اتحادخبر-معماری برازجانی:دکترم گفت که پیری نه جوان /مثل سم است برایت هیجان/چربیت هم که شده آن ور مرز /قند ِ تو مثل غزالی ست دوان /غلظت خون تو گشته خطری /نخوری کله و پاچه و زبان...
معماری برازجانی:
دکترم گفت که پیری نه جوان
مثل سم است برایت هیجان
چربیت هم که شده آن ور مرز
قند ِ تو مثل غزالی ست دوان
غلظت خون تو گشته خطری
نخوری کله و پاچه و زبان
با حجامت بشوی راحت و پاک
به تنت خون ِ تمیزی برسان
بعد از آن پاک بچرخد به رگت
مثل آبی که به جوب است و روان
گر نگردی تو مُکَلف به رژیم
می روی از سر خوردن ز جهان
راه مرگ است و بقاء در دستت
تو ببر راحت جان را به دهان
با دوا مشکل ِ تو حل بشود
سر ساعت بخور و زنده بمان
غیر از این راه نباشد راهی
به گدایان و فقیران و شهان
دست بر سینه شدم از سر شوق
گفتمش از غم و دردم برهان
داد یک نسخه مرا از سر لطف
گفت این است فقط قوت جان
تو برو شکر ِ خدا کن و دعا
قدر او را همه ی عمر بدان