اتحاد خبر - امید دریسی : برای خرید نان سنگکِ خاشخاشی که بسیار بدان علاقه دارم راهیِ نانواییِ همیشگی بودم. آن حوالی مسجدی وجود دارد که اینبار توجه مرا به خود جلب میکرد. علت؟ مشخصاً به این دلیل که شلوغتر از معمول بود و حکماً میشد حدس زد که مراسمِ بزرگداشت سردار شهید «قاسم سلیمانی» باشد.همانطور که نوشتم جلبِ توجهی ...
امید دریسی
برای خرید نان سنگکِ خاشخاشی که بسیار بدان علاقه دارم راهیِ نانواییِ همیشگی بودم. آن حوالی مسجدی وجود دارد که اینبار توجه مرا به خود جلب میکرد. علت؟ مشخصاً به این دلیل که شلوغتر از معمول بود و حکماً میشد حدس زد که مراسمِ بزرگداشت سردار شهید «قاسم سلیمانی» باشد.
همانطور که نوشتم جلبِ توجهی که بالاتر اشاره رفت با مشاهدهٔ شلوغی و دقیقتر که بگویم شلوغیِ حیاطِ مسجد که خبر از اتمامِ مراسم میداد به وقوع پیوست و ذهن نویسندهٔ این سطور البته بیش و پیش از آن که به چه چیزی یا چه اتفاقی حوالی مسجد مشغول باشد، به رفتار و گفتار نابخردانهٔ برخی عوامل حکومت در امر دین معطوف شد که میدیدم مردم چه جور با رفتارشان در حال تعلیم به حاکمیت هستند. در ادامه خواهم گفت که چرا و چه ارتباطی با شلوغیِ مسجد دارد. جرقهٔ این جستار به همین جهت است.
با خود گفتم چهگونه است که مردم راهِ دینداری را بِه ز حکومتِ دینی یافتهاند و عجبا که برخی تریبونداران و مسؤولان که ادعای تعلیم و تربیت در حوزهٔ دین دارند چقدر بد بودهاند!
با این وجود که علم و پژوهشی در حوزهٔ مسائل مربوط به دین نداشته و ادعایی نیز ندارم اما اجازه دهید دیدگاه خود را مطابق با آموزههایی که در چارچوب آموزشِ همین سیستم داشتهام واضحتر بگویم. میخواهم در باب «پاداش و عقوبت» که وعدهٔ آن در قالب «بهشت و جهنم» از سوی خداوند عزوجل آمده بنویسم که تمامی پیامبران الهی نیز برای همین مبعوث شدهاند.
هنر همهٔ پیامآوران الهی در ادیان این بوده که مردم را از دنیا نترساندهاند، بلکه از آخرت ترساندهاند و پاداش ویژه را هم به همان آخرت واگذار کردهاند. بدین معنی که «جرم» و مجازات دنیوی اگر در قالب «قانون» که از ملزومات و تولید دنیای مدرن است بیرون آمده، «گناه» و عذاب الهی دقیقاً از دل ادیان سر برآورده. در بحث پاداش نیز به همین صورت است و پاداش دنیوی قابل دسترسی و معمولاً آنی است. حال آن که دین، پاداش اخروی را موکول به دنیایی دگر و فرا زمینی و از طرف خداوند کرده است. بنابراین تلاش دارم همراه با مخاطب چنین نتیجه بگیریم که حکومتهای منتسب به دین باید برابر با همان هنر ادیان و در خط پیامآوران الهی حرکت کنند و تشخیص جذب پاداشهای دینی را به خود فرد وا گذارند نه بر عهدهٔ ترس و تهدید و البته تحدید و جریمه. با توضیحات قبلی پس چرا ما خاصه در موضوع حجاب که مسئلهای دینیست باید به دنبال جریمه و محرومیت فرد از خدمات عمومی در همین دنیا باشیم؟ مگر در امر نماز، روزه، خمس و دیگر مسائل دینی به اجبار، جریمه، بگیر و ببند و دعوا روی آوردهایم؟ نیاوردهایم دیگر! و همین رویکرد است که حرمت نماز و روزه را در بالاترین سطح قرار داده و مشاهده نمیکنیم که در کشور نسبت به نماز و روزه بیاحترامی شود و امثال مسیح علینژاد و دیگران شروع به یارکشی کنند و این همه درگیری به وجود بیاید. امید است تذکر صریح رهبری عالی نظام که صبح چهارشنبهٔ هفتهٔ جاری در دیدار با زنان فرهیخته صورت پذیرفت در جهت اصلاح و تلطیف فضا گرهگشا باشد. ایشان کسانی که حجاب ضعیف دارند را هم دختران خود ما قلمداد کردند که نباید آنها را متهم به بیدینی یا ضدانقلابی کرد.
اکنون ادامهٔ سیاهه را به ابتدای نوشتار و به واقع به شلوغیِ مسجد برمیگردانم تا بگویم به چه علت توجه و نگاه مرا به خود مجذوب کرد تا قلم را به رشتهٔ تحریر درآورم. مشاهدهٔ من از معلول داستان این بود که آنجا سهم و غنیمتی وجود نداشت، در واقع پاداش دنیوی نبوده تا عدهای تشویق به مشارکت شوند و آنجا تجمع کنند! به یقین برای شرکت در مراسم با اجبار هم مواجه نبودهاند. قلب و ذهنشان رغبت به مشارکت داشته است، به همین سادگی! مانند فردی که برای ادای واجبات دینی و برای آرامش درونی خود در راستای ادای این فعل تصمیم میگیرد مسجد برود به حسینیه برود یا حتی به فقیری کمک کند یا امر خیری انجام دهد و منتظر پاداش آن در دنیای دیگر توسط خدا باشد. علتِ چُنین معلولی چیزی جز این نیست. بنابراین به زبان سادهتر ما در امر دین با شاخصهٔ «عرضه و تقاضا» روبهرو هستیم. وقتی مشاهده میکنیم که بخش اعظم انسانهای روی کرهٔ زمین دیندار هستند بدین معناست که ادیان کالایی برای عَرضه در چنته داشتهاند و تقاضا هم وجود داشته است چه بسیار. اکنون اما نگرانیام از این جهت است که نکند متولیان در حوزهٔ دین در هر کجای عالم هستی و منجمله در ایران با عملکرد غیر قابل قبول مابین «عرضه و تقاضا» ناتوان جلوه کنند و در نهایت با عدم توازن موجب دینگریزی شوند. معتقدم بستر جامعه باید به سمتی حرکت کند که از دلِ آن نیروهای متخصص و متعهد سر بر آورد نه آنکه از بام تا شام فریاد وا اسلاما بلند باشد که فضای مجازی و سابقاً ماهواره و ویدئو جوانان ما را از راه به در کردهاند و این دغدغه تمامی نداشته باشد.