کد خبر: 136886 ، سرويس: داستان، شعر و ادب
تاريخ انتشار: 29 مهر 1399 - 11:00
اختصاصی اتحاد خبر/ سرویس ادبیات حماسی
نگرشی بر حماسه ی کهن یادگار زریران

اتحادخبر-حسرت محمودآبادی: یادگارِ زریران که آن را شاهنامه ی گُشتاسپ نیز گفته اند یکی دیگر از متون کهن ایران باستان می باشد. این منظومه ، منظومه ای حماسی ، تاریخی ، نمایشی و ادبی ست  که ساختار نمایشی ، تاریخی آن بسیار بیشتر از جنبه های دیگرِ آن به چشم می آید. در اینجا بخشی از فرهنگِ حماسه در خصوص جنگ ایرانیان با خیونان را نشان خواهیم داد...

حسرت محمودآبادی:

یادگارِ زریران که آن را شاهنامه ی گُشتاسپ نیز گفته اند یکی دیگر از متون کهن ایران باستان می باشد. این منظومه ، منظومه ای حماسی ، تاریخی ، نمایشی و ادبی ست  که ساختار نمایشی ، تاریخی آن بسیار بیشتر از جنبه های دیگرِ آن به چشم می آید. در اینجا بخشی از فرهنگِ حماسه در خصوص جنگ ایرانیان با خیونان را نشان خواهیم داد. این حماسه بر سر دین مَزدیَسنان که ایرانیان از هُرمَزد و زرتشت پذیرفته بودند و باعث می شود برای ارجاسب پادشاه خیونان گران بیاید و موجب نبردی سهمگین شود شکل می گیرد.  دین زرتشت ، با پشتیبانیِ گُشتاسپ رسمیت پیدا کرد که در این منظومه  با چاشنیِ ادبی این واقعه ی تاریخی به ثبت رسیده است به همین دلیل آن را  می توان اثری خواندنی و مهم تلقی کرد. همچنین شرح دلاوری های زریر ، برادر گُشتاسپ در جنگ با خیونان در این منظومه با هنرمندی نگاشته شده است. این را یادگار زریران خوانند بدانگه نوشته شد که گشتاسب شاه با پسران ، برادران ، اسپوهران ( خاصان) و همالان خویش دین ویژه را از هُرمَزد پذیرفت.


بعد از پذیرفتن دینِ مَزدیَسنان از جانب گُشتاسپ و افرادش نامه ای از سوی اَرجاسپ فرستاده می شود که از گُشتاسپ می خواهد از این کار دست بردارد . گُشتاسپ بعد از شنیدنِ متنِ نامه خشمگین شده و فرمان می دهد که پاسخ نامه را بدهند. "نخست ، نه ما این دین ویژه را هلیم و نه با شما هم کیش شویم و ما دین ویژه را از هُرمَزد پذیرفتیم و بنهلیم" ...متن نامه ادامه دارد.


آنچه پیداست گُشتاسپ خود می دانسته که در برگزیدن این راه و این انتخاب خطرات بسیاری بر سر راه خود و برادران و برادرزادگان و هم کیشان قرار دارد ولی با شهامت و رشادت و صلابت بر سر دین خود می ماند. او برای پیروزی و ترویج دین خود همراه سپاهیان ، پسران و برادران خود در مقابل سپاه اَرجاسپ می جنگد. پیروز و پیروزگر باد ، دادار هرمزد ، نمادِ زرتشیان اسپیتمان را که آورد دین به مَزدیَسنان اویژه را و روان کرد به یاری گُشتاسپ شاه و زریر و اسفندیار.
داستان به صورتِ مضارع بیان شده که موجب حرکت و تاثیر گذاری بیشترِ روایت گردیده ، ذکر جزییات ، تصویر واضحی از حوادث ارائه می دهد گویی نمایشی را بر پرده می بینیم. نمایشی  پر از صحنه های دراماتیک ،  حماسی ، رشادت و نبردی نفس گیر.


استفاده از صنعت اغراق که فردوسیِ بزرگ در شاهنامه نیز از آن فراوان بهره برده است را می توان یکی  از ویژگی های ادبی این اثر برشمرد:


و سپاه ایرانشهر ایدون بایستد
که بانگ به آسمان شود
و طنین به دوزخ شود
 به راه که شوند
گذر ایدون ببرند
به آب بیامیزند
که تا یک ماه خوردن نشاید .


تکرار  ، صنعت دیگر این اثر است ، عنصری که در ایجادِ لحنِ حماسی به واقعه ی داستان یاری می رساند. در شاهنامه نیز فردوسیِ بزرگ به گونه ای نبوغ آمیز این امکانِ زبانی و ادبی را به مثابه ی یکی از نمودهای آشکارِ بلاغت در سخن به کار گرفته است. این اثر ویژگی های کامل یک اثر نمایشی را به گونه ای دیگر نیز دارد و آن نقش صدا و هیاهو در میدان نبرد است. هنر ، بلاغت کلام ، خیال شاعرانه ، خلق صدا در نوشتن ، پرداختن به جزئیات موجب شده صحنه هایی خلق شود ، متصور در ذهن خواننده تا بتوان یادگار زریران را جزء آثار نمایشی کهن بر شمرد.  یادگار زریران از دو ویژگیِ آیینی و پهلوانی نیز برخوردار است.

 

حمایتِ گُشتاسپ از دینِ مَزدیَسنان با تمامِ توان و نیرو  و ملحق شدنِ زریر و بستور و اسفندیار در کنار او در میدان نبرد ، صحنه هایی پهلوانی و حماسی خلق می شود که بعد از گذر این همه سال خواندنش تحسین و غرور و اقتدار را بر می انگیزاند. پهلوانی در ایران پیشینه ای کهن دارد ، افسانه ها، داستان ها ، متل ها و گاها آوازهایِ ایرانی شرح همین پهلوانان نامی ست. اما جنبه ی آیینی این اثر آن است که برخی معتقدند کهن ترین تعزیه و نمایشنامه حماسی ، آیینی و تاریخی ایران به شمار می آید. آثار بازمانده به زبانِ پهلوی ساسانی  را معمولا در دو دسته متون دینی و غیر دینی تقسیم می کنند. در این آثار که بدان نام ادبیات پهلوی زرتشتی نیز  داده اند هاله ای از باورهای آیین دین زرتشت را می توانیم ببینیم.





این اثر که آن را یک اثر نمایشی نیز خواندیم با مونولوگ یا تک گویی آغاز می شود همانطور که نقل ماجرا پیش می رود صداهایِ دیگر نیز شنیده می شوند هر صدایی مختص خود شخصیت. مناظره ها ، مویه ها ، سوگندها ، گفت و گوهایِ احساسی (میان نستور و زریر ) صدای درفش ها و زمین افتادن ها همگی به طور هنرمندانه به متن افزوده می شود. گذر از مونولوگ تا رسیدن به دیالوگ چهره ی اثر بخش نمایشی را قوا می بخشد. ابتدا هر کلام ، سخن و فکری در ذهن صورت می گیرد و تنها مونولوگی است بین ذهن پرداخت کننده و زبانی که آن را جاری می سازد و سپس در ارتباط با دیگران و جهان ، آن اندیشه ، سخن و تفکر شکل دیالوگ می گیرد برای تبادل نظر ، فرهنگ ، اندیشه و باور که در یادگارِ زریران نمود این ویژگی در نهادِ انسان و سپس تعاملِ او با جهان را می توان دید.

برخی معتقدند شخصیت پردازی در این کتاب رویکردی چند وجهی از کارکردهای رفتار شناسی دارد البته به نظر می رسد این منظومه در مقایسه با دیگر آثار از جمله شاهنامه ی فردوسی کمتر از این امتیاز بهره جُسته است. می توان به طور خلاصه به زریر و پسر کم سنش بستور اشاره کرد ، بستور علی رغم سن کم با ویژگی های پهلوانی و شجاعت و انتخاب حتی مرگ در میدان نبرد در کنار اعتقاد و باور خود و بزرگان قرار می گیرد و چنان در میدانِ نبرد حاضر می شود که می توان از نظر روان شناسی چند وجهی بودن کارکردهای رفتاری او را بررسی کرد. پسری که او را روز قبل از جنگیدن منع کرده اند حال در یک شبانه روز به چنان پختگی می رسد که مبدل به چهره ای شجاع و دلیر و مبارز می شود. به دلیل باور داشتن ایرانیان به دو نیروی خیر و شر ، نیکی و بدی همه چیز یا تحت تاثیر خیر است یا شر ، افراد یا نیکی پیشه می کردند یا بدی و می توان گفت انسان ها یا فرشته خصال بودند یا اهریمنی به همین دلیل در برخی آثار به جا مانده نگاه یک سویه به رویکرد رفتاری کم رنگ بود. البته فردوسیِ بزرگ به گونه ای شگرف و خلاقانه  و مدرن تر در شاهنامه به شخصیت پردازی با رویکردی چند وجهی از کارکردهایِ رفتاری پرداخته است. نوع روایتِ این کتاب پهلو می زند به روایت هایِ یشت ها درباره ی تاریخ ایران. مردم دین تازه ی زرتشت را پذیرفتند اما برای بسیاری از مفاهیم ژرف و نو آوری ها یکتا پرستی آن قابل درک نبود.

 

با بررسی فروردین یشت می توان به اعتقادات و آیین و مذهب شاهان کیانی پیش از آیین مَزدیَسنی پرداخت. یادگار زریران که کتابی ست تاریخی و تابع آن دوران تا حدودی روایت گر این موضوع است. همچنین در فروردین یشت آمده است که گُشتاسپ ناجیِ دینِ زرتشت است و این دین را از بند رهانید. بخشی از کتاب:
پس گوید کی گُشتاسپ شاه که اگر همه اسیران و برادران و خاصان من کی گُشتاسپ شاه و هوتوس - که خواهر و زن است که از پسر تا دختر سی تن ازش زاده شده است - همه بمیرند پس من این دین ویژه مزدیسنان را از هُرمَزد پذیرفتم ، بنهلم

امید خواندن کتاب های پر افتخار خاک پرگهرمان ، چراغ هدایتگر راهمان باشد .


لينک خبر:
https://www.ettehadkhabar.ir/fa/posts/136886