اتحادخبر-ابراهیم حسینی: وقتی اکثریت کودکان دبستانی ما حتی نحوه مسواک زدن را آشنا نیستند و یا در معاشرت با دیگران کم می آورند و با اصول اولیه نظافت فردی بیگانه هستند، خرج کردن از تاریخ و گذشته درخشان هنر و فرهنگ گذشته هیچ فایده و نفعی برای حال امروز مردم ما نخواهد داشت و بناچار باید به ایجاد تغییرات اساسی و ماهوی در عرصه آموزش ابتدایی تا....
ابراهیم حسینی:
بسیاری از آسیب ها و ناهنجاریهای اجتماعی نظیر بالا رفتن آمار اعتیاد ، پائین آمدن آمار ازدواج جوانان را میتوان در آمار بالای بیکاری جست و جو کرد و این روزها پیدا کردن شغل به یکی از اصلی ترین دغدغههای خانواده ها و مسئولین تبدیل شده و هستند افرادی که با مدرکهای لیسانس و فوق لیسانس و حتی دکترا بیکارند و در جست و جوی کار...
اشتغال و کاریابی دو مقوله بهم پیوسته و مهم در اقتصاد هر کشوری است که با سطح رفاه عمومی، آرامش و امنیت جوامع گوناگون در پنج قاره جهان عجین و درهم آمیخته شده است.
در اقتصاد های توسعه یافته ، کاریابی و اشتغال یکی از اصلی ترین شاخص های سنجش کارکرد اقتصاد آن جوامع محسوب میشود و نرخ بیکاری و یا اشتغال در راس مسائل دارای اهمیت در آن ها به شمار می رود .
در اقتصاد های در حال توسعه نظیر اقتصاد ایران نیز نرخ اشتغال از اهمیت ویژه ای برخوردار است چراکه اغلب بنگاه های کوچک و متوسط با سرمایه گذاری های بخش های عمومی و خصوصی به بازوی کار مولد در جامعه وابسته هستند. فرق عمده اقتصاد های توسعه یافته با اقتصاد های جوامع در حال توسعه را نیز می توان در نظام آموزش عمومی ، بویژه توانمندی هایی که در مدارس به دانش آموزان ارائه می شود می توان سنجید.
امروزه در هیچ کشور توسعه یافته با اقتصاد پیشرفته دروس تئوریک و تاریخ گذشته در برنامه های آموزشی مقاطع مختلف تحصیلی قرار ندارند و این در حالی است که در ممالک در حال توسعه هنوز نظام آموزشی آنان در گذشته متوقف است و بیش از ۹۰ درصد آموزش ها در قالب های تئوریک و نه عملی ارائه می شوند. عملی نبودن آموزش ها در جهان امروز کارایی و تاثیر خود را از دست داده و تاریخ مصرف آنها تقریبا به سرآمده است.
اگر امروز سخن از میلیون ها بیکار تحصیلکرده در ایران می رود ، دلیل واضح آن عدم توانایی آنان در جذب شدن در مشاغلی مولد و فنی می باشد. به عبارت ساده تر این خیل عظیم بیکاران بی تقصیر ، مهارتی ندیده اند که از آن طریق جذب بازار کار شوند. به همین دلیل نیز اغلب نیروی کار در ایران و اقتصاد های مشابه کشورمان دارای نیروی کار کم سواد و تجربی هستند.
در شرایط کنونی اقتصاد ایران اگر بخواهیم به سمت اقتصاد پویا همانند برخی کشورهای در حال توسعه حرکت کنیم چاره ای جز تجدید نظر در نظام آموزشی و تغییر جهت دهی ها به سمت مدارس فنی حرفه ای و مراکز آموزش فنی و حرفه ای و دگرگون شدن نحوه آموزش ها از مهد کودک تا دانشگاه هستیم.
وقتی اکثریت کودکان دبستانی ما حتی نحوه مسواک زدن را آشنا نیستند و یا در معاشرت با دیگران کم می آورند و با اصول اولیه نظافت فردی بیگانه هستند، خرج کردن از تاریخ و گذشته درخشان هنر و فرهنگ گذشته هیچ فایده و نفعی برای حال امروز مردم ما نخواهد داشت و بناچار باید به ایجاد تغییرات اساسی و ماهوی در عرصه آموزش ابتدایی تا دانشگاه حرکت کنیم.
باید به مقوله اشتغال و حرفه آموزی در آموزشگاه ها نه به دیده فرصتی برای کسب درآمد بی دردسر با پشت میز نشینی و کیف بدست شدن ، بلکه به دیده کار شرافتمندانه و تولید نگاه کرد، تولیدی که نفعی برای جامعه و اقتصاد کشور باید داشته باشد. همزمان باید ریشه هرگونه رابطه غیراصولی و قانونی ، رانت ، قاچاق کالا و ارز و هرگونه تخلف در عرصه های اقتصادی ریشه کن شود تا کسب و کار عادلانه و شرافتمندانه جایگاه واقعی خود در جامعه را احراز کند.
با این نگاه به فعالیت و تولید ، باید به سمت توسعه مراکز آموزش فنی حرفه ای و تجدید نظر در برنامه های آموزشی آنها به منظور هماهنگ کردن مقوله آموزش با بخش های تولیدی و صنعتی و حتی بخش های کشاورزی و خدماتی حرکت کنیم. به عبارت ساده تر مراکز آموزش فنی حرفه ای باید با تولید پیوندی عمیق داشته باشند و خلا موجود بین علم و عمل در فضای آموزشی را بهبود بخشند.
به عبارت دیگر مهارت ، یک توانایی اکتسابی برای انجام یک کار خاص جهت رسیدن به یک نتیجه از پیش تعیین شده در زمان مشخص است. بعضی مهارتها عمومی هستند و در زندگی روزمره به کار میآیند مانند توانایی تصمیمگیری، حل مسأله، تفکر خلاق،
رابطه مؤثر با دیگران، کنترل استرس و نظایر آن، اما برخی دیگر مربوط به یک شغل خاص میباشند.
مهارت زایی نقش مهمی در رونق اشتغال و کارآفرینی در توسعه پایدار دارد و امروز بخش عظیمی از فارغ التحصیلان به دلیل عدم مهارت بیکار هستند. در عصر حاضر دیگر فوت وقت و فرصت سوزی جایز نیست و باید همانند ملت های دیگر با سرعت و دقت به سمت استفاده از فرصت ها و امکانات در سطحی حداکثری حرکت کنیم. در آن صورت دانشگاه ها و مراکز علمی ما همانند امروز بصورت جزیره ای و ساکن فعالیت نخواهند کرد بلکه بازوی تحقیقاتی و کاربردی و علمی بخش صنعت ، تولید ، خدمات وکشاورزی و دامپروری خواهند بود.