کد خبر: 116218 ، سرويس: گزارش و گفتگو
تاريخ انتشار: 19 مرداد 1398 - 18:00
گفتگوی اتحاد خبر با خبرنگاران استان بوشهر به مناسبت روز خبرنگار(10)
هیچ مسئول پاسخگویی در بوشهر سراغ ندارم/ برایم نوشتن یک الزام اجتماعی و ابزاری برای «پیش برد اصلاحات» است

اتحاد خبر: هفدهم مرداد ماه  روز خبرنگار است. به همین مناسبت به سراغ تعدادی از خبرنگاران پرتلاش استان بوشهر رفتیم تا با طرح چند سئوال کوتاه ضمن گرامی داشت روز خبرنگار، قدردان زحمات آنها باشیم. مرتضی رضایی سردبیر پایگاه خبری سیراف خبر: قانون مطبوعات اولین و آخرین مشکل تمام اصحاب رسانه در سراسر کشور است/ تهدید به شکایت از خبرنگار...

اتحاد خبر: هفدهم مرداد ماه سال 1377، محمود صارمی خبرنگار خبرگزاریِ جمهوری اسلامی، به همراه هشت نفر از اعضای کنسولگری ایران در مزار شریف افغانستان به دست گروهک تروریستی طالبان به شهادت رسید. به همین مناسبت، شورای فرهنگ عمومی، هفدهم مرداد ماه هر سال را به عنوان «روز خبرنگار» نامگذاری کرد. به همین مناسبت به سراغ تعدادی از خبرنگاران پرتلاش و زحمتکش استان بوشهر رفتیم تا با طرح چند سئوال کوتاه ضمن گرامی داشت روز خبرنگار، قدردان زحمات آنها باشیم. گفتگوی ما را با مرتضی رضایی خبرنگار و سردبیر پایگاه خبری سیراف خبر بخوانید:

 

-با سلام و تبریک روز خبرنگار، چه شد که خبرنگار شدید؟

 از نوجوانی روزنامه خوان و مجله خوان بودم. شاید تأثیر تربیت مادرم بود که از بچگی برایمان کتاب زیاد می خرید و همیشه کتاب در خانۀ ما وجود داشت. بعداً که دانشجو شدم خودم نشریه دانشجویی زدم؛ نشریۀ فریاد. همیشه دوست داشتم روزنامه نگار شوم. ما در بهار مطبوعات ایران بالیده بودیم و رشد فکریمان شروع شده بود. بعد که خودمان به عرصه رسیدیم دوست داشتیم ادامه دهندۀ همان راه باشیم. زمانی که جذب رسانه های استان شدم تازه از سربازی برگشته بودم و به عنوان مطلب نویس دنبال جایی برای انتشار مطالبم می گشتم. کم کم همین علاقه، باعث جذب من به رسانه های استان به عنوان خبرنگار شد.

- خاطره‌ای از روزهای آغازین خبرنگاری‌ اگر دارید بیان کنید.

خاطره زیاد است. این شغل همه اش خاطره است. چه شیرین و چه تلخ. اولین خاطره من به زمانی بر می گردد که هنوز شناخت کافی از مناسبات درون شورای شهر بوشهر نداشتم و برای تهیه خبر و گزارش به شورای شهر رفته بودم. هنوز بهت آن روز اول خود را به یاد دارم. تصور یک دانشجوی آرمان‌گرا که فکر می کند اصلاح طلبان قدیسان و فرشتگان روی زمین هستند و من وقتی برای بار اول، افرادی را که مثلاً هم فکر من بودند، در صحن شورا می دیدم، تنها ذره ذره آن کوه یخ اندیشه و حسم را تماشا می کردم که در برابر این وضعیت و واقعیت آب می شود. یا وقتی اصغر شمسا و یا ندا عبدالله‌زاده را که به آنها رأی داده بودم دیدم... آن حس که هنوز گزندگی آن با من است و به نوعی باعث پوست اندازی من شد، شاید اولین خاطرۀ من از این شغل است که نمی دانم شیرین است یا تلخ؛ ولی هر چه که بود انقلابی در ذهن و ضمیرم برانگیخت که هنوز هم آرام نگرفته.

- اگر به عقب برگردید باز هم خبرنگاری را انتخاب می‌کنید؟

حتماً. نوشتن برای من مثل هوا و نفس واجب است. من اگر نویسنده نمی شدم و اگر ننویسم، شاید معتاد می شدم. این را قبلاً هم در چند رسانه عنوان کرده ام. نوشتن برای من مثل پالایش روح است. باید نوشت و از دردها گفت. نوشتن و «جریده نویسی» برای من صرفاً یک شغل نیست و تا جایی که از پسِ روزگار برآمده ام سعی کردم با قلم تجارت و کاسبی نکنم؛ برایم نوشتن یک الزام اجتماعی و ابزاری برای مبارزۀ مدنی و «پیش برد اصلاحات» است. بشر زمانی می تواند آزادی و دموکراسی را صاحب شود که مشت‌هایش را باز کند سلاح‌هایش را زمین بگذارد و فقط کتاب و قلم به دست بگیرد.

- یکی از تلخ ترین و شیرین ترین خاطرات خبرنگاری را بیان کنید.

خاطرات تلخ زیاد است. شکایت های متعدد و یا تهدیدهای فراوان به شکایت، بزرگ ترین کابوس هر خبرنگار در استان و کشور ماست. خبرنگارانی که سعی می کنند بر کلیشه ها و چهارچوب های تنگ بشورند و طرحی تازه ای متناسب با عصر اطلاعات و تکنولوژی دراندازند، عموماً با تنگناهای فراوانی رو به رو می شوند. اما به غیر از این خودِ سوژه ها نیز بسیار گاهی دردناک هستند و تا مدت ها به لحاظ روحی مرا درگیر خود نگه می دارند. بعضی از سوژه ها هنوز هم با من هستند... مثلاً هنوز «خانم بن رومی» با اینکه سه سال از ماجرایش می گذرد در ذهن من است و گاهی فکر می کنم که کجاست و الان چه می کند... یا آخرین مورد این سوژه ها به «مبین» بر می گردد و رنجی که کشید...

- به نظر شما بزرگترین مشکل خبرنگاران استان بوشهر چیست؟

بی تردید قانون مطبوعات اولین و آخرین مشکل تمام اصحاب رسانه در سراسر کشور است. اگر بیمه نیستیم، اگر امنیت شغلی نداریم، اگر قدرت رقابت با رسانه های خارجی پیدا نمی کنیم، اگر آزادی بیان و پس از بیان به قدر کفایت نیست، اگر حقوق مکفی دریافت نمی کنیم، اگر انگیزه ادامۀ کار نداریم و... همگی بنیاد در قانون مطبوعات کشور دارد که اساساً برای حفظ حقوق رسانه و تضمین و تأمین آزادی بیان نوشته نشده است. استان بوشهر و خبرنگارانش نیز مبرا از همین مشکلا کلان و ملی نیستند.

- پاسخگو ترین مسئولی که می شناسید نام ببرید؟

من هیچ مسئول پاسخگویی در بوشهر سراغ ندارم. استان بوشهر یکی از ضعیف ترین استان ها در زمینه نهادینه شدن شفافیت و پاسخگویی است. خبرنگاران منتقد چندان جایگاهی در نزد مدیران استان ندارند و به نوعی همواره «دَک» می شوند.

- انتظار شما از مدیران دستگاه های اجرایی چیست؟

دسترسی آسان و بدون قید شرط به اطلاعات سازمانی مطابق با قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات. متأسفانه ما قوانین فراوانی داریم که اجرایی نمی شود و عزمی هم در استان نیست که این قوانین اجرا شود. در پیگیری بسیاری از موارد یا جواب نمی دهند یا آن قدر دیر جواب می دهند که اصطلاحاً خبر «بیات» شده و ماسیده. به عنوان یک خبرنگار مدت‌هاست قید همکاری با سازمان های دولتی را زده ام و مسیر خود را می روم.

- با توجه به اینکه خبرنگاران و روابط عمومی های هر دستگاه اجرایی بیشترین تعامل و ارتباط را با همدیگر دارند چه پیشنهادی برای روابط عمومی های دستگاه های اجرایی دارید؟

روابط عمومی در استان ما جایگاهش بدوی و بسیار مبتدیانه باقی مانده است. این مورد هم باز به ضعف قانون مطبوعات برمی گردد که حمایت های لازم از خبرنگار به عمل نمی آورد که اگر رئیس سازمانی و روابط عمومی یک ارگان همکاری لازم را نکرد، خبرنگار از قدرت حقوقی لازم برای پیشبرد سوژۀ خبری خویش برخوردار باشد. من چندان خوش بین به «پندپذیری» روابط عمومی ها در استان نیستم که پیشنهادی داده شود. سلیقه گرایی مدیران در پاسخگویی و همکاری با خبرنگاران به اندازه ای به نظرم در استان پر رنگ است که کار از این حرف ها گذشته. فعال شدن روابط عمومی ها بر بستر یک برنامه ریزی کلان در قالب توسعۀ سیاسی استان و با محوریت معاونت سیاسی استاندار بوشهر و روابط عمومی استانداری ممکن است که فعلاً به هر دلیل چنین عزم و برنامه ای در نزد این عزیزان موجود نیست.

لينک خبر:
https://www.ettehadkhabar.ir/fa/posts/116218