کد خبر: 136813 ، سرويس: طنز تلخند
تاريخ انتشار: 28 مهر 1399 - 10:00
طنز اختصاصی اتحاد خبر/جاروف
طنز/ باباهای ما

اتحادخبر-عبدالخالق عبدالهی :دوران کودکی ما شاید به دلیل تعدد فرزند یا گرفتاری یا ناآگاهی والدین ، رابطه پدر - فرزندی زیاد جالب نبود یعنی نه پدر می فهمید بچه چکار می کند ، کجا می رود و چه کذالکی دستش است نه پسرحرف شنوی چندانی از پدر داشت.همین چند روز قبل توی اینستاگرام مطلبی نوشته بودم و یک نفر کامنت گذاشته بود که وقتی به سربازی رفته بودم ...

عبدالخالق عبدالهی :

 

دوران کودکی ما شاید به دلیل تعدد فرزند یا گرفتاری یا ناآگاهی والدین ، رابطه پدر - فرزندی زیاد جالب نبود یعنی نه پدر می فهمید بچه چکار می کند ، کجا می رود و چه کذالکی دستش است نه پسرحرف شنوی چندانی از پدر داشت.

 

همین چند روز قبل توی اینستاگرام مطلبی نوشته بودم و یک نفر کامنت گذاشته بود که وقتی به سربازی رفته بودم پدرم تا چند روز  اصلأ خبر نداشت تا اینکه یک روز از مادرم پرسیده بود : می بچیکو کجییه چند روزیه پیداش نی ؟ .

 

خیلی از پدر و مادران نمی دانستند بچه هایشان کلاس چندم هستند و حتی نمی دانستند چه مدرسه ای می روند . سالهایی که مدرسه رفتن برای دختران مرسوم نبود و خیلی از خانواده ها اجازه نمی دادند دخترشان تا سوم راهنمایی بیشتر درس بخواند یکی از دختران دیپلم گرفته بود . وقتی از او می پرسند پدرت که معتقد بود دختر نباید بیشتر از سوم راهنمایی درس بخواند چطور شد که اجازه داد تا دبیرستان بروی و دیپلم بگیری ؟ دختر جواب داده بود : پدرم فکر می کنه من هنوز دوره راهنمایی هستم . البته این بی تفاوتی مختص پدران نبود خیلی از بچه ها هم آمد و رفت و معاشرتهای خود را به والدین نمی گفتند و اصولأ سرکش بودند .

 

دوستی که همیشه مشغول گشت و گذار بود و سالی به دوازده ماه  در خانه نبود  تعریف می کرد یکروز عصر که از خانه بیرون می رفتم پدرم با صدای بلند گفت  : زود برگردد امشب عروسیته

لينک خبر:
https://www.ettehadkhabar.ir/fa/posts/136813