امروز: چهارشنبه 05 ارديبهشت 1403
    طراحی سایت
تاريخ انتشار: 10 مرداد 1398 - 09:26
طنز اختصاصی اتحاد خبر با گویش برازجانی؛

اتحاد خبر- دی زاغو برازجونی: مجری: در قسمت سوم خواندیم که بانو دی زاغو نتوانست دخترش را پیدا کند و جلسه کنگره شان هم لغو شد و به دنبال آخرین کار رفت، "رسیدگی به درخواست بزرگترین گروه موسیقی جهان"، به نظر شما به همراه این گروه خارجی می خواند؟ با هم می خوانیم. دی زاغو برازجونی: خذمتتون عرض کردم که سرپرست گروکو اوکی مُنه گرُفت و قرار واوی...

 ترور بانو دی زاغو در آمریکا!+ فایل صوتی

دی زاغو برازجونی:

مجری: در قسمت سوم خواندیم که بانو دی زاغو نتوانست دخترش را پیدا کند و جلسه کنگره شان هم لغو شد و به دنبال آخرین کار رفت، "رسیدگی به درخواست بزرگترین گروه موسیقی جهان"، به نظر شما به همراه این گروه خارجی می خواند؟ با هم می خوانیم.
دی زاغو برازجونی: خذمتتون عرض کردم که سرپرست گروکو اوکی مُنه گرُفت و قرار واوی که بعنوان خواننده مِیمون سیشون بخونم، مدیر تبلیغات گروکو که یه بچه ی سفیدخاره ی بلِ درازی بی، تا ئی خبرِ اِشنفت، جِکس رَف سی تمام تیلویزونل پیام داد که زیرنویس کنِن که کنسرت اُمشوشون خواننده مِیمون داره و او بانو دی زاغو برازجونیه! چکار دارین! مانم پشت صحنه بیدیم و هاسِی شعر انتخاو می کردیم که گفتن وَختشه و اول بُیَد خواننده بره ری سِن، منم مِینامه قرص بَسُم، جاروفمم زدم شی چلُم و سِیل رمضون کردم و رمضون لایکی وَم داد و گفن: " برو عزیزم تو می تری" منم شارژ واویدم و ماچی تو هوا سی رمضون بیسی کردم و رُو کردم رفتم ری سن، باقی اعضا هم پسِ سرم رُقات کردن اومدن! یعنی حضار همی که مانه دیدن یَک کاری کردن! یَک کولی گرینی در اُوردن! یَک فیکه و شپ و کِلی رُو انداختن سیم که بیو بَر سِیل! مانم هِی دوکولو ویمیدیم و هِی شق وُیمیسکیدیم، هِی دوکولو ویمیدیم و هی شق وُیمیسکیدیم وُ فُیده هم نداشت، دس و شپ و فیکه یل تموم نویمی، مُو خو کمر درد گرفتم دی رفتم پس میکروفن وُیسکیدُم تا سالن آروماوی، وژدانن سِیل بِر و لواس و سِر و شکلشون که می کردم پاک هم استانی خومون بیدنا! الوته بَعدِ ماجرا رمضون سیم گف که موقه ی کنسرت رفته دم در سالن و دیده که پاکِ ماشینل پلاک 48 و 58 هِسِن! سالنکو هم چنان غلغله واویده بی که انگار نذری می دادن! ایسُو مانم دِس پلمون می دُرُشی، تمرینم خو نداشتیمه خواننده هم خو نیسم، دلمم میخاس مخالف چارگا بوخونم، یه کمی هم مرکب خونی بُکُنُم، بلدم نیسُم، نمی فهمُم چه بوخونم، فقط دلم قرص بی که گروهکو حرفه ایه و هرچیم فالش بوخونم خوشون ماس مالیش می کنن، چکار دارین! شروع قطعه اِولی پُی مُو بی، همه یَم سِیلِ مُو می کردن که شروع کنم، ایسُو دل توو دلم نی که ئِی دهنمه واز کردم تو چه گامی می خوام بوخونم، تپش قلبُمَم رفته بالا که زهلم میره ری صدامَم اثر بیله، دهنم خشک واویده عِینو آدم روزه ای که کِلند دادنِ دسش که چَه بروفه، صِدِی تق تق ثانیه شمار ساعت سالنکو هم تو گوشم میگو که جلدی بو، منم فقد یا شازاوریمی گفتم و هُوا بیسی کردم تو شُشم و صِدامه از دیافراگمُم بیسی کردم تو فَقُم و خوندم:
لوله ی اُوی اُو داره مو نمی تونُم  چیشای بتُل خو داره مو نمیدونُم (صدای انفجار)
مجری: صدای چه بود؟ ترکیدین؟
دی زاغو برازجونی: خوت بترکی! سالنِ بمب کار ناده بیدنا، می خواسن منه ترور کنن! هموسُو که تو تبلیغلشون اسم مُنه اُورده بیدن، دَس وُ کار واویده بیدِن، چکار دارین!؟ ما هاسِی می خوندیم که گُ بیگی که سیت اومَ، در و دیوار یَک طهری بلرزون رفتن که مُو اول بُخالم قدرت حنجره ام عامل تخریبشون بی! چکار دارین! توو هُمو قِسات که مُنم لَهپرک زده بیدُم، نمی فهمیدم چه کنم، رمضون دِسمِه گرفت و فراریم دا! صُواش گفتن: کیلیسا و یه مُشتی سالن دیه هم بمب کار نادِنه، ولی جانُم از خدا سالن ما تلفات نداشت سی محضی که پاک بمبل هلِ مُو بی و خیلیشون خداخاسی واوی وُ کار نکردن و ما جون سالم بدر بردیم!
مجری: چرا کلیسا رو منفجر کردن؟
دی زاغو برازجونی: هم می خواسن حواس مردمِ پرت کنن که کسی نفهمه هدف مُو بیدمه و هم بُخالشون ما جلسه 6+1 تو کلیسا برگزار می کنیم.
مجری: خب تکلیف گروه موسیقی چه شد؟
دی زاغو برازجونی: هیچی، دی نترسُم اونجُو بومونم و پی وزیر ارشادشون جلسه بِیلم و کاری سیشون کنم، فقط سیشون گفتم بخترین کار ئیه که پی مُو بی یین بریم برازجون، هرکُموتون سر یه چار رُیی وُیسِکین و ساز بزنین تا هم دیده واوین و هم پیل گیرتون بیا، نه بهز مشتی مُچ و کُچ پاکستانیه؟ تازه کمک شهرداری هم وِیمو، مبلمان شهریمون رنگ و ری اُمریکُیی اصل می گیره.
مجری: احسنت به این فکر بکر شما، خب کنگره چه شد؟
دی زاغو برازجونی: خبر ترور مُو که وِشون رِسی، سی محض امنیت مُو جلسه لغو واوی فقط یکیشون نصف شُو پیامُم دا وُ گف: دور و برت یه نفوذی داری، ما پیداش کردیمه جلسه سی محض همی بی!
 مجری: میشه نفوذی رو معرفی کنید؟
دی زاغو برازجونی: ها، صُغو جون مرگاویده ی سیرق نژاد بی!
مجری: پس جریان الیزابت فِیک بود؟
دی زاغو برازجونی: ها جریان الیزابت و ممد زابت کلا دوروغ بی، صغو اِرنک الدوله از تیم ترامپو چپل و تیم هیلاریو چیش سفید که جفتشون پی هم متحد بیدن، پیل اسده بی که مُنه پُی یه بونه ای بیسی کنه اُمریکا!
مجری: خب بانو دی زاغو، الان صغو کجاست؟
دی زاغو برازجونی: والا آخرین گزارشی که دکتر معالجش وَم دا، گف لوازم یدکی صغو مِی لوازم یدکی رنو گیر نمیا، مُو خو یادم نمیا ولی می گن، پندک جاروفم خیلی اتفاقی میره هلِ چیش صغو که الان تا داخل کما خوسیده، هاسِی دینده ی قرنیه مدل 42 می گردن، ولی جُی شکرش باقیه سیشون که لخته خینِ تو مغزشم اُوردن صَرا، هفتاد و هشت درصد شکسه ای داره که دکترل قول دادن تا آخُر سال بختراوو، میره ی صغو هم احتمالا شنواییشه از دَس بده که دینده ی گوش مصنوعین سیش، ولی والا مُو یادم نمیا جاروفکو چه طهری خارد قدشون اُما خیلی خیلی خوباوی که مُو نقص جاروفمه فهمیدم، لازمه یه دوربینی تو پندک جاروف نهاده واوو که بعدِ استفاده، هیئت ژوری بتره ویدیو چک کنه و اِلکی چی توو خر آدم نکنن، الان مُو مطمئن نیسُم جاروفم چیشِلِ صُغو در اُورده بو، چه معلوم خوش چیش در اومده بیدُو! والا!
راوی: خسته نباشی دلاور، خدا قوت پهلوان، کاش بگذریم، خب دیگه از آمریکا برگشتین؟
دی زاغو برازجونی: نه یه کار دیه مُنده بی!
راوی: چه کاری؟
دی زاغو برازجونی: تو قسمت بعدی میگم. ها دیی ها./ص

 

 برای شنیدن فایل صوتی این طنز در اینجا کلیک کنید  



کانال تلگرام اتحادخبر


نظرات کاربران
ارسال نظر

نام:

ايميل:

وب سايت:

نظر شما:

تازه ترین خبرها

  • بررسی مشکلات بنار آبشرین در اردوی عمرانی دهیاران بخش مرکزی دشتستان
  • مرکز جامع سلامت شهر کلمه به زودی افتتاح می شود/ 80 درصد فضاهای فیزیکی بهداشت و درمان دشتستان نوسازی شده است
  • تقابل ادبی فرماندار دشتستان با هاروکی موراکامی از ژاپن !
  • تفاوت استراتژی فروش در پردیس/ ثبت ۶ ركورد در تولید و صادرات
  • توزیع تعداد ۵۰ عدد کلاه ایمنی از طرف شهرداری بین موتورسیکلت سواران شهر وحدتیه
  • بهترین زمان خوردن قهوه برای کبد چرب
  • نقدی بر مجموعه داستان " خین‌جوشون " اثر مختار فیاض
  • مطالبات فعالان محیط زیست از مردم و مسئولان/ آفت محیط زیست زباله های پلاستیکی است/ مسئولان بیشتر از گرفتن عکس پای کار باشند
  • جاده مرگ شهر وحدتیه را دريابيد،مسئولان برحذر باشند
  • روز سعدی و نکته‌ای نغز از گلستانش
  • تجلیل از دو تیرانداز پرتلاش و موفق دشتستان
  • سرنوشت باقیمانده سموم در محصولات کشاورزی
  • به بچه‌هایتان نودل ندهید!
  • نشست فرماندهان پایگاه‌ها و شورای حوزه مقاومت بسیج شهدای پتروشیمی به میزبانی پتروشیمی جم
  • عناوین روزنامه‌های امروز1403/02/01
  • آغاز عملیات اجرای خیابان ۲۴ متری در ورودی شهر از سمت برازجان،خیابان ۲۲ متری غرب آرامستان و خیابان در غرب جاده اصلی
  • قتل 2 جوان برازجانی در خودروشان/ دستگیری قاتل در استان همجوار
  • یکی از شهدای اخیر حمله اسرائیل در سوریه از شهر وحدتیه دشتستان است
  • هدایای باقیمانده پیاده روی برازجان قرعه کشی شد
  • گزارش تصویری/ راهپیمایی روز جهانی قدس در برازجان
  • سخنرانی استاد سید محمد مهدی جعفری در جمع دشتستانی ها و استان بوشهری های مقیم شیراز/ تصاویر
  • در رسیدگی به امور مردم کوتاهی نکنید/ برخی از بخشنامه ها باعث کوچک شدن سفره مردم می شود
  • قلب جوان 23 ساله دشتستانی اهدا شد/ تصاویر
  • بررسی مشکلات بنار آبشرین در اردوی عمرانی دهیاران بخش مرکزی دشتستان
  • سخن‌ران، کاظم صدیقی‌. نه! مسجد قیطریه، نه!
  • برخورد توهین آمیز رئیس صمت دشتستان با نمایندگان برخی اصناف شهرستان
  • آئین گرامیداشت شهیدالقدس محسن صداقت در شهر وحدتیه
  • تصاویر جنجالی مجری زن تلویزیون باکو در کنار سفیر ایران و در محل سفارتخانه/ عکس
  • اولین واریزی بزرگ برای معلمان در 1403
  • اسرائیل را چه باید؟
  • .: لیلادانا حدود 3 روز قبل گفت: درود بردکتربایندری ودکترفیاض بزرگوار. ...
  • .: علی حدود 4 روز قبل گفت: بسیار عالی پاینده باشید ...
  • .: شااکبری حدود 4 روز قبل گفت: درود بر استاد گرانقدر ...
  • .: ذاکری حدود 5 روز قبل گفت: بسیار عالی. درود خدا ...
  • .: ذاکری حدود 5 روز قبل گفت: خوشحالم که ادبیات پایداری ...
  • .: افسری حدود 5 روز قبل گفت: درود بر دکتر بایندری ...
  • .: عزیز حدود 5 روز قبل گفت: سایت و نویسنده حواسشون ...
  • .: مصطفی بهبهانی مطلق حدود 8 روز قبل گفت: با سلام و خدا ...
  • .: ح حدود 9 روز قبل گفت: درودخدا بر استادبرازجانی و ...
  • .: اسماعیل حدود 10 روز قبل گفت: فقط قدرت است که ...