با درود به تمام عزیران دلسوخته دشتستانی و برازجانی - با کمی دقت و تامل و اگر کمی با هوش و زیرک باشیم می بینیم که شهر برازجان یک دشتستان کو چکتر و حتی یک استان بوشهر کوچکتر است و تمام اجزاء و ارکان و اقوام دشتستان در برازجان مجتمع شده اند و بزرگان زیادی از سراسر دشتستان را از دیرباز تا کنون به خود دیده و تربیت کرده وبه آنها افتخار نموده وآنان در این دیار امرار و معاش می کنند و مشغول بکار، تحصیل و زندگی هستند و برای خود و دیارشان تلاش میکنند وهمچنین جمع زیادی را به سراسر وطن عزیزمان و حتی خارج از کشور گسیل داشته و بی سبب نیست که این کهن دیار را جایگاه بزرگان نامیده اند. اینجا معجونی از فرهنگها و آرا - که نه چندان متفاوت، بلکه نزدیک به هم - زندگی می کنند که برای بهتر زندگی کردن همت بخرج داده و برای پیشرفت دیاری که الان متعلق به آنها و آینده آنهاست ، جان فشانی میکنند اینها باعث مباهات من و شما میباشد و قدر دان آنهاییم وباید باشیم . وبا تو جه به موقعیت جغرافیایی ، اقتصادی و تجاری و فرهنگی منطقه ایی و محلی که از دیر باز این زادو بوم داشته، رفت و آمد به وفور بیشتر از دیگر مناطق استان بوده و حد اقل این را می توان گفت که ارتباط مناطق دشتستان با برازجان زیاد بوده و در آداب و فرهنگ برازجان ودشتستان بی تاثیر نبوده و حس مهمان نوازی را در آنها تقویت کرده - و این مسئله ای که آقای رویین به آن اشاره می کند ( اکثر مدیران برازجان به زعم اقای رویین برازجانی نیست ) خودش دلیلی بر این مدعا است که این دیار متعصبانه با قضایا برخورد نکرده بلکه مهمان نوازانه و مهربانانه بوده - اگر در دیگر مناطق کشور نگاه کنیم می بینیم که چقدر متعصبانه با این مسئله برخورد دارند و چون جامعه متحدی هستند در ظاهر پیشرفتی در امورشان نشان داده می شود. دوست عزیز من، اگر یک برازجانی در یک مدیریتی باشد و بتواند ولی اقدام مثبتی برای دیارش انجام ندهد به او هم باید گفت برازجانی بی لیاقت یا موادبانه اینکه بگوییم او اینجا استفاده می کند اما یک وطن فروشست پس او لیاقت این مدیریت را ندارد( قصه اینکه برازجانیها در برازجان مدیریتی ندارند یا قبول نمیکنند سر درازی دارد خلاصه میتوان گفت معجونی از سیاست بازی ها ، سیاسی بازی ها ، باند بازیها و تعصبات کور بعضی از مدیران داخلی و استانی است که در اینجا مجال گفتن آن نیست ). کسی که مسندی در شهری دارد چه بومی باشد وچه به ظاهر غیر بومی، وقتی در این جایگاه قرار گرفت باید بومی بشود وخدمت کند نه اینجا را محل احیای عقده های سیاسی ، ریاستی و اقتصادی خود بداند!
عزیزان دل، با اندکی تحمل و تامل وبا خورده هوشی؛ برای مثال اگر مدیری در برازجان یا دشتستان بر مسند مدیریت حاکم باشد و در جهت خلاف و مقابل خواستهای مردم گام بردارد یا اینکه مثبت تر بیاندیشیم برای خواستهای مردمی که بر آنها حکم میراند کمترین تلاشی نکند، چه باید به او گفت؟ چه چیزی شایسته اوست؟ در خارج از برازجان و دشتستان باز هم می گویند دشتستانیها و برازجانیها بی لیاقتند که همچون مدیرانی دارند! البته باید بگویند! اما چه کنیم با این دل، که چنین است. »»» تفرقه وایجاد تفرقه و سیاست بازیها همگام با تعصبات کور کورانه و احیای تعصبات کور و بد تر از آن ساده لوحی ما دشتستانیها که حتی ساده لوحتر از ابا و اجدادمان هستیم واین ساده لوحی و تعصب در ما به وفور یافت میشود و خود ما از روی بی توجهی و گاهی عمدی دچار این عارضه می شویم و در بیان و نوشته این دو عزیز ( حسین رویین و حفظ اله ) کاملا مشهود و هویدا است. مردم برازجان ، از تمام کسانی که در برازجان و دشتستان و کشور باعث خیری شده اند، قدردانی می کنند. قدر دانی آنها، از کسانی که غیر بومی بوده اند از بومیها بیشتر بوده و هست چون بومی ها به وظیفه خود باید عمل کنند و انتظار درست هم همین است . برای مثال ،ان وقتهایی که اندکی به خواستهای مردم توجه می کردنند، دکتری بظاهر غیر بومی( اما ایشان بومی میهن خویش و همه جای ایران سرایش بود) به وظیفه انسانی خویش عمل میکرد و مردم قدر دان ایشان بودند و هنوز هم بعد از سالها ذکر خیر ایشان است و اسمش هنوز بر زبان مردم در خیابانها جاریست . واما ای دوست عزیز دلسوخته من، آقای رویین، شما که یک فرهنگی و قلم بدست هستید چرا اینچنین نوشتی و یا مینویسی ؟ شما که درد را بهتر ازهمه تشخیص می دهی چرا از اصل موضوع و اشکال ،طفره می روی و از روی بیم به خطر افتادن به دام سیاست بازان سیاسیون به سهو یا به عمد بافتادن به دام تعصب بی منطق، تن می دهی ؟ می خواهی مشکل را به گو نه ای دیگر جلوه دهی و اذهان مردم را سوی دیگری سوق دهی؟!
موضوع برازجانی و غیر برازجانی نیست اگر انسان، انسان و آدم باشد همه جا سرای اوست؟ و چرا همه اشخاص و پستهایی را که نام برده ای با هم می سوزانی؟! چه می خواهی بگویی؟ شما می دانید که مردم چقدر خواهان همان شهرداری هستند که از آن نام می بری ؟ و شما ای دوست عزیز ، حفظ اله ، من و ما و شما همه قدردان آقایانی که نام برده ای ( آقای استوار و جناب آقای دکتر رضایی ) و عزیزان دیگر ، هستیم و باید باشیم ودست این عزیزان را می بوسیم و از ته دل برای آنان آرزوی افتخار و سر بلندی می کنیم. ( اگر بدتان نیاید) با افتخار می گوییم که او از هر برازجانی ، برازجانی تر به برازجان خدمت کرده ایشان به دشتستان ، به استان و به ایران و بهتر بگویم به بشریت و انسانیت کمک کرده اند و آفرین بر اصل و نسبشان که اصالت را به ما می آموزند. البته این بدان معنی نیست که خدای نا کرده به دیگران و به خودمان انگ ننگ بی اصالتی بزنیم. (( دوستان عزیز ، لازم است که عینکمان را حتما برداریم. دنیا رنگهای زیادی دارد نه فقط آن رنگی که ما پشت عینک فرسوده و چشم تنگمان می بینیم بخاطر دیگران بیایید عینک تعصب کور، که با عث ذلت و خواری می شود را کنار بزنیم و بدون عینک دنیای واقعی را با رنگهای زیبایش ببینیم و پند و عبرت از پیشینیانمان بگیریم البته. متوجه هستم که تعصب منطقی و علاقه و احساس تعلق، لازم و واجب است و این خود نیرو و انگیزه لازمی برای پیشرفت میباشد. باید دلی بی کینه داشته باشیم و به نسلهای آینده بی کینه بودن را هدیه کنیم که با دل بی کینه، پیشرفت دنیای ما و آخرت ما صد چندان میشود. وقتی که من بنده حقیر در مورد دشتستان وبرازجان میگم و دوست دارم پیشرفت داشته باشه و رو بجلو حرکت کنه و عقب گرد نزنه، به هیچ وجه منظور یا آرزویم آن نیست که مثلا فلان شهر فلان بشه یا پیشرفت نکنه . اگر چنین است دل پر کینه ام باید اصلاح بشه و موجب به هیجان آوردن و جریحه دار شدن و متعصب شدن دوستان دیگر را فراهم نسازد. انشا الله)) [با آرزوی اصلاحات از درون به برون.]

نظرات و سخنان جناب رویین منطقی و قابل قبول است

سلام آقای روئین تن:
این که تمام مسئولین شهرستان غیر برازجانی است شکی نیست . چرا نمیگویید دکتر فضل اله رضایی چه خدماتی برای شهرستان و استان کرده .چرا نمیگویید نادر استوار چهره شهر برازجان و استان را عوض کرده اینها برازجانی هستند ؟نه اینها اهل چم درواهی و جتوط هستند . حتما میگویید تمام مسئولین بوشهر بوشهریند یا اینکه مسئولین تهران همه اش تهرانیند . نه جانم تا این تفکر در روحیه بعضیها هست پیشرفت شایان علمی و فرهنگی در این شهر عاید مردم نخواهد شد. عینکتان را حتما عوض کنید.دنیا رنگهای زیادی دارد.