کد خبر: 118671 ، سرويس: طنز تلخند
تاريخ انتشار: 15 مهر 1398 - 10:08
طنز اختصاصی اتحاد خبر/جاروف
تُنبان فرنگی

اتحادخبر- معماری برازجانی:الا ای آشنا شلوار  مشهور/که رنگت آبی و تنگی تو چون تور/زمانه کرده ات اینگونه بر ما؟ /و یا خود بوده ای از اول اینجور؟/گذشت از ما ولی ای بی مروت/چرا چسبان؟ چرا چسبیده با زور؟ تو سوغاتی که با چشمان آبی/فرستادت کسی از نقطه ای دور/هم او با ما زمانی  داشت سودا/دو چشمش رنگی و موی سرش بور /ولی حالا نشسته در کمینگاه...

معماری برازجانی:

 

 

الا ای آشنا شلوار  مشهور


که رنگت آبی و تنگی تو چون تور


زمانه کرده ات اینگونه بر ما؟


و یا خود بوده ای از اول اینجور؟


گذشت از ما ولی ای بی مروت


چرا چسبان؟ چرا چسبیده با زور؟


تو سوغاتی که با چشمان آبی


فرستادت کسی از نقطه ای دور


هم او با ما زمانی  داشت سودا


دو چشمش رنگی و موی سرش بور


ولی حالا نشسته در کمینگاه


شده آشش به راه دشمنی شور


نمی داند که با فرهنگ ِ مُنحط


نمی خشکد حیات ِ چشمه ی نور


به هر در می زند شاید ببیند


خودش کرده دو چشمان خودش کور


به دریا می زند لاف از توانش


ولی عاجز برای بستن خور


به او گفتیم و او باچشم خود دید


به لرزه ناوی اش را بر لب گور


برو شلوار لی تنبان او شو


بهشت خاک ما سرتاسرش حور


حیا دارد  بپوشد  بر تن خویش


لباس ِ دشمن ِ ترسوی ِ ‌ مزدور

لينک خبر:
https://www.ettehadkhabar.ir/fa/posts/118671