امروز: پنجشنبه 06 ارديبهشت 1403
    طراحی سایت
تاريخ انتشار: 26 فروردين 1392 - 16:37

سيد عدنان مزارعي * 

هدف اصلي از آسيب شناسي، تكميل و تامين فرايندهاي مناسب براي دفع يا رفع آفات و آسيب ها مي باشد، دين زيباترين جلوه رحمانيت خداوند براي هدايت نوع بشر است، و دين داري رويكرد به اين رحمانيت و سير در مسير هدايت. در اين مسير، پيوسته رهزناني ....

آسيب شناسي جوانان در حوزه ي دين

چكيده: هدف اصلي از آسيب شناسي، تكميل و تامين فرايندهاي مناسب براي دفع يا رفع آفات و آسيب ها مي باشد، دين زيباترين جلوه رحمانيت خداوند براي هدايت نوع بشر است، و دين داري رويكرد به اين رحمانيت و سير در مسير هدايت. در اين مسير، پيوسته رهزناني به صورت آفات دين و دين داري ظهور كرده اند كه شناخت آنها و پرداختن به سلامت و بهداشت دين داري از مهم ترين آداب در چنين سيري است كه آسيب شناسي ديني در صدد مطالعه، شناخت، پيشگيري از كجروي و جلوگيري از بازگشت مجدد بحران هايي است كه با انتظار منطقي از دين ، جامعه ديني و ماهيت اسلام سازگاري ندارد. شناختن تمايلات طبيعي و تمنيات فطري جوانان و ارضاي صحيح و معتدل هر يك از آن تمايلات، اساسي ترين پايه تربيت نسل جوان است در اين مقاله به آسيب شناسي ديني در جوانان و علل دين گريزي و همچنين راه هاي جذب آنان به دين اشاره شده است.

واژگان كليدي:آسيب شناسي دين، دين گريزي، ويژگي هاي جوانان، جذب به دين
مقدمه:
مهم ترين رسالت نظام اسلامي برنامه ريزي براي رشد و پرورش انسان هاي مومن و عالم به تعاليم است. انجام اين رسالت، علاوه بر بالندگي، دوام و استكمال نظام اسلامي را به دنبال دارد و هم، بستري فراهم مي كند تا آحاد و جامعه وظايفي را كه خداوند براي آنها معين فرموده انجام دهند و به سوي فلاح و رستگاري گام بردارند. به همان ميزان كه برنامه ريزي براي تعليم، تربيت و رشد ديني، لازم و ضروري است، آسيب شناسي فرايند تعليم و تربيت نيز ضروري مي باشد، چرا كه شناسايي آفت هايي كه در طول اين مسير تربيت ديني ظاهر مي شود و رفع آنها بهبود نظام تعليم و تربيت ديني را در نسل هاي آينده به دنبال خواهد داشت. تعليم و تربيت ديني محصول كاركرد تمام دستگاه هاي فرهنگي – تربيتي مثل مدرسه ، خانواده ، رسانه هاي جمعي ، تمام نهادهاي سياسي ، اقتصادي ، قضائي و ... در كنار محيط اجتماعي است . وفاداري به باورها و آموزه هاي ديني و تجلي آن در برنامه ريزي ها و تصميم گيري هاي عوامل مذكور، زمينه ساز و تسهيل كننده ي تحقق اهداف تربيت ديني است و عدم پايبندي يا كاركردهاي نامطلوب آنها به عنوان مانع جدي و آسيب زا در فراروي مخاطبان تربيت قرار دارد. شناختن تمايلات طبيعي و تمنيات فطري جوانان و ارضاي صحيح و معتدل هر يك از آن تمايلات، اساسي ترين پايه ي  تربيت نسل جوان است. مربي لايق كسي است كه ابتدا، ساختمان طبيعي جوانان را مورد مطالعه دقيق قرار دهد و با بررسي كامل و همه جانبه، تمام خواهش هاي درون آنان را بشناسد و سپس هر كدام را در جاي خود و با اندازه گيري صحيح و عاقلانه ارضا نمايد. چنين تربيتي هم آهنگ با نظام حكيمانه خلقت و بر وفق قانون آفرينش است. چنين تربيتي بهترين و پايدارترين تربيت ها است و مي تواند جوانان را به شايستگي بسازد و موجبات خوش بختي و سعادت آنان را فراهم سازد ( گفتار فلسفي ، ص 333 )

آسيب شناسي
اصطلاح آسيب شناسي در همه رشته هاي علوم اعم از كاربردي ، پايه ، تجربي ، طبيعي ، و انساني به كار گرفته شده و به تبع آن در ادبيات ديني نيز بيش از يك سده است كه مورد توجه اصلاح طلبان مسلمان قرار گرفته است .( اسفندياري ، 1384 )
آسيب شناسي در زمينه مسائل روان شناختي ، تربيتي و يا فرهنگي اصولا به مطالعه و بررسي دقيق عوامل زمينه ساز ، پديدآورنده و يا ثبات بخش رواني فيزيولوژيكي ، بيولو‍ژيكي ، تربيتي و فرهنگي آفات و آسيب هاي موجود در آن زمينه مي پردازد . هدف اصلي از چنين مطالعاتي تكميل و تامين فرايندهاي مناسب براي دفع يا رفع آفات و آسيب ها مي باشد . مثلا آسيب شناسي در علم پزشكي به بررسي بافت هاي آسيب ديده و عوامل و علل بروز آسيب به بافت مي پردازد و تاثير آن را بر بافت هاي ديگر و همچنين ساير اعضاي بدن بررسي مي كند و در نهايت رهيافت و پيشنهادي براي درمان فرد آسيب ديده به پزشك ارائه مي كند .
بر اساس تعريف فرهنگ آكسفورد ، آسيب شناسي ، مطالعه ي علمي آسيب ها ، بيماري ها و اختلالات است . آسيب شناسي ، موقعيتي يا حالتي زيست شناسي است كه در آن يك ارگانيزم از عملكرد صحيح و يا مناسب منع شده است . ( آ . اس . هورناي ، 1382 )
بنابراين ، اصطلاح آسيب شناسي در علم پزشكي به حالت آسيب مند سلول هاي زنده اشاره دارد . در اين حالت ، سلول ها به علت رشد بي رويه يا به دلايل ديگر حيات موجود زنده را در معرض خطر قرار مي دهند . اين اصطلاح به معني دانش شناخت بافت هاي آسيب ديده در بيماري ها نيز به كار رفته است . ( ساروخاني ، 1370 )

آسيب شناسي نسل جوان
" درك جوان " از جمله مسائلي است كه لازم است در مورد جوانان رعايت شود . به دليل آن كه جوان ، خود را در اين سنين ، غريب و تنها مي بيند ، اغلب سعي مي كند عليه سنت ها و آداب و رسوم قيام نمايد ، از والدين خود و جامعه كناره گيري كند و فقط  با همسالان خود تماس بگيرد . در چنين حالتي ، جوان به يك يا چند راهنما نياز دارد تا او را درك كرده و محرم اسرار و همراز او گردند
حال اگر كسي نباشد كه به درد دل هاي جوان گوش فرا دهد و يا احيانا پدر و مادر در مقابل تفكرات او واكنش شديدي از خود نشان دهند ، روشن است كه جوان ديگر والدين را محرم اسرار خود نمي داند و مسائل خصوصي را با آنان در ميان نمي گذارد . پس بايد با جوان همراز بود و به او گفت كه ما تو را درك مي كنيم و مي تواني مشكلات و ناراحتي هاي خود را با ما در ميان بگذاري . وقتي جوان احساس كرد كه حرف هايش خريدار دارد ، آنها را با پدر و مادر در ميان خواهد گذاشت . در غير اين صورت ، او احساس تنهايي مي كند و تعادل رواني خود را از دست مي دهد . حال اگر جواني به هر دليلي احساس كند درك نمي شود و خود را در سطح خانه يا جامعه بيگانه ببيند ، عليه تفكر، مذهب و يا نحوه پوشيدن لباس بزرگ سالان طغيان مي كند و اين مسئله را به شكل هاي گوناگون از جمله پوشيدن لباس هايي با نماد غربي بروز مي دهد .
دوران نوجواني و جواني مهم ترين دوران زندگاني انسان محسوب مي شود . در اين دوران تحولات عظيمي در درون فرد روي مي دهد . او در مرز بلوغ و نوجواني از طفيلي بودن مي رنجد و مي خواهد به خود متكي گردد ، نيروي عاطفي در او افزايش مي يابد و در عالم دوستي ، افراد را عاشقانه دوست دارد و در عالم قهر و نزاع ، تا مرز انتقام پيش مي رود .
در اين سنين ، افراط و تندروي ، غرور ، خودشناسي ، ترديد ،اضطراب ، خيالات، تهور ، استدلال قوي و هوش در بالاترين درجه ي خود قرار دارد و استعدادها به اوج مي رسد . از اين رو ، فرصت يك فرصت طلايي است ، گو اينكه ترقي انسان در اين سن شكل مي گيرد و انحطاط و سقوط نيز در همين سن به وقوع خواهد پيوست .
نوجوان و جواني كه در يك خانواده ي نابسامان و محيطي آميخته با اختلافات خانوادگي پرورش يافته ، به سختي در مدرسه قابل تربيت خواهد بود . اگر والدين بيش از آن چه كه به نيازهاي مادي فرزندانشان اهميت مي دهند به جنبه هاي روحي آنان مي پرداختند ، مشكلات كمتري به بار مي آمد و بزهكاري ها كاهش مي يافت . بيشتر كودكان بزهكار ، از حاكميت نداشتن عاطفه در روابط خانوادگي و كمبود محبت گلايه داشته و رنج مي برند ( موحد نيا ، 1379 )
شرايط حاكم بر اين دوران بيانگر اين است كه نوجوان و جوان احتياج به آرامش رواني بيشتر و ارتباط صميمانه و دوستانه دارد . به عبارت ديگر ، او همدم و مونسي مي طلبد كه وجودش را درك كند و همچون او ، طعم ناخوشايند انتقاد ، تهديد ، تحقير و روابط آمرانه را چشيده باشد . كسي را مي خواهد كه به دور از روابط آمرانه ، حاكمانه و ناصحانه ، با او دوستانه و صميمانه سخن بگويد و ديگران وجودش را به گونه اي كه هست درك كنند .
در اهميت اين دوران همين بس كه طبق سخن پيامبر اكرم (ص) يكي از مهم ترين چيزها كه در قيامت قبل از برداشتن قدم از قدم مورد سوال قرار مي گيرد ، دوران جواني است . و به همين دليل ، آن حضرت درباره ي آنان چنين سفارش فرموده است :
" برتري جوان عابدي كه در جواني خود ره بندگي پيش گرفته ، بر پيري كه در بزرگسالي به عبادت روي آورده ، هم چون برتري فرستادگان الهي بر ديگر مردمان است . " ( محمدي ري شهري ،1384)

ويژگي هاي دوره ي جواني   
براي اينكه بتوانيم آسيب شناسي بهتري از جوان داشته باشيم در اين جا به برخي از ويژگيهاي دوره جواني اشاره مي شود :
1)    علاقه به دوستي با همسالان : بشر در تمام دوران زندگي خويش همواره نيازمند دوستي با ديگران است . جوانان نيز در اين سنين به گروه همسالان ، علاقه ي بيشتري پيدا مي كنند ، با آنان روابط دوستانه و صميمانه برقرار مي سازند و دوست دارند بيشتر اوقاتشان را با آنان بگذرانند . گاه اين علاقه و دوستي تا مرحله ي عشق ورزيدن پيش مي رود . آنها به همسالان خود پناه مي برند ، زيرا مشكلاتي مشابه دارند . جوانان با يكديگر انس مي گيرند و حتي رفتارشان نيز در يكديگر تاثير مي گذارد . بنابراين ، انتخاب دوست در اين دوران از اهميت زيادي برخوردار است ،چه اينكه سعادت و خوش بختي نيز در معاشرت و دوستي با مردم بزرگوار است . ( موحدنيا ، 1379 )
پيامبر اعظم ( صلي الله عليه و آله ) مي فرمايد :
" اسعد الناس من خالط كرام الناس " ؛ خوشبخت ترين مردم ، كسي است كه با مردمان بزرگوار در آميزد . نبايد احساسات فرد در اين سنين ، نسبت به دوستانش لكه دار گردد . گو اين كه جوان با استفاده ي مثبت از دوستان خود مي تواند بر بسياري از مشكلاتش فائق آيد.
2- علاقه به محيط مساعد براي رشد ذهني : جوان به دنبال محيطي مي گردد تا در آن محيط رشد ذهني يابد و خلاقيت خويش را نشان دهد و رفتارش مورد تاييد قرار گيرد .
3- افتخار به شخصيت : تشخص طلبي يكي از تمايلات غريزي بشر است و در نسل جوان بسيار قوي ونيرومند . جوان به نوع لباس ، نوع آرايش مو و نوع واكنش هايش در برخوردها افتخار مي كند و در جمع همسالان خود به ابراز شخصيت و خودنمايي مي پردازد . او مي خواهد بفهماند كه من هم بزرگ شده ام . در اين زمينه ، والدين با برخورد مناسب و هدايت او در انتخاب لباس هاي مناسب و نوع برخوردهايش ضمن احترام به شخصيت وي ، مي توانند او را در مسير صحيح هدايت كنند .
4- علاقه به آزادي بي حد و حصر : يكي از تمايلات و خصيصه هايي كه در اين دوران شدت مي يابد ، علاقه به آزادي بي حد و حصر و بي قيد و شرط است . او مي خواهد مقررات اجتماعي را ناديده بگيرد و در راه ارضاي تمايلات خويش از آزادي هاي تند و بي حساب استفاده كند .
5- شدت يافتن غريزه جنسي : غريزه ي جنسي يكي از غرايز نيرومند و حساس در وجود انسان است . اين غريزه در حيات رواني و جسماني انسان تاثيرات فراواني دارد . بسياري از اعمال و رفتارها حتي بيماري هاي جسماني و رواني انسان از اين غريزه مايه مي گيرد . اگر اين غريزه به نحوي درست و با روش عاقلانه تر پرورش يابد ، زندگي را قرين آسايش مي گرداند و چنانچه در طريق افراط و تفريط واقع شود ممكن است صدها ضايعه جسماني و رواني به دنبال بياورد .

آسيب شناسي ديني
آشنايي با مفهوم آسيب شناسي اجتماعي روشن مي كند كه آسيب شناسي ديني در صدد مطالعه ، شناخت ، پيشگيري از كجروي و جلوگيري از بازگشت مجدد بحران هايي است كه با انتظار منطقي از دين ، جامعه ي ديني و ماهيت اسلام سازگاري ندارد. بنابراين آسيب شناسي ديني را مي توان اينگونه تعريف كرد: آسيب شناسي ديني يعني شناخت آسيب ها و اشكالاتي كه بر اعتقاد و باور ديني و يا آگاهي و معرفت ديني و يا عملي در رفتار جامعه ديني وارد مي شود و يا ممكن است كه وارد شود. (دژاكام، 1377)

جايگاه آسيب شناسي دين و دين داري
دين زيباترين جلوه ي رحمانيت خداوند براي هدايت نوع بشر است ، و دين داري ، رويكرد به اين رحمانيت و سير در مسير هدايت . در اين مسير ، پيوسته رهزناني به صورت آفات دين و دين داري ظهور كرده اند كه شناخت آن ها و پرداختن به سلامت و بهداشت دين داري از مهم ترين آداب در چنين سيري است (دلشاد تهراني ، 1379)
واژه ي " دين" در لغت، به معاني گوناگوني به كار رفته است ; از جمله در فرهنگ هاي فارسي ، به معناي آيين ، كيش ، راه ، روش ، قانون ، حق و داوري ، ( معين ، 1371 ) و در مفردات راغب اصفهاني ، به معناي طاعت و جزا آمده است . " تفليسي " نيز در وجوه قرآن ، هفت وجه ( توحيد ، داوري كردن ، فرمان برداري ، پاداش ، شمار ، خو و كيش ) براي آن ذكر كرده است . استاد جوادي آملي " دين " را در لغت ، به معناي انقياد ، پي روي ، اطاعت ، تسليم و جزا مي داند . در ميان تعاريف ارائه شده ، به تعريفي كه در كتاب ارزشمند " شريعت در آينه معرفت " آمده است اكتفا مي شود :
" معناي اصطلاح آن دين ، مجموعه عقايد ، اخلاق ، قوانين و مقرراتي است كه براي اداره امور جامعه انساني و پرورش انسان ها باشد ."( جوادي آملي ، 1372 )
نويسنده ي محترم كتاب در ادامه ي بحث متذكر مي گردد : " گاهي همه ي اين مجموعه حق و گاهي همه ي آن باطل و زماني مخلوطي از حق و باطل است ." ( همان ، ص 94 )

موضوعات آسيب شناسي ديني از ديدگاه آيت الله مطهري
1.    آسيب شناسي معرفت ديني : شناخت آسيب ها و آفاتي است كه به اصل شناخت و باور ديني زيان مي رساند . آسيب هايي چون : تحريف ، خرافه ، هدف قرار دادن دين به جاي واسطه قراردادن آن ، انتساب دروغ به خدا و پيامبر و ... . هدف در اين نوع آسيب شناسي شناخت آسيب ها و آفاتي است كه به معرفت آدميان از دين ضرر مي رساند . اين آسيب ها و آفات در برخي موارد معطوف به روش هاي فهم از دين است همچون عقل گرايي محض ، اخباري گري و عمل گرايي . ( دژاكام ، همان ، ص5 )
2.    آسيب شناسي معرفت دين شناسان : در اين بخش به برداشت و فهم غلط دين شناسان از دين و مفاهيم ديني كه منجر به عمل غير ديني دين داران مي شود پرداخته مي شود . به ديگر سخن ، در معرفت كساني كه مدعي شناخت دين و معرفي آن هستند مداقه شده و خطاها و اشتباهات آنان كشف مي شود . ( همان ، ص 6 ) به عنوان مثال در اين زمينه مي توان به مواردي مثل الحاق زوايد به دين ، بحث جدايي دين از سياست و غيره اشاره كرد .
3.    آسيب شناسي جامعه ديني : شناخت آفات و آسيب هايي است كه ممكن است يك جامعه ديني ( به جهت داشتن ماهيت ديني ) بدان مبتلا شود (همان) گاه ماهيت دين و معرفت ديني از آسيب ها در امان است ، ولي جامعه ديني از حقيقت دين فاصله گرفته و به آفاتي چون سالوس بازي ، زهدگرايي ، سنت گرايي منفي و ... دچار مي گردد .
4.    آسيب شناسي دين داري : شناخت آفات و موانعي كه در عمل ، موجب گريز دين باوران به خصوص نسل جوان و تحصيلكرده از دين مي شود . (مطهري ، 1388 )
از ناهمخواني سطح شناختي جوان با سطح معارف ديني ، فقدان الگوهاي مناسب ، افراط در سرزنش كه در تضاد با روحيه استقلال طلبي ، حريت و عدالت طلبي جوان است و نيز عدم ارضاي نيازها و غرائز به عنوان عوامل دين گريزي جوانان مي توان ياد كرد . ( شاكرين ، 1386 )
5.    آسيب شناسي نهادهاي ديني : شناخت آسيب ها و آفاتي كه دامن گير نهادهاي ديني ي همچون حوزه هاي علميه و ساير نهادهايي كه متولي امور ديني جامعه هستند مي گردد .
آسيب شناسي دين گريزي در بين جوانان
پديده " دين گريزي" يكي از مشكلات اساسي جوامع انساني است كه همواره دغدغه هايي را براي رهبران ديني ، دينداران و خانواده هاي متدين به وجود آورده و تهديدهاي جدي براي نسل جوان محسوب شده است . اين سوال مطرح است كه چرا انساني كه فطرت او با عناصر درون ديني ارتباط تكويني و ماهوي دارد ، به دين گريزي روي آورده و چرا اين موضوع در نسل جوان شيوع و نمود بيشتري يافته است ؟
بدون ترديد در ذات دين ، هيچ عنصر دين گريزانه وجود ندارد . اگر انسانها به دريافت معارف ديني نايل آيند ، در هيچ رتبه اي ازدين نمي گريزند ، علاوه بر اين ، عقل و عشق ، كه دو ركن اساسي در حيات انساني محسوب مي شوند و همه جاذبه ها و دافعه ها در اين دو حوزه و بر اساس اين دو معيار رخ مي دهند ، هر دو در درون دين وجود دارد و دين با هر دو گروه باقي مانده است . دين ، هم ذهن انسان را تغذيه مي كند و هم دل آدمي را حيات و حركت و نشاط مي بخشد .
بنابراين ، پديده دين گريزي به عنوان يك پديده اجتماعي ، عيني و رفتاري ، معلول ماهيت و ذات خود دين نيست ، بلكه علت و يا علل دين گريزي را در خارج از قلمرو دين و آموزه هاي ديني بايد جست و جو كرد . بي شك عوامل متعددي مانند ناهنجاريهاي اجتماعي ، اقتصادي ، فرهنگي ، سياسي و رواني زمينه گريز جوانان را از دين فراهم مي نمايد . آنچه مي خوانيد برگرفته از مجله معرفت است كه نگاهي روان شناختي به آسيب شناسي دين باوري جوانان دارد .

علل دین گریزی جوانان
الف ) علل روان شناختی گریز از دین
1-    ضعف معرفتی
یکی از ابعاد وجودی هر انسانی بعد شناختی اوست . انسان در هر مرحله ای از مراحل رشد خود ، یک سلسله توانمندیهای شناختی دارد . روان شناسان ، رشد شناختی انسان را به سه دوره تقسیم می کنند : دوره حسی – حرکتی ( 2 سال اول ) ، دوره عملیاتی منطقی عینی ( تا 12 سالگی ) ، دوره عملیات منطق صوری یا دوره تفکر انتزاعی . (سیف ، 1387 )
سومین دوره تحول شناختی در آستانه نوجوانی آغاز و در اوایل جوانی تکمیل می شود . بنابراین ، یکی از ویژگی های جوان از نظر شناختی این است که دارای تفکر انتزاعی است و از نظر ذهنی ، به حداکثر کارایی هوشی می رسد . در این دوره ، گرایش جوانان به " فلسفه زندگی " آنان را به سوی مسایل اخلاقی ، سیاسی و مذهبی سوق می دهد و جوانان تلاش می کنند هویت مذهبی خود را شکل دهند . اما به دلایل گوناگونی ممکن است در این هویت یابی مذهبی ، با بحران مواجه شوند و نتوانند هویت مذهبی خود را خوب شکل دهند و دچار نوعی سردرگمی و در نهایت ، بی رغبتی و گریز از دین شوند . یکی از علل این بحران ، ناهمخوانی سطح شناختی جوان با سطح معارف دینی است که به او ارائه می شوند . جوان به خاطر توانمندیهای ذهنی ، دین تقلیدی را بر نمی تابد و همه آن باورهای دینی که از دوران کودکی به صورت تقلیدی از خانواده و دیگران به او القا شده اند به کناری می نهد و می خواهد دینی را بپذیرد که متناسب با سطح تفکر او باشد . اما از یک سو ، بسیاری از اوقات آنچه به عنوان دین به او عرضه می شود برای او قانع کننده نیست ، و از سوی دیگر ، در برخی موارد نیز جوان می خواهد همه آموزه های دینی اعم از احکام و عقاید را با عقل خود بسنجد و فکر می کند اگر آموزه های دینی در قالبهای فکری او بگنجد صحیح هستند ، وگرنه درست نیستند و باید کنار گذاشته شوند . این عوامل موجب می شوند هویت دینی جوان به خوبی شکل نگیرد و جوان دچار یک بحران شناختی نسبت به آموزه های دینی شود و نجات خود را از این بحران ، در گریز از دین بداند. 

2- برداشتهای غلط از دین یا سطحی نگری
بسیاری از اوقات دین مساوی با معنویت در نظر گرفته می شود و دین را در حد یک نیاز معنوی کاهش می دهند و این گونه نتیجه می گیرند که نیاز به معنویت فقط در موقع سختی ها و بحرانهای شدید مفید است و در سایر مواقع ، نیازی به دین نیست و برای دین نقشی در زندگی روزمره خود قایل نیستند .
این دیدگاه ساده انگارانه و کاهش گرایانه نسبت به معارف دینی به تدریج ، موجب حذف دین از زندگی انسان می شود و جوانان ، که در حال جست و جوی فلسفه زندگی اند ، وقتی احساس می کنند دین در معنادهی به زندگی آنها تاثیری ندارد ، بتدریج آن را کنار می گذارند و حتی ممکن است دین را امری دست و پاگیر در مسیر زندگی تلقی و حالت گریز نسبت به آن پیدا کنند .
3-    احساس محدودیت نسبت به گزاره های دینی
نه تنها کاهش گرایی و ساده انگاری نسبت به دین موجب دین گریزی می شود ، بلکه گاهی دین به گونه ای به جوانان معرفی می شود که گویی نه تنها نیازهای انسان را تامین نمی کند ، بلکه مانع از ارضای نیازهای واقعی او نیز می شود . طبیعی است ترسیم چنین تصویری از دین برای جوان نه تنها موجب عدم گرایش آنها به دین می شود ، بلکه موجب می شود روحیه گریز از دین نیز در آنها به وجود آید . روحیه استقلال طلبی ، آزاد منشی ، و قطع وابستگی ها از جمله ویژگی های روحی جوان است . جوان که یک دوره گذار از وابستگی به استقلال را طی کرده است و می خواهد با اراده آزاد خود انتخاب کند و از نظر اخلاقی نیز مرحله " اخلاق دیگر پیرو " ( تقلیدی) را پشت سر گذاشته و وارد مرحله " اخلاق خود پیرو " گردیده ، از هر گونه مانعی حتی موانع تخیلی ، گریزان است و می خواهد در رفتار ، گفتار ، تفکر و انتخاب آزاد باشد . هر چند عدم تربیت صحیح روحیه استقلال طلبی و پیروی بی چون و چرا از غرایز کور و لذت طلبی افراطی برای جوان بسیار خطرناک است ، اما در بدو امر ، هر چیزی که بخواهد محدودیتی برای او ایجاد کند امری ناخوشایند تلقی می شود ، مگر اینکه راهکارهای دین برای ارضای غرایز به خوبی برای جوانان ترسیم شود .
4-    عدم دسترسی به الگوهای مناسب
بدون شک ، در هر مقطع سنی الگوهای جذاب برای یادگیری و شکل دهی رفتار انسانها ، به ویژه جوانان ، نقش اساسی دارد . الگو از یک سو ، در دستیابی به هدف نقش مهمی دارد و از سوی دیگر ، در دوره نوجوانی و جوانی تاثیرپذیری از خنواده بشدت کاهش پیدا می کند . گاهی بین خانواده و جوان تعارض و درگیری به وجود می آید . از این رو ، جوان برای ساختن نظام ارزشی و اعتقادی خود می خواهد از چیزهایی غیرازخانواده و مربیان قبلی استفاده کند . از جمله عوامل تاثیرگذار در بیرون نهاد خانواده ، الگوها و دوستان هستند و دراین میان ، نقش الگوهای مورد پسند می باشند و کمک زیادی احتمالا در هویت یابی دینی دوستان خود ندارند . در چنین شرایطی ، اگر الگوهای مناسب و قابل دسترسی در جامعه وجود نداشته باشند ، جوان دچار سردرگمی می شود و تعادل روانی او از مرز بهنجار خارج می شود و چه بسا به الگوهای مجازی پناه ببرد و زمینه های گریز از دین برای او فراهم شود .
5-    برخوردهای تند و سرزنشهای افراطی
استقلال طلبی، حریت و عدالت جویی از ویژگیهای بارز دوران جوانی است . جوانان برای اثبات این ویژگیها سعی می کنند با بزرگسالان مقابله کنند . این مقابله نه از روی لج بازی و پشت پا زدن به ارزشهاست ، بلکه بیشتر جنبه اثباتی برای خود جوان دارد . اما یکی از اشتباهاتی که در اینجا از ناحیه بزرگسالان سر می زند سرزنش وملامت جوان است و این سرزنشها همه از نظر عاطفی برای جوان شکننده اند و به روحیه استقلال طلبی او آسیب وارد می کنند و نتیجه آن شعله ور شدن آتش لجاجت و طغیان است . از این رو ، امیرالمومنین علی (ع) در این باره هشدار می دهند : " زیاده روی در ملامت و سرزنش ، آتش لجاجت را شعله ور تر می سازد . " ( مجلسی ، ص 232 )
مقابله با روحیه استقلال طلبی جوان و سرزنش کردن او پیامدهای خطرناکی به دنبال دارد که یکی از آنها طغیان علیه ارزشهای حاکم بر جامعه و گریز از آن ارزشها و ادبار نسبت به به منبع این ارزشهاست که معمولا در جوامع دینی منشا و منبع ارزشها " دین " است .
6-    عدم ارضای نیازها
جوان همان گونه که از نظر ذهنی به بالاترین ظرفیت خود می رسد ، از نظر جسمانی نیز به حد کافی رشد می کند و انواع غرایز ، به ویژه غریزه جنسی ، کاملا در او بیدار می شوند و در صدد ارضای این غرایز است . به عبارت دیگر ، او یک سلسله نیازهای مادی و معنوی دارد . تامین به موقع این نیازها نقش مهمی در تعدیل و رفتار و رشد و تکامل او دارد . همانگونه که عدم ارضای این نیازها نه تنها باعث توقف رشد و بالندگی می شود ، بلکه نابهنجاری رفتاری زیادی را نیز به دنبال دارد  . کفر به عنوان یک نابهنجاری اعتقادی همانگونه که می تواند معلول جعل و ضعف معرفتی باشد ، می تواند معلول فقر نیز باشد، از این رو، معصومان فرموده اند: یکی از پیامدهای احتمالی فقر، کفر و دین گریزی است و یا در مورد ازدواج فرموده اند : " کسی که ازدواج کند نصف دین خود را حفظ می کند " (مجلسی ، همان ، ص 219) . فراهم نبودن شرایط برای ازدواج سالم و طبیعی زمینه های گناه و زایل شدن ایمان را فراهم می کند و بتدریج ، به گریز از دین تبدیل می گردد. ارضای نیازهای جسمانی و روانی در بهداشت روانی انسان موثر است و ارضا نکردن به موقع و مشروع نیازها نه تنها سلامتی انسان را تهدید می کند ، بلکه زمینه ساز بسیاری از نابهنجاری هایی است که یکی از آنها ادبار و گریز از دین می باشد .

عوامل جامعه شناختي دين گريزي
انسان داراي دو بعد فردي و جمعي است. بعد فردي انسان در علم روان شناسي و بعد جمعي زندگي وي در جامعه شناسي مورد بررسي قرار مي گيرد . بر اساس آنچه از آيات قرآن ( فاطر : 25/انعام : 123 و 124 ) به دست مي آيد ، دين گريزي به اشكال گوناگون ، در ميان ملت ها وجود داشته و پديده اي نوظهور و مختص به قرن هاي اخير نيست. به همين دليل ، دين گريزي يك پديده اجتماعي است و مثل ديگر پديده هاي اجتماعي ، كيفيت پيدايش ، تحول ، نتايج و پيامد هاي آن در جامعه شناسي مورد مطالعه قرار مي گيرند . روشن است كه در اين بين ، توجه به يك عامل خاص ، ناشي از عدم توجه به ابعاد ديگر اين پديده است . بنابراين ، بروز چنين پديده اي ممكن است عوامل زيادي داشته باشد كه مي توان با نگرش جامعه شناختي ، آنها را از قرآن استخراج كرد و تحليل خاص قرآن را در اين زمينه به دست آورد. به دليل آن كه شخصيت انسان در اجتماع شكل مي گيرد و ارزش ها ، گرايش ها ، عقايد ، عادات و رفتار ، تشكيل دهنده شخصيت او به شمار مي آيند ، عواملي در تكوين اين شخصيت تاثيرگذارند كه جامعه شناسان از آنها به " عوامل موثر در اجتماعي شدن انسان " ذكر كرده اند كه عبارتند از : خانواده ، مدرسه ، همسالان ، رسانه هاي جمعي ، مسجد ، تماس با دوستان و همكاران ، گروه هاي مرجع ، گروه هاي همدرد ، صميمي ( بروس كوئن ، 110 ) با بررسي آيات سوره هود ( عليه السلام ) روشن مي شود كه معمولا سه گروه در بروز پديده دين گريزي در سطح جامعه ، نقش مهمي را ايفا مي كنند:
الف . خانواده
خانواده شامل طيف وسيعي از نزديكان نسبي ( پدر،مادر، برادر ، خواهر ، پدربزرگ ، مادربزرگ ، عمه ، عمو ، خاله ، دايي و...) و سببي ( همسر ، نزديكان ، و اقوام همسر و ...) مي شود . در ميان اعضاي خانواده، پدر و مادر چون ارتباط زيادتري با فرزند دارند ، نقش بيشتري در شكل گيري شخصيت فرزند ايفا مي كنند . به همين دليل ، اولين عامل زمينه ساز گريز از دين ، رفتار و منش پدر و مادر مي باشد . اين مطلب را با استفاده از بعضي آيات و نيز بعضي از روايات مي توان به دست آورد : " ... رب لا تذر علي الارض من الكافرين ديارا. " ( نوح : 26 ) . ...پروردگارا ، هيچ كس از كافران را بر روي زمين مگذار . در آيه بعد ، يكي از علل درخواست نابودي كفار را چنين بيان مي فرمايد : " ...ولا يلدوا الا فاجرا كفارا" ( نوح: 27 ) جز پليدكار ناسپاس نزايند . با توجه به آيه مزبور، اين احتمال در ذهن انسان تقويت مي شود كه پدر و مادر در دين گريزي فرزند نقشي اساسي دارند ، به گونه اي كه پايه و اساس آن ، حتي به پيش از تولد نيز باز مي گردد . به عبارت ديگر ، پدر و مادر ممكن است به جايي برسند كه همانند پدران و مادران قوم حضرت نوح (عليه سلام) ، همه فرزنداني كه از دامن آنان به دنيا مي آيند، همگي انسان هاي پليد و بي دين باشند .
از سوي ديگر ، در همين زمينه ( گم راهي فرزند ) روايتي از رسول اكرم ( صلي الله عليه و آله ) نقل شده است : " كل موعود يولد علي الفطره فابواه يهودانه او يمجسانه " ترجمه : " هر كودكي بر فطرت ( اسلام ) به دنيا مي آيد ، سپس پدر و مادرش او را يهودي يا مجوسي مي كنند ." ( شيخ طوسي ، ص 247 ) . هر انساني كه به دنيا مي آيد ، در ذاتش به خداپرستي گرايش دارد . اما پدر و مادر او را از خالق هستي دور كرده ، باعث انحراف وي از دين مي شوند . بنابراين ، اگر آيه و روايت مزبور را در كنار آيه پانزدهم از سوره " لقمان " قرار دهيم ، اين نظر تاييد مي شود كه گفتار و رفتار پدر و مادر مشرك ، تاثيري بسزا در دين گريزي فرزندان دارد . گاه ممكن است والدين پا را از اين فراتر گذاشته ، انسان را به كفرورزي و شرك فراخوانند چنان كه خداي سبحان مي فرمايد : " و ان جاهداك علي ان تشرك بي ما ليس لك به علم فلا تطعهما " ( لقمان : 15 ) ترجمه : " و اگر تو را وادارند تا درباره چيزي كه تو را بدان دانشي نيست به من شرك ورزي ، از آنان فرمان مبر..." يعني اگر پدر و مادرت اصرار ورزيدند چيزي را كه به آن علم نداري و يا حقيقت آن را نمي شناسي شريك من بگيري ، اطاعتشان مكن و براي من شريكي مگير .
ب. گروه هاي صميمي
گروه هاي صميمي عبارتند از: دوستان و اطرافيان و كساني كه گفتار و رفتار آنها به دلايل گوناگون از جمله احساس همدردي و جلب اطمينان ، در تصميمات انسان تاثير مي گذارند . ( بروس كوئن ، پيشين، ص 138 ). با نگاهي گذرا به سرنوشت پر فراز و نشيب قوم بني اسرائيل ، نقش گروه هاي صميمي در دين گريزي انسان بيش از پيش آشكار مي شود . قرآن كريم براي نمونه مي فرمايد : " و لقد ارسلنا موسي باياتنا و سلطان مبين الي فرعون و ملائه فاتبعوا امر فرعون و ما امر فرعون برشيد" ( هود: 96-97) ترجمه : " و به راستي ، موسي را با آيات خود و حجتي آشكار به سوي فرعون و سران قوم وي فرستاديم ، ولي سران از فرمان فرعون پي روي كردند و فرمان فرعون صواب نبود ." خداي سبحان موسي ( عليه السلام) را به سوي فرعون و سران قوم او فرستاد ، ولي سران و بزرگان ، كه همه از دوستان صميمي و اطرافيان فرعون بودند ، از فرمان پي روي كردند . با دقت در سياق آيه ، در مي يابيم قرار گرفتن لفظ " فرعون" در كنار لفظ " ملا" ، بيانگر وجود هماهنگي و شباهت فكري و روحي و رفتاري بين اين دو مي باشد ، زيرا همگوني هاي روحي ، فكري و رفتاري ،عامل اساسي در دوستي ها مي باشند.
به دليل آن كه آيه مذكور ، دو لفظ " فرعون" و " ملا" را در كنار هم و با اشاره به همسويي آنان آورده است ، چه بسا بتوان گفت كه ميان فرعون و سران و اطرافيان وي علاوه بر رابطه كارگزاري و مسئوليت اجرايي دربار ، رابطه دوستي نيز برقرار بوده است . اين ارتباط دوستانه موجب شده تا همه آنان موضع گيري يكساني در برابر موسي ( عليه السلام) داشته باشند . به نظر مي رسد كه طمع اطرافيان فرعون به منزلت و ثروت او از يك سو ، و نياز فرعون به اطرافيان براي حفظ حكومت از سوي ديگر ، اين ارتباط دوستانه را پايدارتر كرد و منجر به تصميم مشترك آنان در برابر پيامبر خداوند شد . در همين باره ، مي توان به روايتي از امام صادق (ع) تمسك جست : " المرء علي دين خليله " ترجمه : " انسان ديني را بر مي گزيند كه دوستش آن را انتخاب كرده است ". به همين دليل است كه گاهي يك فرد فاسق در مدتي كوتاه گروه زيادي را از دين بي زار مي كند . در تاييد مطلب مزبور مي توان به برخي از آيات ديگر ، كه بيانگر شكوه و شكايت اهل دوزخ از دوستان و اطرافيان خود مي باشند ، اشاره كرد : " ... يا ليتني اتخذت مع الرسول سبيلا يا ويلتا ليتني لم يتخذ فلانا خليلا لقد اضلني عن الذكر بعد اذ جاءني " ( فرقان : 27و28) ترجمه : " اي كاش با پيامبر راهي بر مي گرفتم ، اي واي ! كاش فلاني را دوست ]خود [نگرفته بودم . او بود كه مرا به گم راهي كشانيد ، پس از آن كه قرآن به من رسيده بود". اين آيه با صراحت تمام ، به نقش گروه صميمي ( دوستان و اطرافيان ) فاسد در گم راهي و دين گريزي اشاره مي كند .
ج. ملاء
سران حكومت ها ، صاحب منصبان ، اشراف ، بزرگان و صاحبان قدرت هاي شيطاني ، سومين گروهي هستند كه بيش ترين نقش را در زمينه دين گريزي داشته اند . گروه هاي مذكور ، كه در فرهنگ قرآني ، " ملاء" ناميده شده اند ، گاه همراه با صفت استكبار در آيات مطرح شده اند . فرعون كه سرامد " ملاء" زمان خود بود ، براي دور كردن مردم از دين الهي و در نتيجه ، حفظ قدرت خود ، از هيچ كاري خودداري نمي كرد . قرآن در اين باره مي فرمايد : " ان فرعون علا في الارض و جعل اهلها شيعا يستضعف طائفه منهم يذبح ابنائهم و يستحيي نسائهم ." ترجمه : " فرعون در سرزمين ]مصر[ سر برافراشت و مردم آن را طبقه طبقه ساخت . طبقه اي از آنان را زبون مي داشت : پسرانشان را سر مي بريد و زنانشان را  ]براي بهره كشي  [ زنده بر جاي مي گذاشت " ( قصص: 4 ) . توده مردم ، كه از قدرت هاي دنيايي بي بهره هستند و اكثريت جامعه را تشكيل مي دهند ، معمولا تحت تاثير حركت هاي سياسي و اجتماعي قرار دارند . از ديگر سو ، كساني تاثيرگذاري بيش تري بر اين طبقه دارند كه از مقام و منزلت ويژه اي در جامعه برخوردار باشند . حق يا باطل بودن موقعيت اين افراد ، معمولا تاثير زيادي بر تصميم گيري بيش تر مردم ندارد ، بلكه مهم آن است كه طبقه تاثيرگذار تا چه اندازه از مقام و منزلت اجتماعي ، سياسي و اقتصادي برخوردار باشد ، زيرا هر اندازه مقام و منزلت بالاتر باشد ، توان و ميزان تاثيرگذاري بيش تر خواهد بود .
به همين دليل ، اگر طبقه تاثيرگذار مصلح باشد و در راه حق گام بردارد ، مردم را به سوي حق هدايت مي كند ، و اگر همانند فرعون مفسد باشد ، گاهي با توسل به زور و قلدري ، مردم را به سوي باطل مي برد و گاهي هم همانند معاويه ، مردم را با نيرنگ و فريب از حق و دين الهي گريزان مي كند . كساني كه به هر دليل در راس هرم جامعه قرار مي گيرند ، در حقيقت الگوي مردم در تمام زواياي زندگي مي شوند . گفتار و رفتار آنان ، چگونه زيستن را براي مردم تعريف مي كند ، و تفكر و انديشه آنان جهت گيري اعتقادات و شناخت مردم را مشخص مي كند . اين افراد به قدري در شكل گيري شخصيت مردم موثر هستند كه حتي نحوه سخن گفتن آنان و واژه هايي كه به كار مي برند ، در گفتار روزمره مردم نقش مي آفريند . اين چيزي است كه امروزه ما در جامعه خود نيز شاهد آن هستيم و چندان نيازي به اثبات ندارد . زماني كه سردمداران تا اين اندازه در روحيات و شكل دهي شخصيت مردم نقش آفرينند ، تاثير آنان در دين داري مردم نيز انكار ناپذير است . چه گوياست اين كلام حكيمانه كه " الناس علي دين ملوكهم ! " ترجمه : رهبران جامعه به هر ديني معتقد باشند ، مردم نيز از آنان پيروي مي كنند . حضرت اميرالمومنين علي ( عليه السلام ) در اين باره مي فرمايد : " الناس بامرائهم اشبه منهم بآبائهم " ترجمه : مردم آن اندازه كه از رهبران و حاكمان خود پيروي مي كنند از هيچ كس ديگري پي روي نمي كنند . بدين روي ، گفتار و رفتار مردم بيش تر شبيه حاكمانشان است تا پدرانشان.
آيه ديگري كه به نقش همين عامل اشاره مي كند آيه اي است كه در آن گم راهان ، خود به تاثير ملاء در گم راه سازي ايشان اشاره كرده مي گويند : " ربنا انا اطعنا سادتنا و كبرائنا فاضلونا السبيلا " ترجمه : " و مي گويند : پروردگارا ، ما روسا و بزرگتران خويش را اطاعت كرديم و ما را از راه به در كردند " ( احزاب: 67) . اگر چه ابتداي آيه بر تمايلات روحي انسان هاي عادي ، مبني بر پي روي و الگوبرداري از روسا و بزرگان و حاكمان جامعه دلالت دارد ، ولي آخر آيه بيانگر نقش موثر سران و بزرگان بر مردم مي باشد . زيرا " كساني كه در جامعه منزلت اجتماعي ويژه اي پيدا مي كنند ، بهتر مي توانند در ديگران تاثير بگذارند " ( مصباح ، ص 174 )
در ميان ملاء ، ممكن است گروهي باشند كه از قدرت مادي برخوردار نباشند ، ولي با نفوذ فكري و علمي خود بر دل هاي مردم ، در جهت دهي گرايش ها و انگيزه هاي مردم تاثير داشته باشند . اين عده همان عالمان و انديشمندان جامعه هستند . دانش اگر با تهذيب و پيرايش انسان از هواهاي نفساني همراه نگردد ، خود حجابي خواهد شد كه نه تنها صاحب علم ، بلكه جامعه را هم به فساد مي كشاند و موجب بي ديني مردم مي شود . در طول تاريخ ، عالمان فاسد همواره مانع بزرگي در برابر انبيا ( عليهم السلام ) و دعوت كنندگان به راه حق بوده اند . گاه كسي همچون سامري ( طه : 85 ) بني اسرائيل را از دين منحرف مي كند ، چنان كه حتي تلاش حضرت هارون ( عليه السلام ) ( طه : 90 ) سودي نبخشيد . زماني هم بلعم باعور ( اعراف : 175 ) موجب گم راهي عده زيادي از مردم مي شود ، گاهي نيز انديشمندان اهل كتاب با كتمان حقيقت مردم را از ايمان به رسالت رسول اكرم ( صلي الله عليه و آله ) باز مي دارند ، زمان ديگر افرادي همانند شرحبيل يا شريح قاضي مردم را به نفع حكومت بني اميه بسيج مي كنند . امروز هم روشن فكر مآبان غرب گرا و دگر انديشان سكولار و انسانگرا با بهره گيري از " ايسم " ها و واژه هاي فريبنده و جوان پسند ، جامعه را به فساد عقيده و انديشه مي كشانند . همواره بيش تر روشن فكر نمايان آلت دست ظالمان و مستكبران بوده اند و حكام مستبد و ملحد به وسيله اين گروه ، مردم را به بي ديني تشويق مي كرده اند . ( آل احمد ، ص 9 )
اين گروه براي رسيدن به مطامع و لذت هاي زودگذر دنيايي ، با تحريف واقعيات دين و تحريك احساسات و عواطف ، بسياري از مردم را از شناخت حقايق بازداشته اند و گاه چنان فضايي عليه دين و دين داري ايجاد مي كنند كه مردم شجاعت شنيدن سخن عالمان رباني را به خود راه نمي دهند ، چه رسد به پي روي از آنان ! كافي است به حوادث سده اخير ايران ، به ويژه رخدادهاي صدر مشروطه ، مراجعه شود تا تاثير عميق اين گروه ها بر گسترش تفكر ضد ديني در ايران آشكار گردد . اين گروه به اصطلاح روشنفكر همچون چراغي در دست قدرت هاي شيطاني هستند كه با علم و هنر خود توانستند ارزش ها را ضد ارزش و هنجارها را ناهنجار جلوه دهند و بهتر و گزيده تر به يغماي سرمايه هاي معنوي مردم بپردازند . خلاصه آن كه گروه ملاء از سويي به خاطر انگيزه ها و گرايش هاي دروني و روان شناختي از دين گريزان هستند، و از ديگر سو ، براي رسيدن به آمال و آرزوهاي دنيايي خود، زمينه دين گريزي را در جامعه فراهم مي كنند .

نتايج و ارائه پيشنهاد
براي مبارزه با دين گريزي، بايد پس از بررسي همه جانبه علل و عوامل آن ، راهكارهاي مناسب را برگزينيد . آنچه در جامعه امروز ما بسيار مهم است ايجاد موجي سهمگين و توفنده در برابر تهاجم فرهنگي دشمنان و ارائه چهره زيباي دين و زدودن غبار خرافات و كژانديشي ها است . در اين صورت دين با جذابيت فوق العاده اي كه دارد ، جوانان را به سوي خود مي كشاند.
از اين رو نقش متوليان و دستگاههاي فرهنگي در برنامه ريزي صحيح و اصولي و تقويت مباني ديني و عقيدتي جوانان و تربيت آنان بر اساس الگوها و معيار هاي صحيح اسلامي نقش بسيار حياتي در مقابله با دين گريزي جوانان دارد . اهميت اين مسئله در دانشگاه ها بسيار جدي است ، لذا بايد مسئولان تاثيرگذار در اين مراكز ، در گزينش اساتيد و مديران دانشگاه دقت و نظارت كافي داشته باشند و در غني سازي متون آزمايشي متناسب با نياز هاي جامعه و ارزش هاي اسلامي همت گمارند . از طرف ديگر به شدت بايد مواظب خطر دگرگوني در هويت فرهنگي و گرايش هاي نسل جوان بود . يكي از خطرات جدي فرهنگ مهاجم غرب ، اين است كه جوانان را چنان به سوي تمايلات شهواني و آزادي هاي جنسي سوق مي دهد كه اساسا گرايش به دين و ديانت در آنان رنگ مي بازد و ديگر براي آنان حق و باطل چندان اهميتي ندارد . از اين رو بايد در كنار كار فرهنگي ، با عوامل شبهه افكن داخلي دشمن از قبيل روزنامه ها و گروه معاند ، برخورد قانوني داشت و اجازه مسموم نمودن فضا ، امنيت سلامت فكري و رواني جامعه را به آنها نداد . علاوه بر اين تقويت و كارآمدي دستگاههاي قضايي و انتظامي در مقابله با باندهاي فساد و اشراري كه سعي در گسترش فساد ، اعتياد و بزهكاري در ميان جوانان دارند از اهميت ويژه اي برخوردار است .
همان گونه كه در بررسي علل دين گريزي مطرح شد ، عوامل گوناگوني در بروز اين پديده نقش دارند كه به طور كلي ، به دو دسته تقسيم مي شوند:
1-    عوامل محيطي ( اجتماعي ، فرهنگي ، سياسي و اقتصادي و ... )
2-    عوامل درون فردي كه از آنها به عوامل " روان شناختي " تعبير مي شود .
به غير از عوامل طبيعي ويژگي هاي شناختي و عاطفي هر فرد نيز در اقبال و ادبار او نسبت به معارف ديني نقش دارند. بنابراين ، براي پيشگيري از دين گريزي بايد به جنبه هاي رواني و ويژگيهاي شخصيتي افراد ،به ويژه جوانان، توجه شود . بدون ترديد ، نحوه ارائه معارف ديني ، به ويژه به نسل جوان بسيار حائز اهميت است . بنابراين ، سوال اينجاست كه چگونه مي توان معارف ديني را به جوانان عرضه كرد تا ضعف شناختي آنها نسبت به آموزه هاي دين تقويت شود و هويت ديني آنها به نحو مطلوب شكل يابد ؟
1-    جوان كيست و چه ويژگي هايي دارد ؟ مخاطب شناسي يكي از مهم ترين مسايلي است كه در تعليم و تربيت بايد مد نظر داشت . اگر يك سخنران، هنرمند، معلم و يا نويسنده مخاطب ، بيننده و خواننده خود را نشناسد مخاطبان او در چه دوره اي از تحول شناختي ، انگيزشي و توانشي قرار دارد ، معلوم نيست مطالب او هر قدر ارزشمند ، دقيق و علمي باشند -  موثر واقع گردند، زيرا مطالبي كه عرضه مي كند يا در سطح شناختي مخاطبان نيست و يا تناسبي با نياز هاي آنها ندارد . در نتيجه ، مخاطبان انگيزه اي براي فراگيري آنها ندارند.
2-    بايد الگوها و روشهاي آموزشي متناسب با مخاطب را شناسايي كرد . از ميان روشهاي موجود ، هر كدام ارتباط شناختي – عاطفي بيشتري بتواند با جوان برقرار كند كارآمدتر است . به عبارت ديگر ، عنصر ارتباط – آن هم ارتباط دو سويه – مهمترين عامل براي انتقال پيام است . انتقال پيام بدون ايجاد ارتباط امكان پذير نيست . بنابراين ، براي جذب جوانان به دين اولا ، بايد ويژگيهاي شخصيتي آنها ، اعم از ويژگيهاي جسماني ،اجتماعي،عاطفي و ذهني ، را بشناسيم . ثانيا ، از روش يا روش هايي براي انتقال پيام دين به جوانان استفاده كنيم كه بهتر بتوانيم با آنها ارتباط برقرار كنيم . اين ارتباط ، هم دو سويه و هم از بار عاطفي بالايي برخوردار است .
 بهترين روش براي جذب جوانان و متمايل كردن آنها به ارزشهاي ديني ، روشي است كه هم عنصر شناخت و هم عنصر عواطف و هم عنصر انگيزش در آن لحاظ شده باشد، علاوه بر اين ، ارتباط با آنها دوسويه باشد ، يعني به آنها اجازه سوال كردن ، انتقاد و فرصت فكر كردن و انتخاب داده شود و از تحميل ، تحقير و تحكم اجتناب گردد .
از ميان همه روش هاي موجود ، مانند روش خطابه و سخنراني ، تدريس ، مشاوره در قالب بحثهاي آزاد ، اما سازمان يافته ، به نظر مي رسد روش مشاوره به سبك " مراجع محور " كارآمدتر و موثرتر باشد .
3-    عنصر انگيزشي : انگيزش به عوامل موجود در يك فرد ( مانند نيازها ، اميال و علايق) اشاره دارد كه رفتار را در جهت يك هدف فعال مي سازند ، نگهداري مي كنند و سوق مي دهند .
نيازها ، اميال و علايق كه زير بناي انگيزش در رفتار آدمي هستند ، شامل مجموعه نيازهاي فيزيولوژيكي و روان شناختي مي شوند .
4-    توجه به سطح تحول شناختي مخاطب
5-    تنظيم آموزه هاي ديني به گونه اي كه متناسب با توانايي و سطح فهم مخاطب باشد .
6-    تقويت بعد شناختي جوانان نسبت به آموزه هاي ديني
7-    اصلاح يا تغيير شناختهاي قبلي از دين
8-    معرفي دين به عنوان برنامه زندگي
9-    معرفي دين به عنوان راه منحصر به فرد براي دست يابي به سعادت واقعي.
10-     معرفي شخصيت هاي كاملي كه در پرتو آموزه هاي ديني به تكامل واقعي دست يافته اند.
11-     عملياتي كردن دين در همه ابعاد زندگي
12-     تفهيم اين واقعيت كه معنويت و رابطه با خداوند بايد فقط از طريق عمل به آموزه هاي ديني باشد و اين رابطه معنوي با خداوند به روزهاي سخت زندگي محدود نمي شود ، بلكه تجلي كامل ارتباط با خدا در همه فراز و نشيبهاي زندگي قابل مشاهده است .
13-     معرفي عواملي كه موجب انحراف مي شوند .
14-     براي تقويت بعد انگيزشي جوانان نسبت به دين ، آثار ارزنده دين باوري را در جنبه هاي فردي و اجتماعي برايشان بازگو كنيم تا انگيزه بيشتري براي ارتباط با خدا پيدا كنند و دين را به عنوان گران بهاترين هديه خداوند به انسان تلقي كنند .
15-     آنان را به اين حقيقت آگاه كنيم كه برخورداري از معارف ديني مي تواند بر عوامل بازدارنده اي همچون اضطرابها و استرس هاي زندگي غلبه نمايد و اطمينان و آرامش را جايگزين آن كند .
16-     شيوه هاي صحيح ارتباط با خدا را با استفاده از معارف ناب ديني و سيره عملي دين باوران واقعي – يعني پيشوايان معصوم (ع) – به آنها ارائه دهيم .
17-     به جوانان يادآور شويم كه بهره گيري از آموزه هاي ديني به آدمي شخصيت ، اعتماد به نفس و عزت نفس مي دهد و همه رفتارهاي او را در جهت صحيح هدايت مي كند و جوان در پرتو چنين هدايتي قادر خواهند بود ديگران را جذب خود كند و به روابط اجتماعي خود تعالي بخشد و يك زندگي اجتماعي موفق را پايه ريزي كند .
18-     به جوانان گوشزد كنيم كه مطالعه زندگينامه بزرگان دين و سيره اولياي خدا بهترين الگوهاي عملي را به آنها نشان مي دهد و با الگو قرار دادن آنها بهترين شيوه هاي تقرب به خدا و حضور در محضر دوست را براي آنها فراهم مي نمايد .
19-     تقويت مباني ديني و عقيدتي خود از طريق مطالعه كتاب هاي معتبر و مفيد و يا شركت در نشست هاي علمي و مذهبي و ... .

منابع
1-    آ - اس – هورناي ، فرهنگ پيشرفته آكسفورد ، موسسه نشر جهان دانش ، تهران ، چاپ نهم ،1382
2-    آل احمد ، جلال ، در خدمت و خيانت روشنفكران
3-    اسفندياري ، محمد ، آسيب شناسي ديني ، انتشارات صحيفه خرد، قم ، چاپ اول ، 1384
4-    اصفهاني ، راغب ، معجم مفردات الفاظ قرآن ، تهران ، المكتبه المرتضويه
5-    بورس كوئن ، مباني جامعه شناسي ، ترجمه غلام عباس توسلي و رضا فاضل
6-    تفليسي ، ابوالفضل ، وجوه قرآن ، به اهتمام دكتر مهدي محقق ، تهران ، بنياد قرآن
7-    جوادي آملي ، عبدالله ، شريعت در آينه معرفت ،تهران ، نشر فرهنگي رجاء، 1372
8-    دژاكام ، علي ، تفكر فلسفي غرب از منظر استاد مطهري ، موسسه فرهنگي انديشه معاصر ، تهران ، چاپ دوم ، 1377
9-    دلشاد تهراني ، مصطفي ، رهزنان دين ، تهران ، دريا ، 1379
10-    سارو خواني، باقر، دايره المعارف علوم اجتماعي ، تهران ، كيهان ، چاپ اول ، 1370
11-     سيف ، علي اكبر ، روانشناسي تربيتي ، نشر آگاه ، 1387
12-      شاكرين ، حميدرضا ، پرسش و پاسخ هاي دانشجويي ، دفتر نشر معارف ، قم ، چاپ هفتم ، جلد هفتم ، 1386
13-    شيخ طوسي ، التبيان
14-    محمدي ري شهري ، محمد ، منتخب ميزان الحكمه ، ترجمه حميدرضا شيخي ، چاپ سوم ، قم ، دار الحديث ، 1384
15-     مجلسي ، محمد باقر ، بحارالانوار ، جلد 77 و 103
16-    مصباح ، محمدتقي ، راه و راهنما شناسي
17-     مطهري ، مرتضي ، مجموعه آثار ، صدرا ، تهران ، چاپ پنجم ، جلد22 ، 1386
18-     معين ، محمد ، فرهنگ فارسي ، امير كبير ، تهران ، جلد دوم ، 1371
19-     موحدنيا ، فريدون ، علل گرايش نسل جوان امروز به فرهنگ بيگانه ، قم ، موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني ، 1379 

* كارشناس ارشد فلسفه تعليم و تربيت



کانال تلگرام اتحادخبر


نظرات کاربران
1392/12/15 - 00:27
0
0
زیاد بود نخواندم.................................
1392/12/11 - 17:14
0
0
سلااااااااااااااااااام
خیلی عالی بود ممنون
1392/11/05 - 18:32
0
0
اين سايت بسيارخوب است اماچيزهاي ديگري هم بگذاريد
1392/02/17 - 07:42
0
0
درود بر سید عزیز و استاد ارجمند - مطالب بسیار زیبا و جامع بودند چرا که عدله و اشاره به آیات قرانی می باشند . به امید موفقیت شما در تمامی عرصه ها .
1392/02/02 - 09:11
0
0
به امید موفقیت شما درتمامی عرصه ها بخصوص انتخابات
1392/01/27 - 18:09
0
0
با سلام و احترام خدمت شما جوان برومند, خوش فکر و نیک اندیش که با بررسی مشکلات جوانان در این برهه از زمان , نهایتا مسئله ای را مد نظر قرار داده اید که متاسفانه تاکنون آنچنان که باید و شاید توجه آنچنانی به آن نگردیده است .امیدوارم با استعانت از همان کلام خدا که در جای جای گفتارتان از آن بهره جسته ائید بتوانید ضمن ایجاد انگیزشی مذهبی در میان قشر جوان, نمونه و الگویی از یک جوان متدین و عامل به دین خدا را در میان جوانان هم استانی به نمایش بگذارید.من ال... التوفیق.
1392/01/27 - 15:50
0
0
درود بر همشهري عزيز
اهالي شهر وحدتيه به فرزند برومند خود مفتخر است . موفق و پيروز باشيد .
1392/01/27 - 15:50
0
0
سید عزیز مطالب ارزشمند شمارامرور کردم واز اینکه به دین ودینداری که یکی از ارکان اصلی مامسلمانان است وآسیبهای آن اشاره کرده اید قلبا توجه خاصی نمودم ودر مطالبتان ازکتاب الهی همان قرآن کریم استفاده کرده اید که راهنمای راه راست برای همه مسلمانان می باشد به امید انکه مطالب فوق راه گشای مشکلات خیلی ازجوانان عزیز باشد .دمتان گرم به امید موفقیتهای روز افزون شما در تمامی مراحل زندگی.

ارسال نظر

نام:

ايميل:

وب سايت:

نظر شما:

تازه ترین خبرها

  • اولین دورهمی اتحاد جنوب در سال ۴۰۳ برگزار شد / تصاویر
  • بررسی مشکلات بنار آبشرین در اردوی عمرانی دهیاران بخش مرکزی دشتستان
  • مرکز جامع سلامت شهر کلمه به زودی افتتاح می شود/ 80 درصد فضاهای فیزیکی بهداشت و درمان دشتستان نوسازی شده است
  • بهترین زمان خوردن قهوه برای کبد چرب
  • نقدی بر مجموعه داستان " خین‌جوشون " اثر مختار فیاض
  • مطالبات فعالان محیط زیست از مردم و مسئولان/ آفت محیط زیست زباله های پلاستیکی است/ مسئولان بیشتر از گرفتن عکس پای کار باشند
  • سرنوشت باقیمانده سموم در محصولات کشاورزی
  • تجلیل از دو تیرانداز پرتلاش و موفق دشتستان
  • جاده مرگ شهر وحدتیه را دريابيد،مسئولان برحذر باشند
  • جناب نماینده! قحطی پتروشیمی که نیامده، بسم‌الله
  • روز سعدی و نکته‌ای نغز از گلستانش
  • انتخاب هیئت رئیسه جدید شورای هماهنگی روابط عمومی های ادارات شهرستان دشتستان
  • نشست فرماندهان پایگاه‌ها و شورای حوزه مقاومت بسیج شهدای پتروشیمی به میزبانی پتروشیمی جم
  • یک بار برای همیشه تفاوت گرگ، شغال و روباه را با رسم شکل یاد بگیرید
  • عناوین روزنامه‌های امروز1403/02/01
  • آغاز عملیات اجرای خیابان ۲۴ متری در ورودی شهر از سمت برازجان،خیابان ۲۲ متری غرب آرامستان و خیابان در غرب جاده اصلی
  • قتل 2 جوان برازجانی در خودروشان/ دستگیری قاتل در استان همجوار
  • اولین دورهمی اتحاد جنوب در سال ۴۰۳ برگزار شد / تصاویر
  • یکی از شهدای اخیر حمله اسرائیل در سوریه از شهر وحدتیه دشتستان است
  • گزارش تصویری/ راهپیمایی روز جهانی قدس در برازجان
  • سخنرانی استاد سید محمد مهدی جعفری در جمع دشتستانی ها و استان بوشهری های مقیم شیراز/ تصاویر
  • در رسیدگی به امور مردم کوتاهی نکنید/ برخی از بخشنامه ها باعث کوچک شدن سفره مردم می شود
  • قلب جوان 23 ساله دشتستانی اهدا شد/ تصاویر
  • بررسی مشکلات بنار آبشرین در اردوی عمرانی دهیاران بخش مرکزی دشتستان
  • سخن‌ران، کاظم صدیقی‌. نه! مسجد قیطریه، نه!
  • برخورد توهین آمیز رئیس صمت دشتستان با نمایندگان برخی اصناف شهرستان
  • آئین گرامیداشت شهیدالقدس محسن صداقت در شهر وحدتیه
  • تصاویر جنجالی مجری زن تلویزیون باکو در کنار سفیر ایران و در محل سفارتخانه/ عکس
  • اسرائیل را چه باید؟
  • اولین واریزی بزرگ برای معلمان در 1403
  • .: شهرزاد آبادی حدود 3 ساعت قبل گفت: درودتان باد. همگی چند ...
  • .: لیلادانا حدود 4 روز قبل گفت: درود بردکتربایندری ودکترفیاض بزرگوار. ...
  • .: علی حدود 5 روز قبل گفت: بسیار عالی پاینده باشید ...
  • .: شااکبری حدود 5 روز قبل گفت: درود بر استاد گرانقدر ...
  • .: ذاکری حدود 6 روز قبل گفت: بسیار عالی. درود خدا ...
  • .: ذاکری حدود 6 روز قبل گفت: خوشحالم که ادبیات پایداری ...
  • .: افسری حدود 6 روز قبل گفت: درود بر دکتر بایندری ...
  • .: عزیز حدود 6 روز قبل گفت: سایت و نویسنده حواسشون ...
  • .: مصطفی بهبهانی مطلق حدود 9 روز قبل گفت: با سلام و خدا ...
  • .: ح حدود 10 روز قبل گفت: درودخدا بر استادبرازجانی و ...