کد خبر: 117228 ، سرويس: طنز تلخند
تاريخ انتشار: 11 شهريور 1398 - 08:52
طنز اختصاصی اتحاد خبر/جاروف
میگو

اتحادخبر-معماری برازجانی: خم بدن شاخک به سر کُشتی مرا/لحظه ای از لاک سخت، خود درا/این نشد رسم، وفا با مردمان/روز و شب با قیمتت باشی دوان /در رهت من بار غم ها را کشم/مزه ات با جان و دل آخر چشم  /آه من روزی بگیرد دامنت/عاقبت دندان زنم بر آن تنت /نرخ تو بالاتر از خرمای نخل /دست ما کوتاه تر از سودای دخل
قامتت دانی چرا خم گشته است...

معماری برازجانی:


خم بدن شاخک به سر کُشتی مرا


لحظه ای از لاک سخت، خود درا


این نشد رسم، وفا با مردمان


روز و شب با قیمتت باشی دوان


در رهت من بار غم ها را کشم


مزه ات با جان و دل آخر چشم 


آه من روزی بگیرد دامنت


عاقبت دندان زنم بر آن تنت


نرخ تو بالاتر از خرمای نخل


دست ما کوتاه تر از سودای دخل


قامتت دانی چرا خم گشته است؟


نسل تو یا تیره ات کم گشته است؟


سرکشی ‌؛  با بی نوایان هم غریب


فصل خود با آن اداهای عجیب


می روی بالا نشینی می کنی


خود ملک ما را زمینی می کنی


جای تو یا در کف و  در عمق آب


یا سر آن سفره های چرب و ناب


بی خبر از حال و روز مردمان


اقتصاد و این فشار بی امان


بی نوا آن کس که شد معتاد تو


سر، کند ایام، خود با یاد تو


پیش او میگو بتی از جنس جان


سفره اش  هرگز ندیده رنگ آن

لينک خبر:
https://www.ettehadkhabar.ir/fa/posts/117228