کد خبر: 177839 ، سرويس: گزارش و گفتگو
تاريخ انتشار: 14 ارديبهشت 1402 - 18:20
اختصاصی اتحاد خبر به مناسبت روز ماما/ زهرا مزارعی کارشناس مامایی:
تولد نوزاد زیباترین لحظه ایست که ماماها تجربه اش می کنند/ ماماها جان دو نفر را نجات می دهند/ چرا سختی کار شامل ماماها نمی شود؟

اتحاد خبر-زینب رنج کش: از راهروهای طویل بیمارستان شهید گنجی برازجان در حال عبور بودم. به اتفاق عکاسمان از بخش اورژانس گذشتیم. به دنبال بخش زایشگاه بودم و از اطلاعات درباره اش پرسیدم و پاسخ آن مرد این بود: خط زرد و قرمز را دنبال کنید.. زهرا مزارعی مامای جوان و کاربلد بیمارستان منتظرمان بود. به مناسبت روز ماما با او به گفتگو نشستیم...

اتحاد خبر-زینب رنج کش: از راهروهای طویل بیمارستان شهید گنجی برازجان در حال عبور بودم. به اتفاق عکاسمان از بخش اورژانس گذشتیم وحتی به آن نگاه هم نکردم؛ زیرا معتقد بودم دردناک ترین بخش همین اورژانس است و ممکن است پرستاران و پزشکان این بخش هرچیزی را تجربه کنند و در دل از خداوند برایشان قوت خواستم. به دنبال بخش مورد نظرم بود و از اطلاعات درباره اش پرسیدم و پاسخ آن مرد این بود: خط زرد و قرمز را دنبال کنید.

 


به عکاسمان اشاره کردم و به همراه هم به بخش مورد نظر رفتیم و با زهرا مزارعی تماس گرفتم و آمدنمان به بخششان را اطلاع دادم و او به پیشواز ما آمد. اولین بار بود او را می دیدم. ما را به راهرویی راهنمایی کرد که صندلی ها برای استراحت پرسنل چیده شده بود از ما فرصت خواست تا آماده شود و بیاید و خودش می گفت: امروز شیفت من نیست و با خیال راحت می توانم گفتگو کنم و نگران چیزی نباشم اگر روز کاری ام بود نمی توانستم زیرا گرفتاری و مشغله موقع شیفت خیلی زیاد است.

 

در همین حین که در حال کلنجار رفتن با میکروفن بودم صدای فریادی را شنیدم و انگار روح از بدنم خارج شد میکروفن از دستم کف زمین افتاد و دلم به درد آمد امروز تولد من بود و چه حکمتی بود که روز تولدم باید روز ماما باشد و من درد کشیدن مادری را از نزدیک شاهد باشم فریادهای زن کم و کمتر شده بود و بعد از آن نیز شنیدیم به سلامت فرزندش را به دنیا آورده است.



در بخش مراقبت پس از زایمان قدم می زدم تا بهتر حال و هوایشان را درک کنم که زهرا مزارعی را دیدم و عکاسمان را صدا زدم، چیلیک، قاب عکسی زیبا از بغل گرفتن نوزاد.
او را دیدم که مادران را به نام کوچکشان صدا می زند و نوزادان را نیز به اسمی که تازه صاحب آن شده اند! نام یکی از نوزادان دل آرا بود و مزارعی بدون اینکه متوجه حضور ما باشد اورا بغل گرفته بود و به مادرش کمک می کرد و می گفت: گاهی موقع استراحتم هم دلم برای نوزادان تنگ می شود آن ها فرشته هستند یا شاید پروانه هایی که تازه از پیله ای که دورشان تنیده شده بود رها شده اند.

برای گفتگویی صمیمی راهی همان راهرو شدیم و گفتگویمان را با زهرا مزارعی آغاز کردیم.

 

زهرا مزارعی درپاسخ به سوال خبرنگار اتحادخبر در مورد معرفی خودش عنوان کرد:
- زهرا مزارعی هستم ۲۸ساله، کارشناس مامایی و متولد برازجان و اکنون چهارسال از خدمتم در زایشگاه بیمارستان گنجی برازجان که سنگین ترین و شلوغترین بیمارستان از لحاظ پذیرش مادران پر خطر نیز هست می گذرد. ما اینجا افراد را از هم جدا نمی کنیم و موظفیم همه را پذیرش کنیم چه کم خطر و چه پر خطر و دوست داریم بهترین مراقبت ها را به آن ها ارائه کنیم.



مزارعی در پاسخ به سوال چرا ماما شدید می گوید:
- بر حسب اتفاق! من برای کنکور خیلی تلاش می کردم قرار بود شغل دیگری داشته باشم شاید پزشکی، اما زمانی که در رشته مامایی پذیرفته شدم یک حس دوگانگی داشتم!
 نمی دانستم باید خوشحال باشم یا غمگین و نگران روحیه ام بودم، زیرا تحمل دیدن درد کشیدن یک مادر را نداشتم.
از وقتی در این مسیر قرار گرفته ام بسیار خوشحالم و راضی ام از انتخابی که کرده ام خیلی خوشحالم که توانستم بدرد مردمم بخورم و فرد مفیدی در این جامعه باشم.

بنظرم زیباترین لحظه یک زندگی آن زمانی است که من هربار تجربه اش میکنم، تولد نوزاد زیباترین لحظه ایست که من تجربه اش می کنم زیرا تولد باشکوه ترین، باعظمت ترین و بهترین لحظه زندگی یک انسان است که قدرت خداوند را تداعی می کند.
مامایی یک شغل باقدمت و خاصی است و اصلا پشیمان نیستم که در این شغل قرار گرفتم و با عشق و علاقه روز به روز بیشتر به کارم ادامه می دهم.

او در پاسخ به این سوال که اگر برگردید به عقب و با همین دید، دو راه داشته باشید که مامایی را انتخاب کنید یا رشته هایی مثل پزشکی، کدام را انتخاب می کنید بیان کرد:
- قطعا و بدون شک من مامایی را انتخاب می کنم، ولی یک سری مشکلات وجود دارد که دوست داریم به آن ها رسیدگی شود. از نظر من در حال حاضر یکی از بهترین شغل هایی که برای من وجود دارد و خداوند توانایی اش را در وجود من گذاشته است همین مامایی است.

این ماما اینگونه از مشکلاتشان می گوید:
- یک سری مشکلات که لازم است رسیدگی بیشتری شود و از طرف مسئولین چیز هایی هست که باید پیگیری شود. یک سری کم لطفی ها به ماما ها شده و کادر درمان خیلی بزرگ جلوه داده شده و فکر می کنند از لحاظ اقتصادی خیلی وضعشان خوب است ولی متاسفانه این شکلی نیست.

می شود که بیشتر رسیدگی شود نه فقط رشته ما را می گویم همه کادر درمان را می گویم پرستارها را نیز می گویم من از مسئولین خواسته هایی دارم.
۱_تبلیغات بیشتری کنند تا مردم مراقبت های اولیه شان را قبل از مراجعه به ماما برای زایمان انجام دهند، مراقبت های اولیه که می توانند توسط یک ماما صورت پذیرد.
۲_برقراری حق زایمان که توسط دولت مصوب شده، اما اجرا نمی شود لطفا به آن رسیدگی شود.
۳_ حق سختی کار که شامل ماما نمی شود. باتوجه به اورژانس بودن بخش زایشگاه چه در حیطه زایمان و چه در بخش مراقبین سلامت در مراکز بهداشت. ماماها در واقع جان دو نفر را نجات می دهند و بنظر من کم لطفی است که سختی کار شاملشان نمی شود.



مزارعی جایگاه یک ماما در کشور ما را اینگونه تشریح کرد:
- اکنون جایگاه یک ماما در کشور ما خوب است؛ اما جای ارتقا دارد زیرا ماما مراحل زندگی یک زن و ارتقا سلامتشان نقش به سزایی دارد اگر یک ماما در جایگاه خودش کار کند قطعا ما ارتقا سلامت را در سطح مادر و نوزاد داریم. امروزه شاهد تخصص گرایی ها در برخی افراد هستیم مردم فکر می کنند هرچه مدرک بالا تر باشد مراقبت هایی که قرار است ارائه شود بیشتر است! در صورتیکه مراقبت های اولیه ای که برای یک مادر انجام می شود یک ماما هم خیلی خوب می تواند انجامش دهد چه بسا ماما اگر باتجربه هم باشد بهتر از پسش بر بیاید و فشار کاری کمتری نیز به متخصصین وارد می شود.

دوره آکادمیک در دانشگاه یا بالین در بیمارستان، کدام بهتراست؟
- هردو لازم است، بسیاری از آموزه های ما از اساتید ماست خوشبختانه اساتید بسیار خوبی داشتم و خوشحالم که این توانایی را از آن اساتید به دست آوردم و الان اعتماد بنفس خوبی در این زمینه دارم و مسئولیت پذیری در کارم داشته باشم راز دار بودن، صبور بودن، داشتن وجدان کاری، مسئولیت پذیری، مهارت ارتباطی که از خصوصیات یک مامای خوب است از دوران آکادمیکش در دانشگاه شکل می گیرد تا وارد دوره بالین می شود همراه اوست و اساتید خوب می توانند این را در وجود یک ماما نهادینه کنند دوره بالین و آکادمیک هر دو مکمل هم هستند و بسیار مهم من ۸۰ زایمان را در دوران دانشجویی انجام دادم تا بتوانم وارد بیمارستان شوم.

خصوصیات یک ماما چیست؟
- برخی از خصوصیات در همه انسان ها وجود دارد اما در ماما ها پررنگ تر است، یکی صبور بودن، احساس مسئولیت کردن، رازدار بودن، مهارت، مهربانی، دلسوزی و توانایی برقراری ارتباط با بیمار همه این ها باید در یک ماما باشد زیرا دوست داریم یک مادر وقتی از اینجا بیرون می رود با خاطره خوش از اینجا برود و خوشبختانه در این سالها که کار کردم شاهد این موضوع بودم که ماماها بسیار خوش اخلاق هستند و به بیمار خود با نهایت توان در این بیمارستان حداقل که من دیده ام و مطمئنن در همه جا باید اینطور باشد بوده است.

هر مادری که تاکنون به زایشگاه ما مراجعه کرده با خاطره خوش از اینجا رفته است و برای زایمان های بعدیشان نیز باز هم به ما مراجعه کرده اند و ندیده ام کسی از این زایشگاه ناراحت بیرون برود.

مشوق اصلی شما چه کسی بود؟
- الان که ازدواج کرده ام و همسرم نیز از کادر درمان هستند او مشوق من است ولی در زمان مجردی نیز خانواده ام بسیار مشوقم بودند. اکنون همسرم کسی است که مرا به سمت علایقم سوق می دهد.

یک خاطره خوب و یک خاطره تلخ برایمان بگویید.
- بهترین خاطره دعای مادران پس از فارغ شدن که بنظرم همیشه بدرقه راهم است و بعد از آن بهترین خاطره ای که می توانم بگویم این است که مادرانی که همسرانشان حین زایمان کنارشان بودند بسیار راحت تر فرزندشان را به دنیا می آورند و زایمان برایشان لحظه بسیار شیرینی بود و نه درد آور و توصیه ما حضور همسر در کنار مادر است. همیشه می گویم دلیل اینکه ما سالم هستیم و راه می رویم دعای خیر مادران است.



خاطره بسیار بدی که دارم این بود که خانمی برای وضع حمل به ما مراجعه کرده بود و بخاطر انقباضات رحمی و درد زیاد و عدم آگاهی از این مقوله فریاد هایی از درد می کشید که دل همه را به درد می آورد و وقتی همسرش را آوردیم تا به او دلداری دهد سیلی به او زد  و این شد بدترین خاطره ما ، همه توقع داشتیم در این درد او را همراهی کند و به او آرامش و دلگرمی دهد اما مرد به جای این ها دست روی او بلند کرد و امیدوارم روزی همسران آنقدر به آگاهی برسند که در زمان سختی همراه مادران باشند و دردی به درد او نیفزایند آن روز برای همه ما ماماها روز سختی بود قلبمان پر از اندوه شد از دیدن این حجم از درک نشدن یا خاطره بد دیگر اینکه مادری بارداری ناخواسته داشت که تا لحظه زایمان بسیار ناشکری می کرد و اصلا خواستار تولد فرزندش نبود و غربالگری های دوران بارداری را هم نرفته بود و وقتی فرزند متولد شد دچار ناهنجاری های بسیار بود متاسفانه و بنظرم بخاطر همان ناشکری ها بود و قلب همه ما دردمند شد.

یک خواهش از مادر ها دارم این است که لطفا در کلاس های آمادگی زایمان شرکت کنید بسیار برای شما مفید است زیرا به شما یاد می دهند چطور از درد هایتان عبور کنید و زایمان راحت تری داشته باشید.

راهکار افزایش انگیزه در ماماها چیست؟
- احترام بیشتر. در ابتدا ماماها شرایط سختی را می گذرانند ما در شیفت های طولانی و شرایط سخت و استرس زا کار می کنیم و توقع احترام داریم و بعد هم به درخواست هایی که از مسئولین داریم توجه شود.

آیا دانشجویان بلافاصله پس از فارغ التحصیلی آمادگی کار را دارند؟
- همه کارشان بسیار خوب است و اساتید نیز بسیار برای دانشجویان زحمت می کشند ولی یک سری چیز هاست که بعد از دوره کرونا کمی ضعف در آن پیدا می شود و همه افزایش علم تئوری نیست و باید در بالین نیز قوی باشیم و با دانشجوها در این حیطه بیشتر کار شود تا بهتر در عرصه کار فعالیت خود را آغاز کنند چون به هر حال جان دو نفر در دستان یک ماما است.

درمورد سختی کارتان در روز های کرونا بگویید.
- برازجان شهر گرمی است حالا شما فکر کنید در روز هایی ما فعالیت می کردیم اینجا که مجبور بودیم چند لایه ماسک و لباس مخصوص بپوشیم و حتی من گاهی آب هم نمی خوردم که مبادا ماسک هایم را برداریم و بیمارشوم و همکارانم دست تنها بمانند و یا خانواده ام بیمار شوند روزهایی بود که اصلا یادمان می رفت خانه ای داریم و نزدیکانی که نگران ما هستند از فشار کار و خستگی روزهایی بود که همسرم را با اینکه کادر درمان بود اما نمیدیدم و شاید به سه یا چهار روز می رسید روز های سختی بود که گذشت و امیدواریم دیگر تکرار نشود.

کلام پایانی:
تبریک ویژه روز ماما به تمام همکارانم در این حیطه و به متخصصین زنان نیز در مراقبت های بارداری و ... دوشادوش ما کارکردند و بسیار تلاش کرده اند و کم لطفی است از آن ها نیز یادی نکنم  زیرا بسیار حاذق هستند و هم روز پزشک از آن ها باید یاد کنیم هم روز ماما و متشکرم از حمایت همسر و خانواده ام.

بعد از خروجم از بیمارستان بلافاصله با مادرم تماس گرفتم و جویای حالش شدم. گمان می کنم نشانه ای بود در روز تولدم تا بیشتر قدر مادرم را بدانم.

 


لينک خبر:
https://www.ettehadkhabar.ir/fa/posts/177839