کد خبر: 132054 ، سرويس: گزارش و گفتگو
تاريخ انتشار: 29 تير 1399 - 10:00
علی انگالی پیشکسوت ورزش دشتستان در گفتگو با اتحاد خبر:
دشتستان همیشه پتانسیل بالایی در والیبال داشت/جان دوباره والیبال توسط جوانان

اتحادخبر-ساناز دانشگر: آنهایی که ورزش را از گذشته دنبال می کنند هیچگاه خاطرات زیبای والیبال برازجان در دهه های پیش را از یاد نمی برند. روزگاری که بزرگانی همچون شاپور صیادی ، شاپور رییسی ، عسکر واقفی، برادران انگالی و ... در ترکیب تیمهای استقلال ، برق، پرسپولیس و دخانیات رقابتی سخت و نفسگیر را دنبال می کردند. پیشکسوت والیبال...

اتحادخبر-ساناز دانشگر: آنهایی که ورزش را از گذشته دنبال می کنند هیچگاه خاطرات زیبای والیبال برازجان در دهه های پیش را از یاد نمی برند. روزگاری که بزرگانی همچون شاپور صیادی ، شاپور رییسی ، عسکر واقفی، برادران انگالی و ... در ترکیب تیمهای استقلال ، برق، پرسپولیس و دخانیات رقابتی سخت و نفسگیر را دنبال می کردند.

 

اتحاد خبر به پاسداشت سال ها زحمات ارزنده پیشکسوتان عرصه ورزش؛ گفتگویی را با یک پیشکسوت والیبال، داوری و مربیگری انجام داده است که آن را تقدیم نگاهتان می کند.



علی انگالی معلم بازنشسته تربیت بدنی، پیشکسوت والیبال، داوری و مربیگری است. او متولد 1341 در روستای انگالی است. این پیشکسوت بیش از 50 سال است که در برازجان ساکن می باشد.

کشف استعداد توسط مربی دبستان و مرحوم برادرم
پیشکسوت والیبال داستان علاقه مندی اش به والیبال را اینگونه تعریف می کند:علاقه مندی ام به ورزش والیبال به دوران ابتدایی برمی گردد. دبستان جاوید کازرونی الان (دبستان فرخی سابق)، آقای راستان که نمیدانم در قید حیات است یا نه؛ اگر هست خداوند او را حفظ کند و اگر نیست خداوند رحمتشان کند. چون به پینگ پنگ  و والیبال علاقه مند بود با همان وضعیت مختصر آن زمان ما را نگه داشت و استعداد مان را در این زمینه کشف کرد. برادرم مرحوم محمد انگالی که خدا رحمتش کند. والیبالیست و یکی از فوتبالیست های خیلی خوب آن زمان بود. یکی از مشوق هایم بود که آن موقع با من کار می کرد.

پتانسیل بالای دشتستان از قدیم الایام در والیبال
انگالی در ادامه می گوید: بعد آن در راهنمایی فرخی، آقای خدابخش چمنکار که مردی بسیار فعال و زحمتکش بود. ایشان به عنوان معلم ورزش و مربی والیبال بیشتر با ما کار می کرد. پتانسیل شهرستان دشتستان در زمینه  ورزش والیبال از قدیم الایام شاید دو الی سه دهه قبل ما نیز حرفی برای گفتن داشته است. از قدیمی ها آقایان؛ رئیسی، بهادری،نعمت الله کازرونی، آقای علی شریفی از والیبالیست های قدیمی قبل از ما بودند.



خانواده ورزشی
معلم بازنشسته ورزش از خانواده ورزشی خود اینگونه می گوید: برادرم معلم ورزش است. دو تا از خواهرانم معلم ورزش بودند. مرحوم برادرم نیز فوتبالیست و والیبالیست آن زمان بود. به دنبال ما نیز بچه های برادرم والیبال کار کردند. ولی شرایط امروزی طوری پیش رفته که والیبال در خانواده ی ما متاسفانه رو به انقراض است.

الزام باشگاه ها به برگزاری مسابقات در گذشته
مربی آن روزها و پیشکسوت حال والیبال به فعالیت های آموزشگاه ها در گذشته اشاره  می کند و می گوید: آموزشگاه های امروزی فعالیت آنچنان هدفمند مثل سال های 60 تا 75 ندارند. فوتبال ورزش همه گیر و همیشگی زمان ما بود. بیاد دارم در دوران دبیرستان فعالیت هایی را داشتم اما فکر می کنم سال های 60 به بعد آموزشگاه ها فعالیت های بسیار خوبی داشتند. آن وقت ها در آموزشگاه ها اکثر  رشته های ورزشی ملزم به برگزاری مسابقات بودند.
از شهرستان و استان گرفته تا کشوری  همه با کیفیت مطلوبی برگزار می شد. بعدها متاسفانه بخاطر شرایط اقتصادی کم کم از بودجه ها زدند و با بالا رفتن هزینه قدرت اعزام تیم ها کم شد.



کاپیتان والیبال استان در سه سال متوالی
والیبالیست گذشته و پیشکسوت الان در ارتباط با شروع ورزشی اش می گوید: از نوجوانی بیشتر در والیبال فعالیت داشتم و به صورت تخصصی آن را کار می کردم. در تیم های نوجوانان، جوانان امید، بزرگسالان شهرستان و استان بازی کرده ام. کاپیتان تیم استان بوشهر دو الی سه سال متوالی پشت سر هم بوده ام. دوران بازی ام با تیم تابان شروع و در تیم پرسپولیس پایان یافت.



کناره گیری در اوج
انگالی به دوران حرفه ای خود در گذشته می پردازد و می گوید: بهترین دوران بازیگری ام در سال های 1359 تا 1373 رقم خورد. در اوج بازیگری ام کنار کشیدم و بیشتر به مربیگری پرداختم. سال آخری که کاپیتان استان بودم دیگر بازی نکردم. دوست داشتم با داشتن توانایی کناره گیری کنم.



صعود به دسته دو در آخرین سال بازی
این پیشکسوت از آخرین سال هایی که والیبال بازی کرده است می گوید: تیممان از دسته سه به دسته دو در زنجان صعود کرد. نیمی از بچه های آموزشگاه های استان که همان سال مربی اشان بودم. در قالب تیم چون توانایی بالایی داشتند به مسابقه بردم. مثل آقایان خیاط فرد، مهرداد کاسکانی، رحمان ارشدی و ... که عضو تیم منتخب استان بودند را به مسابقات اعزام کردیم. درجه یک های والیبال که پس از آن پیامدهای آن در ورزش نمایان شد.



ارتقا کارت داوری
انگالی بعد کناره گیری از بازی والیبال شش سال مربی تیم آموزشگاه های استان بود که تصمیم می گیرد به سمت داوری برود او دراین باره می گوید: بیشتر به سمت داوری رفتم چون دانشسرا و دانشگاه تهران تحصیل کرده بودم بیشتر به فدراسیون می رفتم. توانستم از لحاظ داوری کارتم را ارتقا بدهم و میدان های بیشتری دیدم ؛ سپس به سمت داوری رفتم. از وقتی که دیگر بازی نکرده ام مسئول هیئت داوران استان بودم تا زمانی که خودم خسته شدم.

دلایل رو به انقراض رفتن والیبال
در گذشته  والیبال سال های درخشانی را پشت سر گذاشته است. از انگالی می پرسم چه شد که والیبال رو به انقراض رفت؟ او در پاسخم می گوید: ضرورات زندگی امروزی یکی از عامل های اصلی آن است. در گذشته که ما بازی می کردیم کسی انتظاری از مربی تیم نداشت. پول و چیز دیگری نمی خواست. در نهایت کفشی بود که بیاد دارم در تیم پرسپولیس تشکیلاتی داشتیم که هر کس به اندازه وسعش پولی می داد که آن پول را  جمع و برای مسافرت ها و کسانی که کمی در مضیقه بود می دادیم. وام 20 هزار تومانی به شخص می دادیم و با مبالغ جمع شده قسط آن را پرداخت می کردیم. الان شرایط نیست. شخص برای بازی پول می خواهد. برای اردو و مسافرت هزینه دارد.



انتخاب تیم در گذشته ریشه ای بود
انگالی در تکمیل صحبت هایش می گوید: بازی کردن ما در گذشته علاوه بر علاقه ؛ دلی  هم بود. آن موقع بحث این نبود که من همینجوری به فلان تیم برای بازی بروم. ریشه ای بود. مثلا یک محله طرفدار فلان تیم بودند. کسی که در محله دیگری بود حق نداشت در تیم دیگری بازی کند. ولی الان نه مادیات شرایط را تغیر داده است. هر تیمی امکانات و پول بیشتری داشته باشد بازیکن به آن تیم می رود.

از تشکیل تیم دخانیات تا بازی در پرسپولیس
پیشکسوت داوری از تیم هایی که در آن بوده یادی می کند و می گوید:ابتدا در تیم تابان بودم و بعد از اتفاقاتی که افتاد با تعدادی از بازیکنان تیم والیبال دخانیات را تشکیل دادیم. از سال 1364 تا پایان دوره حرفه ای در پرسپولیس بازی کردم. ما در کمال آباد زندگی می کردیم. پرسپولیسی بودنم به برادرم بر می گردد.

رفاقت بازیکنان ضمن رقیب بودنشان
این پیشکسوت از رقابت در کنار رفاقت  در گذشته می گوید : بیشتر رقبای ما در شهرستان تیم های استقلال، برق، شاهین بودند.. بچه ها ضمن رقیب بودنشان با هم رفیق بودند.بیشتر دوستانم از تیم های استقلال و برق هستند. هیچ تفاوتی نداشت. زمانی که والیبال بازی می کردم  بیشتر توپ های سرعتی میزدم.




جذابیت های دوران داوری در گذشته
داور پیشکسوت یکی از جذابیت های آن موقع را داور بودن بازیکنان در تیم های مختلف و اعتماد تیم ها به آن ها را می داند و می گوید: در پرسپولیس بازی می کردم ؛ بازی استقلال و برق را سوت میزدم. آقای اصغر باقری در استقلال روبروی تیم ما بازی می کرد و بعد بازی برق و پرسپولیس را سوت می زد. هیچ وقت اتفاقی نیفتاد که علی انگالی پرسپولیسی است یا عسکر واقفی  استقلالی یا راستی در برق است نه همیشه سوت می زدیم و هیچ مشکلی پیش نمی آمد. درست است در زمینه قضاوت دید ها متفاوت است ولی دید بد یا منفی خیلی کم بود.

تو هم  بله...
انگالی از صبوری هایش و اینکه ناراحت نمی شود خاطره ای تعریف می کند: یکی از صحنه های جالب در زمانی که بازی می کردم در مقابل استقلال بودیم. تماشاگر تا لب خط زمین در ورزشگاه تختی برازجان نشسته بود. حاج نصرالله پاپری بیاد دارد. تماشاگران علیه پرسپولیس شعار می دادند. خوب ما با هم رفیق بودیم و کماکان با هم دوست هستیم. به قول خودش هنوز آن صحنه را از یاد نبرده است. رفتم که سرویس بزنم... جا نبود. وقتی که رفتم سرویس بزنم گفتم نصرالله تو هم بله...(تو هم شعار می دهی). همیشه می گوید وقتی میبینمت خجالت می کشم. گفت: تو چرا اینجوری هستی. به طور کلی اخلاقم این است. ناراحت نمی شوم.



بهترین بازیکنان در اخلاق و والیبال
این معلم بازنشسته از هم دوره ای های خود آقای شاپور صیادی و رییسی که بهترین های ورزشکاران والیبال در گذشته بوده اند می گوید: هر دو از لحاظ اخلاق و فنی  بهترین بودند. بسیار خوب و صمیمی بودیم. زحمت های زیادی برای والیبال اینجا کشیدند. متاسفانه آن موقع کسی نبود که حمایت کند که اگر بود شاپور رییسی باید تیم ملی بازی می کرد. به اردوی تیم ملی دعوت شد و رفت منتها کمی  بی خیال بود. شاید کسی باور نداشت می توان از والیبال شهرستان دشتستان و استان بوشهر به تیم ملی رسید. مرحوم برادرم تشویق و حمایتش می کرد. می گفت: در آنجا عاجز هستم و نماند. آقای صیادی از لحاظ فنی عالی بود. برای رهبری تیم در بازی خوش فکر بود.





بدون رقیب بودن والیبالیست های پرسپولیس برازجان در استان
پیشکسوت مربیگری والیبال درباره تیم هایی که مربیشان بوده اضافه می کند: در شهرستان بیشتر مربی جوانان امید پرسپولیس بودم. درواقع هم مربیشان بودم و هم بازی می کردم. اخوی مینشست و پشت زمین کارها را انجام می داد. آموزشگاه های شهرستان در چند سال فعالیتم که بودم با 10 الی 12 بازیکنی که داشتم بدون رقیب بودیم. هر کدام را می گذاشتم تمام تیم ها را می برد . البته این هنر من نیست. خود والیبالیست های آموزشگاهای آن موقع این پتانسیل را داشتند. همه هم اندازه بودند. کریم غریب زاده، امید غریب زاده،مهران کاسکانی، مجید ارشدی،مسعود حاجی زاده،نادر یزدان پرست، مسعود ضیغم پور،حاجی میرشکاری، علی بهروزی و عالی پوراز جمله کسانی بودند که در آن سال ها در تیمم بازی می کردند. همیشه تیم ما در استان اول بود. در سطح کشور دو سال تیم والیبال ساحلی  آموزشگاه را اعزام کردیم. بین 28 تیم شرکت کننده مقام هفتم را کسب کردیم. آقای رضا موسوی و حسین کهنسال هر دو جز بازیکنان والیبال ساحلی بودند.

قهرمانی تبحرانه در لیگ دسته سه شهرکرد
انگالی از زمانی که در استان جوانان بازی می کرد تعریف می کند و می گوید: همیشه اول بودیم و بعد به عنوان تیم استان دو بار به مسابقات اعزام شدیم. سال هال 59 تا 60 به تهران رفتیم. مقامی نیاوردیم. مرحله بعد که منطقه ای شد. تیممان خوب شد که اکبر دویره را به عنوان 48 نفر ایران برای جوانان انتخاب کردیم. در بازیگری بزرگسالان در شهر کرد که آقای  رییسی و صیادی هم بودند. دسته سه بودیم که قرمان دسته سه شدیم. تمامی تیم ها را سه بر هیچ بردیم. سال 1368 بود. سال 1367 مرحله دوم کشوری را در برازجان برگزار کردیم. علارغم اینکه بچه ها خیلی خوب بودند؛ متاسفانه نتوانستیم مقامی بیاوریم. سال بعد آن تیم اعزام شد که در آن رییسی،صیادی،من،اکبر دویره،مرحوم محمود کازرونی که پاسورمان بود و بسیار خوب کار می کرد. بازیکن بوشهری به نام سهراب سروش تنها غیر برازجانی تیم بود. بسیار آدم خوبی بود. آن سال تمامی بازیکنان را در شهر کرد بردیم. تیم های قدری چون خوزستان و زنجان و ایلام را شکست دادیم.




شکست تیم منتخب والیبال بوشهر
پیشکسوت مربیگری با تاکید به اینکه تیم والیبال برازجان همیشه در استان پیروز می شد می گوید: زمانی که ما بازی می کردیم بهترین تیم بوشهر و حتا منتخب این شهر برابر مثلا تیم چهارم ما نیز حرفی برای گفتن نداشت و راحت شکست می خورد . هر بار که تیمهای منتخب بوشهر به برازجان می آمدند ، تیم ما آنها را با شکست به خانه می فرستاد

حضور سرمربی تیم ملی در برازجان
این پیشکسوت از حضور سرمربی تیم ملی والیبال؛مصطفی کارخانه در برازجان می گوید: مطالب خوبی پیرامون رشد والیبال و نظم کاری صحبت کردند. ما هم به عنوان بزرگتر دعوت شدیم. خوب بود. یکی از حرکت هایی که همیشه باید صورت گیرد.


قدم خوبی برداشتند ولی عجله کردند
از انگالی نظرش را درباره تیم والیبال خلیج فارس به سرپرستی موعود فخرایی و عباس امیری می پرسم که در پاسخم می گوید: قرار شد در دسته یک والیبال کشور تیمداری کنند ، یکی از اشکالاتشان این بود که دور شروع کردند ، حداقل باید ۵ ماه زودتر استارت کار را می زدند ، با خودم و برادرم رضا صحبت کردند ، پیشنهاد رضا این بود که با لیگ یک شروع نکنید ، از دسته ی پایین تر شروع کنید تا شرایط حضور در لیگ کشور را ببینید و با تجربه تر شوید . حضور در لیگ یک سخت است چرا که بازیها رفت و برگشت است و رفت و آمد دارد ، قدم خوبی برداشتند اما کمی عجله کردند و در آخر نیز به مشکل برخوردند. در یک فاصله زمانی کم نمی شود تیم را هماهنگ کنی. تیم گروهی نیاز به کار بیشتر دارد.

جان دوباره والیبال توسط جوانان
تا سال 1375 نسل طلایی والیبال با شور و هیجان بازی می کردند یک وقفه بلند مدتی برای والیبال برازجانی که در کشور حرف برای گفتن داشت افتاد که پس از آن عده ای آمدند و شروع به احیای والیبال کردند که از او درباره عملکرد این جوانان می پرسم که این پیشکسوت در جوابم می گوید :این جوانان باعث رونق والیبال شدند. زمانی بر سر مربیگری تیم نوجوانان و جوانان دعوا بود. شرایط زندگی جوری شد که همه کنار رفتند. کسانی چون ما هم برخوردهایی دیدند که حاظر به آمدن در تربیت بدنی نمی شدند. همه فاصله گرفتند و خلاء ایجاد شد. زمانی که رضا برادرم مسئول هیئت والیبال شد. پسر برادرم سیدعبدالله موسوی ، موعود فخرایی ، پسر آقای مقصودی و چند نفر دیگر بودند. تعدادی هم دعوت کردند. در رده های مختلف تیم بستند. به آن ها سر میزدم  و رفتارشان را میسنجیدم. هیچ وقت با دعوا کردن در تمرین موافق نبودم. باید کاری کرد تا بچه ها علاقه مند شوند. بله ؛ اگر بازیکن دقت کافی نداشت باید حرفی زد که متوجه شود و مناسب آینده اش باشد. نه اینکه 20 بار بشین پاشو کند. نسلی در این تیم ها در آمد که در رده های مختلف سنی در استان قهرمان شدند. دو تیم نوجوان و تیم جوانان داشتیم که پیامدهای خوبی داشت و پیاپی قهرمان استان می شدیم. تیم جوانان ما بدون رقیب بود. آوردن تعداد زیادی بعد از مدت ها هنر است که البته هدفمند کردن و نگه داشتنشان و بازی ساز کردنشان نیز هنری دیگر است. اگر اینکار انجام نشود جوانان رها می کنند و می روند.


نقطه ضعف یک استعداد درخشان
انگالی درباره کم رویی یکی از استعدادهای درخشان والیبال که با تیم ملی قهرمان آسیا شد می گوید: عرفان غلامی پور اگر کمی روی بازتری داشت.  الان اینجا نبود و در تهران در بهترین تیم ها بازی می کرد. یکی از عیب های او کم رویی است. تا به تهران می رفت میخواست برگردد. وقتی آرام باشی به عقب رانده می شوی.


فعالیت های معلم ورزش
معلم بازنشسته از دوران خدمت خود در آموزش پرورش می گوید: ابتدای فعالیت خدمتم در آموزش پرورش ماهشهر بودم. از سال 65 برازجان آمدم و در مدرسه راهنمایی ارشاد،حمزه،22 بهمن تا سال 1370 و از سال 1371 تا سال 1391 که بازنشسته شدم در دبیرستان بهشتی معلم ورزش بوده ام. رقابت های خوبی بین مدارس و  آموزشگاه ها بود. امید سه کناری از دانش آموزانم بود که در تیم هندبال بازی می کرد. والیبال ، فوتبال و دو و میدانی فعال بود. به عنوان مسئول انجمن والیبال استان چند سالی که فعالیت داشتم. سه سال تیم به کشور اعزام کردیم که سال سوم قهرمان ایران شدیم. آقای مرادی به عنوان باتجربه و آقای هوشیار به عنوان مربی با تیم می رفتند.



نبود بودجه و مسابقه دلیل بی انگیزگی بچه ها
این پیشکسوت که زمانی به صورت حرفه ای  در ورزش والیبال فعالیت می کرده از بین رفتن شور و هیجان ورزشی را مسائل اقتصادی تفسیر می کند و می گوید: تامین بودجه با مشکل برخورده است. بودجه نیست. اعتبار نیست. نسل طلایی والیبال هم رفته اند. باید محیط باشد. در زمان ما 11 رشته ورزشی بود که به مرور هفت ورزش  شد. سالی می شد که در ماه متوسطه دو مسابقه برگزار نمی شد. خوب وقتی به بچه بگویم به تمرین بیا نمی آید چون مسابقه ای در کار نیست. قبلا مسابقات مدارس و بین مدارس برگزار می شد که منتخب آن ها در استان رقابت می کردند. همه این ها انگیزه می شود. وقتی محیط نباشد، بچه چکار کند.

دوستان قدیمی
انگالی به دوستان قدیمی خود اشاره می کند و می گوید: خوشبختانه با همه دوست هستم. از جمله دوستانم علی مرادی پور که همبازی ام بود. شاپورصیادی، شاپور رییسی، عسکر واقفی، کمال صالح احمدی همه از دوستان خوبم بودند که الان هم با آن ها ارتباط دارم.


خطایی عجیب و نادر را سوت زدم
در تمامی رده های سنی والیبال و لیگ برتر سوت زده ام. در تبریز  به همراه آقای سلیمانی داور والیبال ساحلی بودیم که یکی از بازیکنان خوب کشور عثمان سن سبیلی که در رده نوجوانان کاپیتان تیم بود با مربیگری آقای کارخانه چهارم جهان شد. تیمی را که داوری می کردم آقای عثمان بازیکن آن بود. در مقابل تیم تهران بازی می کرد. اسپکی زد که مدافع تهران دفاع کرد  در حالی که توپ را داشت دفاع می کرد. عثمان دوید  و داخل تیم حریف رفت و توپ را گرفت که ما سوت زدیم که خطای تجاوز رخ داده. اتفاق نادری که 50 سال یکبار هم نیفتد. داد و بیداد می کرد که من کاپیتان تیم نوجوانان هستم. گفتیم خطا کردی. همان توپ را اگر رها کرده بود برده بودند که این خطا باعث شد نتیجه برگردد و تیم گنبد ببازد. وقتی غرور داشته باشی اینجوری می شود.

میدان را به جوانان دادم
انگالی یکی از بهترین خاطره های دوره هایی که خیلی به او چسبید رفتن به مسابقات کشوری زنجان بود است که در این باره می گوید: هم بازی ام در والیبال شاگردم بود و یکی از موضوعاتی که تصمیم گرفتم دیگر بازی نکنم و فضا را به دیگر جوانان دادم. من می توانم مربیگری و داوری کنم و فرصت را باید به آن ها می دادم.



هرگز ناامید نشوید
پیشکسوت سال های ورزش به داشتن امید تاکیید می کند و می گوید: اگر بخواهم تجربه سال ها فعالیتم در ورزش را به جوانان بدهم؛ هرگز نا امید نشوند. پشتکار داشته باشند. تلاش بکنند. حتما موفق می شوند. اگر سنگ ریزه کوچکی سد راهشان شد توقف نکنند. سعی کنند سنگ ریزه را بردارند و رو به جلو حرکت کنند.

صحبت پایانی
پیشکسوت مربیگری در پایان صحبت هایش می گوید: از شما و هفته نامه اتحاد جنوب کمال تشکر را دارم. اگر موضوعی بود و یا اسم شخصی در گفتگو فراموش کردم بیاورم به هر حال به (با خنده)حساب پیری بگذارید. آرزو می کنم همه عزیزان در کشور از ویروس کرونا محفوظ بمانند. بخصوص کادر پزشکی و کادر درمان که انشاالله خداوند به آن ها قوت بدهد. خدایا به بزرگی ات قسمت می دهم کادر درمان هیچ آسیبی نبینند تا بتوانند به دیگران کمک کنند. آرزوی سلامتی و تندرستی برای همه ورزشکاران دارم.

لينک خبر:
https://www.ettehadkhabar.ir/fa/posts/132054