اتحادخبر-معماری برازجانی :شالی و شلتوکت آباد ای برنج /ساکتی بیرون بیا از جای دنج /محتکر آتش زده بازار تو/حیله ها در قیمت و در کار تو /کرده آن سرمایه دار نانجیب/بی صدا ؛ پنهانی و جوری عجیب/قیمتت بالاتر از حد و حساب /کس نمی گوید چرا کو یک جواب /هر کسی انبان خود گیرد به دست /گر شود حکمی بگیرند آنچه هست /قبح هر نامردمی...
معماری برازجانی :
شالی و شلتوکت آباد ای برنج
ساکتی بیرون بیا از جای دنج
محتکر آتش زده بازار تو
حیله ها در قیمت و در کار تو
کرده آن سرمایه دار ِ نانجیب
بی صدا ؛ پنهانی و جوری عجیب
قیمتت بالاتر از حد و حساب
کس نمی گوید چرا کو یک جواب
هر کسی انبان خود گیرد به دست
گر شود حکمی بگیرند آنچه هست
قبح هر نامردمی بشکست و رفت
چون دکل دزدی به جای پول نفت
گوشه ای از درد ما نان است و آب
مشکل اصلی بود وجدان خواب
یاد آن دوران پاکی ها به خیر
جبهه و مستان و مسجدها و دیر
سجده و حال خرابی داشتند
رفتن خود را دوا پنداشتند
جایشان خالی و ما در امتحان
رد این شرمندگی در چهره مان
سفره ها رنگین ولی قیمت عجیب
خالی و ماتم زده؛ درمانده؛ جیب
قوْت ِ ما نان است و آبی ای برنج
ساکتی بیرون بیا از جای دنج