کد خبر: 138284 ، سرويس: داستان، شعر و ادب
تاريخ انتشار: 28 آبان 1399 - 10:00
اختصاصی اتحاد خبر/ سرویس ادبیات حماسی
ز شیرِ شتر خوردن و سوسمار (۱)

اتحادخبر-مهدی بردبار:امروزه ویرایشِ انتقادی شاهنامه که دکتر جلال خالقی مطلق در آن سرآمد است معتبرترین نوعِ روش برای تشخیصِ بیت های اصیل و نااصیل شاهنامه شمرده می شود. لیکن با این وجود در پاره ای از موارد این روش نتوانسته است چنان که باید از پسِ تشخیص بیت های اصیل شاهنامه برآید. یکی از مشهورترینِ این موارد که معمولا تمام قریب به ...

مهدی بردبار:


امروزه ویرایشِ انتقادی شاهنامه که دکتر جلال خالقی مطلق در آن سرآمد است معتبرترین نوعِ روش برای تشخیصِ بیت های اصیل و نااصیل شاهنامه شمرده می شود. لیکن با این وجود در پاره ای از موارد این روش نتوانسته است چنان که باید از پسِ تشخیص بیت های اصیل شاهنامه برآید. یکی از مشهورترینِ این موارد که معمولا تمام قریب به اتفاق شاهنامه پژوهان از تشخیص اصالت آن عاجز مانده اند این دو بیت است:


ز شیرِ شتر خوردن و سوسمار/ عرب را به جایی رسیده است کار
که تختِ عجمْ شان کند آرزو/ تفو بر تو ای چرخِ گردان تفو


در اینجا ما به دو نظریه که از معروف ترین نظریه ها در رد کردن و الحاقی دانستن این بیت ها موجود است خواهیم پرداخت و نشان خواهیم داد که نگرش هایی اشتباه هستند. این دو نظریه بیشتر از آن جهت واجد اهمیت اند که هر دو توسط کسانی ابراز شده اند که ویرایشگرانِ معتبرترین شاهنامه ی کنونی یعنی ویرایشِ دکتر جلال خالقی مطلق هستند. ۱- نظریه ی ابوالفضل خطیبی ۲- نظریه ی دکتر خالقی مطلق.
چنان که نگارنده ی این سطور پژوهش کرده است نظریه ی خطیبی در مقاله ای که در نشرِ دانش منتشر شده است دلایلِ متعددی بر الحاقی بودنِ بیت های یاد شده اقامه کرده است. ما به دلیل محدود بودن جا در چند بخش که در آینده به چاپ خواهد رسید به رد آرای ایشان خواهیم پرداخت:
۱- این بیت ها را در نسخه های کهن ترِ (اقدم النسخ) شاهنامه نمی توان یافت.
در ویرایش انتقادی شاهنامه دکتر جلال خالقی مطلق از سه دستنویس کهن به عنوان کهن ترین نسخه (اقدم نُسَخ)‌ استفاده شده است. ۱- دستنویس کتابخانه ی ملیِ  فلورانس مورخ ۶۱۴ق / ۱۲۱۷م ۲- ترجمه ی شاهنامه به عربی از فتح بن علی بُنداریِ اصفهانی میان سال های ۶۲۰ق و ۶۲۱ق - ۱۲۲۳م / ۱۲۲۴م ( به گفته ی دکتر خالقی مطلق دستنویس مورد استفاده ی بُنداری اصفهانی حتی از دستنویس فلورانس ۶۱۴ق نیز کهن تر بوده است) ۳- دستنویس کتابخانه ی بریتانیا در لندن مورخ ۶۷۵ق / ۱۲۷۶م.
دستنویسِ فلورانس ۶۱۴ق دستنویس ناتمام است و تنها نیمه نخست شاهنامه را شامل می شود که تقریبا تا انتهای پادشاهیِ کیخسرو را داراست و بالطبع نمی تواند که بیت های مشهورِ» ز شیرِ شتر خوردن و سوسمار « داشته باشد زیرا که این بیت ها در پادشاهیِ یزدگردِ شهریار در نامه ی رستمِ فرخزاد به سعد ابی وقاص آمده است. این بیت ها در دستنویس شاهنامه ی کتابخانه ی بریتانیا در لندن مورخ ۶۱۴ق نیز موجود نیست اما در ترجمه ی شاهنامه به عربی از فتح بن علیِ بُنداری اصفهانی بطور دقیق بدون لتِ پایانی « تفو بر تو ای چرخ گردان تفو» آمده است:


« ثم بلغ بکم الأمر من شریکم ألبان الإبل و أکلکم أضباب القیعان إلی تمنی أسرّة الملوک العجم أرباب التخوت و التیجان. »


ترجمه ی فارسی از عبدالمحمد آیتی: « از شیرِ شتر خوردن و سوسمار اکنون به جایی رسیده اید که تختِ شاهانِ ایران آرزو کنید، که صاحبانِ تخت و تاجند! «لازم به یادآوری ست که همین یک اقدم نُسَخ برای اثباتِ اصالت بیت های یاد شده کفایت می کند اما با این وجود این بیت ها در سه دستنویسِ معتبرِ مورد استفاده ی خالقی مطلق (دو نسخه ی لنینگراد مورخ ۷۳۳ق و ۸۴۹ق و کراچی ۷۵۲ق) نیز آمده است با این تفاوت که لتِ سوم بیت های یاد شده بدین گونه در دستنویس های ذکر شده ضبط شده است:


که مُلکِ عجم شان کند آرزو


که با « که تختِ عجم شان کند آرزو» در واژه ی « تخت» به جایِ « مُلک » اختلاف دارد. دلیل این تفاوت و اینکه کدام یک از این لت ها بر دیگری ارجح بوده و درست می باشد را در واکاوی نظریه ی دکتر خالقی مطلق شرح خواهیم داد.
بنابر آنچه رفت بر خلافِ گفته ی خطیبی نه تنها بیت های « ز شیرِ شتر خوردن و سوسمار در کهن ترین نسخه (اقدم نُسَخ) که ترجمه ی عربی شاهنامه (الشاهنامه) بُنداریِ اصفهانی ست آمده است بلکه در سه دستنویس معتبر مورد استفاده ی دکتر خالقی مطلق در ویرایش خود نیز دیده می شود.
۲- دکتر خطیبی در ادامه گفته است که واژه ی « تفو» از واژه های شاهنامه نیست و جز در یکی دو بیتِ الحاقی و مشکوک دیگر نیامده است و در نقلِ حمزه نامه به جایِ « تفو» ، «تهو» آمده که واژه ای کهن به معنایِ همان « تفو» است و به نظر می رسد از اصالت بیشتری برخوردار است. گویا کاتبانِ شاهنامه بعدا « تهو» را با تعبیرِ مانوس ترِ « تفو» عوض کرده اند.
خیر این چنین نیست. این درست است که واژه ی « تفو» به جز بیت های « ز شیرِ شتر خوردن و سوسمار در جای دیگری از شاهنامه نیامده است اما باید توجه داشت که واژه ی « تفو» در سبک خراسانی که سبک شاهنامه است مورد استعمال قرار گرفته است. به طورِ نمونه در اشعار ابوشکورِ بلخی که روزگارِ زندگانی وی کهن تر از فردوسی ست چنین آمده است:


به نشکرده ببرید زن را گلو/ «تفو بر چنان ناشکیبا تفو»


چنان که دیده می شود واژه ی «تفو» پیش از فردوسی در سبک خراسانی مورد استفاده قرار گرفته و در زمان فردوسی نیز مورد استفاده قرار می گرفته است و چنان که دیده می شود واژه ی « تفو « به همان سبکِ تاکید که در بیت ابوشکورِ بلخی آمده است در شاهنامه نیز دقیقا به کار رفته است یعنی: « تفو بر تو ای چرخِ گردان تفو «. بنابراین به هیچ عنوان نیازی نیست که فردوسی بزرگ از واژه ی « تهو « به جای  « تفو « استفاده کرده باشد زیرا این واژه ، واژه ای بوده که در روزگار فردوسی در سبک خراسانی کاربرد داشته است. و اما اینکه واژه ی « تفو « از واژگان شاهنامه نیست و بسامدی در شاهنامه ندارد بنابراین این بیت ها فردوسی نیست نیز کاملا نادرست است. این درست است که یکی از پارامتراهایِ تشخیصِ اصالتِ بیت ها بسامدِ واژگان در شاهنامه است لیکن باید توجه داشت که این پارامتر در هر موردی در شاهنامه صادق نیست. برای نمونه واژگانی چون « خایسک و خطبه و وصی « هر کدام تنها یک بار در شاهنامه به کار رفته اند اما بیت هایی که این واژگان در آن ها به کار رفته اصالت دارد و از فردوسی بزرگ است. در مورد واژه ی « تفو « نیز این مطلب کاملا صادق است. بنابراین واژه ی « تفو « به هیچ عنوان نمی تواند دلیلی بر برافزوده بودن بیت های « ز شیرِ شتر خوردن و سوسمار « قلمداد شود.


۳- دکتر خطیبی دلیل آورده اند که ارتباطِ این دو بیت با بیت هایِ قبل و بعد بسیار ضعیف است و همچون وصله ای ناجور گویا به متنِ شاهنامه سنجاق شده اند و با حذفِ آن ها خللی بر سیرِ داستان وارد نمی شود.


نخست باید گفت که در بسیاری از جاهای شاهنامه می توان بیتی را برداشت بدون اینکه به سیرِ داستان خللی وارد شود اما بیتی را که برداشته ایم بدون شک از فردوسی بزرگ است مانند این بیت ها در پادشاهیِ خسرو پرویز:


چنین گفت خسرو که آن داستان / که داننده یاد آرد از باستان
که هرگز به نادان و بیراه و خُرد/سِلیحِ بزرگی نباید سپرد
که چون باز خواهی نیاید به دست / که دارنده زان چیز گشته ست مَست
( چه گفت آن خردمندِ شیرین سخن /که گر بی بتان را نشانی به بُن
به فرجامِ کار آیَدَت رنج و درد/به گِردِ درِ ناسپاسان مگرد
دلاور شدی تیز و برترمنش/ز بَدگوهر آمد تُرا بَدکُنش
تُرا کرد سالارِ گردنکشان/شدی مهتر اندر زمین کشان)
بر آن تختِ سیمین و آن مُهرِ شاه/ سرت سبز شد بازگشتی ز راه
سخن زین نشان مردِ دانا نگفت/برآنم که با دیو گشتی تو جُفت


در ویرایش دکتر فریدون جنیدی بیت هایی که در پرانتز قرار گرفته اند الحاقی دانسته شده است. هر چند که نظر ایشان در خصوصِ این بیت ها نادرست است (به دلایل متعدد و نسخه شناسی) اما اگر برداشته شوند هیچ خللی در سیر داستان ایجاد نمی شود. بیت های درون پرانتز اصالت دارند و از فردوسی بزرگ هستند. همچنین باید توجه داشت که این بیت های « ز شیرِ شتر خوردن و سوسمار « در دستنویس لنینگراد مورخ ۷۳۳ق کاملا با سیاق روایی داستان هماهنگ است و سیر خط داستانی کاملا طبیعی ست.


ادامه دارد...

بُن مایه: شاهنامه ی ویرایشِ جلالِ خالقیِ مطلق/ شاهنامه ی ویرایش دکتر فریدونِ جنیدی/ ترجمه ی شاهنامه ی بُنداری اصفهانی /‌ برگردان عبدالمحمد آیتی/ مقاله ی بررسیِ بیت هایی از شاهنامه در ویرایشِ جلال خالقیِ مطلق / دکتر سیاوش جعفری


*نویسنده و پژوهشگر و شاهنامه پژوه

لينک خبر:
https://www.ettehadkhabar.ir/fa/posts/138284