کد خبر: 144160 ، سرويس: سیاست
تاريخ انتشار: 14 فروردين 1400 - 07:01
جامعه پاندولی

اتحادخبر-محمد باقر عباسی سملی : در چند سال اخیر، هرچه با خود اندیشیدم که بتوان مسیر حرکت جامعه ایرانی طی یکصد و پنجاه سال اخیر را به نمودار کشید، و فراز و فرودها و ضعف و قوت های آن را با زبان ریاضی بیان نمود. دیدم نمی شود که نمی شود که نمی شود.اما به نتیجه جالبی رسیدم و آن حرکت پاندولی جامعه بود. ملت ایران همواره پاندول وار بین صفر و صد در...

محمد باقر عباسی سملی :

در چند سال اخیر، هرچه با خود اندیشیدم که بتوان مسیر حرکت جامعه ایرانی طی یکصد و پنجاه سال اخیر را به نمودار کشید، و فراز و فرودها و ضعف و قوت های آن را با زبان ریاضی بیان نمود. دیدم نمی شود که نمی شود که نمی شود.


اما به نتیجه جالبی رسیدم و آن حرکت پاندولی جامعه بود. ملت ایران همواره پاندول وار بین صفر و صد در رفت و آمده بوده است. هیچگاه به یک نقطه تعادل نرسیده تا بتواند حرکتی همه جانبه و رو به تعالی را آغاز نماید. بلکه در رفت و آمد بین صفر و صد روزگار گذرانده.


برای مثال یک روز از جور و ستم نظام ستم شاهی به تنگ آمده و بدون هیچ نقشه راه و طرح و برنامه مدونی جهت آینده و نظام جایگزین، به خیابان ریخته و سیستم شاهنشاهی را سرنگون نموده، و روزی دیگر با گذشت تنها چهار دهه برخی افراد هر جا فرصتی یافته احیاء همان نظام شاهنشاهی را فریاد زده است.


 امروز هم هیچ برنامه و نقشه راهی جهت جایگزینی نظامی بجای جمهوری اسلامی ندارد. و این روند پاندولی همچنان ادامه دارد....
براستی مشکل کجاست؟ آیا شاه در سال ۵۷ شر مطلق بود و امکان هیچ اصلاحی وجود نداشت؟ وقتی امروز پای سخنان روشنفکران آن روزگار می نشینی، بخشی می گویند شاه راه را بر هر اصلاحی سد کرده بود. دلسوزان را از اطراف خود پراکنده و چاپلوسان کم مایه را بر صدر نشانده بود. به گونه ای که سپهبد قره باغی در خاطرات خود می گوید ما در اواخر رژیم شاه با چشم خود می دیدیم که نظام سلطنت مثل کوهی از یخ در مقابل چشمانمان در حال آب شدن است، اما هیچ کاری از دستمان بر نمی آمد. چون شاه تن به مشورت دلسوزان نمی داد. برخی دیگر از روشنفکران سال ۵۷ هم امروز اظهار ندامت می کنند.


اما سخنم با روشنفکران امروز است. شرایط امروز حاکم بر ایران تقریبا بی شباهت به نظام حاکم در سال ۵۷ نیست. نظام تقریبا راه هر اصلاح و گفتگوی ملی را بسته است. تقریبا تمام دلسوزان خود را هم منزوی نموده، ناکارآمدی و فساد سیستماتیک جان جامعه را به لب رسانده، چاپلوسان کم مایه در صدر و دلسوزان فرهیخته در انزوا روزگار می گذرانند. به گونه ای که بقول یکی از همین روشنفکران، درصدی از ملت ایران با رأی نیاوردن ترامپ افسرده شدند. زیرا منتظر بودند که ترامپ حتی با حمله نظامی جمهوری اسلامی را سرنگون سازد.


حال می رسیم به همان پرسش ۴۰ سال پیش، آیا جمهوری اسلامی شر مطلق است؟


پاسخ: به باور این کمترین، نه نظام شاهنشاهی دیروز شر مطلق بود و نه جمهوری اسلامی امروز شر مطلق است. بلکه رسالت روشنفکران به تعادل رساندن جامعه است. تا آحاد مردم بدانند که خیر و شر نسبی ست. باید از سفر به صفر و صد دست برداشت. زیرا هر سازه ای خواه استاتیک و خواه داینامیک برای رشد و تعالی نیازمند تعادل است. جوامع نا متعادل جوامعی سرگردان بین خیر و شر یا همان صفر و صد هستند که هرگز به مقصد نمی رسند.


جامعه امروز ایران نیازمند گفتگوست و این رسالت روشنفکر است تا به توده ها کمک کند تا گفتگو شکل گیرد و جامعه به تعادل برسد. در غیر این صورت اگر هر سال هم یک نظام حکومتی را عوض کنیم، راه به سوی سعادت نخواهیم پیمود. و این مهم تنها با کار فرهنگی و گفتگوی ملت دولت و ملت ملت میسر است. پس باید از اندیشه سرنگونی جمهوری اسلامی دست برداشت. روشنفکران باید به هر ابزار ممکن فاصله خود را با هسته سخت و خشن قدرت کم نمایند تا بتوان بر آن تأثیر مثبت گذاشت. کاری که چهل سال پیش باید انجام می شد اما نشد تا کار کشور به امروز رسیده است. پس آزموده را آزمودن خطاست.

 

به امید فردای بهتر برای ایران اسلامی



لينک خبر:
https://www.ettehadkhabar.ir/fa/posts/144160