اتحاد خبر- بابک شاکر: در جوامع بسته ایدئولوژی حاکم، تلاش برای یکصدا کردن جامعه دارد و پرسش از ساحت زیست این جامعه حذف میشود. حال این مفهوم میتواند در تعریف «گرامشی»، تربیت و آموزش ایدئولوژیک اجتماع در جهت منافع طبقه حاکم باشد یا توسعه عوامل منفی بهعنوان نیروهای سرکوبگر اجتماعی شکل دهد که این سرکوبگری در جوامع و با ابزارهای نوین خود...
اتحاد خبر- بابک شاکر: در جوامع بسته ایدئولوژی حاکم، تلاش برای یکصدا کردن جامعه دارد و پرسش از ساحت زیست این جامعه حذف میشود. حال این مفهوم میتواند در تعریف «گرامشی»، تربیت و آموزش ایدئولوژیک اجتماع در جهت منافع طبقه حاکم باشد یا توسعه عوامل منفی بهعنوان نیروهای سرکوبگر اجتماعی شکل دهد که این سرکوبگری در جوامع و با ابزارهای نوین خود را به مرور زمان و با شکلگیری مطالبات سیاسی و شهروندی مردم، گروههایی را از بدنه اجتماعی بهوجود میآورد که باآگاهی طبقاتی خود مقابل هژمونی فرهنگی و سیاسی طبقه حاکم میایستند تا جامعه مدنی ایجاد شود که راهی برای رسیدن به جامعه باز با تعریف «پوپری» خود ایجاد میکند که در آن حرکت بهسمت پرسشگری، آزادی و پاسخگویی شکل میگیرد.
اما در این حرکت، آسیبهای جدی نیز جامعه مدنی را تهدید میکند. زیرا ساختار استبداد همواره انسانهایی را تربیت کرده که بهطور ناخودآگاه ماهیت ” defender” یا مدافع را دارند. انسانهایی که نهتنها حرکت بهسمت جامعه باز را دچار خدشه میکنند بلکه بدنه جامعه مدنی را نیز به مولفههای جامعه بسته نزدیک میکنند.
با ورود به تفکر گروههای پرسشگر و منتقد متوجه میشویدکه ماهیت بعضی از این گروهها، روحیه حکومتی را گرفته که قرار است در روند اصلاح تغییر کند. پرسش ممنوع، تمامیتخواهی غالب، ایدئولوژی انحصاری حکم فرماست. حال آنکه استراتژی این گروها نیز میتواند اصلاح درون سیستم حکومت باشد. در واقع آنقدر استبداد ریشه دوانده که حتی منتقدین نیز ماهیت استبدادی به خود میگیرند و هر نوع شفافیت متعلق به جامعه باز را نمیپذیرند .
جدای از این بحث، فرصتطلبانی نیز هستند که با استعانت از فرصتهای ایجادشده و فارغ از تحلیل درست و علمی، تنها به فکر ایجاد بستری مناسب برای دستیابی به قدرت هستند و تلاششان در ایجاد همان ساختار نابرابری سیاسی و مدنی است؛ آنچنانکه ضعفهای علمی خود را در ایجاد نابرابری نشان میدهند. فرصتها را برای رسیدن به تهدید تبدیل میکنند. اینچنین گروههایی، مفاهیم اساسی برایشان انتزاعی است و تصورشان از مفاهیمی چون آزادی، برابری، پرسشگری، مدارا و … ذهنی است آنچنانکه دیکتاتورهای نوین نمیپذیرند حکومتشان ماهیت دیکتاتوری دارد. بلکه اعتقاد به تعریف منحصر بهخودشان از آزادی دارند. در اینجا این نیروها تربیتیافته همان سیستم ایدئولوژیک هستند که در ساخت مثبت آن آموزشدهنده و در ساخت منفی سرکوبگرند. حال ابزار سرکوب آنها متفاوت است و متکی بر عواملی است که بر تحولخواهی، فشار ایجاد میکند همان مدافع !!!
در پایان، نقل جملاتی از داستایوفسکی را ضروری میبینم که: «میدانم اگر قضاوت نادرستی در مورد کسی بکنم، دنیا تمام تلاشش را میکند تا مرا در شرایط او قرار دهد تا به من ثابت کند در تاریکی همهی ما شبیه یکدیگریم.»/ص