امروز: جمعه 31 فروردين 1403
    طراحی سایت
تاريخ انتشار: 24 مرداد 1400 - 18:00
سید جواد حسینی مقدم از آزادگان هشت سال دفاع مقدس در گفتگو با اتحاد خبر:

اتحادخبر-ساناز دانشگر: ۲۶ مرداد سالروز ورود آزادگان به وطن است. به همین مناسبت اتحاد خبر با سید جواد حسینی مقدم از آزادگان هشت سال دفاع مقدس است به گفتگو نشسته است. وی که در اردوگاه موصل عراق اسیر بوده برایمان خاطرات اسارت و مقاومت با نیروهای بعثی، امید به آزادی، لحظه تلخ و شیرین بازگشت به وطن، گلایه از برخی مسئولین و... را روایت می کند...

اتحادخبر-ساناز دانشگر: ۲۶ مرداد سالروز ورود آزادگان به وطن است. آزادگانی که اسطوره های صبر و مقاومت هستند. سربازانی که در نهایت شجاعت با دشمن جنگیدند و در شرایطی به محاصره و اسارت دشمن درآمدند. سید جواد حسینی مقدم از آزادگان هشت سال دفاع مقدس است. وی که هشت سال در اردوگاه موصل اسیر بوده برایمان خاطرات اسارت و مقاومت با نیروهای بعثی، امید به آزادی، لحظه تلخ و شیرین بازگشت به وطن، پیدا کردن دوستان رزمنده پس از ۲۰ سال بی خبری، گلایه از برخی مسئولین و... را روایت می کند که شما را به ماحصل این گفتگو دعوت می کنیم.

سید جواد حسینی مقدم متولد روستای سربست از توابع بخش سعدآباد شهرستان دشتستان است.


این آزاده هشت سال دفاع مقدس در خصوص رفتنش به جبهه اینچنین می گوید: سال ۵۹ جنگ آغاز شد که در آن زمان دانش آموز سال دوم دبیرستان بودم. با تشکیل بسیج، مقدماتی فراهم شد که در مدرسه آموزش نظامی ببینیم ولی در سال ۶۰ در عملیات فتح المبین وارد جنگ شدم.

در عملیات رمضان اسیر شدم
حسینی مقدم رزمنده دوران جنگ به اسارت خود اشاره ای دارد و می گوید: در آغاز سن ۲۰ سالگی و در دومین عملیاتی که ما شرکت کردیم در عملیات رمضان بود در واقع پس از پیروزی فتح خرمشهر اولین عملیات برون مرزی ایران در شرق  بصره که در آخرین روز عملیات یعنی ۶۱/۵/۷  به اسارت گرفته شدیم‌.

امیدوار به دعای امام سجاد بودم
اسیر جنگی آن روزها و آزاده امروز با اشاره به این نکته که تنها امید بود که باعث می شد سختی ها را تحمل کنیم می گوید: با توجه به اینکه جبهه ما جبهه حق بود و مکتب ما از اسلام نشات گرفته بود و از ادعیه کلام خدا و اهل بیت بود؛ امیدهای ما در دعاهای امام سجاد و دعاهای امیدیه می دانیم که ای خدای نجات دهنده آفتاب از خورشید و ای نجات دهنده دانه از دل خاک... که از ابتدا این دعاها را در ذهن خود نیز مرور می کردم. بالاخره این امید را داشتیم که یک روزی ما نیز از این ظلمت و اسارت نجات خواهیم یافت که همین امید بود که باعث شد ما بتوانیم‌ مشکلات را تحمل کنیم و در نهایت پس از هشت سال اسارت یعنی سال ۶۱ به اسارت و سال ۶۹ به همراه بقیه آزادگان به وطن بازگشتیم. در تاریخ ۳۰ تیر ۶۹ آزاد شدیم.

سختی ها و شکنجه ها بود که جامعه ما را آزموده کرد
حسینی مقدم در ادامه می گوید: اردوگاه ما در موصل بود. مثلما اسارت دشمن است و دشمنی که ما با آن جنگیدیم. قطعا در آن فشارها، سختی ها و شکنجه ها هست اما این سختی ها بود که می بینیم امروز خودمان و جامعه ما آزموده شد. امروز ثمره و نتیجه سختی ها را می بینیم که نتیجه خوبی از جنگمان و اسارت ما در آن زمان آید ما شد.
پس از ۲۰ سال از دوران اسارت هر چیزی در اطراف برایم  تداعی کننده آن زمان است.
رزمنده سال های جنگ ایران و عراق خاطرات زیادی از دوران اسارت خود دارد و می گوید: با توجه به هر شرایطی یک خاطره ای وجود دارد تا آنجا که زمانی گروهی از دانش آموزان را برای اردو برده بودم که خاطره ای تعریف کردم و  دانش آموزم گفت: شما هنوز بعد ۲۰ سال یاد اسارتتان می افتید. به او گفتم هر چیزی که در این محیط می بینم برایم تداعی کننده زمان اسارتم و خاطراتم است.

خاطره مقاومت با ختم صلوات
حسینی مقدم به یکی از خاطرات زمان اسارت خود در اردوگاه موصل که نشان از مقاومت اسرا دارد می پردازد و می گوید: حزب بعث عراق اسرا را در کنار هم قرار نمی داد تا آن ها از تجربه هم استفاده کنند و برنامه ریزی میکردند تا به خیال باطل خودشان شستشوی مغزی بدهند. مثلا روحانی می آورد و به فکر خودشان که ما  را بتواند از دولتمان زده کند و نهایت شستشوی مغزی دهند و غلام حلقه به گوش آن ها شویم. وقتی یک روحانی را برای صحبت کردن آورد از آنجا که اسرای عملیات رمضان دو هزار نفر بودیم. شروع  به صحبت کرد و بر علیه امام خمینی صحبت کرد و به محض اینکه اسم مبارک حضرت امام را آورد سه صلوات بلند همه اسرا با هم فرستادند و بار دوم همینطور مثل اوایل انقلاب دو هزار نفر صلوات فرستادند تا آنجایی که دیگر اسم امام را نیاورد و با همین حرکت مقابلشان ایستادیم و دیگر برای ما روحانی نیاوردند که این یکی از راه های مقاومت در مقابل آن ها بود.




انتظار پیشرفت بعد معنوی و اخلاقی در جامعه
آزاده هشت سال دفاع مقدس با اشاره به تاثیرگذاری جنگ بر روی اسرا و روایت آن برای جوانان می گوید: به طور قطع چون اسرا همه از جبهه اسیر شده بودند و همه از بعد معنوی خاص آمده و یکدل بودند‌ واقعا رشد معنوی بالا بود و بسیار توقع از جامعه با توجه به آن شرایطی که ما در یک نظام اسلامی قرار گرفتیم حتی عکس ها را ما بررسی می کردیم که شرایط جامعه به چه شکل است. چون انتظار داشتیم همه همینطور رشد کرده باشند و جامعه ما بالا آمده باشد. انتظار داشتیم همه بالا آمده باشند ولی متاسفانه برخی مسائل را می بینیم که فرق می کند. ما انتظار پیشرفت ها از بعد معنوی و اخلاقی داشتیم.

وقتمان را به بطالت نمی گذراندیم
از مرد با ایمانی که سال ها برای وطنش اسیر جنگ بود می پرسم آیا فکر می کنید دینتان را به وطن ادا کرده اید؟

وی در پاسخ به سوالم می گوید: گر کسی ادعا کند که دینش را به وطن ادا کرده؛ قطعا انسان یک موجودی است که چند وقت که می گذرد به این نتیجه می رسد که در ان ایام چه کارهایی می توانست انجام دهد که انجام نداد و از زمان خود استفاده نکرده اما ما نهایت سعی و تلاشمان را می کردیم که در آنجا وقتمان به بطالت نگذرد و با توجه به اینکه ما دانش آموز بودیم با شرایط سخت اسارت سعی می کردیم خودمان را آماده کنیم اگر آموخته هایی داریم یاد بگیریم تا در نهایت بعدا بتوانیم تحصیلاتمان را ادامه بدهیم استفاده کنیم. در آنجا بچه ها برای همدیگر همه کاره بودند. علاوه بر بعد درسی واقعا خانواده یکدیگر بودند چه بسا الان در یک جامعه می بینیم یک خواهر و برادر مریض که می شوند یکی   به او نزدیک نمی شود ولی در آنجا به این شکل نبود انقدر بچه ها به همدیگر محبت می کردند و همین مهر و محبت ها بود که شرایط سخت اسارت را برای ما آسان کرده بود.

ارتباط مجدد با دوستان آزاده پس از ۲۰ سال بی خبری
حسینی مقدم در خصوص دوستان خود در اردوگاه می گوید: در آنجا اسرا زیاد بودند و همه با هم دوست بودند کما اینکه از رزمندگان منطقه خودمان بودند و الان پس از بازگشت با بیشتر دوستان ارتباط داریم تقریبا ۲۰ سال طول کشید تا ما مجددا یک گردهمایی بین المللی  از آزادگان ایران، لبنان و کشورهای دیگر در همدان جمع شدند که پس از ۲۰ سال همدیگر را دیدیم و بیشتر  شماره ها رد و بدل شد که الان بیشتر از طریق فضای مجازی با هم در ارتباط هستیم. الان به دلیل کرونا نمی توان مسافرت رفت ولی سال های گذشته مشهد که می رفتیم در تمامی شهر ها دوست داشتیم و در اردوگاه اسرا متشکل از اقشار و اصناف مختلف و از تمامی شهرها و روستاها بودند که الحمدالله با بیشتر آن ها در ارتباط هستم و در گذشته نیز جای خود دارد.

سعی کرده ام از عنوان آزاده برای پیشبرد کارم استفاده نکنم
وی با اشاره به اینکه رفتن به جبهه دینی بود که باید ادا می کردیم می گوید: سعی می کنم از عنوان آزاده سوء استفاده ای نکنم ولی بالاخره گاها ما را معرفی می کنند به این عنوان ولی باز هم می گویم دینی بود که باید ادا می کردیم. ما بازماندگان خانواده های چند شهیدی هستیم؛ خانواده شهدای حسینی مقدم که چهار برادر و یکی از فرزندان همان چهار برادر مفقود است که پنج نفر می شود و پسر عموی آن ها شهید شده اند که ما شش شهید حسینی مقدم تقدیم کرده ایم که با چنتای آن ها در جبهه همرزم بودیم. عمو و پسرعموهایم هستند که خبر شهادت هیچکدام از آن ها را در طول  اسارت نداشتم تا زمانی که برگشتم اما با توجه به اینکه نامه ای از آن ها دریافت نمی کردم حدس می زدم شهید شده اند.

جانفشانی جوانان دیروز را باید به جوانان امروز بگوییم 
حسینی مقدم درباره اینکه جوانانی که دوران جنگ را ندیده اند با دیدن ما تاثیر خوبی بر روی آن ها می بینیم می گوید: قطعا وظیفه ما هست که بتوانیم بفهمانیم که یک روزی قبل از اینکه آن ها باشند یک خاطرخواه هایی داشتند که آن ها برای وجود این جوانان و برای اینکه بتوانند در جامعه ای سالم زندگی کنند به جبهه رفتند و جانفشانی کردند. نه تنها شهدای ما همه رزمندگان برای حفظ نظام و آبروی کشورمان و حفظ اسلام و برای اینکه مردم در یک شرایط ایده آل بتوانند زندگی کنند خودشان را فدا کردند و اگر نمی دانند هم ما کوتاهی کرده ایم و نتوانستیم نقشمان را برای آگاهی جوانان درست ایفا کنیم.

حاضر هستید دوباره به جنگ بروید؟
 وی در پاسخ به سوال من می گوید: بله؛ اگر می بینیم امروز در کنار کشورمان دیگر جولان می دهند ولی الحمدالله کشور ما در امن و امان هست این وضعیت را شهدا، رزمندگان و کل جامعه ما مرد و زن نقش خودشان را ایفا کردند تا بتوانند کشور خودشان را تثبیت کنند. الان اگر دنیا و دیگر کشورهای دنیا نمی توانند به ما نگاه چپی بیندازند به این خاطر است که در جبهه رزمندگان ما خودشان را نشان دادند تا این شرایط به وجود آمد.

دیدن دوباره اردوگاه دوران اسارت
حسینی مقدم با اشاره به اینکه هر کسی دوست دارد شرایطی پیش آید و دوباره آن اردوگاه اسارتش را از نزدیک ببیند می گوید: همرزمانم پس از آزادی برایشان پیش آمد و به عراق رفتند به بهانه های متفاوتی ارتباط پیدا کردند و به اردوگاه ها رفتند ولی الان تا آنجایی که اطلاع دارم خیلی از آن ها منهدم شده و مخصوصا اردوگاه های موصل که همانند دژ بود و قلعه مانند بودند و اسرا فقط آسمان را چشمش را می دیدند همه تخریب شده است.

باید تاریخ دفاع مقدس روایت شود
وی در خصوص اینکه اگر به جنگ نرفته بود دیدگاه و نگاهش به زندگی چگونه بود می گوید: نگاه به زندگی بستگی به آن هایی دارد که می خواهند روایت کنند؛ چگونه صحنه عاشورا را حضرت زینب و ... روایت می کنند که الان برای همه جا افتاده از حرکت امام تا شهادت  او و خواسته های امام حسین و برخوردهای انسانی و شرایط موجودی که در آن صحنه بوده برای همه جا افتاده است. قطعا اگر آن هایی که جنگ را روایت می کنند و جنگ را به تاریخ می کشند اگر درست عمل کنند قطعا  همینطور که الان خیلی از جوان ها جنگ را ندیده اند اما بیشتر از ما به منطقه و مسائل آشنا هستند و با ما روبرو که می شوند تا الحمدالله از ما خیلی بالاتر هستند.

شهادت عمو و پسرعمویم خبر تلخ و ناگواری بود که در بدو ورودم شنیدم
حسینی مقدم با اشاره به اینکه پس از سال ها اسارت حال بعد از آزادی آمادگی هر نوع خبر خوش و ناخوشی را داشتیم می گوید: اسرا از اقشار متفاوت بودند و زمانی که  دو سال قبل از آزادی قطعنامه پذیرفته شد. در همان ایام افرادی از روحانیت برجسته شروع کردند به نصیحت بچه ها که شما پس از هشت سال میخواهید به وطن و خانواده خود بازگردید باید انتظار همه مسائل ناگوار خوش و ناخوش را داشته باشید؛ ممکن است از خانواده پدر و مادر فوت کرده باشد و باید آمادگی هرگونه خبر خوش و ناخوش را داشته باشید. در ذهنم می دانستم وقتی خبری از عموهایم نیست احتمال قوی شهید شده اند و حتی در عالم رویا دیده بودم که دو نفر آن ها شهید شده و زمانی که برگشتم در آن شلوغی استقبال از آزادگان دختر عموی ۱۳ ساله ام را دیدم که از عمویم پرسیدم و گفت به تهران رفته که متوجه شدم عمو و پسرعمویم شهید شده و این خبر تلخی بود که شنیدم. از برادر کوچکم پرسیدم چه کسی شهید شده که ۱۵ نفر شهید و مفقودی و اسیر را برایم نام برد که خبر ناگوار این بود.

صحنه ملاقات من و پدرم در فرودگاه بارها از تلویزیون پخش شده است
وی با اشاره به خاطره خوشحالی پس از ورود به فرودگاه بوشهر می گوید: صحنه جالبی که در بازگشت برایم پیش آمد روزی بود که از هواپیما به پایین آمدم و همینطور همه صف کشیده بودند و خانواده هایی که آمده بودند به استقبال آزادگان، من هر طرف را نگاه کردم کسی را نمی دیدم و پشت فنس جمعیت مردمی بود که به استقبال اسرا آمده بودند. من نفر آخری بودم که بالا رفته بودم و در آنجا اسرا حلقه گل هایشان را برای مردم می فرستادند. در بالا که ایستاده بودم یک پاسدار در کنارم ایستاده بود زمانی که می خواستم حلقه گل را پرتاب کنم گویی خدا این شخص را کنار من مامور کرده بود که حلقه گل را در لحظه حساس برایم نگه دارد. او گفت: بگذار باشد در همان زمان دیدم یک پیرمردی در لا به لای جمعیت دستش را کنار گوشش گذاشته و بلند اسم من را فریاد می زند و می گوید جواد؛ چشمم به پدرم در جمعیت افتاد و بدون وقفه حلقه گل را برایش فرستادم و حلقه را به گردن انداخت به او اجازه دادند به سمت جایگاهی که آزادگان بودند بیاید. از جایگاهی که برای آزادگان ساخته بودند بالا آمد و من همزمان از پله ها به سمتش پایین آمدم که همدیگر را بغل کردیم و این شد تکه فیلم نمونه بازگشت آزادگان که هر ساله تلویزیون به شکل مکرر آن را پخش می کرد.

اگر ‌دوباره جنگ شود غیرت مان اجازه نمی دهد جنگ نرویم
حسینی مقدم در خصوص اینکه دوباره ممکن است به جنگ برود می گوید: فکر نمی کنم کسی غیرتش اجازه بدهد یا از رفتن به جنگ پشیمان باشد که الان اگر جنگ شود بگوید نه نمی روم؛ هر چند ما آن توان را نداریم ولی یک جانباز قطع نخایی گفت اگر ما به اندازه یک گونی خاک به عنوان سنگر یعنی هر کسی در حد و اندازه توانش هر جایی بتواند ایفای نقش کند قطعا به جنگ می رود و ما از رفتن به جنگ پشیمان نیستیم.

جوانان امروز متعصب و وفادار به اسلام هستند
این رزمنده با اشاره به اینکه جوانان امروز با جوانان انقلاب تفاوتی ندارند می گوید: جوانان امروز هم مثل جوانان زمان ما هستند. ما در جامعه ای بزرگ شده ایم که مرتب حماسه های ما و نهضتمان بر گرفته از امام حسین است بالاخره شرایط الان ما اینجوری است فردا پیش آید همینطور یکی تعصب است و دیگری وفاداری به دین و ایمان است. قطعا جوانان با ایمان کم نداریم. ما که در زمان طاغوت مقداری از عمرمان را گذراندیم حال آنکه جوانان ما الان انقلابی هستند.
 

رزمندگان و ایثارگران برخی مواقع با بی مهری روبرو هستند 

حسینی مقدم با گلایه از مسئولین می گوید: هم و غم جامعه ما این است که به ارزش ها و خون ها بها داده شود؛ متاسفانه گاهی شاهد آن هستیم که با بی تفاوتی برخورد می کنند. رزمندگان رفتند تا ما بمانیم ولی خیلی ها از رفتن آن ها سو استفاده کردند و آمدند پست گرفتند و تحصیلات کردند و متاسفانه آن ها بر ایثارگران امروز حکومت می کنند که خیلی جاها با بی مهری مواجه شدند‌. ما به دنبال خواسته مالی نیستیم بلکه باید به ارزش ها بها داده شود و آنچه که شهدای ما رفتند و برای آن جانشان را فدا کردند بها داده شود.

صحبت پایانی
وی با تشکر از خبرنگار اتحادخبر و هفته نامه اتحادجنوب که این فضای گفتگو با آزادگان را ایجاد نموده اند و در ترویج و زنده نگه داشتن یاد شهدا و جهاد و فعالیت ایثارگران تلاش می کنند می گوید: انشاالله روز به روز شاهد بهتر شدن جامعه باشیم. همانطور که امام خامنه ای با روشنگری خاص امید به آینده  می دهد. سعی کنیم خودمان را همگام با این امید بدانیم.













کانال تلگرام اتحادخبر


نظرات کاربران
1401/05/26 - 10:12
0
0
سلام
سلام بر شما گروه رسانه
ودرود بر همه‌ی آزادگان سرفراز میهن اسلامی
1400/05/25 - 13:42
0
4
سپاس از اتحاد خبر با این گفتگوی زیبا
و درود بر همت آزادگان سرافراز
1400/05/25 - 05:58
0
3
زنده باشید بزرگواران
1400/05/25 - 02:27
0
3
ایشان معلم دوران راهنمایی بنده بودند، بسیار ساده و خاکین. خوشحالم دانش آموزایشان بوده ام، وامیدوارم همیشه سلامت باشند.
ارسال نظر

نام:

ايميل:

وب سايت:

نظر شما:

تازه ترین خبرها

  • آغاز عملیات اجرای خیابان ۲۴ متری در ورودی شهر از سمت برازجان،خیابان ۲۲ متری غرب آرامستان و خیابان در غرب جاده اصلی
  • اگر احساس تلخی در دهان می کنید این بیماری در کمین شماست
  • 🎥ویدیو/طبیعت بکر و زیبای روستای خیرک دشتستان
  • تفاوت استراتژی فروش در پردیس/ ثبت ۶ ركورد در تولید و صادرات
  • پیاده روی یا دویدن، کدام برای لاغری و کاهش وزن بهتر است؟
  • ۱۲ کشور امن در صورت شروع جنگ جهانی سوم (+عکس)
  • نشست هماهنگی برگزاری آئین شب شعر ویژه نکوداشت شهید محسن صداقت در شهر وحدتیه
  • دست آویزی برای دومین سالکوچ هدهد خبررسان علی پیرمرادی
  • نتا S واگن ؛ یکی از زیباترین خودروهای چینی به بازار می آید (+تصاویر)
  • توزیع تعداد ۵۰ عدد کلاه ایمنی از طرف شهرداری بین موتورسیکلت سواران شهر وحدتیه
  • پیشرفت ۶۳ درصدی قطعه اول بزرگ‌راه دالکی به کنارتخته
  • با این تکنیک به نق زدن و اصرار کردن بچه ها پایان دهید
  • آیا این ادویه خوش بو می تواند با سرطان پروستات مقابله کند
  • تقابل ادبی فرماندار دشتستان با هاروکی موراکامی از ژاپن !
  • بازتاب حمله ایران در رسانه‌های خارجی: اسراییل زیر آتش
  • در بین رفقایم به تعصب دشتستانی مشهورم/ خودم را مسلمان تکنوکرات می دانم
  • قتل 2 جوان برازجانی در خودروشان/ دستگیری قاتل در استان همجوار
  • آغاز عملیات اجرای خیابان ۲۴ متری در ورودی شهر از سمت برازجان،خیابان ۲۲ متری غرب آرامستان و خیابان در غرب جاده اصلی
  • یکی از شهدای اخیر حمله اسرائیل در سوریه از شهر وحدتیه دشتستان است
  • هدایای باقیمانده پیاده روی برازجان قرعه کشی شد
  • گزارش تصویری/ راهپیمایی روز جهانی قدس در برازجان
  • سخنرانی استاد سید محمد مهدی جعفری در جمع دشتستانی ها و استان بوشهری های مقیم شیراز/ تصاویر
  • دکتر مهدی یوسفی در یک نگاه
  • در رسیدگی به امور مردم کوتاهی نکنید/ برخی از بخشنامه ها باعث کوچک شدن سفره مردم می شود
  • مسؤولان نگاه بازتری داشته باشند/ جذابترین قسمت کار ما لحظه ای است که درد بیماران آرام می شود
  • قلب جوان 23 ساله دشتستانی اهدا شد/ تصاویر
  • آئین استقبال از مسافرین و مهمانان نوروزی در شهر دالکی / تصاویر
  • سخن‌ران، کاظم صدیقی‌. نه! مسجد قیطریه، نه!
  • برخورد توهین آمیز رئیس صمت دشتستان با نمایندگان برخی اصناف شهرستان
  • دکتر یوسفی با حافظه مثال زدنی
  • .: مصطفی بهبهانی مطلق حدود 3 روز قبل گفت: با سلام و خدا ...
  • .: اسماعیل حدود 5 روز قبل گفت: فقط قدرت است که ...
  • .: سعید حدود 5 روز قبل گفت: آقای امید دریسی پیش ...
  • .: یونس حدود 6 روز قبل گفت: سلام و درود به ...
  • .: قاسم حدود 8 روز قبل گفت: خوبه لااقل یک نفر ...
  • .: تنگستان حدود 9 روز قبل گفت: چرا چنین مطالب سراسر ...
  • .: حسن جانباز حدود 10 روز قبل گفت: اصلا سفره ای نیست ...
  • .: محمد قاسمی حدود 13 روز قبل گفت: درود وسپاس بی کران ...
  • .: محمد حدود 13 روز قبل گفت: استاد احتمالا مقاوله به ...
  • .: محبی حدود 13 روز قبل گفت: فعلا که یک هیچ ...