امید دریسی

چندی پیش پس از باخت تیم ملی فوتبال ایران به ژاپن در جام ملت‌های آسیا، طی یادداشتی به نقدِ رفتارِ ناپسندی از هم‌وطنان‌مان با محوریت "بد بدرقگی" پرداختم. با این که یادداشت‌های طولانیِ نویسنده‌ی این سطور کمتر حول محور فوتبال است اما رفتارهای برخی هواداران استقلال و بدتر از همه مسئولان این باشگاه مجدد مرا به سمت نوشتاری از جنس پرداختن به این‌گونه رفتارها سوق داد.

کاری به این ندارم که باشگاه استقلال ممکن است بابت تعلیق شفرِ آلمانی از کارش مجبور به تامین خسارت بدهی‌یی روی بدهی‌های قبلش شود که یک ضعف مدیریتیِ پی‌در پی در تمام سالیان قبل و حال بوده است. مدیران استقلال آیا نمی‌دانند برکناری شفر باید از راه خودش انجام شود؟! آیا نمی‌دانند بهتر است توافقی این غائله را فیصله دهند و با رفتار بچگانه مانع از ورود سرمربی سابق به محل تمرین نشوند؟! آیا از تبعات این‌گونه رفتار که باشگاه رقیب با آری‌هان و علی الخصوص ژوزه کرد آگاه نیستید؟! شاید چون این هزینه‌ها از جیب ملت می‌رود عین خیالشان نباشد! باشگاه‌داریِ دولتی همین است دیگر! خصوصی که نیست.. پس دردش هم کمتر است!

 کاری به این هم ندارم که نتایج استقلال با شفر خوب بود یا بد، چون موضوعِ مورد بحث ما نیست و نمی‌خواهم با ورود به مسائل فنی اطاله کلام شود و خواننده را خسته کنم. نویسنده یادداشت قصد دفاع از عملکرد شفر را ندارد و به خوبی می‌داند که شفر در طول فصل در چیدمان ترکیب‌ها، در بحث یارگیری و من‌حیث‌المجموع در حوزه‌ی مسئولیتش اشتباهاتی داشته و بماند که شفر از درون باشگاه هم کم آسیب ندید! اما آن ‌گونه که اشاره شد این قلم بنا دارد در ذم برخی رفتارها این سیاهه را بنویسد و چیزی که مرا قلم به‌دست کرده رفتار مدیران استقلال با این پیرمردِ موسفید است که می‌بایست مودبانه باشد. هیچ زیبنده نیست به این شکل بیرونش کنید و حق به جانب باشید. شما خودتان به اندازه‌ی کافی در مظان اتهام هستید آقایان مدیر و هیئت‌مدیره!
هدف از این جستار پاسداشت حرمت‌هاست آقایان! حرمت‌ها را نگه دارید و یادتان باشد شما و اسلاف شما بودید که دو بار تیمی را که این شیرِ سفید ساخته بود نابود کردید. هواداران فراموش نکرده‌اند که چطور مهره‌‌های کلیدیِ این مربی را حفظ که نکردید هیچ، بلکه فراری‌شان دادید! پس شما نیز در نتایج استقلال نقش داشتید و سهیم هستید.
آقایان! اگر بنا دارید تمام مشکلات مدیریتی خودتان را با اخراج شفر پنهان دارید، اگر بنا دارید کاسه‌کوزه‌ها را بر سر کادر فنی بشکنید، اگر بنا دارید تمامی خبط‌ها و ناکارآمدی‌های‌تان را در مستطیل سبز بجویید، باشد، همین کنید، اما حرمت موی سپیدِ این پیرمرد را نگه دارید حداقل! آیا مردانگی است این رفتار؟ چه بر سر مدیران دولتیِ این سرزمین آمده که مدام پیِ این‌اند تا عدم موفقیت را در یقه‌ی دیگران فرو کنند و خود را مبرا از هر گونه خطا جلوه دهند؟!
همین چند سال پیش بود که قلعه‌نوعی را مجبور به ترک کردید و مظلومی را آوردید، مجدداً مظلومی را رد کردید و منصوریان را نشاندید بر روی نیمکت، همین دور باطل را دوباره با منصوریان زدید و شفر را آوردید و برکنارش کردید! معلوم هست این دور باطل تا به کجا ادامه دارد؟! جل‌الخالق! این چه شیوه‌ی مدیریتی‌ است که در این مملکت خاصه در فوتبال جاری است؟!

این دور باطل در باشگاه رقیب نیز به‌خوبی زده شد و همگان به‌یاد داریم که قبل از ورود برانکو چه بساطی آنجا برپا بود تا موجب شود این تیم بزرگ و باسابقه و پر هوادار و محبوب پس از ۱۰ سال ناکامی به جام برسد! و نیازی به یادآوری بیشتر هم نیست که همه‌مان نیک می‌دانیم چه دورهای باطلی که آنجا نیز زده شد. به زعم نویسنده‌ی یادداشت همین اکنون نیز باشگاه رقیب قطعاً دچار مشکلات مدیریتی است اما مربیِ کاردانی چون برانکو، با نتایج درخشانش مانع از بُروز ضعف‌ها و مشکلات مدیریتی گذشته و اکنون باشگاه‌ست. کافی‌ست بدانیم که این مربیِ محجوب ماه هاست ریالی حقوق دریافت نکرده است..