لحظات به سرعت می‌گذرد پدر به محل مراسم می‌رسد خیل جمعیت و خودروها پدر را وا می‌دارد که برای حضور در مراسم عجله کند نگاهی به صندلی عقب ماشین می‌اندازد؛فرزند خود را می‌بیند که خوابیده است.

کودک در بین راه خوابیده بود پدر در بیدار کردن و نکردن فرزند خود تردید می‌کند برای اینکه مزاحمتی برای فرزندش ایجاد نکند، تصمیم می‌گیرد کودک خود را در حالت خواب بگذارد.

برای تامین امنیت خودرو و فرزندش شیشه‌های خودروی 405 خود را بالا می‌کشد و ماشین را قفل می‌کند و به خیل شرکت‌کنندگان در مراسم تشییع جنازه می‌پیوندند.

دو ساعت می‌گذرد پدر به خیال خواب بودن کودکش بعد از پایان مراسم آرام آرام به سمت خودروی خود می‌رود.

وقتی نزدیک ماشینش می‌شود فرزند خردسال خودش را می‌بیند که در عین ناباوری در حالی که پنجه‌های دست معصومش را بروی شیشه ماشین کشیده و پدرش را فریاد می‌زده بی‌جان به خواب ابدی رفته است.

پدر سراسیمه درب خودرو را باز می‌کند و ناباورانه کودک بی‌جان خود را در آغوش می‌گیرد اما ...

پدر کودک خود را به مرکز درمانی می‌رساند اما غافل از اینکه فرزندش دیگر به خواب ابدی رفته است./ب1

آفتاب