امروز: پنجشنبه 06 ارديبهشت 1403
    طراحی سایت
تاريخ انتشار: 20 خرداد 1399 - 07:12
اختصاصی صفحه ادبیات داستانی اتحادخبر (روات)

اتحادخبر-اصغر علی خانی:بی شک؛ آنان که آشناییِ نسبی با ادبیاتِ داستانی، نقد و تحلیل داستان و نشریه ی مردمی"اتحاد جنوب" دارند؛ نام سرکار خانم"فهیمی" برایشان نامی بسیار آشناست.حاصل تلاش و فعالیت زیاد ایشان در این نوع ادبی، علاوه بر مقالات نقد و تحلیل های پربار در نشریات خاصه "اتحاد جنوب"، عناوین و رتبه های برتر کشوری و...

با بزرگان ادبیات داستانی "دشتستان"

اصغر علی خانی:

 

 

بی شک؛ آنان که آشناییِ نسبی با ادبیاتِ داستانی، نقد و تحلیل داستان و نشریه ی مردمی"اتحاد جنوب" دارند؛ نام سرکار خانم"فهیمی" برایشان نامی بسیار آشناست.

حاصل تلاش و فعالیت زیاد ایشان در این نوع ادبی، علاوه بر مقالات نقد و تحلیل های پربار در نشریات خاصه "اتحاد جنوب"، عناوین و رتبه های برتر کشوری و استانی است.(رتبه دوم و سوم بخشِ داستانِ پرسش مهر سه سال متوالی، جشنواره "متیل" یاسوج، جشنواره داستان ایلام( دهلران)، جشنواره داستان بسیج هنرمندان و ...)

 

مطالعه ی ممتد، دانش افزایی و به روز بودن از ویژگی های برجسته ی ایشان است.مصداق بارز این صفت؛ شرکت در کارگاه های کشوری(رضا سرشار در فرهنگ سرای ارسباران)، استانی( مهدی انصاری در مدرسه سعادت بوشهر، احمد آرام در حوزه هنری بوشهر) و شهرستان (بیژن کیا در انجمن اهل قلم دشتستان، سعید بردستانی در شهید شاهینی برازجان) است. 

 

تلفیق تجربیات آموزشی و قدرت نویسندگی خانم" فهیمی" منجر شد به انتشار مجموعه داستان "لال مونی"(۸۹ )- زبان ادبی، بیان شیرین، پایان شگفت انگیز و مهم تر تعهد در قبال اجتماع و ... از ویژگی

 های برجسته داستان های اوست.

 

ایشان با حوصله و سعه ی صدر مثال زدنی، سوالات انتقادی و پر چالش ما را پاسخ دادند. حاصل این گفت و گو را از نظر می گذرانید.

 

با سلام، عرض ادب و احترام

 

٭سرکار خانم "فهیمی"، ابتدا مختصری از بیوگرافی تان بفرمایید؟

 

-متولد اول اردیبهشت پنجاه و چهار، شهر برازجان هستم.تحصیلات ابتدایی، راهنمایی و دبیرستانی ام را در برازجان وهمه تحصیلات دانشگاهی ام را در بوشهر گذرانده ام.متأهل ودارای دو فرزند به نام های "حدیث" و "دانیال" می باشم. -

 

٭سرکار علاوه بر این که یکی از بزرگان در حوزه ی داستان پردازی هستید، دستی هم بر آتش تند نقد دارید.بنا به مثل" خیاط هم در کوزه افتاد!!!" ابتدا چند سوال از اثر منتشر شده شما می پرسیم؛ اگر موافق باشید؟

 

٭بنده بنا به ذوق داستانی ام، داستان نخستین مجموعه "لال مونی" را هم از لحاظ ساختار و هم درون مایه از بقیه داستان ها سَر می بینم.شاید به همین دلیل است که سر کار عنوان مجموعه داستانتان را از نام این قصه به وام گرفته اید. 

 

شما در این داستان؛ مخاطب را توصیه می کنید به این که در مقابل زور بایستد، مقاومت کند چون به این گفتار "مائو" اعتقاد دارید که هر کسی در جهت آب می تواند شنا کند.به تعبیری شما می خواهید این مثل را نقض کنید که وقتی زور هست؛ سال سیزده ماه نیست!!! آیا چنین چیزی ممکن است؟بگذارید موضوع را بهتر روشن کنم؛ من این گفت و گو را با هزار جان کندن جور می کنم.می دانم هیچ عیب و نقصی هم ندارد.اما مدیر مسئول -دور از جانشان- آن را نمی پذیرند.فرض بگیرید؛ تنها ممرّ درآمد من هم این است!اگر زیاد بخواهم پاپی شوم؛ از نان خوردن می افتم! این با درون مایه داستان و سخن مائو تناقض ندارد؟ به علاوه؛ مخاطب داستان دوم را که می خواند؛ دقیقاً  قطعات ادبی"شیللر"، "تریللو" و مناجات های"ژید" و "تاگور" دوره ی دبیرستان برایش تداعی می شود.به عنوانِ یک فرهنگیِ فرهیخته می دانید که نسل جوان و نوجوان امروزین پیوند خوبی با پند و اندرز ندارند و نصیحت را نوعی کار عبث می پندارند.حس می کنید چه قدر می توانید مخاطب جوان و نوجوان را در این داستان با خود همراه سازید؟

 

-مجموعه داستان"لال مونی" مشتمل بر دوازده داستان و برای حیطه سنی نوجوان- رده سنی که در زمان تألیف مجموعه داستان، تدریس می کردم- و با نوجوانان (دانش آموزان)، مستقیماً در ارتباط آموزشی بوده ام؛ به نگارش درآمده است.هر کدام از دوازده داستان لال مونی، حرف خود را دارند برای گفتن، ممکن است درون مایه  برخی داستان ها، پیام   و موعظه ای برای پند واندرز دادن یک نوجوان نهفته باشد و این هدف دور از تکنیکِ داستان نویسی برای رده سنی نوجوان و کودک نیست.ممکن است در قسمت هایی از داستان ها؛ الهام گیری از نصایح وگفتار بزرگانِ تعلیم و تربیت وجامعه شناس و یا حتی سیاست مداران صورت گرفته باشد که این اقدام نیز، از عناصر وتکنیک های داستان نویسی به دور و بیگانه نیست. 

 

 نوستالوژی و ماجرای کَل کَرَم می توانست تبدیل به یک داستان خوب شود اما با اضافه کردن حواشی و اتفاقات روزمره به اصل داستان مانند امتحان تاریخ فرزند، مراقبت آزمون راوی، اینرسی را از قصه گرفته اید، به تعبیری داستان را از تک و تا انداخته اید و آن را تا حد یک یادداشت روزانه تنزل داده اید.داستان آخر کتاب- گزارش یک روز آف مدرسه- نیز گرفتار چنین سرنوشتی می شود با این تفاوت که اعلام ساعت ها و روزها روی مغز مخاطب راه نمی روند.مضافاً این که، در برخی داستان ها، از لحاظ ساختاری؛ زبان روایت مرتب تغییر می کند؛ گاهی معیار و گاه محاوره.جمله ها؛ مثل مصراع های شعر نو، کوتاه و بلند می شود.وانگهی در قصه؛ آن چه مهم است اتفاقات داستانی است اما ظاهراً بعضی جاها، آن قدر شخصیت برای نویسنده مهم بوده که خود را موظّف دیده  که گزارش وار- نه در متن-شخصیت اصلی داستان را معرفی کند و بعد به سراغ حوادث برود.از لحاظ درون مایه؛ برخی داستان ها در اوج اند مثل"درب های چوبی بهشت" که نامه فرزندی است به پدر شهیدش."زیر درخت انجیر" ؛ روشن شدن مشعل عشق در درون یک دختر جوان است."دریچه قلبش"؛ بی وفایی مردی در یک ماجرای عشقی را بیان می کند به خاطر زخارف زندگی. "عاقبت بازنشستگی"؛ روایتگر کارمند باشرافتی است که بعد از سی سال کار، آن چنان به اصول شرافتمندانه اداری اش پای بند  است که آن را به ثمن بخس نمی فروشد حتی به قیمت تنهایی، جدایی از خانواده و در پایان مرگ. یا "سوء تفاهم"؛ فرزندی که دل از مهرِ پدر بر می دارد و در آخر متوجه می شود که سخت در اشتباه بوده است.در عین حال، مضمون برخی داستان ها در دام کلیشه و شعار گرفتار می ماند؛ تیرانداز ماهری که به خاطر بلند پروازی تروریست می شود.دختر جوانی که آزادی خود را فدای اسارت شهرت و در دید بودن نمی کند.خواهشمندم در این مورد توضیح بفرمایید.

-ممکن است اغلب داستان های مجموعه داستان"لال مونی" دچار روزمرگی و شعارزدگی شده باشد که این عیب را می پذیرم، زیرا در زمان نگارش مجموعه لال مونی(سال های ۸۷ تا ۸۹)، آستانه ی مطالعات داستان نویسی بنده به اندازه ی هم اکنون (سال۹۹) توسعه یافته نبود.اکثر نویسندگان وشاعران، کارهای ابتدایی خود را خالی از عیب و نقص نمی دانند، بلکه برخی اصلاً اولین اثر خود را قبول ندارند.دو مجموعه داستان را درحال حاضر در نظر دارم به زیر چاپ ببرم که در این دو مجموعه جدید، خیلی از نواقص لال مونی را برطرف نموده ام.

 

٭یک سوال شخصی؛ در طول روز چند ساعت داستان می خوانید و اصولاً به کدام یک از نویسندگان داخلی و خارجی تعلق خاطر دارید؟

 

-از زمانی که خواندن  ونوشتن را فراگرفته ام همواره ساعات بسیاری از بیست وچهار ساعت شبانه روز را به مطالعه اختصاص داده ام.ساعات مطالعه ام را محاسبه نکرده ام اما شاید تا بیست ساعت در شبانه روز هم رسیده باشد.متوجه گذر زمان هنگام مطالعه نمی شوم واین مهم در زندگی بنده بسیاری از وظایف شخصی ام را تحت الشعاع خود قرار داده است. هر نوع کتابی را می خوانم اما داستان های کوتاه داخلی وخارجی را در اولویت قرار می دهم. از  "سینوهه" و"جان شیفته" را بگیر تا "کوری"و "بینایی"، داستان های داخلی نیز از مرحوم "ساعدی" تا فخر داستان نویسی ایران (دولت آبادی ) تا تمامی داستان نویسان معاصر از جمله "محمدرضا صفدری"،"منیرو روانی پور"، "احمدآرام"و ...

 

 ٭دوباره برگردیم به نقد؛ جایگاه نقد و نقادی را در ادبیات داستانی چگونه می بینید؟آیا نقد مؤثر و منتقد خوب به اندازه ی کافی داریم یا در این حوزه خلأ کمبود را باید جدی بگیریم؟

 

-یک نقد سازنده می تواند خالق اثر را به عرش به تعالی صعود دهد که در صدد رفع نواقص اثرش بر بیاید، برعکس اگر نقد؛ مخرب و نقاد؛ مغرضانه به تخریب اثر بپردازد می تواند خالق اثر را به فرش فلاکت سقوط دهد.

 

 ٭کدام را ترجیح می دهید؛ یک قصه سنتی نوآورانه یا یک داستان نو مقلدانه؟به کدام دل بستگی بیش تری دارید؛ رمان یا داستان کوتاه؟

 

هیچ کدام نمی توانند حرفی برای گفتن داشته باشند 

داستان باید در بطن  خود قصه ای نهفته داشته باشد که بر دل  مخاطب بنشیند، لاجرم بر دل نشیند.به قول "احمد آرام" :"در جای جای کشور ایران، به جز آپارتمان های پایتخت، قصه های بدیع متعددی وجود دارد که هر کدام می توانند به قلم داستان نویسان شهرستانی غیر پایتختی، تبدیل به داستانی قوی وغنی شوند.

 

٭شما یک نویسنده فعال هستید از این جهت خود را ملزم می دانید که آثارتان در جشنواره ها، همایش ها و رقابت های مختلف به معرض داوری گذاشته شود. به نظرتان، در این مسابقات که دبیر- با احترام به همه ی دبیرهای جشنواره ها- از الفبای ادبیات داستانی آگاه نیست؛ حق به حق دار می رسد؟ آیا صرف داوری چند داستان نویس مطرح کفایت می کند؟ منتقد بهتر می تواند قضاوت کند یا داستان نویس؟

 

-در جشنواره های داستان نویسی شرکت می کنم به این هدف که مرکز و مرکز نشینان و دیگر استان های کشور ایران بدانند و باور کنند که در جنوب ایران، در استان بوشهر وخصوصاً شهرستان دشتستان، هستند کسانی که عاشقانه دل در گروه ادبیات داستانی دارند؛ بدون کارگاه داستان نویسی، بدون ویراستار، بدون مشوّق حتی بدون منبع و کتاب مرجع. زمانی که من لال مونی را نوشتم به چندین نفر از ادیبان استان وشهرستانم مراجعه کردم که آثارم را قبل از چاپ مطالعه بفرمایند تا حتی الامکان ایرادات کتاب را برطرف کنم اما متأسفانه گرفتار ومشغول انجام وتکمیل پایان نامه ارشد خود بودند.البته داوری های جشنواره های داستان ایرانی-با کمال احترام به همه داوران گرامی- اوضاع خوب ومطلوبی ندارد، بلکه کاملاً سلیقه ای است.اکثر داوران جشنواره های داستان ایرانی، با این که آثار جشنواره ها، کد دار می شود و بدون اسم و فامیل نویسندگان به دست داوران جهت داوری می رسد ولی معمولاً داوران آثار هنرجویان خود را در کارگاه های داستان نویسی که خودشان مدرس بوده اند؛ می شناسند و امتیاز دهی می کنند. 

 

٭ایده های داستانی تان را از کجا می گیرید؟ ( تجربیات زندگی، حوادث نشریات و سایت ها، زندگی بزرگان، رویا، تخیل و ...)

 

-ایده ی داستانی ام را از تجربیات زندگی شخصی ،افرادی که در مراودات  اجتماعی شاهد هستم. ومصاحبه های تلویزیونی، فیلم های مورد علاقه ام بر می دارم.یک مجموعه داستان که قصد چاپش را دارم، مشکلات ومعضلاتی است که زنان سرزمینم با آن دست وپنجه نرم می کنند؛ را به روی کاغذ آورده ام همین کار را "سیمین دانشور"، "سیمین بهبهانی"،"سیمون دوبوار"، "فریبا وفی"، "فریبا منتظر ظهور"،"جومپا لاهیری"  و دیگر زنان نویسنده نیز انجام داده اند.

 

٭توصیه شما به نوجوان و جوانانی که قصد دارند وارد دنیای نویسندکی شوند ؛ چیست؟

 

-توصیه من به جوانان و نوجوانانی که قصد دارن وارد دنیای نویسندگی شوند این است که اولاً مطالعه کنند.ثانیاً؛ هم مطالعه کنند.ثالثاً؛ هم مطالعه کنند، در کنار مطالعه فیلم های خوب مطرح دنیا را نیز ببیند ایده بگیرند نه این که کپی برداری کنند بلکه الهام گیری وایده برداری نمایند.بنده مدرک تحصیلی وتحصیلات آکادمیک در زمینه ادبیات و ادبیات داستانی ندارم اما مطالعات داستانی وادبی زیادی دارم.دیپلم، فوق دیپلم ولیسانم رشته علوم تجربی است وفوق لیسانسم هم در رشته زبانشناسی همگانی.

 

 ٭در پایان هر پیشنهاد، انتقاد یا حرف ناگفته ای راجع به گروه، صفحه ادبیات داستانی و داستان دارید؛ بفرمایید؟

 

-امیدوارم شاهد نشر و چاپ چندین مجموعه داستان خوب در شهرستان دشتستان و استان بوشهر باشیم.هم چنین امیدوارم متولیان امر فرهنگ وهنر شهرستان واستان مان، عنایت به برگزاری کارگاه های اساتید مطرح داستان نویسی در سطح استان وشهرستان داشته باشند و مسیر صعب العبور نشر  آثار نویسندگان این مرز وبوم هموار گردد.



کانال تلگرام اتحادخبر

مرتبط:
» لبخندهای پشت ماسک [بيش از 4 سال قبل]
» معرفی کتاب [بيش از 4 سال قبل]
» داستان/ جنگ [بيش از 3 سال قبل]
» داستان/ دیدار [بيش از 3 سال قبل]
» داستان / بلبل خرمایی [بيش از 4 سال قبل]
» اندر باب پژوهش [بيش از 3 سال قبل]

نظرات کاربران
ارسال نظر

نام:

ايميل:

وب سايت:

نظر شما:

تازه ترین خبرها

  • اولین دورهمی اتحاد جنوب در سال ۴۰۳ برگزار شد / تصاویر
  • جناب نماینده! قحطی پتروشیمی که نیامده، بسم‌الله
  • انتخاب هیئت رئیسه جدید شورای هماهنگی روابط عمومی های ادارات شهرستان دشتستان
  • یک بار برای همیشه تفاوت گرگ، شغال و روباه را با رسم شکل یاد بگیرید
  • عناوین روزنامه‌های ورزشی امروز1403/02/05
  • نشست هماهنگی و برنامه ریزی دومین رویداد ملی خواهر برادری در بوشهر برگزار شد
  • عناوین روزنامه‌های امروز1403/02/05
  • احیاء یک واحد تولیدی راکد بعد از ۱۰ سال در دشتستان
  • این روغن ناجی دیابتی ها، قندخون را بطور کامل شفا می دهد
  • جزییاتی از بیماری ترانه علیدوستی و علت آن
  • مادر حسن غلامی هنرمند شاخص هم استانی در آغوش خاک آرام گرفت / تصاویر
  • عباس عبدی: چند بار دست در حفره حجاب کردند و گزیده شدند، اما باز هم تکرار می‌‌کنند
  • ۹۸ درصد جمعیت روستاهای بوشهر از راه آسفالته بهره‌مند شدند
  • کشف یک راه جدید برای از بین بردن بوی زیر بغل
  • حضور تیرانداز دشتستانی در مسابقه کشوری بنچ رست ۲۵ متر
  • اولین دورهمی اتحاد جنوب در سال ۴۰۳ برگزار شد / تصاویر
  • بررسی مشکلات بنار آبشرین در اردوی عمرانی دهیاران بخش مرکزی دشتستان
  • مرکز جامع سلامت شهر کلمه به زودی افتتاح می شود/ 80 درصد فضاهای فیزیکی بهداشت و درمان دشتستان نوسازی شده است
  • بهترین زمان خوردن قهوه برای کبد چرب
  • نقدی بر مجموعه داستان " خین‌جوشون " اثر مختار فیاض
  • مطالبات فعالان محیط زیست از مردم و مسئولان/ آفت محیط زیست زباله های پلاستیکی است/ مسئولان بیشتر از گرفتن عکس پای کار باشند
  • سرنوشت باقیمانده سموم در محصولات کشاورزی
  • تجلیل از دو تیرانداز پرتلاش و موفق دشتستان
  • جاده مرگ شهر وحدتیه را دريابيد،مسئولان برحذر باشند
  • جناب نماینده! قحطی پتروشیمی که نیامده، بسم‌الله
  • روز سعدی و نکته‌ای نغز از گلستانش
  • انتخاب هیئت رئیسه جدید شورای هماهنگی روابط عمومی های ادارات شهرستان دشتستان
  • نشست فرماندهان پایگاه‌ها و شورای حوزه مقاومت بسیج شهدای پتروشیمی به میزبانی پتروشیمی جم
  • یک بار برای همیشه تفاوت گرگ، شغال و روباه را با رسم شکل یاد بگیرید
  • عناوین روزنامه‌های امروز1403/02/01
  • آغاز عملیات اجرای خیابان ۲۴ متری در ورودی شهر از سمت برازجان،خیابان ۲۲ متری غرب آرامستان و خیابان در غرب جاده اصلی
  • قتل 2 جوان برازجانی در خودروشان/ دستگیری قاتل در استان همجوار
  • اولین دورهمی اتحاد جنوب در سال ۴۰۳ برگزار شد / تصاویر
  • یکی از شهدای اخیر حمله اسرائیل در سوریه از شهر وحدتیه دشتستان است
  • گزارش تصویری/ راهپیمایی روز جهانی قدس در برازجان
  • سخنرانی استاد سید محمد مهدی جعفری در جمع دشتستانی ها و استان بوشهری های مقیم شیراز/ تصاویر
  • در رسیدگی به امور مردم کوتاهی نکنید/ برخی از بخشنامه ها باعث کوچک شدن سفره مردم می شود
  • قلب جوان 23 ساله دشتستانی اهدا شد/ تصاویر
  • بررسی مشکلات بنار آبشرین در اردوی عمرانی دهیاران بخش مرکزی دشتستان
  • سخن‌ران، کاظم صدیقی‌. نه! مسجد قیطریه، نه!
  • برخورد توهین آمیز رئیس صمت دشتستان با نمایندگان برخی اصناف شهرستان
  • آئین گرامیداشت شهیدالقدس محسن صداقت در شهر وحدتیه
  • تصاویر جنجالی مجری زن تلویزیون باکو در کنار سفیر ایران و در محل سفارتخانه/ عکس
  • اسرائیل را چه باید؟
  • اولین واریزی بزرگ برای معلمان در 1403
  • .: شهرزاد آبادی حدود 3 ساعت قبل گفت: درودتان باد. همگی چند ...
  • .: لیلادانا حدود 4 روز قبل گفت: درود بردکتربایندری ودکترفیاض بزرگوار. ...
  • .: علی حدود 5 روز قبل گفت: بسیار عالی پاینده باشید ...
  • .: شااکبری حدود 5 روز قبل گفت: درود بر استاد گرانقدر ...
  • .: ذاکری حدود 6 روز قبل گفت: بسیار عالی. درود خدا ...
  • .: ذاکری حدود 6 روز قبل گفت: خوشحالم که ادبیات پایداری ...
  • .: افسری حدود 6 روز قبل گفت: درود بر دکتر بایندری ...
  • .: عزیز حدود 6 روز قبل گفت: سایت و نویسنده حواسشون ...
  • .: مصطفی بهبهانی مطلق حدود 9 روز قبل گفت: با سلام و خدا ...
  • .: ح حدود 10 روز قبل گفت: درودخدا بر استادبرازجانی و ...