کد خبر: 178537 ، سرويس: داستان، شعر و ادب
تاريخ انتشار: 31 ارديبهشت 1402 - 09:29
اختصاصی سرویس ادبی اتحادخبر
فردوسی

اتحادخبر- غلامرضا راستان: به استاد فرزانه دارم درود / که ریزد گهر درمقام سرود...

فردوسی

به استاد فرزانه دارم درود
که ریزد گهر درمقام سرود

ادیبی خردمند از شهر توس
شده واژگان در بیانش عروس

بناکرده از نظم کاخی بلند
که از سیل و طوفان نیابد گزند

به اشعار او مهر جاوید خورد
خوشا آنکه بیتی ز شاهنامه برد

سخن های او پر زعدل است و داد
روانش همیشه بود شاد شاد

لبانش پر از حمد و مدح خداست
دلش همچو دریای بی انتهاست

به نیکان و پیران بسی نکته گفت
گهرهای معنا به هرجا به سفت

ره رستگاری به انسان دهد
و اندیشه هایش به ما جان دهد

ز رستم سخن گفت و اسفندیار
بسی گفت از چرخ نا پایدار

به ایران زمین روشنی عرضه داشت
و تخم ادب را به هر جا به کاشت

به کوی علی  و نبی شد روان
که روشن نماید ضمیر و نهان

به شعرش شده زنده ایران ما
فدای وطن می شود جان ما

سیاوش و سودابه بر شعر او
کژی رخت بربسته  در شعر او

به گوشم نوازد بسی طبل جنگ
کشد نفس اماره را بی درنگ

ز ایران و توران روایت کند
ز پاکی و کژی حکایت کند

شده زنده تاریخ با نام او
قلم هرکجا می شود رام او

بزد دست رد بر سر سیم و زر
ز طبع بلندش گهر ها ببر

کتابش چو دریای پر گوهر است
همانند خورشید روشنگر است

حکیمی گرانمایه نیکو سرشت
که رزم دلیران به خوبی نوشت

سخن گفته از چرخش روزگار
که در مهد هستی نبینی قرار

سرودی تو از رزم نام آوران
همه پهلوانان دلیران سران

ز کاووس و جم قصه دارد بسی
جهان درنگاهش نیارزد خسی

ندیده جهان مثل او شاعری
و در حلقه ی شاعران افسری

نبینی به درگاه او جز خرد
گهرها ز لب های پاکش چکد

اگرچه بسی از سر جنگ گفت
ولیکن پلیدی  ز دلها به رفت

که پاکی شده رسم و آیین او
به جز راستی نیست در دین او

مبر زیره در شهر کرمان. رضا
که این مثنوی کرده دینت ادا

لينک خبر:
https://www.ettehadkhabar.ir/fa/posts/178537