امید دریسی:

مصادف شدن مسئلهٔ فرزندِ معاون امور زنانِ رئیس‌‌جمهور با حواشیِ زائرین اربعین که بسیار پررنگ نمود و ایضاً هم‌زمانی با دو یادداشت ورزشی که از طریق همین تارنما منتشر شد باعث گردید تا با اندکی تأخیر به مسئلهٔ فرزندِ معاون رئیس‌جمهور بپردازم. انسیه خزعلی معاون امور زنان و خانواده ابراهیم رئیسی البته سفر فرزندش به کانادا را یک «سفر دانش‌بنیانی» قلمداد می‌کند و می‌گوید او برخواهد گشت!

با گسترش شبکه‌های اجتماعی و از دُور خارج شدنِ صدا و سیما از فضای تک‌قطبیِ خبری و شکسته شدن انحصار رسانه‌ای اینک هر شهروند صاحب یک رسانه است و به همین جهت است که مردم منتظر تحلیل و صحنه‌آرایی تلویزیون پیرامون اتفاقاتِ داخلی و خارجی نمی‌مانند. مصدایق فراوان است و یک نمونهٔ آن که اخیراً مردم در سطح وسیعی بدان پرداختند بحث فرزندِ انسیه خزعلی معاون امور زنان رئیس‌جمهور بود. همگام با پخش خبر اقامت فرزند ایشان در کانادا حالا با هر عنوانی چه موقت چه تحصیلی چه جدیداً دانش‌بنیانی، آن‌طور که در شبکه‌های اجتماعی دست به دست شد و می‌شود گویای این است که آقازاده در کانادا با شرکت سازندهٔ فیلترشکن همکاری دارد! والله اعلم!

افرادی که مدیون اختراع نظارت استصوابی می‌باشند و دولت متبوع‌شان اکنون سوار بر اریکهٔ قدرت است، همان بی‌تجربه‌هایی هستند که در زمان ریاست‌جمهوری حسن روحانی مدام انتقاد می‌کردند و گاه با کارشکنی‌های نابهنگام مثال بالا رفتن از دیوارِ سفارتخانه‌ها موجب ایجادِ بحران برای کشور می‌شدند. بی‌تجربگی این دوستان تا بدان‌جا پیش رفت که در مناقشهٔ سفارت‌خانه‌ها جای بده‌کار و بستان‌کار در حوزهٔ سیاست خارجی باهم عوض شد. اینک همان تفکر و افراد حوالیِ دولت می‌چرخند و قدرت اجرائی کشور را در اختیار گرفته‌اند.

گویند در زمان رسول خدا شخصی که فرزندش رطب بسیار می‌خورده از بیم بیماری او را نزد پیامبر می‌آورد تا نصیحت‌اش کند که پیامبر به سبب میل فرمودن رطب در همان روز، نصیحت را به فردا موکول می‌کنند. حال حکایت دوستانِ اصول‌گراست‌ و مردم دقیقاً از همین منظر نگران و ناراحت‌اند که عمل مسئولان با حرف‌شان یکی نیست و واکنش نشان می‌دهند. بنابراین مسئولان بابت این‌گونه رفتارها انتظار تشویق از نوع موجِ مکزیکی نداشته باشند!
البته که نویسنده این یادداشت مدافع حقوق شهروندی‌ست و این که چه کسی کجا را برای مسافرت، تحصیل، شغل و زندگی انتخاب می‌کند مربوط به حوزهٔ اختیارات و حریم خصوصی افراد می‌داند منتها بحث بر سر رطب خورده است که منع رطب می‌کند!

سال ۱۳۹۱ که توسط رهبری بنام سال تولید ملی نام‌گذاری شده بود یکی از دوستانِ اتفاقاً اصول‌گرایِ نویسنده که بسیار هم در عموم امر به خرید ملی و نهی از خرید خارجی می‌کرد، صاحب مغازهٔ اسباب‌بازی کودکان و نوجوانان بود، کف تا سقفِ مغازه لبریز از اجناس چینی بود دریغ از یک قلم جنس ایرانی!
دقت کنید که داریم در مورد تناقض در گفتار و کردار صحبت می‌کنیم که از جانب گوینده سر زده، ذوب در ولایت است و دیگران را سرزنش می‌کند اما در عمل آن است که می‌بینیم!

هنوز «سیسمونی گیت» قالیباف رئیسِ مجلس اصول‌گرای کنونی هم از اذهان زدوده نشده و آن‌جا نیز مردم به واقع در اعتراض به رفتار وی واکنش نشان دادند که با شعار علیه چهار درصدی‌ها وارد انتخابات شده و خود را نمایندهٔ مابقی جامعه که همان اقشار ضعیف و ۹۶ درصدی هستند معرفی کرده است و چون گمان بردند که تظاهر شده، معترض شدند. و الا اگر در مدعا زره ستیز با غرب نپوشند و از هر تریبونی از شمال تا جنوب ناسزا بر غرب نبارند مردم نیز حساس نمی‌شوند و مگر کسی در این مملکت به آن مایه‌دار، بازیکن فوتبال و یا هنرپیشه معترض می‌شود که چرا به خارج می‌رود و یا در حال خوش‌گذرانی است؟ معترض نمی‌شوند چون آن فرد ادعایی ندارد، منع رطب نمی‌کند، پند و اندرز هم نمی‌دهد! اما آن مدیرعامل شرکت خودروسازی که مدام می‌گوید محصولات ما عالی‌ست و مردم را در صف قرعهٔ تیبا و پژو نگه می‌دارد ولی خودش سوار فلان برند خارجی است مردم را حساس می‌کند و معلوم است که واکنش در پی دارد. نمی‌شود که بام تا شام مسئولین در جمیع جهات گرفتار پیچیدن نسخه‌های گوناگون از فرزندآوری و چه و چه... باشند وانگه خود چون به خلوت می‌روند آن کار دیگر کنند و نسخه و اندرز بماند برای مردم!

بله عزیزان نمی‌شود هم‌زمان ناصح باشید و عمل نکنید نمی‌شود هم‌زمان قانون وضع کنید که ماهواره ممنوع، توییتر ممنوع، تلگرام فیلتر، واردات خودرو ممنوع و... اما خودتان در صفِ اول استفاده از آن‌ها باشید!