امروز: جمعه 07 ارديبهشت 1403
    طراحی سایت
تاريخ انتشار: 28 آبان 1391 - 09:15
ملوک (شبانکاره) نام خاندانی است که از 448 تا 756 بر مناطقی از فارس حکومت کردند و آخرین فرمانروای آنان به نام ملک اردشیر بود که از 742 تا 756 ق فرمانروایی کرد...
زیر آسمان دشتستان/ سیروس انصاری
تبارنامه خوانین منطقه دشتستان
1. خوانین شبانکاره و سعدآباد
ملوک (شبانکاره) نام خاندانی است که از 448 تا 756 بر مناطقی از فارس حکومت کردند و آخرین فرمانروای آنان به نام ملک اردشیر بود که از 742 تا 756 ق فرمانروایی کرد. فرمانروایان این سلسله از آغاز تا ملک اردشیر به این نام ها بوده اند:
1. فضلویه
2. نظام الدین یحیی
3. نظام الدین محمود
4. قطب الدین مبارز
5. ملک مظفرالدین مبارز
6. قطب الدین مبارز بن ملک مظفرالدین
7. نظام الدین حسن
8. نصرت الدین ابراهیم
9. جلال الدین طیب شاه
10. بهاء الدین اسماعیل
11. نظام الدین حسن
12. نصرت الدین اسماعیل
13. ملک رکن الدین الحسن
14. تاج الدین جمشید
15. ملک اردشیر (742 تا 756ق) در سال 756 ق ملک اردشیر از امیر مبارزالدین محمد از سلسله آل مظفر شکست خورد و سلسله شبانکاره منقرض و پخش و پراکنده شدند. یکی از طایفه های این خاندان به دشتستان کوچ کرده یا تبعید شدند و در این جا ماندگار شدند و گویا اولین بار در نزدیکی های زیراه و سپس در شبانکاره ساکن گردیدند. فارس نامه ابن بلخی تعداد طایفه های شبانکاره را پنج تا به نام های اسماعیلیان، مسعودیان، کرزوبیان، رامانیان و اشکانیان نوشته است. برخی بر این باورند که چون نام اسماعیل بارها در سلسله شبانکاره های دشتستان تکرار شده طایفه ای که به این جا آمده اسماعیلیان بوده است. فرمانروایان سلسله شبانکاره در شجره ها نسب خود را به اردشیر بنیانگذار سلسله ساسانی می رساندند. محمد بن علی شبانکاره ای در کتاب خود به نام ( مجمع الانساب) می نویسد " بدان که غرض از تقدم ملوک شبانکاره بر دیگر ملوک آن است که نسب آن ها در نزد همه اهل علوم انساب محقق و ثابت است و شکی در آن نیست که ایشان از نوادگان اردشیر بابک ساسانی اند و خیلی کتاب بدان مسطور و مذکور است و شجره انساب آن ها که از مظفرالدین محمد بن مبارز تا به حضرت آدم رسد نزد ائمه و اهل تاریخ درست و منقح شده است" از زمانی که خاندان شبانکاره ای وارد دشتستان شده اند تا زمان آخرین اُمرای این سلسله که در این سرزمین حکومت کردند یعنی تا زمان اردشیر خان و ملک منصور خان نزدیک به 20 نسل آن ها در منطقه شبانکاره و سعدآباد ( زیراه) زیستند. شجره فرمانروایان سلسله شبانکاره که شامل پنج نسل پایانی آن هاست بدین گونه است: بیشترین اطلاعات و آگاهی های مکتوب و نوشته از اُمرای شبانکاره ای در دشتستان از اسماعیل خان به این سو است. از شیوه حکومت، زندگی و اوضاع و احوال نیاکان اسماعیل خان ( در گذشت 1334 ق) آگاهی بسیار و درستی در دست نیست و تنها خبرها و روایاتی در میان مردم و به ویژه سالمندان هست که در زمان خود در جایی نوشته نشده و دگرگونی های بسیاری پذیرفته اند. به گفته یکی از افراد سالمند و آگاه شبانکاره آقای شیخ عبدا... مشایخ فرزند ملاقاسم از علمای منطقه شبانکاره ، اسماعیل خان نام از اجداد خوانین شبانکاره ای نزدیک به 250 سال پیش می زیسته و در دهکهنه قدیم ساکن بوده و هم دوره و هم زمان با مجتهد گرانقدر مُلا واحد دهملایی بوده است. اسماعیل خان از مریدان و دوستداران ملا واحد مجتهد بوده و بسیاری از اوقات خود را در محضر ایشان می گذارنده است. وی تحت تاثیر علوم و ایمان ملا واحد به درجه بالایی از تقوا و ایمان و علوم دینی رسیده بود به گونه ای که بسیاری افراد برای حل مسایل و مشکلات دینی به ایشان مراجعه می کردند. حاج امیر خان، نام یکی دیگر از اجداد آنان که او نیز در دهکهنه قدیم سکونت داشته است مسلمانی با ایمان و بسیار با تقوا بوده است به گونه ای که روایات افسانه آمیزی درباره او به وجود آمده بود. آقای خلیلی از سالمندان و آگاهان شبانکاره می گوید: زمانی که حاج امیر خان به سفر حج رفته بود در یکی از روزها هنگامی که با همراهان و همسفران خود بر سر سفره ناهار می نشینند آرزو می کند که کاش اکنون از ماستی که در منزل او به عمل می آمده و خرمایی که در منزل داشته اند و بسیار به آن علاقمند بوده است بر سر سفره وجود داشت و از آن می خورد. لحظاتی پس از آن سواری از راه می رسد و دو قابلمه ای که به همراه داشته را به آن ها می دهد و به سرعت از آن جا می رود. قابلمه ها را می گشایند و می بینند که یکی پر از ماست و دیگری پر از خرماست و خان می بیند که دقیقا همان ماست و خرمای منزل خود اوست و همه در این کار سرگردان می شوند. هنگامی که اعمال حج پایان یافته و به دیار خود برمی گردند، خان ماجرا را برای اهل خانه بازگو می کند و آن ها با شگفتی بسیار می گویند درست در همین روزها سواری با همین شکل و شمایل و نشانی که می دهی درب منزل آمد و از ما خرما و ماست خواست. یک قابلمه ماست و قابلمه ای پر از خرما به او دادیم آن را گرفت و گفت ظرف ها را خان به همراه خود خواهد آورد و ما متوجه این سخن او نشدیم و سپس او به تندی رفت . این خبر به یک باره در تمام منطقه منفجر شد و خان فوری جای پای سوار گنبد و بارگاهی ساخت که هنوز در سمت جنوب شرقی دهکهنه وجود دارد و قدمگاه امیرالمومنین نام دارد و نزد مردم بسیار محترم است. پایبندی و اعتقاد به دین و مذهب و احترام به علما و مجتهدین همیشه و تا آخرین اُمرای این سلسله نیز وجود داشت و این کار آن ها صرفا جنبه تظاهر نداشت. در نوشته ها و آثاری که در سال ها و دهه های اخیر پیرامون این خاندان نوشته شده است بیشتر به نقاط ضعف و منفی در سابقه آنان پرداخته شده است و کمتر یا شاید هیچ اشاره ای به نقاط قوت و مثبت آن ها نگردیده و نمی شود. اما همیشه نباید به نیمه خالی لیوان نگریست و نیمه پر آن را ندید و به آن توجهی نکرد. در این نوشتار تلاش گردیده که نیمه پر لیوان را هم از نظر دور نداریم و در کنار نقاط ضعف ، نقاط قوت و مثبت را هم بنگریم و آن ها را مطرح کنیم. اسماعیل خان شبانکاره ای درگذشت (1334 ق) فرزند سهراب خان نوه رستم خان از سال ها پیش از رخداد جنگ جهانی اول بر مناطق شبانکاره و زیراه حکومت می کرد. مادر اسماعیل خان دختر احمد شاه خان از خوانین مشهور تنگستان بود و دختر اسماعیل خان همسر میرزا محمد خان برازجانی بود. خواهر میرزا محمد خان نیز همسر محمد علی خان فرزند اسماعیل خان بود. مرکز و مقر حکومت اسماعیل خان دهکهنه ( شبانکاره) بود. حدود 1308 ق اسماعیل خان منطقه زیراه را از مالک آن محمد حسن خان مافی ملقب به سعدالملک اجازه نمود. سال ها پیش از آن روستای کوچکی به وسیله حاج محمد قطیفی اهل بحرین سازنده کانال های آبرسانی منطقه زیراه در کناره رودخانه شاپور ساخته شده بود که برگرفته از نام حاج محمد به محمد آباد معروف بود. اسماعیل خان در کنار این روستا قلعه و برج و یارویی برای خود ساخت و در آن سکونت کرد و سپس برای جلب حمایت های بیشتر محمد حسن خان متنفذ که با پادشاه آن زمان نیز رابطه داشت نام روستا را برگرفته از لقب سعد الملک به سعدآباد تغییر داد.
کتاب ( مشروطیت جنوب ایران ـ به گزارش بالیوز بریتانیا در بوشهر) در حدود 1910 م/ 1325 ق درباره اوضاع حکومتی و جغرافیایی شبانکاره و زیراه پس از اشاره به حدود چهارگانه این مناطق می نویسد "... منطقه شبانکاره شامل حدود 33 پارچه آبادی و زیراه شامل حدود 12 پارچه آبادی است. روستاهای شبانکاره : دهکهنه ( مرکز منطقه و بزرگترین روستا که دارای حدود 250 باب خانه است) خلیفه ( دومین روستای بزرگ منطقه با حدود 100 باب خانه ) سیف آباد ( صفی آباد) بناری ، دشتی ، چم تنگ ، بصری ، مکایری ، انجیرو ، بویری ، درویی ، دهدارون ، محمد جمالی ، بندر طبیعی (؟) سکندر آباد (؟ ) چهل گزی ، چاهدول ، چه موشکی ( چاه موشی) سه کنار ، بهرام آباد و ذکریایی. روستاهای زیراه : سعدآباد ، جتوط ، تل سرکوب، تل قاتل ،دوروگه ، نظرآقا ، تل الرصفی ( آلصیفی) تل خرگهی ( تل خرکی) سرقنات. مالیات شبانکاره که بخشی از ناحیه دشتستان است مبلغ 5000 تومان برآورد می شود. زیراه ملک شخصی نظام السلطنه (مافی) است که در 15 سال گذشته به مبلغ 11000 تومان در هر سال به اسماعیل خان شبانکاره ای اجاره داده است. یا وجودی که شبانکاره منطقه ای منحصرا کشاورزی است مع الوصف پرورش اسب آن از شهرت بسزایی برخوردار است. ثروت زیراه در گرو نخلستان های آن است که بسیار گسترده و وسیع است. این مناطق به حوزه های نفوذ بین اعضای خاندان حکومتی که گفته می شود برای 18 نسل است که در شبانکاره حضور دارند تقسیم شده است. اسماعیل خان خود ساکن زیراه است و آن جا را تحت کنترل دارد. فرزند ارشد او محمد علی خان به عنوان نماینده پدر در دهکهنه سکونت دارد و کنترل بخش غربی منطقه را در دست گرفته است. رستم خان از برادران اسماعیل خان بر بخشی از شبانکاره یعنی بویری شمالی و جنوبی نظارت می کند. آقا خان فرزند برادر اسماعیل خان ساکن درویی (درواهی) است و بر بخش جنوبی شبانکاره حکومت می کند. گفته می شود شبانکاره و زیراه می توانند تعداد 1500 تفنگچی به صف درآورند. ..."
سال های درازی میان اسماعیل خان و میرزا محمد خان کینه و دشمنی و جنگ و درگیری شدید وجود داشته که بزرگترین آن ها به نام جنگ ده بلوک در سال 1324 ق رخ داد. این اختلافات و درگیری ها باعث شد که دو طرف که خویشی و قومی بسیار نزدیکی با هم داشته اند برخی از افراد خانواده یکدیگر را به عنوان گروگان نزد خود نگه دارند. بخشی از این جنگ ها و درگیری ها هم زمان با جنگ جهانی اول و تجاوز دولت انگلیس به جنوب ایران بود و به باور برخی اسماعیل خان برای کارشکنی در پیوستن میرزا محمد خان و افرادش به جبهه مدافعین و مجاهدین این جنگ ها را به راه می انداخته است. اما این جنگ ها و درگیری ها میان اسماعیل خان و میرزا محمد خان مدت ها پیش از جنگ جهانی و تجاوز دولت انگلیس به جنوب ایران آغاز شده و تا مدت ها پس از جنگ و مرگ میرزا محمد خان و اسماعیل خان و تا زمان فرزندان آن ها نیز ادامه داشته و دلیل بروز و ادامه آن مسایل دیگری بوده است. کتاب ( مشروطیت جنوب ایران ... ص369) درباره علل بروز این اختلافات می نویسد " ... او (میرزا محمد خان) با یکی از دختران اسماعیل خان ازدواج کرده. اما به خاطر ناحیه زیراه که در گذشته یکی از خوانین برازجان در آن جا به کشت و زرع می پرداخت و اکنون 15 سال است که نظام السلطنه آن را به خان شبانکاره اجاره داده است بین او و این خاندان دشمنی خانوادگی جانکاهی حاکم است: همین کتاب در صفحه 326 پیرامون این موضوع می نویسد "... علت عمده ای که نایره دشمنی و جنگ را شعله ور می سازد عبارتند از:
الف ) خان برازجان پسر عمویش میرزا محمد علی خان و فرزندانش ( داماد و خواهر زاده های اسماعیل خان) را به اسارت گرفته است
ب) اسماعیل خان اجازه نمی دهد دخترش همسر خان برازجان و پسرش به برازجان برگردند.
پ) خان برازجان پسران خان سابق زیراه را در منطقه اش نگه داشته و این افراد همواره به املاک و افراد اسماعیل خان در زیراه هجوم می بردند." در همین زمان میان اسماعیل خان و برادر زاده اش آقا خان فرزند حاج عبدا... خان که دختر اسماعیل خان همسر او بود نیز جنگ و درگیری بوده و بر پایه نوشته کتاب یاد شده در یکی از جنگ ها میان این دو، اسماعیل خان توپی که حاکم بنادر برای کمک به او فرستاده بود را نیز به کار برد و چندین گلوله به سوی روستاهای هاپولو و درواهی که محل زندگی و مقر حکومتی آقا خان داماد او بود شلیک نمود. آیا اسماعیل خان این همه کینه جویی و دشمنی و خشونت با نزدیکترین کسان خود را برای کمک به انگلیسی ها انجام می داده است؟!! در بروز این جنگ ها طمع اسماعیل خان به دستیابی بر حکومت برازجان و زمانی دسیسه ها و توطئه ها و دو به هم زنی های کنسولگری انگلیس مکار که حتی دولت ها را نیز به جای هم می انداخت و عوامل و دوستان آن ها چون سردار ارفع، سعدالملک، احمد خان دریا بیگی و غیره در دامن زدن بر آتش اختلافات نقش موثری داشته است.
در زمان تجاوز دولت بریتانیا به جنوب ایران مواضع خوانین مناطق دشتستان در برابر آن ها این گونه بود: میرزا محمد خان برازجانی با آن ها به جنگ پرداخت. خوانین دالکی با انگلیسی ها اظهار دشمنی و مخالفت نمودند و خوانین شبانکاره و زیراه موضعی بی طرفانه گرفتند، نه با آن ها به جنگ پرداختند و نه با آن ها همکاری نمودند. و این خواست دولت ایران بود که در آن زمان هیچ گونه سپاه و لشکر و ارتش منسجم و مجهزی برای جنگ و دفاع از کشور نداشت و از این روی ناچار بود خاموش بنشیند و از حاکمان و عوامل حکومتی در سر راه انگلیسی ها با تاکید بخواهد که از هر گونه درگیری با انگلیسی ها در مناطق تحت نفوذ خود پرهیز کنند و دائم به آن ها در این باره نامه نوشته و تلگراف می شد که برخی از این نامه ها و تلگراف ها در کتاب های ( کاوه بیات ـ ایران و جنگ بین الملل اول ) آمده است. اسماعیل خان دعوت کسانی چون شیخ محمد حسین مجتهد برازجانی و میرزا علی کازرونی برای شرکت در جنگ علیه با انگلیسی ها را نپذیرفت و در واقع اسماعیل خان به همراه میرزا محمد خان حاضر نبود به بهشت هم برود چه رسد که به جنگ برود. اسماعیل خان در جواب کسانی که او را دعوت به جنگ با انگلیسی ها می کردند می گفت من مانند برازجانی ها احمق نیستم که به جنگ دولت مقتدری چون انگلیس بروم. شرکت نکردن اسماعیل خان در جنگ علیه انگلیسی ها هرگز دلیل بر همکاری او با آن ها و خیانت به کشور نیست. هر چند که انگلیسی ها در جاهایی از خوانین شبانکاره و زیراه به عنوان دوستان خود یاد کرده اند از جمله ( عملیات در ایران ـ جیمزمابرلی) که این شاید تنها به دلیل نبودن خصومت میان آن ها بوده باشد. کسانی که در آثار و نوشته های خود با صراخت از خیانت اسماعیل خان به کشور یاد کرده اند شاید هیچ شرایط زمان را هم در نظر نگرفته اند و پس از سال ها از روی چند کلمه یا جمله در لابلای نامه ها یا کتاب ها بی محابا و بدون کوچک ترین ملاحظه ای هر چه خواسته اند نوشته اند. موضوع رفتن دو نفر افسر ژاندارمری در آن زمان ( محمد خان و علی خان) به درب قلعه اسماعیل خان و دعوت او به شرکت در جنگ علیه انگلیس ، دادن نامه شیخ محمد حسین به اسماعیل خان، مشاجره با او و کتک کاری اسماعیل خان توسط آن ها و بقیه ماجرا یا ساخته ذهن خیال پرداز مرحوم رکن زاده آدمیت یا هنر داستان سرایی او در کتاب ( فارس و جنگ بین الملل) است یا اطلاعات غلط و نادرست و مغرضانه ای است که به او داده اند. این نویسنده که حتی نام فرزندان اسماعیل خان را هم به درستی نمی دانسته معلوم نیست چگونه از همه ریز و پیزهای ماجرا و حتی از سخنان در گوشی آن دو پیک نیز آگاهی داشته و آن ها را نوشته!! هیچ سند و مدرک معتبری دال بر همکاری خوانین شبانکاره و سعدآباد با انگلیسی ها وجود ندارد. و همان طور که در بخش های گذشته نیز اشاره گردید هنگامی که بزرگترین و معروف ترین دشمن انگلیسی ها یعنی واسموس آلمانی که هزاران لیره برای تحویل دهنده او تعیین گردیده بود پس از فرار از چنگ دشمنانش خسته و کوفته به قلعه محمد علی خان فرزند اسماعیل خان می رسد. محمد علی خان نه تنها او را دست بسته به انگلیس ها تحویل نمی دهد بلکه پس از پذیرایی و مهمان نوازی از او فردای آن روز وسیله و دو نفر تفنگچی هم در اختیار او می گذارد تا بتواند خود را سالم به برازجان برساند. ( واسموس ـ داگوبرت فن میکوش)
اسماعیل خان در سال 1334 ق درگذشت. پس از او محمد علی خان فرزند بزرگش بر مناطق شبانکاره و زیراه حکومت می کرد. از مدت ها پیش از آن رستم خان برادر اسماعیل خان و عموی محمد علی خان بر روستاهای بویری بالایی و بویری پایینی نظارت داشت. آقا خان فرزند حاج عبدا... خان پسر عموی محمد علی خان بر بخش جنوبی شبانکاره حکومت می کردند و مقر او در روستای درواهی بود. آقا خان شخصی باسواد و سخنوری دانا و ادیب بود و طبعی شاعرانه داشت و شعرهای زیبایی به ویژه در قالب دوبیتی سروده و تخلص او در اشعارش ( ناصح ) بود. امرا... خان، علی خان و بهادر در خان فرزندان آقا خان بودند. پس از آقا خان، امرا... خان بر درواهی و علی خان و بهادر خان بر درودگاه حکومت کردند.
محمد علی خان فرزند اسماعیل خان دارای سه فرزند پسر به نام های سهراب، اردشیرو ملک منصور خان بود. مدتی پس از مرگ محمد علی خان و در سال 1310 ش حکومت منطقه زیراه به اردشیر خان و حکومت منطقه شمالی شبانکاره به ملک منصور خان رسید. سهراب خان برادر بزرگتر تمایل چندانی به حکومت نداشت. او شخصی ملایم و با گذشت بود و رفتار او با زیردستان و با مردم بسیار آرام تر از برادرانش بود. در بیشتر مراسم خوشی و ناخوشی مردم شرکت می کرد و با افراد و خانواده های داغ دیده ابراز همدردی می نمود. اردشیر خان شخصی مرتب ، منظم ، باسواد و روشن فکر بود. منزل و مقر حکومت او که به ساختمان اردشیر خان معروف بود در یک کیلومتری شمال شرقی شهر سعدآباد بود. این ساختمان از خشت خام و گچ ساخته شده و دارای اتاق ها و سالن های پرشمار و گسترده و ایوان بزرگ با کرسی بلند بود. بخش هایی از این ساختمان زیبا که ویران گردیده هنوز وجود دارد. اردشیر خان در زمان محمد رضا شاه مدتی به شهر یزد تبعید شد و چند سالی را در آن شهر گذراند. وی دارای سه پسر به نام های شاپور، ناصر و یزد جرد گردید. ملک منصور معروف به شاه منصور خان از سواد آنچنانی برخوردار نبود اما در عین حال بسیارسیاستمدار و کاردان و هوشیار بود و مقتدرانه بر منطقه تحت نفوذ خود تسلط داشت و آن را اداره و کنترل می کرد. در منطقه تحت نفوذ او کمتر کسی یارای ابراز دشمنی و مخالفت داشت و او در تنبیه ومجازات مجرمان و نافرمانان و مخالفین و آشوبگران و دزدان با خشونت هر چه تمام تر رفتار می کرد. در زمان اوشخصی به نام غلامحسین فرزند سبز علی ( غلوسوزو) بنای مخالفت و دشمنی با وی گذاشت و به همراه عده بسیاری از افراد و تفنگچی به کوه و بیابان زد و منطقه را به هرج و مرج و آشوب و ناامنی کشاند. تا این که دولت از او خواست تا آن ها را قلع و قمع کند. وقتی که دسترس به غلامحسین جسور و تفنگچی ها و افراد چابک او پیدا نکرد او را با سیاست به قلعه خود دعوت کرد و از میان برد و فتنه و آشوب را خاموش کرد. در سال 1325 ش که به نام سال نهضتی معروف شد اردشیر خان و شاه منصور خان به همراه عده ای از خوانین سایر مناطق به پایگاه ها و گمرکات بوشهر و سایر بندرها یورش بردند. بسیاری از اموال و کالاهای دولتی را به یغما بردند و آسیب های فراوانی دولت محمد رضا شاه وارد نمودند. با جبران خسارت ها و زیان های وارد شده به دولت از سوی خوانین، شاه دستور منع تعقیب و دستگیری و بخشش آن ها را صادر نمود. محل زندگی و مقر حکومتی ملک منصور خان قلعه ای گلین و بزرگ و بسیار زیبا و باشکوهی بود که اکنون بخش بزرگی از آن ویران شده است. این قلعه در مرکز شهر شبانکاره قرار دارد و در صورت نگهداری و جلوگیری از ویران شدن می توانست یکی از جاذبه های مهم گردشگری دشتستان باشد. ملک منصور خان در سال 1354 ش در دهکهنه ( شبانکاره) درگذشت و پیکر او را در شهر قم به خاک سپردند. دو برادر دیگر او، سهراب خان و اردشیر خان نیز در قم به خاک سپرده شده اند. در زمان حکومت اردشیر خان و ملک منصور خان بارها میان مردم و کشاورزان از یک سو و عوامل و افراد خوانین اختلافات و درگیری هایی رخ داد که برخی از آن ها به خشونت و خونریزی کشیده شدند. در آخرین سال ها و دهه های عمر رژیم ارباب و رعیتی مردم منطقه سعدآباد با حمایت های دو تن از علماء و مجتهدین برجسته خود به مخالفت با مالکین برخاستند و در زمانی که می رفت شورش و غائله به سود مردم پایان پذیرد با پا در میانی مالکین بزرگ و با نفوذ فارس نزد عوامل حکومتی در شیراز به نفع مالکین منطقه و شاید پرداخت باجهای کلان به مسئولین سرانجام نتیجه به سود مالکین تمام شد و حرکت و قیام مردم نتیجه آنچنانی دربرنداشت.
در سال 1341 ش و پس از مدت ها مقاومت از سوی مالکین بزرگ و قدرتمند کشور سرانجام از تمام مالکین در ایران خلع ید شد و رژیم ارباب و رعیتی لغو گردید و زمین های کشاورزی از سوی دولت به کشاورزان واگذار شد و مالکین پس از آن به نگهداری و بهره برداری از املاک شخصی خود پرداختند. مدت ها پس از آن و در سال 1357 با پیروزی انقلاب اسلامی و سرنگون شدن رژیم محمد رضا شاه عده ای از جوانان خشمگین انقلابی که شاید از جایی هم دستور نمی گرفتند به منازل و محل سکونت بعضی از اعضای این خاندان یورش برده و از جمله قلعه سعدآباد که دارای دیرینگی بسیار و یک اثر تاریخی بود کاملا ویران گردید و برخی افراد و کسانی از آن ها مورد تعقیب قرار گرفتند.
بدون در نظر گرفتن این که انقلاب اسلامی انقلابی ضد رژیم ارباب و رعیتی نبود و انقلابی ضد شاهنشاهی و ضد امریکایی بود. رژیم ارباب و رعیتی سال ها پیش از آن توسط رژیم محمد رضا شاه برچیده و دوران آن سپری شده بود و دیگر حتی بسیاری از فرزندان و نوادگان مالکین پیشین، همراه و همگام با مردم در انقلاب و مخالفت با شاه و سرنگونی رژیم او شرکت داشتند.
اکنون سال ها و دهه ها از آن دوران و زمان ها گذشته است. شخصیت هایی چون ملک منصور خان و اردشیر خان و دیگران روی در نقاب خاک کشیده اند و همه آن ها با تمام رخدادها و سرگذشت ها چه تلخ و چه شیرین جزیی از تاریخ منطقه شده اند و هنگامی که سخن از آن شخصیت ها یا سرگذشت ها و رخدادها به میان می آید هدف تنها بازگو کردن تاریخ است و این موضوعات هیچ جنبه دیگری جز تاریخ نمی توانند داشته باشند تاریخ را هم نه می توان محاکمه کرد، نه می توان سرزنش کرد و نه می توان توبیخ یا تشویق کرد و تنها می توان از آن پند گرفت و آینده بهتری ساخت.
در پایان شماری از اعضای این خاندان که مورد احترام و اعتماد مردم بوده و هستند و در این نوشتار به آن ها اشاره ای نگردیده نام برده می شوند:
حاج محمد علی خان شبانکاره ای فرزند مرحوم ملک منصور خان، داریوش خان ، حسین خان، باقر خان و زنده یاد عبدالحمید خان شبانکاره ای فرزندان مرحوم علی خان، مرحوم حاج فتحعلی خان ، رستم خان و مرحومان قباد خان و نصرت خان رستم پور فرزندان مرحوم شریف خان، شاپور خان شبانکاره ای فرزند مرحوم اردشیر خان، اسماعیل خان شبانکاره ای فرزند مرحوم سهراب خان ، یحیی (آقایی) و محمود خان ضیغم پور فرزندان مرحوم امرا... خان، ...


کانال تلگرام اتحادخبر

برچسب ها:
news

نظرات کاربران
ارسال نظر

نام:

ايميل:

وب سايت:

نظر شما:

تازه ترین خبرها

  • اولین دورهمی اتحاد جنوب در سال ۴۰۳ برگزار شد / تصاویر
  • مادر حسن غلامی هنرمند شاخص هم استانی در آغوش خاک آرام گرفت / تصاویر
  • جناب نماینده! قحطی پتروشیمی که نیامده، بسم‌الله
  • انتخاب هیئت رئیسه جدید شورای هماهنگی روابط عمومی های ادارات شهرستان دشتستان
  • یک بار برای همیشه تفاوت گرگ، شغال و روباه را با رسم شکل یاد بگیرید
  • عناوین روزنامه‌های ورزشی امروز1403/02/05
  • حضور تیرانداز دشتستانی در مسابقه کشوری بنچ رست ۲۵ متر
  • نشست هماهنگی و برنامه ریزی دومین رویداد ملی خواهر برادری در بوشهر برگزار شد
  • عناوین روزنامه‌های امروز1403/02/05
  • این روغن ناجی دیابتی ها، قندخون را بطور کامل شفا می دهد
  • احیاء یک واحد تولیدی راکد بعد از ۱۰ سال در دشتستان
  • عناوین روزنامه‌های ورزشی امروز1403/02/06
  • رقابت پتروشیمی جم در نمايشگاه Chinaplas 2024 در کنار شرکت‌های بزرگ و قدرتمند دنیا
  • جزییاتی از بیماری ترانه علیدوستی و علت آن
  • عباس عبدی: چند بار دست در حفره حجاب کردند و گزیده شدند، اما باز هم تکرار می‌‌کنند
  • اولین دورهمی اتحاد جنوب در سال ۴۰۳ برگزار شد / تصاویر
  • بررسی مشکلات بنار آبشرین در اردوی عمرانی دهیاران بخش مرکزی دشتستان
  • مرکز جامع سلامت شهر کلمه به زودی افتتاح می شود/ 80 درصد فضاهای فیزیکی بهداشت و درمان دشتستان نوسازی شده است
  • مادر حسن غلامی هنرمند شاخص هم استانی در آغوش خاک آرام گرفت / تصاویر
  • بهترین زمان خوردن قهوه برای کبد چرب
  • مطالبات فعالان محیط زیست از مردم و مسئولان/ آفت محیط زیست زباله های پلاستیکی است/ مسئولان بیشتر از گرفتن عکس پای کار باشند
  • سرنوشت باقیمانده سموم در محصولات کشاورزی
  • جناب نماینده! قحطی پتروشیمی که نیامده، بسم‌الله
  • تجلیل از دو تیرانداز پرتلاش و موفق دشتستان
  • جاده مرگ شهر وحدتیه را دريابيد،مسئولان برحذر باشند
  • روز سعدی و نکته‌ای نغز از گلستانش
  • انتخاب هیئت رئیسه جدید شورای هماهنگی روابط عمومی های ادارات شهرستان دشتستان
  • یک بار برای همیشه تفاوت گرگ، شغال و روباه را با رسم شکل یاد بگیرید
  • نشست فرماندهان پایگاه‌ها و شورای حوزه مقاومت بسیج شهدای پتروشیمی به میزبانی پتروشیمی جم
  • آغاز عملیات اجرایی پروژه ٣۵٠٠ واحدی سازمان انرژی اتمی
  • آغاز عملیات اجرای خیابان ۲۴ متری در ورودی شهر از سمت برازجان،خیابان ۲۲ متری غرب آرامستان و خیابان در غرب جاده اصلی
  • اولین دورهمی اتحاد جنوب در سال ۴۰۳ برگزار شد / تصاویر
  • قتل 2 جوان برازجانی در خودروشان/ دستگیری قاتل در استان همجوار
  • یکی از شهدای اخیر حمله اسرائیل در سوریه از شهر وحدتیه دشتستان است
  • گزارش تصویری/ راهپیمایی روز جهانی قدس در برازجان
  • سخنرانی استاد سید محمد مهدی جعفری در جمع دشتستانی ها و استان بوشهری های مقیم شیراز/ تصاویر
  • در رسیدگی به امور مردم کوتاهی نکنید/ برخی از بخشنامه ها باعث کوچک شدن سفره مردم می شود
  • قلب جوان 23 ساله دشتستانی اهدا شد/ تصاویر
  • بررسی مشکلات بنار آبشرین در اردوی عمرانی دهیاران بخش مرکزی دشتستان
  • سخن‌ران، کاظم صدیقی‌. نه! مسجد قیطریه، نه!
  • برخورد توهین آمیز رئیس صمت دشتستان با نمایندگان برخی اصناف شهرستان
  • آئین گرامیداشت شهیدالقدس محسن صداقت در شهر وحدتیه
  • تصاویر جنجالی مجری زن تلویزیون باکو در کنار سفیر ایران و در محل سفارتخانه/ عکس
  • اولین واریزی بزرگ برای معلمان در 1403
  • اسرائیل را چه باید؟
  • .: شهرزاد آبادی حدود 15 ساعت قبل گفت: درودتان باد. همگی چند ...
  • .: لیلادانا حدود 4 روز قبل گفت: درود بردکتربایندری ودکترفیاض بزرگوار. ...
  • .: علی حدود 6 روز قبل گفت: بسیار عالی پاینده باشید ...
  • .: شااکبری حدود 6 روز قبل گفت: درود بر استاد گرانقدر ...
  • .: ذاکری حدود 6 روز قبل گفت: بسیار عالی. درود خدا ...
  • .: ذاکری حدود 6 روز قبل گفت: خوشحالم که ادبیات پایداری ...
  • .: افسری حدود 7 روز قبل گفت: درود بر دکتر بایندری ...
  • .: عزیز حدود 7 روز قبل گفت: سایت و نویسنده حواسشون ...
  • .: مصطفی بهبهانی مطلق حدود 10 روز قبل گفت: با سلام و خدا ...
  • .: ح حدود 10 روز قبل گفت: درودخدا بر استادبرازجانی و ...