کد خبر: 112553 ، سرويس: مقاله
تاريخ انتشار: 29 ارديبهشت 1398 - 11:07
فرهنگ سياه گفتگو

اتحادخبر- مهراب شاد:جامعه ای که فرهنگ و باورِ گفتگو را از خود دور کرده و در گفتگوهای خود در کوتاه مقالی به تهمت زنی و فضیحت متوسل شود ,نمی تواند ادعای پیمودن راه ترقی را نماید. پیش داوری و تعصب بر عقاید و باورها در اردوگاه های اجتماعی و اتهام افکنی و یزید خوانی مخالف ,چون سدی پولادین جلوی تعامل و هم افزایی را از یک ملت می ستاند و...

*مهراب شاد:

‎جامعه ای که فرهنگ و باورِ گفتگو را از خود دور کرده و در گفتگوهای خود در کوتاه مقالی به تهمت زنی و فضیحت متوسل شود ,نمی تواند ادعای پیمودن راه ترقی را نماید. پیش داوری و تعصب بر عقاید و باورها در اردوگاه های اجتماعی و اتهام افکنی و یزید خوانی مخالف ,چون سدی پولادین جلوی تعامل و هم افزایی را از یک ملت می ستاند و ذات سیاست همیشه برای بقای خود خواهان استمرار این اردوگاه های جمود و نخوت است تا با الگوی مرید و مرادی که برای جامعه ایجاد می نماید به پیشبرد اهداف قدرت طلبانه خود بپردازد.


با آغاز فعالیت جدی جمع های مجازی حول محور انتخابات یازدهم مجلس شورای اسلامی شاهد شکل گیری گفتمانی نچندان زیبنده نام ایران و ایرانی در این فضاها هستیم که نشانه های ناامید کننده از عدم توفیق در شکل گیری جامعه ای گفتگومدار را نمودار میکند.

‎پینگ پنگ های اجتماعی که نتیجه ای جز هدر رفتن سرمایه های اجتماعی چون اعتماد و اتحاد و همبستگی و همدلی ندارد و تنها با مشغولیت جامعه با مباحث از درون تهی بدنبال تنازع قدرت سیاسی ناکارآمد است.


‎جامعه ای که گفتگو را شعاری ویترینی می‌نگرد قادر نخواهد بود از این جویبار به ساحل آرامش معرفت نفس رسد و در سیر این شناخت فردی به سیلی از اگاهی تبدیل گردد تا در دریای انصاف و تعامل جامعه خویش را به آسایش برساند.

‎با این مباحث جز سیاست زدگی مفرط جامعه که جلوی تعقل و تدبر را از ملت گرفته و به گسست اجتماعی منتهی میگردد حاصلی بدست نخواهد امد. این تابوتی که بر سر آن مصیبت خوانی ميشود  ,خالیست از میت.!

‎جامعه سیاست زده با عقل تصمیم نمی‌گیرد و همیشه گرفتار افراط و تفریط است چون برای هر مسئله, دلیلی جز مشکل ساختار سیاسی متصور نیست. بزرگترین آفت این تفکر این است که سدی می شود در برابر واکاوی عمیق مسائل و ریشه یابی علل و اسباب گرفتاری های جامعه ,چون نوع بشر همیشه بدنبال راه حل ساده و سهل الوصول است و تمایلی به پیچیده کردن مسایل و متعاقبا سخت کردن راه حل ندارد. ناگفته پیداست که جامعه ای که اینچنین به دنبال حل معضلات خویش میرود ,راه به ترکستان میبرد و نه کعبه رستگاری!


‎قومی که به جای تامل در احوالات خویش بدنبال تخطئه مشکلات و به عهده اندازی دیگران است, هیچ وقت روش حل مسیله رو نخواهد آموخت.

‎ملت ها برای پیشرفت دو راه پیش رو دارد; یا اصلاح از بالا به پایین(از راس به قائده)یا اصلاح از قائده به راس هرم مدیریت کشور . حال اینکه امیدی به اصلاح از بالا در جامعه دیده نمیشود, دلیلی بر تاتار تازی قائده نشینان نیز نیست که بجای اصلاح خود و به طبعِ آن رسیدن موج اصلاح به راس هرم جامعه ,به ارکان ناقص اجتماع تاخته و بدنبال ویرانی کامل برای ابادی پسین باشد! آبادی که هیچ تضمینی برای رسیدن به ان در دست نیست.


‎شاید در برهه ای از تاریخ این الگوریتم نسخه ای برای نجات جوامع بود ولی قطعا در جهان کنونی که تحولات با ثانیه ها رقم میخورد دیگر مجالی برای این قمار دوسر باخت نیست. پاکباز شدن جامعه در سیر تحول اجتماعی خویش نتیجه ای جز خارج شدن از دائره‌ منطق و ورود به سراشیب فروپاشی اجتماعی در قالب گسست اجتماعی نخواهد داشت .    

 

اگر نجاتی برای کشور متصور باشد, تنها و تنها در لوای   دانش افزایی در بعد علوم انسانی و اجتماعی ست و تامل در رفتارها و فرهنگ های غلط خویش در سایه احترام به تضارب آرا فردی و اجتماعی .در حالی که جامعه ما چارنعل در حال تاختن برای فتح قله های علوم نوین است ,بدون واکاوی و اهمیت دادن به علوم انسانی و اجتماعی خویش ,آینده ای بهتر  را نمیتوان  برای ان متصور شد.

لينک خبر:
https://www.ettehadkhabar.ir/fa/posts/112553