کد خبر: 120914 ، سرويس: طنز تلخند
تاريخ انتشار: 11 آذر 1398 - 10:04
طنز اختصاصی اتحاد خبر/جاروف
اُو دون

اتحادخبر-دی سامی: طبق معمولِ هر رو، صُب گه راساویدم برم پیاده روی؛ سِیلِ گوشیم کردُم تا دی علی پیام داده که ساعت شیش دِمِ در منتظرتُم؛ خوییش ای بی که دی علی پلاچ نبی؛ همیشه اُماده بی؛ گفتم باشه؛ رفتُم تا پس در ویسکیده؛ صب بخیر گرمی یَم کرد وُ حرکت کردیم؛ دیدُم دختری تِنگ تِنگ دینداشه؛ گفتُم دی علی اُمروز دختری یَم خو داری؛ گفت ها...

دی سامی:

طبق معمولِ هر رو، صُب گه راساویدم برم پیاده روی؛ سِیلِ گوشیم کردُم تا دی علی پیام داده که ساعت شیش دِمِ در منتظرتُم؛ خوییش ای بی که دی علی پلاچ نبی؛ همیشه اُماده بی؛ گفتم باشه؛ رفتُم تا پس در ویسکیده؛ صب بخیر گرمی یَم کرد وُ حرکت کردیم؛ دیدُم دختری تِنگ تِنگ دینداشه؛ گفتُم دی علی اُمروز دختری یَم خو داری؛ گفت ها؛ ای دختر سِکوعه؛ دیگ از اصفهون اومدنه اینجو؛ دخترشم ایسو افتیده دیندام؛ گفتم امروز باکی نی اُما سوا دیه بچه دیندام نندا تا اِی ری پل کمال آواد سگ رفتُم بیله دلم فکر بچه نبو. یه باشه ی لنگی گفت؛ کمی  که رُو کردیم گفتم دی علی سکو چقه میخا برازگون وِیسه؟ گفت دی سامی دَس ری دلُم نِیل؛ اوضِی گیرونی بنزین کار میره ی سکو لنگاویده؛ مونم گفتم دِی، عیالته وردار بیو تا اوضاع الد واوو؛ خوت خو میفهمی حال وروزگار مانه؛ گفتم اُو پیازکی دُرُس میکنُم بِچِمم وِرُم میخاره؛ دیگنه رفتم سی پیاز، وِرِخُم گفتم کم بگیری یه مشتیه ولش کنی یه دشتیه؛ پیاز و آلو میسونُم ویمو آلو دوپیازه؛ خاگ و پیاز؛ دوپیازه ی جیگر مرغ؛ بال و کول مرغم میسونم جی مرغ میدمشون بخارن؛ همی که از دسُم وَر میا؛ دیه میفهمم که گشنه نیسن؛ رفتم سی پیاز تا کیلو سه وپونصده، دس کردم سی تماته تا ده تومنه، بالنگم گنده یلِ سگ مخاروش پنج تومن، کمی بخترش شیش تومن، بختر ترشم هفت تومن.


دی سامی تو بگو ایسو مو چطری سکو وبچیلشه اُو دون کنم؟ پیل برقم مال برج تیر اومده سیصد‌و‌هشتاد تومن، هنی ناده؛ مو نمیفمم سیچه پیل برق ایقه اومده؛ دور علی بگردُم اومده بی مرخصی، گفت دِی مِی تو "بیت کویین" استخراج میکنی؟ ری کاغذ نوشتمشه زدمش ری یخچال و ایقه سیلش کردمه تا سر سینم واویده؛ راسی دی سامی تو که ایقه سرت تو گوشیه و سرت ویمو سیم بگو "بیت کویین" چنه؟


از گپله دی علی چیشلم پُر اُو واوی؛ ریمه کردم اوهَل تا دی علی نوینه.


گفت دی سامی حواست بو سِکو ای گپله نفمها؛ بِچَم درد دلش واووا؛ مو اینای فقط ور تو میگم اِی نگم میترکما؛ گفتم نه هرچی میگی ور خوت میگی؛ همشه همینجو زیر گل میکنم؛ گفت میفهمم داستانش میکنی و سوا صب گه اینایی که گفتم تو اتحادجنوب در میا ؛ گفتم دی علی خوت زن عاقلی هسی بُویَس داستانش کنم اما اسم شمانه نمیارم دلت امن بو.


گفت علی یارت، دی سامی بو پوکورا میا؛ گفتُم ری چیشلُم دی علی، سی خوت که میسونم هیچ، کورم ویمُم سی سکو وعیالشم میسونم؛ دیه عزممه جزم کردم که سی پکورا وُ کریه‌ی تاکسی اصلا پُی دی علی یک دو تا نکنم؛ نمیکردما  اما دی یَم نکنم؛ تو ای اوضا هوای هِمِه داشتویین ...

لينک خبر:
https://www.ettehadkhabar.ir/fa/posts/120914