کد خبر: 119408 ، سرويس: مقاله
تاريخ انتشار: 02 آبان 1398 - 20:00
خزانِ شرافت

اتحاد خبر _مختار فیاض: اخیرا فرصتی دست داد تا سی دی های سریال"هیولا" اثر جدید مهران مدیری را تهیه کنم و ببینم.سریالِ هیولا، داستانِ به مسلخ رفتن"شرافت" ما ایرانی هاست. این که پیشینه ی چنین رویدادی(خزان شرافت ما ایرانیان) به چه زمانی بر می گردد، دقیقا در سریالِ هیولا، مشخص نیست اما هر آنچه در این سریال می بینیم، با اکنونِ ما تطبیق دارد...

مختار فیاض

 

اخیرا فرصتی دست داد تا سی دی های سریال"هیولا" اثر جدید مهران مدیری را تهیه کنم و ببینم.
سریالِ هیولا، داستانِ به مسلخ رفتن"شرافت" ما ایرانی هاست. این که پیشینه ی چنین رویدادی(خزان شرافت ما ایرانیان) به چه زمانی بر می گردد، دقیقا در سریالِ هیولا، مشخص نیست اما هر آنچه در این سریال می بینیم، با اکنونِ ما تطبیق دارد. یعنی هر اتفاقی که در بخش بخشِ هیولا دیده می شود، در حقیقت تصویری است واقعی از آنچه روزانه پیرامونِ ما بالعینه قابل مشاهده است. از آقازاده پروری و ویژه خواری گرفته تا تقلب در مدارک ِ دانشگاهی و انواعِ
زد و بندهایی که در نقطه نقطه کشور ما به وفور متداول است.
خلاصه این که "هوشنگِ شرافت"شخصیت اصلی این سریال، به عنوانِ یک ایرانیِ اصیل و شرافتمند، چنان در محاصره ی عواملِ شرورانه، منجمله توقعات نابجای خانواده، ساختار سیاسی و اداریِ فاسد جامعه و تبعیض های زجرآور  قرار می گیرد که ناخواسته به سمتِ رذالت هایی می رود و غرقِ در بی شرافتی هایی می شود که کلِّ فضای جامعه را در بر گرفته است. او به ناچار همرنگ جماعت می شود و چنان در سراشیبی سقوط قرار می گیرد که گوی سبقت را از همگان می رباید.
سکانس های گوناگونِ این سریال، همگی  قابلِ اعتنایند اما زجرآورترینشان همدست شدنِ تعدادی افرادِ خاص است که مدعیِ اداره جامعه هستند اما چنان به چپاول و غارتِ اموالِ این ملّت مشغول شده اند که به هیچ چیز الّا نفع فردی نمی اندیشند. جالب اینجاست که این تعداد افرادِ خاص و مشهور، در تمامِ جلساتِ سیاسی، اجتماعی و اقتصادی، در کنارِ هم قرار دارند و به عنوانِ هیئت مدیره و مدیرعامل، تصدی تمام امور را به عهده گرفته اند و فقط گاهگاهی بعضی سَمَت ها را به صورتِ فرمایشی به همدیگر واگذار می کنند و پُست های رسمی، به شکِل دوره ای، در میانشان می چرخَد.


هر چند تمام  این شخصیت های تغییر ناپذیر برای همه ی ما آشنایند ولیکن به طور ویژه،  حضورِ یکی از این شخصیت های دائم الحضور در حوزه ی مدیریت، بسیار قابل توجه است:  او  پیرمردی فرتوت است با نامِ "پولادتن"، که به علت کهولتِ سن و از دست دادن حواس و مشاعرِ خود، قادر به انجام هیج کاری نیست؛ به نحوی که همسر جدید و جوانش اقرار می کند که "پولادتن" نه گوشش می شنود و نه حس بویایی اش عمل می کند اما همچنان در عرصه ی قدرت حضور دارد و در تمام جلساتِ هیئت مدیره ها، به همراه سُرُم خود زینت بخش جلسات و شوراهای اداری و سیاسی است.
اگرچه همه ی ما روزانه با صحنه ی زنده ی جولان دهیِ این افرادِ خاص مواجه هستیم اما اکسیرِ هنر، به همراهِ طنزی که لازمه ی یک کارِ فاخر است، از "هیولا" سریالی شایانِ توجه ساخته است که در آن، تمام کژی ها و نقیصه های اجتماعی و فرهنگی، در قالبی زیبا، نقد و تقبیح شده است.

 

 

(مختار فیاض آبانماه هزار و سیصد و نود و هشت)

لينک خبر:
https://www.ettehadkhabar.ir/fa/posts/119408