کد خبر: 131354 ، سرويس: طنز تلخند
تاريخ انتشار: 16 تير 1399 - 13:15
طنز اختصاصی اتحاد خبر/جاروف
شعر طنز محلی/ نجوای پیری

اتحادخبر-معماری برازجانی:امون از عاقبت از درد پیری /کجایی ای جوونی ای دلیری/مونم سروی که روزی قامتم بی /نظر بر آسمونل عادتم بی /کُنون افتاده بر خاک و زمینُم /اجل بنشسته عاجل در کمینُم/دوتا چیشم وو در دنبال راهی /امون از بی کسی از بی پناهی /چه که با مو زمونه آخُر کار /گرفتُم قُوّت و دادم بسی بار...

معماری برازجانی:

امون از عاقبت از درد پیری
کجایی ای جوونی ای دلیری

مونم سروی که روزی قامتم بی
نظر بر آسمونل عادتم بی

کُنون افتاده بر خاک و زمینُم
اجل بنشسته عاجل در کمینُم

دوتا چیشم وو در دنبال راهی
امون از بی کسی از بی پناهی

چه که با مو زمونه آخُر کار
گرفتُم قُوّت و دادم بسی بار

جوونل اُی جوونل اُی جوونل
قشنگل نازلُم ابرو کمونل

زمونه رسمش و راه ش  همینه
قدت بالا و ریشه ت تو زمینه

خوشا ریشه ی قوی با آب ایمون
خوشا قدی که با حق داره پیمون

همه  ی دنیا بدون او پشیزی
بپا تا آبرو از خوت نریزی

خدا شکرت اگر پیرم وو بی جون
پر ِ شالم زدی قدری تو ایمون

وگرنه بی تو مو بیچاره بیدم
به روز محشرت آواره بیدم

لينک خبر:
https://www.ettehadkhabar.ir/fa/posts/131354