کد خبر: 175985 ، سرويس: مقاله
تاريخ انتشار: 21 اسفند 1401 - 16:46
نگاهی و یادی

اتحاد خبر- فرج اله گرمسیری نژاد: "ازشاهنامه تا قلعه شاه مسغون"نگاهی به داستان فتح "کوه قلعه" گیسکان؛ هنگامی که این عنوان را در کانال رسمی اتحادخبر دیدم باولع خاصی به مطالعه آن پرداختم. هرچه جلوتر رفتم کلمات و ادبیات آن برایم آشنا و انگار متعلق به خودم بود.به یادسالهای دوران خدمتم افتادم.

فرج اله گرمسیری نژاد

"ازشاهنامه تاقلعه شاه مسغون"نگاهی به داستان فتح "کوه قلعه" گیسکان
هنگامی که این عنوان را در کانال رسمی اتحادخبر دیدم با ولع خاصی به مطالعه آن پرداختم. هرچه جلوتر رفتم کلمات وادبیات آن برایم آشناوانگارمتعلق به خودم بود.به یادسالهای دوران خدمتم افتادم.

در پاییز سال تحصیلی ۸۶-۸۵ باهمکاری دیگردبیران تاریخ استان بوشهروبه سردبیری بهرام شفیعی نخستین شماره فصلنامه گروه آموزشی تاریخ تحت عنوان "تموکن" به چاپ رسید.

نگارنده نیزمقاله ای تحت عنوان مقایسه اجمالی قلعه بابک خرمدین وکوه قلعه شاه مسغون نوشتم که درصفحات ۱۲ و۱۳ با دوتصویرازهردوقلعه چاپ شد.
درآن مقاله قلعه بابک درکلیبر آذربایجان وکوه قلعه دشتستان رابلحاظ موقعیت ،راههای دسترسی،فرم ساختمان، مساحت تقریبی و نحوه سقوط آنها با عناوین الف: شباهتها  ب: تفاوتها

بررسی کردم و در ستون دوم صفحه ۱۳ فصلنامه تموکن یادآوری نمودم که داستان سقوط کوه قلعه دشتستان "برخلاف سقوط قلعه بابک سینه به سینه نقل شده و در گذر زمان سلیقه های افراد در آن دخالت داشته است."

و "این داستان زیبا سالیان درازی است که بر زبانهای مردمان جاری است و مستندات تاریخی آن حداقل برای نگارنده مبهم است" و... این مهم همت اساتید فن را می طلبد تا براین صفحه تاریک نوری بتابانند، شاید از پس این قصه و افسانه برگهای زرینی از تاریخ کشورمان درخشیدن آغازکند"

نویسنده "ازشاهنامه تا قلعه شاه مسغون" مقاله مندرج در فصلنامه تموکن را دستمایه خود ساخته، داد سخن داده و با استناد به کتب تاریخی در باب حمله چنگیزخان به شهر بامیان، فتح قلعه مهرنگار دامغان و سرکوب تازیان توسط شاپور ذوالاکتاف به این نتیجه رسیده است که "براین بنیان نمیتوان گفت داستان گشوده شدن کوه قلعه "قلعه شاه مسغون" که بین مردم دشتستان وگیسکان رواج دارد روایتی اصیل و تاریخی است بلکه این روایت همچون دیگر روایتها ساخته و پرداخته ذهن داستان ساز مردم است که به دلیل سختی دسترسی به این قلعه، دیرینگی بنا و باستانی بودن آن شکل گرفته است."

متاسفانه نویسنده مقاله هیچ زحمتی به خود نداده تا تغییری در متن مقاله فصلنامه تموکن بدهد، مطالب وام گرفته را در گیومه قرار نداده تا خواننده بداند که از جایی گرفته شده است. نویسنده در پایان فراموش کرده یا نخواسته امانتداری کند و در ذکر منابع نامی از نویسنده مقاله نبرده است، حال آنکه نزد اهل قلم امانتداری جزو اصول و الفبای نویسندگی است.

علاوه براین ایده جدید و تحلیل تازه ای عنوان نکرده تا خواننده را به وادی جدیدی وارد کند، بلکه به مصداق "جاناسخن از زبان ما میگویی" هرآنچه را در مقاله فصلنامه تموکن بوده با آوردن نمونه های تاریخی دیگر صحه گذاشته است.

جهت اطلاع خوانندگان ،بنا به تصریح دکترعبدالرسول خیراندیش نام "شاه مس مغان" "شاه مسغون" "مغامسی" در تذکره شاه زندو ذکر شده است.

عفیف الدین موسی موسوم به شاه زِندو از نوادگان امام موسی کاظم بود که به جنوب ایران لشکرکشی کرده و مقبره او در بیرم لارستان در جنوب فارس می باشد.

لينک خبر:
https://www.ettehadkhabar.ir/fa/posts/175985