اتحادخبر- یعقوب فولادی / دشتستان:کتاب "گفتوگوی چهارنفره" : حق با منه، تو اشتباه میکنی!» نوشته ی" تیموتی ویلیامسن"(Timothy Williamson) با ترجمه ی "کامران شهبازی" و "سعیده بیات" داستانی است فلسفی که با تجدیدِ چاپ آن، این روزها بحثش بسیار داغ است.پیش از پرداختن به کتاب و ترجمه ی آن، در خصوص نوع ادبی «داستان» باید گفت: چون داستان...
*یعقوب فولادی / دشتستان:
کتاب "گفتوگوی چهارنفره" : حق با منه، تو اشتباه میکنی!» نوشته ی" تیموتی ویلیامسن"(Timothy Williamson) با ترجمه ی "کامران شهبازی" و "سعیده بیات" داستانی است فلسفی که با تجدیدِ چاپ آن، این روزها بحثش بسیار داغ است.
پیش از پرداختن به کتاب و ترجمه ی آن، در خصوص نوع ادبی «داستان» باید گفت: چون داستان ظرفی مناسب برای انتقال پیام میباشد و دیگر این که روایت ِ زندگی است و همه ی مقتضیات زندگی را میتوان در آن نشان داد؛ همچنین دارای عنصر تعلیق است یعنی خواننده را تشویق میکند تا صفحههای بعد را بخواند؛ باب ِ طبع و مورد علاقه ی اکثر مردم میباشد. این موارد به همراه سادهنویسی، باعث جذابیت داستان شده؛ به گونهای که نوعِ ادبیِ عصر جدید شده است.
این مؤلّفهها سبب شدهاند برخی نویسندگان حیطههای علوم مختلف، داستان را برای انتقال پیام خود برگزینند؛ حال ممکن است محتوا مربوط به تاریخ باشد یا هنر، فلسفه باشد یا سیاست، یا... .
«گفتوگوی چهارنفره» نیز، همچون «دنیای سوفی»، از زمره ی کتابهای فلسفی است که محتوای آن در نوع ادبی داستان شکل گرفته و بیان شده است. باید گفت راز ِموفقیت این کتاب، چه در ایران و چه در خارج، شکلِ داستانی و شیوه ی گفتوگومحوری آن است؛ زیرا فلسفه و خواندن متون فلسفی، مخاطب خاص خود را میطلبد و هر ذوق و فکری را به طرف خود نمیکشاند؛ ولی وقتی فلسفه در هیئت داستان و به شیوه ی گفتوگو ظاهر شود، هر داستانخوان و هر مخاطب عامِ فلسفه را نیز به خود متمایل میکند.
پروفسور "تیموتی ویلیامسن" فیلسوف بریتانیایی و استاد فلسفه و منطق در دانشگاه آکسفورد است. حوزههای تخصص او عبارتند از ؛ "معرفتشناسی"، "منطق فلسفی"، "فلسفه ی زبان"و "متافیزیک". وی در این کتاب گفتوگویی خیالی میان چهار نفر (باب، سارا، زک و رکسانا) ترتیب داده است. "باب" نماد انسانهای خرافاتی است.او کسی است که به جادوگری اعتقاد راسخ دارد و سرنوشت خود را متأثّر از آن میداند. "سارا" فرزند وفادار روشنگری است. او نماد کسانی است که به همه چیز از منظر علمی نگاه میکنند و به شدت معتقدند علم برترینِ دانشهاست. "زک" نماینده ی نسبیگرایان است و از دیدگاه مطلقگرایانه متنفر است. از نظر او، هیچ امکانی برای شناخت حقیقت وجود ندارد. اما "رکسانا"، که شاید نزدیکترین فرد به شخصیت فکری خود ویلیامسن باشد، مدافع تمام عیار عقلانیتِ منطقی است. او سعی میکند، با محوریت دادن به منطق و استدلال، تعارضها و محدودیتهای جهانبینی دیگر افراد را نشان دهد.
این چهار شخصیت به صورت کاملاً اتفاقی در قطاری با یکدیگر همصحبت میشوند و درباره ی طیف گستردهای از موضوعات به ظاهر ساده اما فلسفی، مانند اختلاف نظر، درستی و نادرستی، شناخت، باور، منطق، خطاپذیری، نسبیگرایی، مطلقگرایی، اخلاق، ارزشها و...، بحث میکنند. در خلال این گفتوگوها نویسنده میکوشد جایگاه مباحث فلسفی را در گفتوشنودهای عادی و زندگی روزمره نشان دهد. در حالی که او سرگرم تبیین جایگاه فلسفه در امور جزئی زندگی است، همچنین سعی میکند نقاط قوت و ضعف هر کدام از این دیدگاهها را نیز نشان دهد. ویلیامسن به طور خاص ادلّه ی محکمی علیه نسبیگرایی ارائه میکند و آن را آموزهای مردود میشمارد.
از دیگر عواملِ موفقیت ِاین کتاب و راز خوش افتادنِ در بین مخاطبان ایرانی، ترجمه ی کتاب است که توسط کامران شهبازی و سعیده بیات صورت گرفته است؛ ترجمهای دقیق و جذّاب. در خصوص این ترجمه باید گفت چون مترجمان دانش آموخته ی فلسفه ی غرب هستند، از نظر ِعلمی و مباحث فلسفی، ترجمهای بسیار دقیق و کارآمد را انجام دادهاند. از نگاه هنر ِترجمه، ضوابط و قواعد ترجمه و بیان فهم بر اساس متن مبدأ و مقصد با توجه به ساختار معیار زبان فارسی، این برگردان بسیار دقیق و هنری صورت گرفته است؛ به گونهای که مخاطب در خواندن این اثر دچار سردرگمی یا کسالت ِحاصل از خشک بودن ترجمه یا نارسا بودن آن، نمیشود.
* خانم سعیده بیات اهل روستای زیارت دشتستان هستند. ایشان کارشناس ارشد فلسفه ی غرب از دانشگاه اصفهان و مترجم متون فلسفی میباشند.
** کتاب «گفتوگوی چهارنفره: حق با منه، تو اشتباه میکنی!» در فاصله ی یک سال توسط نشر «کرگدن» در فروردینماه امسال به چاپ دوم رسیده است.