اتحاد خبر - امید دریسی : فروردینماه امسال بود که اسپری فلفل در مشهد موجبِ خدشه علیه اعتبار بینالمللی فوتبال ایران گردید و پیرامونِ اتفاقاتِ مشهد در جستوجوی گوشِ شنوایی بودیم تا زنگ خطر را بشنود و مانع از مشروعیت بخشیِ دخالتِ نهادهای بینالمللی جهت ورود بانوان به ورزشگاهها گردد. اتفاقی که -شوربختانه برابرِ اعلامِ سهیل مهدی مسئول کمیتهٔ مسابقات سازمان لیگ- افتاد و سر آخر نامهٔ الزامآورِ FIFA برای حضورِ بانوان در ورزشگاهها به فدراسیون ابلاغ و درِ بسته باز شد!
امید دریسی
فروردینماه امسال بود که اسپری فلفل در مشهد موجبِ خدشه علیه اعتبار بینالمللی فوتبال ایران گردید و پیرامونِ اتفاقاتِ مشهد در جستوجوی گوشِ شنوایی بودیم تا زنگ خطر را بشنود و مانع از مشروعیت بخشیِ دخالتِ نهادهای بینالمللی جهت ورود بانوان به ورزشگاهها گردد. اتفاقی که -شوربختانه برابرِ اعلامِ سهیل مهدی مسئول کمیتهٔ مسابقات سازمان لیگ- افتاد و سر آخر نامهٔ الزامآورِ FIFA برای حضورِ بانوان در ورزشگاهها به فدراسیون ابلاغ و درِ بسته باز شد!
این بار نیز با این امید که مقامِ دلسوزی را به صرافت اندازد در جستوجوی گوشی شنوا میگردیم تا مانع از ورودِ AFC و FIFA در مشاجرهٔ حق پخش تلویزیونی گردد. با علم به این که میدانیم در اینگونه دعاوی، دو نهادِ مذکور در چه سمتی ایستادهاند و جانب کِه را میگیرند.
صدا و سیما گویا سیم خاردارِ دهههای گذشته را کماکان به دور خود تنیده و گمان میکند اوست که هویت میبخشد، عامر و آمر است و تعیین میکند که چه وقت چه کسی چه کند چه نکند و دیگران گریز و گزیری ندارند الا فرمانبرداری از جنابِ ایشان!
رسانهای که در آن بدون سند، اتهام زدن به افراد رویهٔ معمولاش است و دربست در اختیار طیفِ خاص است و ایضاً دائمالیوم سرگرمِ کاستنِ مخاطب است اکنون فیلاش هوسِ زورگویی بر فوتبال نیز کرده تا بدینصورت کیفیتِ نازلِ خود در تصمیمگیریهای کلان را بیش از گذشته نمایان کند. یحتمل است سیاستِ غلطِ صدا و سیما در حوزهٔ فوتبال که دست بر قضا به علت برتریِ تاکتیکی که نسبت به شبکهها و رسانههای آنور آبی دارد و آنان امکان پخش زندهٔ فوتبال داخلی ندارند در کمال تعجب موجب تحریم، تحدید، تهدید و قهر از سوی قسمتی از مردم باشد، یاللعجب از این همه هنر!
از ابتدای شروع لیگ برتر در جریان مرافعهٔ باشگاه استقلال و صدا و سیما در راستای حق پخش و دیگر اختلافنظرها قرار داریم، این درگیری البته فصل قبل نیز جسته و گریخته وجود داشت تا اینکه اکنون و پس از عزمِ استقلالِ آجرلو برای احقاقِ حقوقِ حقهٔ خود، شاهدِ بُردِ کوتاهِ دوربینهای تصویربرداریِ پخش زنده باشیم که پرتابِ بُرد لنز دوربینهای پخش زنده نهایتاً تا لبهٔ خط طولی زمین را پوشش میدهد و با کادری بسته اسپانسرهای استقلال را از کادر تلویزیون خارج میسازد، به همین سادگی!
باشگاه استقلال، پرسپولیس و دیگر باشگاهها پفک و بستنی و رب گوجهفرنگی نیستند که با نگاه مصرفی و طمعِ تبلیغاتی بدانها نگریست! باشگاههای ورزشی خاصّه تیمهای فوتبال با تمام مشقتها در حال تولید امید و صد البته تخلیهٔ انرژیهای مردم بخصوص جوانان این مملکتاند. کاری که صدا و سیما در پارهای اوقات مرتکب عکس این عمل است!
شاهین در بوشهر، ملوان در انزلی، فولاد در خوزستان، تراکتور در تبریز و دیگر باشگاهها در سراسر کشور در واقع بنگاههایی هستند که تیمهای فوتبالشان بخش عمدهٔ تفریح و شادیِ حلالِ شهروندان و خاصه جوانان را فراهم میآورند، کدام مؤسسهای را سراغ داریم که در این فقره مثالِ تیمهای فوتبال در این حجم گوی سبقت را در تولیدِ شادی و هیجان از یکدیگر بربایند؟
سمیعی معاونِ حقوقیِ باشگاه استقلال به زبان ساده خطاب به مدیرانِ صداوسیما میگوید: «چطور محتوایی که تولید و پخش میشود هزینههای آن به ثانیه پرداخت میشود اما پرمخاطبترین محتوا در تلویزیونِ ما که فوتبال و برنامههای فوتبالی هستند و بر اساس یک بازی فوتبال ساخته میشوند شامل هزینه نمیشوند؟!»
در تمام مدلهای موفقِ مدیریتِ فوتبال در دنیا، حق پخش به عنوان مهمترین منبع درآمد باشگاهها به رسمیت شناخته شده و سالهاست که باشگاهها از این حقِ مشروع ارتزاق میکنند و البته که در کنار این حق، رسانههای طرف قرارداد نیز به خوبی منتفع میشوند. صدا و سیمای حکومتی اما این انتفاع را برای غیر، منتفی میداند و یا همهٔ آنچه را که باید، نمیدهد!
به نقل از «فرهیختگان» طبق تعرفهٔ رسمی، صداوسیما برای پخش زندهٔ ۶۰ بازیِ سرخابیها مبلغی معادل ۳۱ همت درآمد دارد! توجه داشته باشید ۳۱ همت (۳۱ هزار میلیارد تومان) فقط برای بازیهای استقلال و پرسپولیس! وانگه صداوسیما خطاب به باشگاهی با آن همه هوادار و به لحاظ حقوقی با آن همه سهامدار که چیزی جز حقشان را نمیخواهند میگوید نه خیر خبری از حقِ پخشِ حرفهای و منصفانه نیست و اگر زورتان میرسد بیایید و بستانید!