کد خبر: 119151 ، سرويس: گزارش و گفتگو
تاريخ انتشار: 26 مهر 1398 - 18:04
گفتگوی اختصاصی اتحاد خبر با عبدالرحیم شاه حسینی ثلث نویس برجسته ی برازجانی:
برازجان قطب خوشنویسی استان بوشهر است/ من تنها مدرس خط ثلث استانم اما بدون تدریس

اتحاد خبر: در ادامه ی گفتگو با هنرمندان شاخص استان بوشهر، این هفته در دفتر اتحاد جنوب و اتحاد خبر میزبان استاد عبدالرحیم شاه حسینی بودیم تا با ایشان به گفتگو بنشینیم... یک سری مسائل است که نمی توانم آن را مطرح کنم چون ممکن است عده ای ناراحت شوند... آیت الله نجومی اثر خیلی عمیقی بر روی زندگی شخصیتی و هنری من گذاشت...

اتحاد خبر - شاکر شکیبا: خوشنویسی در ایران گستره ی وسیعی از هنر را در اختیار دارد. با شیوه ها و سبک های خاص و تنوع ویژه خود. از میان شیوه های خوشنویسی، ثلث به لحاظ اصالت و زیبایی از جایگاه ویژه ای برخوردار است. استاد عبدالرحیم شاه حسینی یکی از هنرمندان خوشنویس کشورمان می‌باشد که در زمینه خوشنویسی فعالیت‌های مختلفی از جمله، کتابت قرآن کریم، کتابت ادعیه، کتابت کتیبه های مساجد و مقابر متبرکه داشته است. وی یکی از ثلث نویسان برجسته ی ایران است که علاوه بر تهیه آثار درخشان خوشنویسی، در اکثر جشنواره های استانی، ملی و بین المللی مقام های برتر را کسب کرده است.

 

 

در ادامه ی گفتگو با هنرمندان شاخص استان بوشهر، این هفته در دفتر اتحاد جنوب و اتحاد خبر میزبان استاد عبدالرحیم شاه حسینی بودیم تا با ایشان به گفتگو بنشینیم:

زادگاه شما کجاست؟

 
من در شهر برازجان به دنیا آمدم.

 در چه محله ای؟

 در خیابان بیمارستان کنار مسجد امام حسین به دنیا آمدم. پدرم نظامی ، ژاندارم  و مادرم خانه دار بود. پدر و مادرم دخترعمو و پسرعمو بودند.

پدر شما هم اهل هنر بود؟

  پدرم صدای خیلی خوب و خط خوبی داشت. در دوره ای که ژاندارم ها خیلی در جامعه رشوه می گرفتند!!! مرحوم پدر من نمی گرفت و می گفت وظیفه داریم جلوی قاچاق را بگیریم این نان ما است نه قاچاق و با این اخلاق و این اصول ما بزرگ شدیم و تحصیلاتمان را ادامه دادیم.

در همان دوران خردسالی با هنر آشنا شدید؟

 علاوه بر پدرم، مرحوم پدربزرگم حاج فتح الله شاه حسینی که یکی از افراد باسواد منطقه که اهل قرآن و خوشنویسی بود روی من اثر خوبی گذاشت تا اینکه به مقطع راهنمایی رسیدم.

 


از چه زمانی تمرین خوشنویسی را آغاز کردید؟

 اول و دوم راهنمایی شروع به تمرین خط کردم. در خیابان بیمارستان یک محله ای به نام کوی امام رضایی داشتیم، در این منطقه تقریبا 80-90 درصد خوشنویس های برازجان رشد کردند و یک حالت رقابتی بین ما ایجاد شد و ما شروع به تمرین کردیم.

چگونه تمرین می کردید؟

  روی کاغذهای اضافی، روی در و دیوار شعار می نوشتیم و تمرین می کردیم.

خبری از انجمن خوش نویسان در شهر نبود؟

 بصورت جدی و حضوری خیر، تا اینکه  یکی از دوستان گفت که انجمن خوشنویسان ایران برای شهرهای دور ایران هنرجو مکاتبه ای می پذیرد. ما از طریق یکی از بستگان مطلع شدیم و  آدرس را گرفتیم و شروع به مکاتبه کردیم.

اولین استاد مکاتبه ای شما چه کسی بود؟

  استاد اولم علی مرزی بود  که یک سالی مکاتبه کردیم ، امتحان دادیم و خط من بالا آمد.تقریبا سال 75 یا 76، به  تهران خط می فرستادم . بخش مکاتبه ای نامه را برمیداشت و خط را بررسی می کرد ؛ نام استاد را می نوشت و در آرشیو استاد می گذاشت، استاد خط را رفع عیب می کرد و بعد  ارسال می کردند به سراسر ایران. ماهی یک نامه یا دو ماهی یک نامه به دستم می رسید که خط من را اشکال گیری کرده بود و سرمشق جدید داده بود.

یعنی کاملا آموزش خط را غیر حضوری دنبال کردید؟

 بله، بصورت مکاتبه ای بود و  با این سیستم من تا درجه عالی  بالا آمدیم.

در شهر برازجان هیچ کلاس آموزش خط نبود؟


 


 آن موقع در برازجان کسی به صورت جدی آموزش نمی داد کلاسی در کتابخانه عمومی سابق برگزار شد و یک جلسه آقای کهنسال آمد و بعد رفت. یک جلسه آقای باقر محقق آمد.در همین حد و در همین دو جلسه و بعد کلاس تعطیل شد. مکاتبات ما از مقطع دبیرستان بود. راهنمایی یکی دو سالی تمرین کردم و آمدم دبیرستان و از اول دبیرستان مکاتبه ی من شروع شد. حمید شاه حسینی از روی کتاب ها خطاطی کار می کرد. در مسابقات دانش آموزی به مسابقات رامسر می رفت . خط خوبی می نوشت اما کلاسی که ما بتوانیم از آن استفاده کنیم نبود اگر می خواستیم به خانه آنها برویم وسایل خوشنویسی فراهم نبود و امکانش نبود. به همین دلیل مکاتبه کردم و بعد از مکاتبه با استاد مرزی کمی بالا آمدم و استاد دیگه ای گرفتم.

در مقطع دبیرستان مقامی هم در مسابقات دانش آموزی کسب کردی؟

 بله چند مقام شهرستانی و استانی آوردم. 

بصورت جدی از حمایت خانواده بخصوص پدر و مادر برخوردار بودید؟

 پدرم نظامی بود و همیشه دور از خانواده بود، شاید ماهی یک هفته تا ده روز خانه بود و مادرم هم یک زن بی سواد بود ولی زن بسیار هنرمندی است. شاید 70 درصد کتاب فایز را حفظ است. صدای خوبی دارد و مداح اهل بیت است. یکی از بزرگان طایفه شاه حسینی است. الان 70 سال سن دارد و سالم است و خدا را شکر هیچ مریضی ندارد.
مشوق شما بود؟

 خیلی، همیشه ما را ترغیب می کرد و حتی مرکب که روی قالی می ریختیم چیزی نمی گفت و سرزنشمان نمی کرد . همین الان هم ترغیبمان می کند. زمانی که برای جشنواره خوشنویسی به تهران می رویم پیگیر است که بداند چه کار کرده ایم. به تازگی حامد پسرم از مسابقات جوانان ایلام برگشته است. مادرم پیگیر نتیجه بود و ارتباط دارد.

بعد از دوران دبیرستان، چگونه خط و خوشنویسی را دنبال کردید؟

 بعد از دیپلم به خدمت اعزام شدم در زمان خدمت هم کار کردم و مجددا استادم را عوض کردم و تا مقطع عالی آمدم.

محل خدمت سربازی شما کدام شهر بود، در حین سربازی هم خوشنویسی را دنبال کردید؟

 خدمت من در کازرون بود و در آنجا از استاد مهدی هنرجویان که انسان بسیار خوبی است استفاده  می کردم در آنجا هم انجمن خوشنویسان نداشت ولی کلاس خوبی در ارشاد داشت که مرخصی می گرفتم و مرتبا عصرها به کلاس می رفتم . در عقیدتی سیاسی خطاطی می کردم. بصورت ماموریتی به شیراز ،تبریز ، اصفهان و بیشتر جاهایی که  نیروی زمینی ارتشی بود ما را نوبتی می فرستادند و کارهای تبلیغاتی انجام می دادیم و با لوح تقدیر به کازرون برمی گشتیم.



شما را به ماموریت می فرستادند که خطاطی کنید؟

 دقیقا، هر جا که ارتش نیاز به کارهای خط و خوشنویسی داشت من را اعزام می کردند. کار خطم  خیلی مورد توجه قرار گرفت، فرمانده ما همیشه سر صبحگاه مشترک می گفت سربازی دارم که به اندازه پرسنل کادر برایم ارزش دارد و همه می دانستند که منظور فرمانده من هستم.

بعد از خدمت سربازی پیگیر خوشنویسی بودید؟

  خدمت که تمام شد برگشتم و  در سال 70 یک مغازه تابلوسازی گذاشتم. شروع کردم درست و حسابی روی خط عمیق شدن ؛در تذهیب با خانم ملیح ناصری حدودا یک سال تا یک سال و نیم مکاتبه کردم.

یعنی تذهیب هم کار کردید؟

  بیشتر تابلوهای من که تذهیب دارد کار خودم است. آن موقع کسی نمی دانست تذهیب چیست.

 


خط را پیش کدام استاد ادامه دادید؟

  با استاد رضوانی فرد مکاتبه کردم، سرپرست انجمن خوشنویسان اراک در خطوط قرآنی خط ثلث، نسخ،در خانه هم کار می کردم.

از اعضاء خانواده ی شما به خط گرایش نداشتند؟

 چرا، اتفاقا برادری دارم به نام رضا که یکی از وزنه های خط نستعلیق ایران است. آن موقع در شهربانی بود. او هم علاقه داشت و کار می کرد.

در همین شهر برازجان؟

 خیر، برادرم الان سرپرست انجمن خوشنویسان محلات اراک است. بازنشسته نیروی انتظامی است.

در استان مرکزی فعالیت خوشنویسی دارد؟

  بله، چون شاغل در نیروی انتظامی بود، قرآن نفیسی برای نیروی انتظامی نوشته است.



 

 

در قالب شغل سازمانی قرآن نوشت؟

  زمانی که قالیباف، فرمانده نیروی انتظامی بود، به او نامه نوشت که ما خانوادگی خوشنویس هستیم و میخواهم قرآن بنویسم. قالیباف حمایتش کرد و قرآن نفیسی به خط نستعلیق نوشت.

شما بر موفقیت و رشد هنری برادرتان تاثیر داشتید؟

 او را تقویت می کردم و همیشه مشوقش بودم. در شیراز دوره ی شهربانی می دید که بعد شاغل  در شهربانی شد. بعد نیرو ادغام شد و به نیروی انتظامی تبدیل شد ولی او را ترغیب می کردم که کار کند. چهار سال از من کوچکتر و الان بازنشسته ی نیروی انتظامی است بسیار خط خوبی دارد و یکی از نستعلیق نویسان قوی ایران است.

با خط ثلث چگونه آشنا شدید و نزد چه اساتیدی کار کردید؟

 یکی از بچه های بوشهر گفت آیت اله نجومی به  بوشهر آمده و در کنگره رئیسعلی دلواری کنفرانس هنر داده ؛ مهمان افتخاری ما بوده و به ما گفته هر کسی که در خطوط قرآنی گیر و اشکال داشت بفرستید کرمانشاه آنجا مرا می شناسند. حضرت آیت الله نجومی که یکی از استوانه های خط ثلث جامعه اسلام است. سن او خیلی بالا بود. من به سرعت تعدادی خط که گیر و اشکال داشتم بسته بندی کردم و به کرمانشاه فرستادم . دقیقا یک ماه بعد نامه قطوری برای من آمد که ایشان ما را پذیرفته بود .از سال 73 تا زمان حیاتش من شاگردی ایشان را کردم . خودش می گفت به جز تو  هیچکس در خط تا بحال اینقدر به من پیگیر نبود و به صورت مستمر به من وصل نبود.

 


چه سالی از دنیا رفت؟

  تا آبان 88 زنده بود. از سال 73 ما با هم مکاتباتمان شروع شد ؛ با آیت الله نجومی وصل شدم .  تابستانها به دیدنشان می رفتم. عارفی به تمام معنا بود از 4-5 تا از عظام بسیار بزرگ هم حکم اجتهاد داشت. با این تفاسیر در خوشنویسی وزنه ای بود. هیچ وقت از ما شهریه نگرفت. نه شهریه مکاتبه ای و نه حضوری و نه کتاب تفسیر. خیلی کتاب تفسیر برای من با امضا فرستاده است.

فقط نزد آیت اله نجومی آموزش دیدید؟

  خط ثلث را پیش آیت اله نجومی کار می کردم. و نستعلیق را پیش استاد جباری کار می کردم. در همه خط ها استاد عوض می کردم یکی تمام می شد و می گفت دیگر چیزی برای گفتن ندارم می رفتم بالاتر و پیش استاد دیگری که بالاتر است.

در خارج از کشور هم پیگیر اساتید خط بودید؟

 بعد  آیت الله نجومی که از دنیا رفت با اساتید خارجی در ارتباطیم. اساتید ثلث، نسخ جهان اسلام.  ماهیانه به تهران  میرویم و برایمان کارگاه می گذارند. اساتید بزرگی از خارج می آورند. البته مستمر سرمشق هایم را از اساتید ترکیه می گرفتم. کتابهایشان را داشتم. خط ثلث ممالک اسلامی مثل ترکیه و مصر و سوریه  را این اساتید به اوج خودش رساندن. ایرانی ها کار می کنند ولی حیف است که از چشمه آب نخوریم و از جوی آب بخوریم.

بعد از شاگردی آیت الله نجومی خودتان چه فعالیتی می کردید؟

  از دی ماه سال 71 که مرحله آخر خط ثلث را پاس کردم شروع به کار و فعالیت و تدریس داشتم. چون غیر از من کسی در استان نبود که خط ثلث را بنویسد از سراسر استان و همچنین انجمن خوشنویسان بوشهر ،شعبه انجمن خوشنویسان گناوه، کنگان، دیلم، برازجان. جسته گریخته او همچنین خوشنویسان آزاد از خط من استفاده می کردند .

 


چه سالی ازدواج کردید؟ چند تا فرزند دارید؟

 سال 75 با دختردائی‌ام ازدواج کردم. سه  فرزند دارم. پسر بزرگم حامد که دانشگاه هنر بیرجند رشته هنر اسلامی درس می خواند و استاد خط دانشگاه ؛ یکی از خوشنویسان خوب ایران است. در یک دبیرستان هنر نیز تدریس می کند. 22 ساله است. بعد از حامد دو دختر دارم. فاطمه در هنرستان کار و دانش هنر است که امسال سال آخر تحصیلش است و نگارگر خیلی قوی است ، مینیاتور و تذهیب می کشد. غزل که کلاس پنجم دبستان است در مدرسه سیزده آبان است و خط خوبی می نویسد؛ او نابغه است. چون من و حامد بالای سر او بودیم. و غالبا انشای او را قاب می گیرند و در دفتر مدرسه می زنند. خط تحریر و نی را خوب می نویسد.

بجز حرفه تابلو نویسی در امر آموزش هم فعالیت دارید؟

  من کنار مغازه ام یک کارگاه دارم که در آن تدریس خط انجام می دهم. خطاطی تغییر کرده و لوث شده و ظهور کامپیوتر تیشه به ریشه خط زده است. من هنوز از کامپیوتر استفاده نمی کنم و به همین دلیل پسرفت کرده ام و به سختی امرار معاش می کنم.

خطاطی چه لذتی دارد؟

 خیلی لذت معنوی دارد. تا دستم تکان می خورد خط را رها نمی کنم؛  حس خیلی خوبی می دهد. بعضی مواقع زمان از دستم در میرود ناگهان کسی ساعتهای متمادی نگاهم می کند و من متوجه نمیشوم بعد به میز ضربه می زند و نگاهش میکنم و میگوید یک پارچه می خواستم بنویسم. بعد به ساعت نگاه می کنم و متوجه میشوم زمان زیادی گذشته است و من غافل بوده ام. صفحات را ورق می زنم و تحقیق می کنم. اینقدر غرق  می شوم.

 


در جشنواره ها و نمایشگاه های سراسر کشور حضور پیدا می کردید؟

 نمایشگاه زیاد برگزار می کردیم و در جشنواره های زیادی شرکت می کردیم. بیشتر جشنواره های کشوری من شرکت کردم. هیچکس  به اندازه من در جشنواره شرکت نکرده است. در حال حاضر جشنواره رضوی امسال در بیرجند استان خراسان جنوبی برگزار می شود. هیچکس کار ندارد ولی من کارش را آماده کرده ام. و یکی از کارها ترکیبی از حدیث امام رضا هست که در حال آماده کردن آن هستم. برای جشنواره رضوی دو کار می فرستم.

پیش از این چه کارهایی فرستادید که جایزه کسب کرد؟

 خیلی زیاد. مقام اول جشنواره باغ بسم الله تهران را کسب کردم که جشنواره بسیار سنگینی است. بین سراسر ایران. آماری از شرکت کننده ها ندارم. اثر حضوری بود. رفتیم سازمان تبلیغات حوزه هنری بوشهر ماه رمضان بود روی برنامه خاصی که حوزه هنری تهران تنظیم کرده بود باید فیلم می گرفتند و اصل اثر را با فیلم ارسال می کردند. به حوزه هنری رفتم و کار کردم و نفر اول شدم. مسابقات خوشنویسی نیروی انتظامی مقام اول را گرفتم. مقام دوم و سوم و لوح تقدیر زیاد کسب کردم. جشنواره های استانی غالبا مقام اول را کسب کردم.
سابقه شرکت در مسابقات بین المللی هم دارید؟

 بله مسابقات بین المللی ثلث نویسان جهان اسلام شرکت کردم. که یکی از برگ های بسیار نفیس هنری من است.

در نگارش قرآن فعالیت دارید؟

 چهار سال عضو مرکز چاپ و نشر قرآن کریم ایران هستم.

چگونه وارد این مرکز شدید ؟

  کسانی که عضو هستند طی تست ها و آزمایشات سنگینی عضو آنجا می شوند. ما یک تیم 200 نفره خوشنویسی هستیم که در ماه 4 روز تهران هستیم. قرآن، ادعیه، مفاتیح، احادیث و ... می نویسیم. مرکز چاپ و نشر قرآن کریم یک مرکز بسیار بزرگ است که کتاب ها چاپ  و توزیع می شوند. همه کسانی که آنجا کار می کنیم از وزنه های چاپ قرآن هستیم. افتخار ما این است که 4 سال عضو این مرکز هستیم و هر کس که از استان بوشهر بخواهد در این مرکز عضو شود و خودی نشان بدهد باید چند سال ما را ببیند و ما با او کار کنیم و تست شود ؛ شاید بتواند عضو شود.



برای ورود به این مرکز آزمون عملی هم برگزار شد؟

  سال 93 مرکز چاپ و نشر به ما پیغام داد که جشنواره ثلث نویسان جهان امسال در ایران برگزار می شود و کار قوی انجام دهید که اگر انتخاب شد برای مسابقه حضوری بیایید.  زمانی که به ما دادند زمان کمی بود. حدود 12-13 روز بود. مسابقه ثلث نویسان جهان در این زمان کم مقدور نبود. این تصمیم یکباره اتخاذ شد. همکاری شهرداری تهران با مرکز چاپ و نشر یکباره این تصمیم اتخاذ شد و ما کار را آماده و ارسال کردیم .کار ما انتخاب شد و گفتند باید 3-4 روز به تهران بیایید. از تمام جهان به تهران آمده اند و باید بیایید اینجا در مسابقه شرکت کنید.
کیفیت جشنواره چگونه بود؟
من از این جشنواره خیلی لذت بردم اول به این دلیل که یک سری از این اساتیدی که در کتاب ها اسمشان را دیده بودیم، حضور داشتند. وقتی رفتیم و بررسی کردیم فهمیدیم در اصل یک نمایشگاهی از آخرین آثار ثلث نویسان جهان هست و مسابقه نیست. جشنواره و کارگاه است و خوشنویسانی که قرآن های مختلفی نوشته بودند آثار خود را با خودشان آورده بودند. مثلا استادی از عراق یکی  از آثار خود را به همراه اورده بود و راجع به تکنیک های آن توضیحات داد و اساتید خوبی از ترکیه، سوریه  آمده بودند.
بالاترین جایزه خوشنویسی که آوردین، چه بود؟
در جشنواره نیروی انتظامی و باغ بسم الله. که نفر اول جشنواره باغ بسم الله در مرحله کشوری شدم. خط ثلث نوشتم ولی هیئت داوران سوای نوع خط. چون جشنواره ها جدا جدا هدیه می دهند. ثلث و نستعلیق و... ولی در جشنواره باغ بسم الله خطوط را ملاک قرار ندادند و بهترین اثر هنری را معرفی کردند . جشنواره بسیار معتبری بود که مربوط به سال 77 است.
از خط شما در کتیبه ها و معماری های اسلامی درون استان یا کشور، کار شده؟
در ایران زیاد کار شده. در مسجد دهدشتی بوشهر خط من کار شده. حاج مصطفی گراشی سراغ من آمد و گفت می خواهم خط خوب بنویسی. آیات قرآن نوشتم. داخل مسجد تقریبا 70 درصد خط را من نوشتم.  برای این مسجد بسیار هزینه شده است. یکی از کارنامه های درخشان هنری من است. در شهدای گمنام برازجان؛ داخل شهدای گمنام داخل گنبد یک فرد شیرازی با آینه قرمز رنگ خط من را برش زده است ، دور تا دور صلوات بر چهارده معصوم یک متر به یک متر کار شده است.

 


معمار این مکان با خط شما آشنایی داشتند؟
 متاسفانه خیر، آن استاد شیرازی گفت در شاهچراغ شیراز کار هنری کرده ام و باید خط را به شیراز بفرستیم طرح بزنند. وقتی کار مرا به آن نشان دادند او گفته بود این خط کیست؟ می خواهم او را ببینم. به دیدنم  آمد. در بوشهر زیاد کار کرده ام. عراق هم کار زیاد فرستاده ام که نمی دانم جایی انجام شده است یا نه برای یزد که مهد کتیبه مسجد و کاشی است می فرستادند و ما طرح می زدیم و کار می کردیم و می رفتند در مساجد تبریز و اصفهان و جاهای دیگر مدت مدیدی برایشان طرح می زدم و کاشی ها را می فرستادیم و می رفتند. کتیبه های با متر طولانی. احادیث و آیات قرآنی زیادی نوشته ام و در سراسر ایران و به خصوص منطقه پخش کرده ام. کمتر مغازه ای می بینی که آیه ای زیر یا پشت شیشه اش نباشد. اصل خط را نوشته ام و تحویل داده ام.

کدام اثر خود را برتر از بقیه می دانید؟
همین خطی که برای جشنواره جهان اسلام نوشته ام یک طرح دایره ای خیلی نفیس است. و دیگری هم که کار کردم و همسرم گفت آن را برای جشنواره نفرست آن را برمیدارند و دیگر برنمیگردانند و برای منزل خودمان کار کردم.
شما سالهاست یک مجموعه بسم الله کار می کنید، این پروژه هنوز ادامه دارد؟
یک مجموعه بسم الله تقریبا 15 سال پیش شروع به کار کردم که خیلی کار سنگینی بود و دلم می خواست یک مجموعه بسم الله باشد. تعدادی کاغذ یک اندازه از چاپخانه یکی از دوستان که پایین آن یک بیضی که شماره صفحه باشد کاغذ کره ای،شروع به تحقیق کردم و خیلی بسم الله از اطلس جمع کرده و گذاشتم.  برنامه داشتم که به تعداد سوره های قرآن 114 سوره بسم الله به انواع خطوط بنویسم و آماده کنم که بانک بسم الله به نام ایرانی در استان ما و شهر ما انجام شود حدود 2-3 سال یا شاید بیشتر شروع به کار کردم 14 تا کار کردم و فهمیدم خیلی زمان بر است که نمی توانستم صبح تا شب پای آن بنشینم با ادارات هماهنگ کردم که حمایت  شود برای بعضی از بسم الله ها نیاز به سفر به شهرهای دیگر برای تحقیق بود که هزینه بر بود گفتیم کمک کنید. 14 تا کار کردم و به نمایشگاه بین المللی قرآن کریم تهران فرستادم و انجا یک جایزه خوب دریافت کردم. هر سال ایران نمایشگاه بین المللی قرآن در ماه رمضان برگزار می کند به چند جشنواره فرستادم بعضی وقت ها یکی از آن ها را می فرستادم مثلا برای جشنواره میرعماد تبریز طرح آماده نداشتم یکی از آن ها را می فرستادم و جایزه و لوح تقدیر می گرفت.
ارتباط یا دیدار با شخصیت های بزرگ بین المللی خط به صورت حضوری داشتید؟
یکی از افتخارات من آشنایی با آیت الله نجومی و درک کردن محضر او بود که خیلی ها آرزوی دیدار او را داشتند. آیت الله نجومی یکی از بهترین ثلث نویسان ایران بود که نه تنها ثلث بلکه، 13 قلم خط می نوشت، نستعلیق، نسخ، شکسته و... هر خطی که بدانیم او اثر دارد و ابر و بادساز و مینیاتوریست و تذهیب کار و صحاف خوب و بی نظیری بود حدود 1000 جلد صحافی چرم کار کرده بود که در حال حاضر کسی نمی تواند این کار را بکند صحافی چرم خیلی سخت است. در هر زمینه ی هنری که می دانیم دست توانایی داشته است که بیش از 13 سال شاگرد او بوده ام. و همین‌طور استاد اسماعیلی قوچانی کاتب بزرگترین قرآن جهان که در حال حاضر اواخر عمرش هست در مشهد زندگی می کند و در زمان هنرجویی من با هم مکاتبه داشتیم.
چگونه با دارالکتابه همکاری خود را شروع کردید؟
سال 74 یا 75 از مرکز دارالکتابه مشهد مقدس به ما گفتند که دی ماه امسال مشهد به عنوان پایتخت فرهنگی جهان اسلام از سوی آیسسکو  قلمداد شده به ما که عضو دارالکتابه بودیم گفتند که کاغذ خوب به شما می دهیم که خط بنویسید و بعد به مشهد برویم که بخشی از برنامه را ما اداره کنیم. ما رفتیم آنجا و تقریبا سه روز در مشهد در هتل ایساتیس مستقر بودیم.



چه برنامه ای در دارالکتابه انجام دادید؟
 در آستان قدس رضوی قسمتی را برای ما در نظر گرفتند. کل تیم دارالکتابه نشستیم آنجا ،کاغذهای خیلی خوبی به ما دادند. ما آماده بودیم که از 45 کشور جهان مهمانانشان که شامل سفیران و وزیران بود وارد شوند که برنامه نگارش قرآن کریم ایران را از نزدیک ببینند. سرپرست دارالکتابه، حاج آقا بابایی به ما گفته بود اگر از این شخصیت های عالی رتبه کشورهای دیگر کسی سفارش داد که برایشان بسم الله بنویسید یا رسول اکرم بنویسید همه برایشان بنویسید. ما آماده بودیم در که باز شد خانم قد بلند و سبزه ای از طریق مترجمش از من خواست که برایش بسم الله بنویسم. مترجم از من پرسید که تو اهل کجای ایران هستی؟ من گفتم برازجان از استان بوشهر، هسته ای، دریا، خلیج فارس... برایش بسم الله را نوشتم و خیلی تشکر کردند. ما فقط برای مهمانان خط می نوشتیم سه روز این برنامه را اجرا کردیم. مسئولین ایرانی و مهمانان خارجی همه آمدند.
با استاد اسماعیل قوچانی چگونه آشنا شدید؟
 در همان سفر کتابت که در دارالکتابه داشتم هر روز غروب به دیدن اساتید می رفتم. یکی از آن روزها به دیدن  استاد اسماعیلی قوچانی رفتم که با ایشان مدت مدیدی مکاتبه داشتم و خیلی از کتاب هایش را امضاء کرده و برای من فرستاد. ایشان از سر بزرگواری می گفت با من مکاتبه نکن من چیزی برای گفتن به تو ندارم. از یک نفر درس بگیر که قوی تر و از من بالاتر است . تو خطت خیلی خوب است. چرا کتاب نمی نویسی؟ پیر می شوی و دستت می لرزد آثارت را کتاب کن. از او خواسته بودم یک خط اصل از خودش برایم بفرستد می گفت هر چه نگاه می کنم از خط هایم چیزی که در شأن و حد تو باشد ندارم. بعضی دوستانم تعجب می کردند که اسماعیلی قوچانی همچین حرفی به من زده است. اصل خطش را در کتابی از خودش که برایم امضا کرده است چسبانده ام که خراب نشود.
در سفر مشهد به دیدنش رفتیم. یکی از چشمانش نابینا است. مرد نازنین و باصفایی است در حال نوشتن بزرگترین قرآن جهان است که ابعاد آن بزرگ و 4 در 3 است حدود 12 متر است. فی البداهه می نویسد. کاری که همه باید انجام دهند و از قبل طراحی کنند در صورتی که او فی البداهه در جایی به نام کتیبه سرای معلی می نویسد.



 یکی از زیباترین هدیه ای که طی این سابقه خوشنویسی دریافت کرده اید چه بود؟
 در سفرمشهد، قرآن بسیار نفیسی به من اهدا کردند که در این سفر من بیشتر از همه از این قرآن لذت بردم. قرآن نی ریزی است که خالق خط نسخ ایرانی است و 90 بار قرآن نوشته است که 20-30 بار آن در آستان قدس رضوی است و بین این 90 بار یکی از قرآن هایش که نفیس ترین قرآنش است مرکز چاپ و نشر قرآن کریم آن را به زیر چاپ برد خاص برنامه مشهد پایتخت فرهنگی جهان اسلام. یکی از نسخه های آن به من رسید. خیلی قرآن نفیسی است که یک عمر سرمشق برای نسخ نویسان ایران است..
من یک مجموعه قرآنی در خانه دارم چون کار من نگارش قرآن و تحقیق است، جمع می کنم و تحقیق می کنم و این در آن مجموعه تک است. قرآن استاد میرزا احمد نی ریزی که شیرازی بود. و استاد غلامحسین امیرخانی. نابغه نستعلیق جهان است.
با استاد امیرخانی هم آشنایی نزدیک داشتید؟
 برادرم رضا به من خبر داد که امیرخانی به  بوشهر آمده. من و رشید و رضا هر سه نفر به محضر او رفتیم. دو-سه بار به زیارت او رفته ام.
در بوشهر یک نمایشگاه داشت که به دیدنش رفتم و خطم را به او دادم به آن نگاه کرد و چون عضو مسابقات یاقوت مستعصمی ترکیه است و با ثلث نویسان جهان در ارتباط است و مسابقات را داوری می کند. خط ثلث را دیده و ناآشنا نیست. خط من را که دید گفت خیلی قشنگ نوشته ای. گفتم هر چه می بینی زیر آن برایم بنویس که اصل خطت را داشته باشم. و بارها آن را خوانده ام که حفظ شده ام. نوشته است: خط نرم، شیرین و متناسب جناب آقای عبدالرحیم شاه حسینی را زیارت کردم. بوشهر 73، و امضا کرده است. جایی آن را چسبانده ام.



بیشتر خودتان را متأثر از کدام استاد می بینید؟
بیشتر از همه استاد نجومی، اثر خیلی عمیقی بر روی زندگی شخصیتی و هنری من گذاشت. ایشان چون عارف بود ضمن درس خوشنویسی به من درس اخلاق می داد. یک روز در خانه شان بودیم. کتابخانه بزرگی دارد که خیلی از کتابهایش مرجع بود. خیلی از کتاب هایش امضا شده بود مثلا استاد شهریار یک نسخه امضا کرده بود و به او داده بود من باورم نمی شد. به او نشان دادم و پرسیدم امضا شهریار است؟ گفت بله خودش امضا کرده است و به من داده است. با کمال افتادگی و تواضع. پشت یکی از شیشه های در سالنی که در کتابخانه اش بود یک استکان دیدم که در آن رنگ گواش پنتل ژاپنی طلایی که بهترین رنگ طلایی است بود. آن را پیش استاد بردم و گفتم استاد این رنگ خشک می شود. استاد با کمال تواضع گفت این آب طلا است. این آدم یک استکان آب طلا را با خیال راحت یک جای ساده گذاشته بود.
وضعیت خط در شهر برازجان را چگونه می بینید؟
خیلی خوب است. البته اتحادی بین خوشنویسان نیست که این آفت تمام رشته های هنری شده است. اگر بچه ها دست به دست هم می دادند. برازجان در خوشنویسی یک قطب است. برادرم رضا که به محلات اراک رفته است اینجا تدریس خط می کرد. خیلی از خوشنویسانی که سالیان سال در کار خود گیر کرده بودند بالا کشید و عالی ممتاز شدند. رضا اکثرا اصفهان، شیراز و شهرهای دیگر بود و در استان ما نبود و از محضر اساتید خوشه چینی کرده بود و اطلاعات خوبی داشت اما چوب لای چرخ او کردند و اذیتش کردند و برنامه اش را خراب کردند و رفت. بعضی از خوشنویس ها گفتند خروج رضا از برازجان رکود خوشنویسی بود. اینها نه کار می کنند و نه چیزی به کسی یاد می دهند و نه می گذارند کسی که از جای دیگری آمده و اطلاعات خوبی دارد بقیه از او استفاده کنند. رضا در محلات خانه خرید و پسرم حامد در حال حاضر با او در ارتباط است کار می کنند و کار می فرستیم. 
اگر بخواهید اسم 5 خوشنویس مطرح استان را نام ببرید چه کسانی را نام می برید؟
در خط نستعلیق آقای عباس سلامی زاده مسئول انجمن خوشنویسان گناوه یکی از خوشنویسان خوب استان ما است و مرد متواضعی است. در خط نستعلیق برادرم رضا شاه حسینی و پسرم حامد شاه حسینی. در ثلث خودم، در خط شکسته آقای خیراندیش از دیر و آقای علی پور از کنگان که تازه یکی از کتاب هایش را رونمایی کرده است. نسخ هم کسی را نداریم.

 


حس و ارتباط معنوی با خط و خوشنویسی برقرار می کنید؟
بله. ما برای اینکه فراغت زیادی در مغازه داریم. بیشتر خط می نویسیم. علیرغم مشکلات مالی و اوضاع خراب اقتصادی ولی من به همین خط دلخوش هستم. نشسته ام و برای خودم خط می نویسم. در قرآن و مفاتیح و کتاب ادعیه احادیث یک سری جملات ناب پیدا میکنم و در عرض یک، دو یا سه ماه ترکیب می زنم گره می زنم یک شکل قشنگ به آن می دهم و به جاهای مختلف ارسال می کنم و آماده می کنم و برای مسابقات یا جشنواره آن را نگه می دارم. در آن مدتی که روی آن کار می کنم خیلی لذت می برم. در این تمرینات نکته کشف می کنم.
شده حال دلت بد باشد و به خط پناه ببری؟
زیاد. همدم خوبی است.
آیا الان به آن چیزی که دوست داشته ای رسیدی؟
نه. از خط خودم راضی نیستم دارم نکته می گیرم و پیشرفت میکنم و هنوز در خط من عیب و ایراد است.
برای رشد و پیشرفت خطاطی در استان بوشهر چه پیشنهادی داری؟
باید بیشتر کارگاه راه بیندازیم. فضایی ایجاد شود که اطلاع رسانی شود و هر هفته یا ده روز یک کارگاه تخصصی راه بیفتد و از خوشنویسان خوب کشور دعوت کنیم تا به اینجا بیایند. این حق خوشنویسان است. ما چند سال پیش 15-16 سال پیش استاد فرادی را از تهران دعوت کردند دو روز بوشهر کارگاه گذاشته بود. که از پیران نستعلیق بود ولی متاسفانه حتی بچه های بوشهر به ما خبر ندادند که برویم و استفاده کنیم.

 


قطب خط استان بوشهر کجاست؟ کدام شهر است؟
برازجان است چون خوشنویسان خوبی داریم و عمیق کار می کنیم. در ماه رمضان گذشته به بوشهر رفتیم و بین مقابله قرآن یا بعد از آن یک نشست هنری داشتیم و خط می نوشتیم. از برازجان من و آقای محمد معصومی و آقای اکبر صیادی بودیم. آقای صیادی به من گفت حاج مصطفی گراشی و بچه های ارشاد اسلامی امشب در مسجد دهدشتی برنامه دارند و مداحی آورده اند و برنامه شان مفصل است و گفته اند یک نشست خوشنویسان راه بیندازیم. رفتیم و دو تا از خوشنویسان خوب که بهتر از همه بودند سیروس استوار مسئول انجمن خوشنویسان استان بوشهر و آقای سعید مهیمنی مدرس انجمن خوشنویسان بوشهر هم نشسته بودند. سعید مهیمنی فقط دو کلمه نوشت و استوار اصلا وسایلش را نیاورده بود.
خودتان اگر بخواهید خط دشتستان و برازجان را رونق بدهید چه کاری می کنید؟
به صورت تخصصی ما می توانیم خط ثلث را جا بیندازیم. خط ثلثی که در استان محروم مانده و کسی نمی شناسد. می توانم تدریس کنیم و هنرجو پرورش دهم. شیراز یکی دو تا عضو دارالکتابه دارد. در دارالکتابه که ما قرآن و ادعیه می نویسیم. سه روز که آنجا بودیم. روز آخر یک حدیث و آیه به ما دادند و گفتند همه بنویسید ما می خواهیم روی تابلو بزنیم. بهترین آثار از بین 200 نفر 4-5 اثر بود که روی تابلو می رفت و یکی از آنها اثر من بود. فی البداهه ترکیب می زدیم.
چه جایگاهی در خط ثلث کشور دارید؟
آخریم. خیلی از خوشنویسان بالاتر از من هستند. البته در کشور تقریبا مرا می شناسند. در نمایشگاهی که نخبگان خط ثلث باشند خط من را ببینند همه خوشنویسان می شناسند. من بیشتر سبک اساتید ترک کار می کنم.مثل سامی و حاج مصطفی که قرآن و کتیبه نوشته اند .

جایگاه خط ثلث در بین خط های ایرانی کجاست؟
عده ای می گویند خط ثلث، ام الخطوط است و عده ای می گویند سیدالخطوط است و اآن چیزی که استنباط می شود این است که خط قوی و بزرگی است و قدمت آن از نستعلیق خیلی بیشتر است. یاقوت مستعصمی سه خط را به کمال رساند و به آن اصول و چارچوب بخشید و در دنیا گذاشت که یکی از آن ها خط ثلث بود که خط قوی است و استخوان بندی دارد. یک بسم الله را با خط نستعلیق و شکسته شاید بتوان ده بار بنویسی دیگر نمی توانی؛ اما با ثلث می توانی صد بار بنویسی چون در هم گره می خورد و استخوان بندی بزرگی دارد.

 


اگر از شما بخواهند که کارگاه تخصصی برگزار کنید انجام می دهید؟
بله. ولی نمی گذارند که تدریس کنیم. چون بین خوشنویسان ارتباط خوبی نیست و من کاری به کار کسی ندارم. اگر می خواستم در انجمن یا سرپرست باشم یا در فضا باشم خیلی قدرت و توانایی داشتم ولی در همان مغازه ام نشسته ام و خط می نویسم و از خیلی کسانی که در انجمن هستند و ادعا دارند فعالیت بیشتری دارم. کار خودم را می کنم. در حال حاضر رئیس انجمن خوشنویسان برازجان حمید شاه حسینی است که نستعلیق می نویسد و از خوشنویسان قدیمی است و خوب می نویسد. اما خوشنویسان خوب دیگر هم داریم .باید ما بستر را باز کنیم که تک نفره نباشد. شاید آقای شاه حسینی باب سلیقه عده ای نباشد و نمی تواند به تنهایی سرپرست باشد. یا باید شورایی باشد یا راه باز شود برای کسانی که سبک رضا شاه حسینی یا مهدی عباسی را می خواهند که از خوشنویسان خوب ما هستند یا سبک دیگران را بخواهند.
چه حرف نگفته ای برای مخاطبین داری؟
کمی به ارتباط خوشنویسان دقت شود. ارشاد جلساتی برگزار کند و گیر خطی را باز کند.
شما یک وزنه خیلی قوی خط در استان ما هستید، چرا در امر آموزش ورود جدی ندارید؟
یک سری مسائل است که نمی توانم آن را مطرح کنم چون ممکن است عده ای ناراحت شوند. وگرنه درد دل زیاد است. و گیر اصلی ما در همین مطالبی است که نمی خواهم آن را مطرح کنم و منتظرم وضعیت بچرخد و حل شود.
دود آن در چشم نسل جوان و مشتاقان می رود، اگر کسی خط شما را ببیند و حتی اگر خطاط نباشد خیلی جذب می شود. تا کی باید چنین روندی ادامه پیدا کند؟
من تابستان به شیراز رفتم و امتحان فوق ممتاز خط ثلث را دادم و قبول شدم. نمی خواستم امتحان بدهم اما دوست هنرمندم گفت که به بوشهر برویم و برای فوق ممتاز امتحان بدهیم.در استان ما کسی فوق ممتاز قبول نشد.  من شیراز امتحان دادم و در آمار شیرازی ها رفت که شیراز در خط ثلث سه فوق ممتاز داشت. چرا در آمار استان خودمان نیامد؟ می توانستم راحت آن را پاس کنم و همه می دانستند. آنجا که می خواستم امتحان بدهم خیلی ها دورم را گرفتند و از ترکیب من لذت بردند . که جای بسی تأمل است چرا بوشهر امتحان ندادم.


و کلام آخر...

 
 التماس دعا دارم و  از مجموعه ی اتحاد جنوب تشکر می کنم که دریچه ای به روی هنرمندان باز می کند که بتوانند حرف دلشان را بزنند.

 

لينک خبر:
https://www.ettehadkhabar.ir/fa/posts/119151