کد خبر: 129603 ، سرويس: مقاله
تاريخ انتشار: 07 خرداد 1399 - 07:34
نون گندم و کُمِ پولادی

اتحادخبر-مختار فیاض: من تصور می کنم که گذشتگانِ ما در استانِ بوشهر و شهرستان دشتستان، با متون ادبی کلاسیک، خصوصا آثارِ شاعران بزرگی همچون فردوسی، سعدی، حافظ، مولوی و نظامی بسیار مأنوس و دمخور  بوده اند، به نحوی که نه تنها به مطالعۀ کاملِ آنها اهتمام می ورزیده اند، بلکه با نکته بینی و به گزینی، نکاتِ ظریف و قابلِ توجه را که...

 *مختار فیاض:

 
من تصور می کنم که گذشتگانِ ما در استانِ بوشهر و شهرستان دشتستان، با متون ادبی کلاسیک، خصوصا آثارِ شاعران بزرگی همچون فردوسی، سعدی، حافظ، مولوی و نظامی بسیار مأنوس و دمخور  بوده اند، به نحوی که نه تنها به مطالعۀ کاملِ آنها اهتمام می ورزیده اند، بلکه با نکته بینی و به گزینی، نکاتِ ظریف و قابلِ توجه را که قابلیّت  مَثَل شدن داشتند، به ذهنِ خود می سپردند و  هنرمندانه در سخنانِ خود به کار می بردند و بر بلاغتِ کلامِ خود می افزودند. این نظر بنده، اغراق یا ادعای صرف نیست؛ بلکه می توان چنین ادعایی را محققانه اثبات کرد؛ کافی است که آشنا به یکی از گویش های متداول در استان بوشهر باشیم و  به نکاتی که در کلامِ مردم، خصوصاً افرادِ سالخورده و مُسن مطرح می شود، دقّت کنیم. زبانِ ما، امروز به یُمنِ همین نکاتِ شاعرانه، سرشارِ از زیبایی است؛ زیبایی هایی که ریشه در اعماقِ فرهنگِ غنیِ ایرانی و آثارِ ارزشمندِ ادبی و تاریخی دارد.


باری، تا کنون  مطالبی به قلم بنده، مشتمل بر مَثَل هایی که در دواوین شعرای بزرگ زبان فارسی به کار رفته و امروزه همچنان در میانِ مردمِ استان ما رایج است، تحت عنوانِ" ریشه های ضرب المثلِ فارسی" در "اتحاد خبر" منتشر شده است؛ و اکنون تصمیم دارم ریشۀ یکی دیگر از این کلامِ حکیمانه را که در میان مردم استان بوشهر، به مَثَلی سائر تبدیل شده است، پیشکشِ علاقه مندانِِ به فرهنگ و هنر کنم:


در استانِ بوشهر، شخصی را که ظرفیّتِ مایه وَر شدن نداشته باشد و مستی ثروت، او را خیلی زود تسلیمِ خود کند و به مردم آزاری و جدال روی آورد، بی اصل و ریشه می خوانند؛ که گنجایش موقعیّتِ جدید را ندارد؛ در این موقع چنین شخصی، این گونه مورد عتاب قرار می گیرد : " نون گندم، کُمِ پولادی می خوا" یعنی هر شکمی، ظرفیتِ پذیرش نان گندم را ندارد؛ بلکه خوردنِ چنین نانی، نیازمندِ شکمی پولادین و سفت است که بتواند آن را تحمّل کند؛ به این معنی که ثروتمند شدن، نیازمندِ ظرفیّتی است  که تنها از عهده ی یک شخصِ اصیل و فهیم بر می آید؛ و ممکن است اگر  فردی بی ریشه، به چنین موقعیّتی دسترسی پیدا کند، بی درنگ، خود را گُم کرده، فاجعه ای به وجود آورد!!!


حقیقتاً من تا زمانی که "هفت پیکر" نظامی را با دقّت نخوانده بودم، تصور نمی کردم که چنین ضرب المثلی، این همه دیرینه گی داشته باشد؛ به نحوی که به قرن ششم هجری و به روزگارِ نظامی برگردد؛ اما بعد از اینکه داستان دوم "بهرام نامه یا هفت پیکر" را خواندم، متوجه شدم که نیاکانِ ما، چنین مضمونی را از شعر استاد سخن، "نظامی" گنجوی گرفته اند و اتفاقاً "نظامی" هم این شعر را در همین منظور و موضوع به کار گرفته است؛ آنجا که شاه از دستِ کنیزانی که با ورود به قصر، زود خود را گُم می کردند و خود بزرگ بین می شدند، شاکی می شود و می گوید:


 هر کسی را به قَدرِ خود، قدمی است/ نانِ میده، نه قوتِ هر شکمی است/ شکمی باید آهنین چون سنگ/ کآسیاش از خورش نیاید تنگ/...


"میده" به معنی آردِ گندمِ خالص است و شاه می گوید" نان گندمِ خالص، قوتِ هر شکمی نیست بلکه شکمی آهنین لازم است تا چنین نانی را تاب بیاورد".
هر چند ممکن است که "نظامی" هم، چنین مضمونی را از سخنورانِ پیشین اخذ کرده باشد، با این حال آنچه اهمیّت دارد این است که، امروزه در میان مردمِ استان ما، سخنانی متداول است که ریشه و بُنیه ای دیرین دارند؛ ریشه ای که می توانیم به عنوانِ یک پشتوانۀ فرهنگی به آن بنازیم و در جهتِ معرفی و ترویجِ آن تلاش کنیم.

لينک خبر:
https://www.ettehadkhabar.ir/fa/posts/129603