کد خبر: 117303 ، سرويس: گزارش و گفتگو
تاريخ انتشار: 12 شهريور 1398 - 21:21
گفتگو با پنج نسل از تعزیه خوانان روستای درودگاه
سابقه ۹۰ ساله تعزیه خوانی در درودگاه/ کار تعزیه جدید از سال ۶۲ شروع شد/ تعزیه خوانان مبانی تعزیه را بشناسند+تصاویر

اتحاد خبر: به مناسبت ماه محرم و جهت ترویج آیین تعزیه خوانی و آشنایی بیشتر با فعالان عرضه تعزیه دشتستان، با هیئت های تعزیه خوانی این شهرستان گفتگوهایی انجام دهیم که در اولین گفتگو در خدمت 5 نفر از شبیه خوانان و عوامل اجرایی تعزیه کاروان شهادت از حسینه ی اعظم درودگاه هستیم... بیش از ۹۰ سال پیش سابقه تعزیه خوانی در درودگاه وجود داشته...

اتحاد خبر- شاکر شکیبا،مهشید شهنه مطلق: به مناسبت سالروز شهادت حضرت سیدالشهداء ( ع) و ماه محرم، بنا داریم جهت ترویج آیین تعزیه خوانی و آشنایی بیشتر با فعالان عرضه تعزیه دشتستان، با هیئت های تعزیه خوانی این شهرستان گفتگوهایی انجام دهیم که در اولین گفتگو در خدمت 5 نفر از شبیه خوانان و عوامل اجرایی تعزیه کاروان شهادت از حسینه ی اعظم درودگاه هستیم.

 


جناب آقای حاج عبدالحسین باقری حقیقی، شما به عنوان پیش کسوت تعزیه خوانی در درودگاه بفرمایید  تعزیه در درودگاه چگونه شکل گرفت؟

 
- بیش از ۹۰ سال پیش سابقه تعزیه خوانی بصورت شبیه خوانی در درودگاه وجود داشته و علاوه بر روضه که در حسینیه اعظم درودگاه که قدمت درودگاه کنونی با درودگاه قبل که در جای دیگه بوده بیش از ۳۰۰ سال است‌، برگزار می شد.
از همان سال ها روضه ی سیدالشهداء (ع) دائم برقرار بوده است و بیشتر در خانواده ی حاج محمد حسن فخاری واجداد ایشان تا به حال بوده است.
تعزیه ای که کاروان شهادت هست و ما در آن شرکت داریم از سال های ۶۷ شروع شد‌. قبلا هم در حسینیه تعزیه اجرا میشد اما کاروانی که الان من و دوستان عضوش هستیم و به سبک جدید است. برای اینکه این سناریویی که آقای فخاری نوشته و اجرا می شود به وقایع تاریخی و آثار سنتی گذشته سیدالشهدا بیشتر نزدیک است. ما سعی کرده ایم باتوجه به اقتضای سن جوان ها و اطلاعاتشان آنها را به وقایع تاریخی نزدیک کنیم تا قابلیت جذب بیشتری داشته باشد.
این چند سال استان ها و شهرها و شهرستان هایی که اجرا کرده ایم مورد استقبال مردم قرار گرفته و همه متاسف بودند که چرا تعزیه را به صورت فیلم بازی نمی کنند که قابلیت پخش در تلویزیون را داشته باشد.
کمبود ها و نواقصی را داشته ایم و هنوز هم داریم و دست نیاز به دوست داران اهل بیت دراز میکنیم، که هرچه بیشتر و مشتاقانه تر برخورد کنند ما بهتر می توانیم صحنه ها را آماده کنیم.

 


از قدیم در درودگاه تعزیه چطور و توسط چه کسی و در کجا خوانده می شد؟

 
-دو مرکز عزاداری ما در درودگاه داشتیم، سابقه روضه خوانی در حسینه اعظم خیلی پیش از آن بود که بنده عرض میکنم ولی از زمانی که یادم است دو مرکز عزاداری بوده یکی در حسینیه اعظم بوسیله ی اجداد فخاری مجالس روضه و تعزیه هایی هم از طرف اجداد خودم و سایرین و با سرپرستی و مربی گری پدر بزرگ آقای فخاری مرحوم یونس اخلاص کیش و به مناسبت های مختلف تعزیه هایی هم مثل تئاتر برگزار میشود مثل نمایشنامه مختار مرکز دیگری که تعزیه بصورت رسمی در آن برگزار میشد بوسیله ی مرحوم حاج عباس رازه که حالا بوسیله ی ورثه اش اجرا می شود در خانه شخصی خودش برگزار میشد.

 

اولین هیئت تعزیه خوانی که از فسا آمد با مربیگری و مسئولیت مرحوم ذاکر خود حاج عباس آورد و آنجا اجرا کردند و عضو گیری ها هم از خود روستا بود که آنها مرحوم شدند. نام و یادشان به خاطر مانده است.

 


سابقه تعزیه نود ساله که می گویند به وسیله حاج عباس برگزار و همانطور به صورت تک تک هم در حسینیه ها اجرا می شده. اضافه بر تمام ماه های عزا که روضه رسمی در حسینیه برگزار می شده بوسیله مرحوم یونس اخلاص کیش،  من به خاطر دارم که در آن زمان حتی این پیرمرد با دست گرفتن چراغ فانوس آمد و رفت میکرد در حالی که یک دستش چراغ و چشمانش هم ناقص بود با کمر شکسته چایی پذیرایی می کرد این شخص بسیار صاف، ساده و پاک بود. مرحوم اخلاص کیش در تعزیه هم شرکت میکرد متاسفانه در تعزیه ما نبود چون عمرش وفاداری نکرد و در اولین جمعه ی که به مناسبت روز قدس به دستور امام برگزار شد، به رحمت خدا رفت. که هم راهپیمایی قدس بود و هم تشییع جنازه ایشون.

جناب آقای فخاری شما از روند شکل گیری تعزیه جدید در درودگاه  بفرمایید؟

 

 

- در مورد تعزیه و تاریخچه تعزیه در منطقه ما همانطور که برادر عزیزمان جناب آقای باقری حقیقی گفتند در تکمیل صحبت های ایشان باید عرض کنم که تعزیه ی درودگاه توسط آقای ذاکر و عبدالحمید خادمی که کاتب نامه ها هست و نقش شمر را بازی میکرد در اواخر عمرش، (مخصوصا رفتم و آن را ملاقات کردم) آنها می‌ آمدند در روستای درودگاه از اول ماه محرم تا ماه صفر در همین حسینیه تعزیه می خواندند و طلب کمک می کردند. آن زمان بحث میزان، ریال و قرون یا اینکه خرما بود، اینها وعده می دادند و یکی از اهالی محل که خود خادم های حسینیه بودند یادداشت می کردند و می دادند دست بابای ما یا دیگران اینها را جمع می کردند می آوردند در اتاقی در حسینیه و جمع می کردند و آخر ماه صفر هم می رفتند. عبدالحمید خادمی که کاتب نسخ تعزیه هست که پیش  مرحوم حاج عباس رازه هست من کلا اینها را مطالعه کردم یک تاریخچه که نوشته شده ۱۳۳۲ است در سال ۱۳۳۴  هم نوشته شده و ۱۳۳۷ هم نوشته شده تا اینکه خود مرحوم حاج عباس رازه که اصالتاً تنگستانی است که از تنگستان می آید و در منطقه ما این مناطق آن موقع از نظر دارایی و مال بهتر بوده به خاطر خرما در منطقه ما ساکن میشه و عادت میکند به این گروه تعزیه و الحمدلله آدم بسیار خوب و عاشقی بود و در کار تجارت بسیار کار بلد بود و کارش رونق گرفت و نسخه ها را از آقای خادمی خرید. حدود ۳۲ مجلس از آقای خادمی نسخه خرید.
اینها مربوط به افرادی هستند که بیشترشان از دنیا رفته اند اما بعضی های شان هستند مثل جعفر شجاع اینها قبل از گروه‌هایی که بیایند تعزیه می خواندند.
 این گروه تعزیه که از شیراز می آوردند و جمعی فسایی، کازرونی و شیرازی بودند به سرپرستی ذاکر و خادمی وقتی که تعزیه خریده شد به صورت مستقل بودند.



چه عاملی باعث شد این تعزیه به سبک جدید نوشته شود؟

 

 ما در همه جای استان بوشهر تعزیه به صورت مجلسی هنوز هم در مناطق اجرا می کنند. اتفاقاً فرزندان خود حاج عباس رازه هنوز هم با همان سبک و سیاق اجرا می کنند.
یک مدت خود نسخه های حاج عباس پیش ما بود و همکاری می کردیم حسینیه زنجیر داشتیم می رفتیم حسینیه و از آنجا زنجیر میزدیم بعد برمی‌گشتیم حسینیه و نعش از آنجا شروع می شد و میرفتیم تا حسینیه ای که اسم آن شاه قطب الدین حیدر است. ما خودمان میرفتیم شیراز و برای آنها سفارش لباس تعزیه می دادیم و علاقه مند هم بودیم.
ما می دیدیم که در تعزیه قدیم درودگاه  مثلا مجلس علی اکبر اینگونه بود که هر کس بهتر از همه و با سابقه تر بود نقش اصلی را به آن می دادند و کاری به سن آن نداشتند مثلاً مجلس امام حسین حاج باقر بهادری که پدربزرگ یا بابای من می شد اون علی اکبر بود و من که حدوداً ۱۸ سالم بود امام شدم آن زمان خیلی کاری به این قضایا نداشتند و چیز دیگری که باعث شد ما به این سبک گرایش پیدا کنیم اشعار سست و بی پایه بود. موقعی که امام حسین طلب پیراهن پاره می کند در اشعار تعزیه هم داریم، حضرت زینب پیراهن را می آورد و با بغچه کفن و پیراهن بازی می کند.
بین این یک شعری بود "هرچه گفتم مرا مبر به غریبی شمر و سنان حرمتم روا ندارد" بعد دوباره:  در به در شدی زینب خون جگر شدی زینب.
در آن زمان تازه جوان بودم، انقلابی بودم و معلم شده بودم بعد با خود گفتم:
داستان اینکه عبدالله جعفر به خواستگاری حضرت زینب که آمده حضرت زینب شرط کرده که هر جا امام حسین برود من باید همراهش باشم این را در عقد نامه نوشته است و مکتوب است. اما این جمله معترضه است، چطور می شود که این "هرچه گفتم مرا مبر به غریبی" مگر می شود در آن حالت خود خودش بیاید به خودش این حرف ها را بزند.

 


این عوامل باعث شد که گفتیم طرحی بیاندازیم و این نوشتار ما شاید از سال ۶۲ شروع شد مشاور ما در این نوشتار حاج احمد رزمجو و حاج شیخ حسین رزمجو بودند. ما به آنها پیشنهاد دادیم که چنین اتفاقی داره می‌افتد.


و یکی دیگر مرحوم محمد جواد اعتصامی بود که من دستخط اینها را بعد که نوشتم دستخط ایشان را که مطالعه کرده، یادداشت نوشته و من آنها را دارم.
این طرح اولیه من پیشنهادی که به حاج آقا رزمجو دادم و اخوی بزرگوارشان بسیار خوششان آمد و گاها شعرهایی که می نوشتم، نه اینکه من شاعر باشم به منظور اینکه شعرهایی را انتخاب می کردم از مقتل ها به اضافه نسخ تعزیه حالا این نسخ تعزیه در روستای خودمان که بیشتر بافت کار ما به این منطقه میخورد تا کتاب های که پیدا می کردم و هر شعری که بنظرم جالب تر و محکم تر بود، اینها را مینوشتم، شاید بیشتر از ۳ سال این نوشتاری به طول انجامید و این باعث شد که من این طرح ها را بنویسم. استارت کار تعزیه جدید از سال ۶۲ شروع شد.


آقای عباسیان شما  به عنوان یک تعزیه خوان جوان بفرمایید چگونه و از کی وارد تعزیه شدید؟



- من تا قبل از اینکه با آقای فخاری که هم استاد من و هم پدر زن من است، آشنا شوم نه خودم و نه خانواده ام تغزیه خوان نبودند و فقط ماه محرم ۱۰ الی ۱۵ شب روضه خوانی در خانه مان برازجان داشتیم. بعد که با آن خانواده وصلت کردم به طور اتفاقی در یکی از تعزیه ها به من گفتند صدای خوبی داری بیا و به جای علی اکبر اذان بگو. خلاصه اینکه ما اذان را گفتیم و از آنجا نقش ما شروع شد و از سال ۸۶ رسما تعزیه خوان شدم.
من ۲ سال علی اکبر خواندم و نقش آن را بازی کردم تا اینکه سال ۹۶ حاج‌ باقر حقیقی به من اصرار کردند که شبیه خوان ابوالفضل را هم داشته باش، ممکن است یه وقت ما نتوانیم و تو آمادگی اش را داشته باش و از سال ۹۶ رسما شبیه خوان ابوالفضل را شروع کردم و افتخار میکنم که در خدمتشان هستم.

آقای امیر حسین عباسیان، شما بعنوان نوجوان خوان چگونه و کی وارد تعزیه شدی؟


 


من از بچگی پدربزرگم هیئت داشت و از طفولیت شروع کردم به علی اصغر و بعد از آن که بزرگتر شدم نقش عبدالله امام حسن(ع) را داشتم.
و کم کم که ۱۳ سالم شد شبیه خوان حضرت قاسم شدم. به جز تعزیه روز عاشورا، مجلس های دیگر هم کار می کنم مثل شهادت امام علی نقش حضرت عباس را داشتم.
خیلی ها فکر می کنند به خاطر اینکه ما خانواده ای هستیم که هیئت دارد من وارد تعزیه شده ام در حالی که اصلاً این طور نیست یعنی عمیقاً و قلبا من علاقه داشتم که وارد تعزیه شوم و به خاطر اینکه از بچگی در هیئت بودم طوری بود که نمی توانستم از آن جدا شوم، به همین خاطر تمرین و تلاش های زیادی کردم.


اگر کسی با عوامل برگزاری هیئت و تعزیه  نسبتی نداشته باشد چگونه وارد این کار می شود؟

 
- ما پذیرش داریم به صورتی که می آیند امتحان می دهند. کارگردان صدایشان و اجرایشان را می بیند.

آقای باقری برگردیم به تاریخ تعزیه درودگاه،  تعزیه خواندن خودتان را شرح دهید. از کی تعزیه‌ خوانده اید و چه نقش هایی را خوانده اید؟

 
- پدر من به نام ملا جعفر، پدرش به نام ملا حسین و پدرش به نام ملا مراد اجداداً در کار عزاداری، نوحه خوانی، سینه زنی و برگزاری مراسمات خاص عزاداری بوده‌اند. و قطعاً در چنین خانواده ای انسان تحت تاثیر قرار می گیرد به خصوص اینکه مشوق من مرحوم پدرم بود به یاد دارم مرحوم حاج عباس وقتی پنج ساله بودم به پدرم گفت نسخه بیاور تا نقش عبدالله امام حسین بازی کند.
از همان سال صدای من مورد پسند قرار گرفت یکی دوسال این نقش را بازی کردم و بعد گفتند که قاسم را هم می‌توانی بازی کنی من نقشم را از عبدالله امام حسن شروع کردم دوسال هم علی اکبر بازی کردم.
در این کارها بودم تا زمانی که حاج  حسن فخاری آمد و سناریویی نوشت و گفت می‌خواهیم آن را اجرا کنیم و باید این نقش ها را بازی کنی و سالها تمرین کردیم. حاج فخار با ما همسایه بود و شناخت داشت و میدانست من تعزیه خوانم. از سال ۶۲ ما شروع کردیم به نوشتن و تحقیق و ۳ سال طول کشید و ما از سال ۶۷ دقیقاً اجرا کردیم.

 


بعد که متن کامل تمام شد، ما حدود یک سال و خرده‌ای هفته ای سه جلسه فقط تمرین داشتیم‌ و تمرین بسیار سخت بود.
به حدی مردم استقبال کردند که سوگواره ی عراق ما را دعوت کرد. ما خیلی شهرها از جمله شیراز. نیریز. اراک رفتیم و مورد تشویق قرار گرفتیم و کم کم تعزیه ما فراگیر شد و در ایران مطرح شد.
حدود ۵ سالی می‌شود که جایم را به آقای عرب زاده داده‌ام. و این چند سال اخیر ما بیشتر تماشاگر و مشوق جوانان هستیم.

آقای فخاری، تعزیه جدید چه توفیقاتی داشت و چه تاثیری در روند تعزیه دشتستان و استان گذاشت؟


 - ما می‌بینیم که طرح هایی که قبلا تعزیه می خواندند مثلاً سه تا چوب به زمین می زدند اما الان همه الگوپذیری می‌کنند که باید نهری باشد نخلی باشد و آبی باشد و مشکی باشد و خیمه ای باشد که قبلا چنین چیزی نبوده. در تعزیه های الان غوغا زمانی به پا می شود که سر بریده می شود و سر بالا می آید و قبلا چنین چیزهایی نبوده.
قبلاً علی اصغر یک نماد کوچک پنبه ای بود اما حال می بینیم که یک بچه زنده را می‌آورند و نقش علی اصغر را بازی می کند و با تردستی هایی که داریم دفن می شود این تاثیراتی است که این تعزیه بر استان و حتی فراتر از استان گذاشته است و همه ی اینها نفس گرم شبیه خوانانی است که با عشق می خوانند.
من فکر می‌کنم که مشوق اصلی ما، این تعزیه خوان هایی هستند که با عشق می خوانند.

با این تغییراتی که در تعزیه خوانی انجام دادید، با چه چالش‌هایی در این سالها مواجه شده اید؟

 
- ای کاش الان مجالی بود برای این که ما بخشی از آفت‌های تعزیه را بررسی کنیم. سپر و شمشیر نداشتن از مشکلات تعزیه نیست، و ما نمی‌دانیم که چه به سر تعزیه خواهد آمد و من برای آینده تعزیه بسیار نگرانم.
شما می بینید که یک عمر تعزیه میخوانی و در کنارش تعزیه هایی با سبک های دیگر، با یک امکانات و جمعیت دیگر که بالای ۱۵۰۰۰ نفر هست. الحمدالله در روستای ما بانیان تعزیه که اصولاً بزرگترهای تعزیه هستند اجازه چنین کاری را به شخصی نداده‌اند که بخواهند وارد این قضایا شوند.
دغدغه هایی که در منطقه وجود دارد این است که ما به کیفیت کاری نداریم و به کمیت توجه داریم. در دهه های هفتاد که حاج آقا مصلح مسئول سازمان تبلیغات بود، فقط یک مسیر های خاصی تعزیه در آن اجرا می شد. اما حالا می بینیم که هر در خیابان یا سر هر میدان یک گروه بلند شده اند که نه آموزش دیده اند و نه حاضر به آموزش هستند و میگویند ما نیاز به آموزش نداریم.

جناب آقای فخرالدین عرب زاده، بفرمایید شما چگونه تعزیه خوان شدید؟



 - به لحاظ ارتباط تنگاتنگی که در آموزش و پرورش با آقای فخاری داشتیم و از قبل در زمان دانش آموزی حدود بین ۱۵ تا ۲۰ سال قبل به صورت اتفاقی می‌دانستم که تعزیه کار می کند یک روز در اداره به ایشان گفتم: یک نقش به من بدهید تا برایتان اجرا کنم. و من به صورت شوخی گفتم اما ایشان ول نکرد و قضیه را جدی گرفت دیگر وارد این بعد شدیم و سال های سال شاگردی آقای فخاری و باقری را کردیم و بعد اجازه دادند ما درسمان را پس دهیم.

با چه نقشی در تعزیه استارت زدید؟
- من اول نظاره‌گر بودم و اینکه خداوند به من توانایی در بحث بیان را داد و ما شاگردی آقای باقری را کردیم و اولین ورودم به تعزیه با نقش امام بود. دو سال قبل از اجرایم در تعزیه در کنار زمین بودم. اجرا را مشاهده می کردم و در جلسات تمرین نقش ها، نوع دیالوگ ها، شمشیر کشیدن ها بارها و بارها تمرین کردیم و اعتماد بنفس این را داشتم.


با چه پشتوانه ای یک نفر باید بیاید و شبیه خوان امام را بازی کند؟


 -اگر ظرف وجودی آدم گنجایش آن را نداشته باشد نمی‌ تواند و از قبل باید این زمینه مذهبی و علاقه در آدم باشد و این پیش زمینه در من بوده.
من به یاد دارم که مادرم لالایی های قشنگ با صدای زیبا می خواند‌ و من با این لالایی ها بزرگ شدم با این پیش زمینه های مذهبی بزرگ شده ایم و به آنها علاقه مند شدیم. علاقه خیلی مهمه اما اگر پیش زمینه ای نداشته باشید نمی توانید کار کنید.

جناب آقای باقری ، اجرای تعزیه چه محاسنی دارد؟



 - خوبی تعزیه به این است که مثل همه فیلم هایی که اصلاً در فضای مجازی انجام می گیرد ولی یاد آور یک مطلب واقعی می شود. خوبی تعزیه به این است که ما برای افراد مختلف با عقاید و نظریه های متفاوت می توانیم به بچه هایی که دارند بالغ میشوند، جوانها و پیرها تلقین کنیم که چنین چیزی بوده است. حضرت حسین بن علی به این خاطر به آن سیدالشهدا می گویند و در راس تمام شهدای تاریخ قرار گرفته که نکات برجسته ای نسبت به سایرین دارد اما شاید بتوانیم بسیاری کم از این برجستگی ها را با نمایشمان به مردم و جامعه زمان خودمان ارائه دهیم و فک‌ر نمیکنم بی تاثیر باشد.
خدا رحمت کند کسانی را که مخترع و مبتکر چنین دستگاهی بودند و به جای اینکه بخواهد روایت شود ما آنها را در قالب نمایش و تعزیه در می آوریم.

آقای فخاری، مردم در ۱۰ سال گذشته بیشتر به تعزیه پیوستند یا از آن فاصله گرفتند؟


 -تعزیه که با آن قداست و سابقه تاریخی اش که حتی قبل از اسلام با تعزیه سوگ سیاوش تا زمانی که تاریخ انقلاب عاشورا تبدیل شد به تعزیه به این سیک و سیاق در آمد تحولات عظیمی ایجاد شده و این تعزیه توانست تاثیر گذاری خودش را بر عامه مردم بگذارد.

 


اینکه بگوییم نقش های محوری در تعزیه کار به سن ندارد. امروزه جوانها این را نمی پذیرند چونکه دارای علم هستند ما کاری که باید انجام دهیم برای مخاطب باید انجام دهیم و مخاطب باید آن را بشناسد و برای آن ارزش قائل باشد.
در دشتستان کار برعکس پیش می رود چون نظارتی بر روی آن نیست. بچه ای که هنوز ۱۵ سالش نشده گروه تعزیه دارد. هزینه ها بالا رفته، مردم به گروه های مختلفی تقسیم شده اند.
بچه ای که هنوز یکی از نمادهای تعزیه را بلد نیست و این باعث تأسف است به آینده و آینده بدی است برای تعزیه.

آقای عرب زاده شما از محاسن تعزیه بفرمایید؟


 - خوبی تعزیه به تاثیرگذاری آن است. حضرت امام (ره) فرمودند: همین محرم و صفر است که اسلام را زنده نگه داشته است. در ماه محرم و صفر، وقتی نذری هست ادیان دیگر هم می آیند وقتی مراسم عزاداری هست شرکت می کنند و امام حسین متعلق به هیچ قشر خاصی نیست و این عشق است و مخاطبین می آیند با وجود اینکه تکراری است.
بارها شده که مردم در تعزیه می آیند و بچه هایشان را می آورند برای اینکه تبرک شوند حتی شده پیش خود من هم می آورند. آن عشقی است که تعزیه برای آنها تزریق کرده.

 


برترین تعزیه خوانان درودگاه را بفرمایید؟


 - حقیقی: مرحوم ملاحسین زیارتی، حاج باقر باقری حقیقی
حاج حسن فخاری: مرحوم ملاحسین زیارتی؛ مرحوم محمود جاهدین، آقای ابریشمی، حاج باقر باقری حقیقی، آقای عرب زاده
عرب زاده: حاج باقر باقری حقیقی، حاج حسن فخاری، حاج عبدالحسین باقری حقیقی
عباسیان: حاج حسن فخاری، حاج باقر باقری حقیقی

 صحبت پایانی جناب آقای فخاری:

 
- تشکر ویژه داریم از مجموعه اتحاد جنوب که چنین فضایی ایجاد کردند و باعث آشنایی بیشتر مردم با تعزیه و تعزیه خوانان درودگاه شوند. کار خیلی خوبی است چرا که آیین های مذهبی رواج بهتری پیدا می کند و ان شاءالله که تداوم داشته باشد. البته از صاحب نظران و متخصصان تعزیه دعوت شود که مبانی تعزیه و تاریخ تعزیه را شرح دهند چرا که لازمه ی تعزیه خوانی آشنایی با مبانی تعزیه است.












لينک خبر:
https://www.ettehadkhabar.ir/fa/posts/117303