اتحاد خبر - زینب رنج کش : به مناسبت ٢٢ مرداد ماه روز ملی تشکل ها و مشارکت های اجتماعی با یکی از مؤسسین یک تشکل مردم نهاد در استان بوشهر به گفتگو نشستیم.ارسطو قائدی برازجانی متولد 1358 دارای کارشناسی ارشد حقوق خصوصی و از فعالین تشکل ها و مشارکت های اجتماعی می باشد که از سال ١٣٧۵ فعالیت مدنی خود را آغاز نمود...
اتحادخبر - زینب رنج کش : به مناسبت ٢٢ مرداد ماه روز ملی تشکل ها و مشارکت های اجتماعی با یکی از مؤسسین یک تشکل مردم نهاد در استان بوشهر به گفتگو نشستیم.
ارسطو قائدی برازجانی متولد 1358 دارای کارشناسی ارشد حقوق خصوصی و از فعالین تشکل ها و مشارکت های اجتماعی می باشد که از سال ١٣٧۵ فعالیت مدنی خود را آغاز نمود.
*از آغاز به کار این تشکل مردم نهاد در دشتستان برایمان بگویید و اینکه طی یکی دو دهه اخیر میزان همکاری با این تشکل ها چطور بوده است؟*
- فعالیت داوطلبانه، تشکلهای مردمنهاد و امور عامالمنفعه منحصر به چند دههی اخیر نیست. ایرانیان و البته دیگر ملتها از دیرباز به صورت خود جوش با مشارکت در اموری هم چون یاری نیازمندان، کمک به همنوعان در حوادث طبیعی و مواردی از این دست آن هم بدون اینکه مزد یا پاداشی بابت کارشان دریافت کنند تجربه فعالیت های داوطلبانه را داشتهاند اما یکی از مهمترین و ماندگارترین سازمان هایی که بهصورت هدفمند و سازماندهی شده از چنین ظرفیت هایی در جهت خدمت به مردم بهره برد، صلیب سرخ و جمعیت هلال احمر بوده که اگرچه در کشورمان از جانب دولت مدیریت میشود اما بدون مشارکت داوطلبانهی مردم، معنا نمییابد. سمنها با شکل و شمایل امروزی از دههی هفتاد مورد توجه دولت مردان ما قرار گرفت و به رشد شان کمک شد.
فعالیت رسمی ما در قالب کانون همیاران جوان نیز از دههی ٧٠ و به طور دقیق از سال ١٣٧۵ شروع شد. ما اولین تشکل غیر دولتی جوانان در استان بوشهر بودیم که مجوز گرفتیم. طی بیش از دو دهه تجربه نشان میدهد بطور طبیعی میزان همکاری نهادهای دولتی و عمومی با سازمان های مردم نهاد به نگاه و میزان آشنایی مدیران دستگاه ها با سازمان های مردم نهاد وابسته است اما همین تجربه به ما میگوید با معرفی صحیح و تشریح رسالت سازمانهای مردمنهاد، هیچ مدیری مخالف مشارکت خود و ارگان متبوعش در امور خیر و خدمت به مردم نیست.
*آماری درمورد پیشرفت در این عرصه بدهید و نام فعالین در این عرصه به همراه وظایفشان و فعالیت هایی که داشتید بفرمایید*
- در دهه های گذشته سمنها گسترهی فعالیت وسیعتری برای خود تعریف میکردند و معمولا در حوزههای مختلف فعالیت داشتند اما کم کم به سمت تخصصیتر شدن حرکت کردند. طی سال های اخیر در دشتستان سمنهای فعالی شکل گرفتهاند که در حوزههای مذهبی، گردشگری، محیط زیست، نواهای محلی و دیگر زمینههای فرهنگی و هنری، امداد و نجات، خیریه و... فعالیت میکنند و منشا برکت فراوان برای جامعه و مردم بودهاند که امیدوارم این چراغ همواره روشن بماند.
جا دارد تشکر کنم از عزیزانی که در آن سال ها جزو موسسین و پیشگامان و برخی هم جزو فعالین این عرصه بودهاند. بنده خود از جمله موسسین تشکل جوانان بودم همچون سید مالک حسینی، سید مجتبی هاشمینژاد، شهرام سلیمیفرد، دکتر محمد بهروزی، رضا دارابی، فرشاد خسروی، خانم محمدی، خانم جنگجو، دکتر حسین نیکو و دیگر عزیزانی که پیشگام فعالیت های نوین سازمانهای مردم نهاد در شهر، شهرستان و استان ما به شمار میروند و یادی کنیم از زنده یاد مهندس علی پورجم که همواره یک پای ثابت فعالیت های عامالمنفعه در این استان بود و این روزها جای خالی این مرد دلسوز و عضو قدیمی کانون همیاران جوان در فعالیت های داوطلبانه به شدت احساس میشود.
همانطور که پیشتر گفته شد امروز فعالیتهای خوبی در حوزههای مختلف فرهنگی و اجتماعی درحال انجام است.
کارها و فعالیتهای شاخصی که در این مدت انجام شد یکی از آنها سه دوره همایش بزرگ دشتستان شناسی بود که در سه مرحله برگزار شد؛
۱. همایش دشتستان شناسی در پنج روز صبح و عصر با موضوع فرهنگ و ادب و معرفی مشاهیر و تلاشگران این حوزه؛
۲. در مدت سه روز (صبح و عصر) با موضوع کارآفرینی و مشاغل؛
۳. دو روز صبح و عصر با موضوع حوزه اجتماعی دشتستان.
مورد دیگر نیز که در سطح کشوری اتفاق افتاد سمینار و همایش آسیبهای اجتماعی زنان جنوب ایران بود که در مباحثی همچون تکدی گری، اعتیاد و روسپیگری کار شد که البته حوزه فعالیت آن همایش، کل ایران بود و پوستر آن در کل ایران منتشر و با حضور میهمانانی از نقاط مختلف کشور برگزار شد.
همایش زنان یکی از بزرگ ترین همایشهایی بود که تا امروز در دشتستان برگزار گردیده است.
*وظیفه شما به عنوان فعال اجتماعی در این عرصه چه بوده است؟*
- وظیفهی من و همهی کسانی که در فعالیتهای داوطلبانه مشارکت میکنند در مرحلهی اول، آگاهسازی جامعه نسبت به چالشهای فرهنگی، اجتماعی، مدنی و البته طبیعی است. اول باید آسیبها و چالشها را بشناسیم و جامعه را نسبت به آنها هشیارتر کنیم.
در مرحلهی دوم خود را مکلف به استفاده از نظر کارشناسان و افراد صاحب دانش و تخصص در جهت پیدا کردن راهحل های علمی و عملیاتی برای رفع مشکلات میدانیم و در مرحلهی سوم باید پیگیر سازماندهی ساز و کارهای عملیاتی برای رفع مشکل باشیم. به عنوان مثال یک سمن فرهنگی با هدف آشتی دادن نسل جوان با فرهنگ سنتی منطقهی خود شروع به کار میکند. این سمن ابتدا به جامعه این هشدار را میدهد که جدا شدن جامعه از ریشههای فرهنگیاش چه مخاطرات غیرقابل جبرانی به بار خواهد آورد.
سپس در صدد برنامهریزی برای حل مشکل خواهد بود و بعد از برنامه ریزی وارد فاز اجرای برنامهها میشود.
*چه فعالیت هایی اکنون در حال انجام است؟*
اخیراً در حوزه مدنی چند سالی میشود که حوزه و دفتر متمرکز شده است روی مناطق کم برخوردار مانند حسینآباد، اکبرآباد، فرهنگیان و در آنجا دفتر تسهیلگری را راهاندازی کردهایم و خدمت رسانی در حوزه حقوقی و مدنی و شهرسازی و عمرانی به همشهری های مان ارائه میدهیم و پنج کارشناس داریم که رابط بین مردم هستند با دولت.
مسائل و مشکلات شهری را احصاء میکنند و انتقال میدهند و تیم تشکیل میدهند و تاب آوری مردم را بالا میبرند تا به مشکلات شان رسیدگی شود.
گزارشهای مبسوط و کاملی از عملکرد این دفتر موجود است اما فعلا فعالیتی که داریم در دفتر تسهیلگری حسینآباد، اکبرآباد، فرهنگیان و کوی گرمسیری است.
از سالی که ما شروع کردیم در زمینههایی همچون محیط زیست و منابع طبیعی، نواهای محلی، امداد و نجات، گردشگری و دیگر مسائل فعالیتهای خوبی بصورت داوطلبانه در حال انجام است که امید میرود با قدرت ادامه پیدا کند و منشا خیر برای برازجان عزیز، دشتستان بزرگ، استان زرخیزمان بوشهر و در نهایت باعث سربلندی ایران عزیزمان باشد.
*آیا مردم با تشکل ها آشنا هستند؟*
-سالهای اول شاید آنقدر شناخته شده نبود اما اکنون پس از گذشت تقریباً سی سال این تشکلها در بین جوانان و نوجوانان و میان بخش بزرگی از مردم شناخته شده است و تعدادشان هم بالا رفته است و میماند بحث کارکرد آن که باید کمی غیردولتی تر کار کنیم و تعارفی با دولت نداشته باشیم و باید به مسائل مردم رسیدگی کنیم و اولویت مان مردم باشند و رسیدگی به مشکلات مردم در حوزه تخصصی تشکل مورد نظر.
قبلاً تشکلها تخصصی نبود الان تخصصی است بعضیها زیستمحیطی، فرهنگی، برخی در زمینهی کتاب و کتابخوانی و بعضاً اجتماعی و حقوق شهروندی اما قبلاً اینطور تخصصی نبود.
روزهایی که ما جوان بودیم تقریباً ١٧ یا ١٨ساله بودیم فکر میکردیم میتوانیم برازجان را کاملا تغییر دهیم و میتوانیم همهی مشکلات شهری مان را حل کنیم؛ میتوانیم شهر نو بسازیم درصورتیکه امروز بنده با وجود این که در جایگاه اداری مشغول به فعالیت هستم میبینم اصلا مثل دوران نوجوانیم نیست و برای رسیدن به این اندیشه ها حرکت نیاز است و باید حداقل ما گام های کوچکی برداریم تا همه گام بردارند و همگام شویم تا بالا برویم گامهایی بلند مثل شهرهای با قدمت بیشتر برسیم.
اصفهان امروز اگر اصفهان شده با یک روز و دو روز کار اصفهان نشده با کارهای فرهنگی و ایده های نوین و بزرگ اصفهان شده. شیراز اگر شیراز شده تبریز اگر به چنین مرحلهای از توسعه رسیده به همین راحتی نبوده است.
باید روی داشتههایمان تکیه کنیم داشتههایمان را نابود نکنیم اعتماد به جوانان داشتهباشیم تا آیندهمان را بسازند.
*سخن پایانی:*
تشکل های دولتی با غیردولتی فرق میکند نیروهای دولتی حقوق میگیرند و کاری را انجام میدهند ولی نیروهای غیردولتی با جان و دل و عشق، کار انجام میدهند و دوست دارند ادب و فرهنگ دشتستان معرفی شود و اما دولتی شاید این کار را نکند چون میخواهد به اندازه ی حقوقش کار کند.
ما باید در حوزه غیردولتی فعالیت مان را بیشتر کنیم و حوزه های غیردولتی همهاش تشکلها نیست، بسیج و هیأتها هم هستند؛ باید همه در کنار هم قرار بگیرند تا در اعتلای دشتستان پیشرفت داشتهباشیم. وقتی یک جوانمان میرود دانشگاه تهران اعتماد به نفس حرف زدن و حتی حرفی برای گفتن داشته باشد، سرش را بالا بگیرد و از بزرگی و خوبی دشتستان صحبت کند وقتی نام بزرگان و نقشآفرینان تاریخ باعث غرورش باشد همین غرور باعث نقش آفرینی بهتر او در جامعه خواهد شد.