کد خبر: 141330 ، سرويس: داستان، شعر و ادب
تاريخ انتشار: 30 دي 1399 - 10:00
اختصاصی اتحاد خبر/ سرویس ادبیات حماسی
ز شیرِ شتر خوردن و سوسمار (۳)

اتحادخبر-مهدی بردبار:در بخش های پیشین (۱ و ۲) ما دو مسئله را در بابِ بیت های " ز شیرِ شتر خوردن و سوسمار " در شاهنامه روشن ساختیم: ۱- کنکاش در متن اقدم نُسخ و دستنویس های کهنِ شاهنامه و نشان دادن وجود این بیت ها در آن ها ۲- پاسخ به بخشی از جُستارِ دکتر خطیبی در این خصوص. اکنون نیز به بخشِ پایانی جُستارِ دکتر خطبیی خواهیم پرداخت تا...

مهدی بردبار:

 

در بخش های پیشین (۱ و ۲) ما دو مسئله را در بابِ بیت های " ز شیرِ شتر خوردن و سوسمار " در شاهنامه روشن ساختیم: ۱- کنکاش در متن اقدم نُسخ و دستنویس های کهنِ شاهنامه و نشان دادن وجود این بیت ها در آن ها ۲- پاسخ به بخشی از جُستارِ دکتر خطیبی در این خصوص. اکنون نیز به بخشِ پایانی جُستارِ دکتر خطبیی خواهیم پرداخت تا پرونده ی این گفتار و ایرادهای ایشان به این بیت ها بسته شود.


ایشان (دکتر خطیبی) در بخشِ پایانی جُستار خود چنین اظهار داشته اند: " در روایتِ حمزه نامه - قهرمانِ داستان - قهرمانِ داستان واردِ دربارِ خسرو انوشیروان می شود و به واسطه ی خدمات و شجاعت هایی که از خود نشان می دهد ، موردِ توجه پادشاهِ ایران قرار می گیرد ، در نتیجه جمعی از درباریان بر او رشک می برند و « تاج ها بر زمین زدند که فریاد از دستِ عربِ کشکینه خوار و پشمینه پوشِ به ریگِ بیابان پرورده! به شیرِ شتر خوردن و... » مفهومِ ابیاتِ حمزه نامه ظاهراً این است که امان از این امیر حمزه عرب که کارش به جایی رسیده که در دربارِ پادشاهِ ایران نیز جایگاهِ والایی یافته و در ملکِ عجم او را طلب و آرزو می می کنند...!


سپس ایشان می افزاید: " بر این اساس این ابیات حتی در حمزه نامه هم مفهومِ نژاد پرستانه ندارند و آنچه برخی به اصرار و تعصبِ تمام می خواهند به آزادمردی بافرهنگ چون فردوسی نسبت بدهند ، از خلالِ عباراتِ این کتاب نیز فهمیده نمی شود ، چون منظور از " عرب " در ابیات حمزه نامه قومِ خاصی نیست ، بلکه شخصی خاص ، یعنی قهرمانِ داستانِ (حمزه) موردِ نظر است. تاریخِ دقیق تالیفِ حمزه نامه دانسته نیست.

 

دکتر ذبیح الله صفا معتقد بودند که کتاب حمزه به دستورِ حمزة بن عبدالله خارجی که در قرنِ دومِ هجری در نواحیِ شرقیِ ایران دستگاهِ حکومت داشته تالیف شده است. بر اساسِ این دیدگاه سابقه کتاب قصه حمزه به پیش از روزگارِ سروده شدنِ شاهنامه باز می گردد ، ولی هیچ قرینه تاریخی یا درون متنی وجود ندارد که سخنِ نویسنده محترمِ تاریخِ ادبیاتِ ایران را تایید کند. به هر حال آنچه ما در مورد ماخذ این بیت ها احتمال داده ایم نیز تنها یک احتمال است و این که آیا کاتبانِ شاهنامه این دو بیتِ جنجالی را از حمزه نامه که افسانه ای بسیار رایج در آن روزگار بوده گرفته اند یا از جایی دیگر ، یا پیش از خود آن ها را افزوده اند ، معلوم نیست. به قولِ علما: " الله اعلم "! "


نخست باید گفت که بیت های " ز شیرِ شتر خوردن و سوسمار " چنان که خود دکتر خطبیی اشاره کرده در " قصه حمزه " ویژگیِ نژادپرستانه ندارد و در شاهنامه نیز واژه ی " عرب " در لتِ " عرب را به جایی رسیده است کار " در نامه ی رستمِ فرخزاد به شخصِ سعد ابی وقاص آمده است و منظور خودِ اوست بنابراین ویژگی نژادپرستانه ندارد. ما در بخشِ دوم نشان دادیم که تفاخر به نژاد نزد ایرانیان باستان امری طبیعی بوده و در آن زمان نیک شمرده می شده است بنابراین اگر حتی بیت های " ز شیرِ شتر خوردن و سوسمار " ویژگی نژادپرستانه هم می داشت باز هم ایرادی بر آن وارد نبود چنان که در شاهنامه در پادشاهی یزدگردِ شهریار به روشنی به نژاد تازیان حمله شده است:


ازین مارخوار اَهْرمن چهرگان
ز دانایی و شرم بی بهرگان!
" نه گنج و نه نام و نه تخت و نژاد "
همی داد خواهند گیتی به باد!




در لتِ سیوم واژه ی " نژاد " اشاره به عمومِ اعراب دارد و بنابراین در بیت های " ز شیرِ شتر خوردن و سوسمار " با فرضِ اعمالِ ویژگی نژادی و حمله به اعراب هیچ گونه ضربه ای به آن وارد نمی آید که شَوَندی بر برافزوده بودنِ بیت های یاد شده باشد. به علاوه باید بیان داشت که بیت های " ز شیرِ شتر خوردن و سوسمار " در شاهنامه بسیار بیشتر از افسانه ی " قصه حمزه " در میانِ مردم رایج بوده است چنان که در یکی از معتبرترین فرهنگ های قرنِ هشتم یعنی " فرهنگ جاروتی " (رویه های ۸۸ و ۸۹) این بیت ها به نامِ فردوسی بزرگ آمده است و از آن بالاتر حمدالله مستوفی در " ظفر نامه " این بیت ها را تضمین کرده است.


در ادامه باید تصریح کرد که باز همان گونه که خودِ دکتر خطیبی گفته " تاریخ دقیق تالیفِ قصه حمزه مشخص نیست و دکتر ذبیح الله صفا نیز در این خصوص تنها گمانی برده که قصه حمزه باید در قرن دوم هجری توسط حمزة بن عبدالله نگارش شده باشد. " در اینجا باید یک موضوع مهم را مورد بررسی قرار داد. نظریاتِ علمی و دانشیک در ویرایش متون بر پایه ی آن چه در دست موجود می باشد بنیان گذاشته شده است نه بر پایه ی آن چه در دست نیست. برای نمونه دستنویس فلورانسِ ۶۱۴ق که اقدم نُسَخ در ویرایش شاهنامه است بخش دویم شاهنامه از پایان پادشاهیِ کَیخسرو تا پایانِ شاهنامه را ندارد (یا گم شده یا از بین رفته یا اینکه به هر دلیلی کاتب دستنویس فلورانس آن را ننگاشته است).

 

بنابراین برای ویرایش بیت هایی که در بخشِ دویم شاهنامه قرار دارند نمی توانیم به دستنویسِ فلورانس استناد کنیم و در چنین شرایطی اقدم نُسَخ ما ترجمه ی عربی شاهنامه با عنوانِ " الشاهنامه " برگردانِ علی بُنداریِ اصفهانی مورخ ۶۲۰ق / ۶۲۱ق و دستنویس لندن ۶۷۵ق خواهد بود. این مطلب در مورد " قصه حمزه " نیز کاملا شایسته و بایسته صادق است زیرا که هیچ گونه دستنویسی از " قصه حمزه " یافت نشده است که تاریخ آن پیش از سرایش شاهنامه توسط فردوسی بزرگ باشد. مفاهیمِ بیت های " ز شیرِ شتر خوردن و سوسمار " در  " قصه حمزه ای " که در دست است و مربوط به دوران پس از سرایش شاهنامه می باشد مانند بسیاری از مفاهیمِ بیت های شاهنامه که به متون شعرا و مورخان نفوذ کرده از شاهنامه ی ورجاوند گرفته شده است و نه این که کاتبانِ شاهنامه این بیت ها را از " قصه ی حمزه " گرفته و واردِ شاهنامه کرده باشند.


بُن مایه:

شاهنامه / ویرایش دکتر جلال خالقی مطلق
ظفرنامه / حمدالله مستوفی
فرهنگ جاروتی / قرنِ هشتم
الشاهنامه / برگردان عربی شاهنامه از بُنداری اصفهانی
قصه حمزه
دستنویس شاهنامه / بریتانیا - لندن مورخ ۶۷۵ق
دستنویس شاهنامه / فلورانس مورخ ۶۱۴ق

لينک خبر:
https://www.ettehadkhabar.ir/fa/posts/141330