عملی گردد و دست از مبارزه برنمی دارم و نمی گذارم اجنبی بر خاک وطن عزیزم تجاوز نماید حتی اگر در این راه خود و اطرافیانم همگی کشته شویم و عاقبت پس از کشمکش های فراوان چون انگلیسی ها متوجه می شدند که کاری از پیش نمی برند و نمی توانند این سردار وطن پرست را فریب دهند تصمیم به لشکرکشی می گیرند و پس از چند درگیری غضنفر به خاطر جلوگیری از هجوم قشون و حفظ شهر و امنیت جان و مال مردم با یک سیاست جنگی حساب شده دستور داد تا شایع کنند که چاه های آب برازجان به تلافی شهدای جنگ چغادک مسموم شده تا دشمن با استفاده از آن ها به هلاکت برسد و پخش کنند که بیماری مسری اسهال خونی و تب و استفراغ اپیدمی شده و مردم برازجان را با خطر مرگ مواجه ساخته. اتخاذ چنین شیوه ای سبب شد نظامیان انگلیسی بخاطر حفظ جانشان از وارد شدن به برازجان اجتناب ورزند پس میرزا به منظور آزادی عمل بیشتر همراه با خانواده و تفنگچیان با سلاح، مهمات و آذوقه لازم به لرده در کوهستان شرق برازجان رفته چون انگلیسی ها از رفتن نیروهای برازجان به لرده غافلگیر شده بودند سخت متحیر شده و قلعه ی غضنفر را بمباران هوایی کردند. اما آن شیرکوه نبرد کوهستان را برای قوای متجاوز به جهنمی مبدل ساخت که شرحش در این مقال نمی گنجد و اگر نبود خیانت چند نفر ساده لوح محلی که گناه خیانت به کشور ندانسته و حرفاً به خاطر عنادی که با غضنفر السلطنه داشتند راه نفوذ بر سنگر مستحکم مجاهدین را نشان نمی دادند غضنفر و تفنگچیان دشتستان در لرده کار قوای انگلیس را یکسره و طومار تجاوزگری و استعمارشان را در هم پیچیدند. در کتاب جنوب ایران در مبارزات ضد استعماری تألیف مرحوم علی مراد فراشنبدی آمده است. روزی که رضاخان به عنوان سردار سپه در معیت احمد شاه قاجار به برازجان آمد و در برابر صف مستقبلین، تفنگچیان برازجانی را با آن هیبت و صلابت مردانه دید که همه مسلح و سوار بر اسب کمیت «اسب سرخ یال و دم سیاه» به استقبالش آمده اند. رو به احمد شاه می کند و می گوید: اگر غضنفرالسلطنه ثروت قوام الملک و ابوالجمعی صولت الدوله را داشت مالک الرقاب فارس بود. بی شک چند سال بعد وقتی رضاخان به سلطنت می رسد آن شکوه و جلال غضنفری را به یاد آورده و چون سلطنت وی از استبداد مایه گرفته بود با انگلیسی ها هم آواز شده و دستور قتل آن یل آزاده را صادر می کند پس چه دردناک است شهید پرآوازه غریب که در شاه پسر مرد آرام گرفته دریغ از بنای یادبودی در خور شأن و شوکتش و یا تندیس و موزه ای در اقلیمی که در راه ماندگاری و اعتلایش جانانه جان شیرین را در طبق اخلاص گذاشت. آیا بعنوان یک جنوبی دشتستانی و ایرانی حق داریم سرزنش کنیم کسانی را که از مطرح شدن و معرفی این سردار کبیر به نسل آینده به انحاء گوناگون ممانعت کرده و می کنند بگوییم زهی خیال باطل که نام نیک سردار شهید در دل تک تک غیور مردان و شیرزنان خطه جنوب تا هستی و انسان بر کره خاکی برجاست جاویدان و پرشکوه و ماندگار بوده و خواهد بود. و باز لازم می دانم رخصت طلبم از ادیبان و باز هم زمزمه کنیم ترجیح بند سروده ی آن سردار شهید را که می سراید.
اقبال که برگشت دگر چاره ندارد
یک چند در این ملک بُدم شیر شمیده اندر صف ناورد چو شمشیر خمیده
چون از افق نکبتم اسپید دمیده عقل و هنر و هوش زمن جمله دمیده
اقبال که برگشت دگر چاره ندارد
افسوس که گشتم تبه از راه حماقت اما نه حماقت به حقیقت ز صداقت
دیگر نه به من مانده به جا تاب و نه طاقت نه مانده دگر آبرو و عزم لیاقت
اقبال که برگشت دگر چاره ندارد
یا رب تو به من لطف نما صبر چو ایوب زیرا که شده قلبم از این حادثه معیوب
ای کاش نبودم از این (دشت) پر آشوب ناشنوم از مردم دون این همه سرکوب
اقبال که برگشت دگر چاره ندارد
گه جانب تهران شدم و گه سوی شیراز گفتم همه به دولتیان درد دل و راز
بودند به ظاهر همه با بنده هم آواز در پرده نبودند به من یاور و دمساز
اقبال که برگشت دگر چاره ندارد
زین قوم، دل غمزده غمخوار ندارد این طایفه جز خون جگر خواره ندارد
جز درد جفاجوی ستمکاره ندارد پاس نمکم هیچ نمک خواره ندارد
اقبال که برگشت دگر چاره ندارد
اوخ که شدم دستخوش مردم احمق از گردش وارونه این چرخ مطبّق
از خلق نبینم به جز از طعن و جردق زین قوم بسی خسته و وامانده الحق
شمیده: ترسیده، دمیده، آشفته
دَق: کوبیدن، سرزنش
دشت: مخفف دشتستان
دمساز: هم دم، همدل، موافق
مطّبق: کسی که امور را با رأی صایب خود حل و فصل کند
ناورد: نبرد، جنگ مبارزه
تازه ترین خبرها
- نشست فرماندهان پایگاهها و شورای حوزه مقاومت بسیج شهدای پتروشیمی به میزبانی پتروشیمی جم
- چهار درصد باقیمانده از کالاهای متروکه سنواتی بنادر بوشهر در مسیر تعیین تکلیف قرار گرفت /اهتمام ویژه دستگاه قضا برای خروج کامل کالاهای متروکه از بنادر استان
- پیشرفت بیش از ۹۰ درصدی پروژه فاصلاب شهرهای شمالی استان بوشهر
- کرایههای حمل و نقل عمومی از امروز گران شد
- امروز شنبه یکم اردیبهشت؛ قیمت دلار و یورو در مرکز مبادله ایران
- قیمت طلا و سکه یک اردیبهشت۱۴۰۳/ سکه در یک قدمی کانال ۴۴ میلیون
- ریزپرنده چیست؟
- اگر ۷ ساعت خواب شبانه نداشته باشید چه اتفاقی برای صورت شما می افتد؟ (+عکس)
- علائم هشداردهنده حمله قلبی
- بهترین زمان نوشیدن قهوه برای لاغری
- استاندار بوشهر: نقش سپاه در توفیقات نظام برجسته است
- سرمربی جدید تیم فوتبال تراکتور امروز انتخاب می شود
- پیشنهاد پزشکی به بیرانوند برای بازگشت به دروازه پرسپولیس
- بازی زیبای پرسپولیس حال هواداران را خوب کرده/دلالها خطرناک هستند
- آغاز انتخاب رشته آزمون دکتری سال ۱۴۰۳ از امروز
- بیمه زنان خانهدار برای نخستین بار در دولت سیزدهم عملیاتی شد
- دیدار حسین امیرعبداللهیان با دستیار ویژه دبیر کل سازمان ملل متحد
- مطلوب شدن وضعیت عفاف و حجاب در سطح کشور نسبت به قبل از اجرای طرح
- افزایش ۲۳ درصدی صادرات گاز روسیه به اروپا
- دختر ۱۱ ساله زنی را که با مادرش درگیر شده بود، کشت!
- گزینه سرمربیگری سرخها برای فصل بعد مشخص شد
- تکلیف لیست خروجی استقلال مشخص شد!
- ستاره استقلال زیر تیغ جراحی؛ زمان بازگشت به میادین مشخص شد
- تولد دوباره ستاره استقلال بعد از ۶ ماه
- تیم کشتی نونهالان هیئت کشتی دشتستان قهرمان مسابقات انتخابی استان بوشهر شد
- 🎥ویدیو/شنبه های اتحاد خبر با سید حمید شهبازی(۵)
- استان بوشهر به کرویدر ترانزیتی اوراسیا، روسیه و کشورهای خلیج فارس تبدیل شده است
- پتروشیمیها حق ورزش و جوانان استان بوشهر را نادیده نگیرند
- تخصیص ۲۴۰ میلیارد ریال اعتبار به طرح فاضلاب گناوه و دیلم
- آزمون استخدام سازمان تامین اجتماعی در بوشهر برگزار شد
- سپاه نقشی غیر قابل انکار در توفیقات نظام جمهوری اسلامی داشته است
- هفته ای پر بارش پیش روی کشور/ ورود سامانه جدید از روز دوشنبه
- آیین گرامیداشت روز جهانی سعدی در شیراز برگزار شد
- فرماندار: منشا صدا در گناوه ناشی از انفجار معدن سنگ کوه بینک بوده است
- جشنواره هندبال استان بوشهر برگزارشد
- تیم های برتر والیبال ساحلی جام رمًضان دیر مشخص شدند
- حمله هوایی به یک پایگاه حشد الشعبی در عراق/ یک کشته و ۶ مجروح
- واکنش امیرعبداللهیان به ماجرای اصفهان و ادعاهای اسرائیل
- پاسخ منفی انگلیس به «نتانیاهو» درباره سپاه پاسداران
- بیانیه حشدالشعبی عراق درباره انفجار مهیب در یک پایگاه نظامی
- تصاویری از بهشت روی زمین در شمال ایران
- قهرمانی دشتستانی ها در لیگ انفرادی تیراندازی استان بوشهر
- عناوین روزنامههای امروز1403/02/01
- عناوین روزنامههای ورزشی امروز1403/02/01
- بانک قرضالحسنه مهر ایران بیشترین وام را در سال ۱۴۰۲ پرداخت کرد
- پتروشیمی پردیس حامی مهمترین رویداد بین المللی در حوزه تاب آوری انرژی
- شبکه اسرائیلی از زبان نتانیاهو: به دنبال جنگ با ایران نیستیم! / ماموریتهای مهمتری در جبهه غزه و لبنان داریم
- جاده مرگ شهر وحدتیه را دريابيد،مسئولان برحذر باشند
- ادعاها درباره حمله اسرائیل به ایران / ساقط کردن چند ریزپرنده در آسمان اصفهان
- توزیع تعداد ۵۰ عدد کلاه ایمنی از طرف شهرداری بین موتورسیکلت سواران شهر وحدتیه
من می خواهم ساده نویسی کرده باشم. ما از وجود نویسندگان و محققان تاریخ دشتستان که نشانه وطن دوستی و ایمان به خدا هستند خصوصا جنابعالی افتخار می کنیم. خداوند صحت و سلامتی و طول عمر به شما عنایت بفرماید. در مورد مبارزات و خدمات شهید میرزا محمدخان که جنابعالی مطالبی درباره آن نوشته ای و مورد تایید همه است، ولی در موقعی که حرف بر نصب تندیس یا میدان می شود بعضی از مسئولین مانع پیش می آورند. برای مردم این شهر یک ابهام شده است که چرا کسی که با انگلیسی های اشغالگر مبارزه نموده و با نیروهای رضاشاهی نبرد کرده و جانش را در این مبارزات از دست داده است، در شهر محل تولدش حق نصب تندیش یا نامگذاری میدان برایش نباشد؟!
باتشكراز اقاى برازجانى