کد خبر: 109603 ، سرويس: مقاله
تاريخ انتشار: 14 اسفند 1397 - 07:48
به مناسبت 14 اسفند سالروز درگذشت دکتر محمد مصدق
جامعه شناسی نخبه کشی/ دکتر محمد مصدق

اتحاد خبر -حبیب الله نعمتی: دکتر محمد مصدق دوره رضا شاه را در تبعید و زندان گذراند ولی هیچگاه تن به همکاری با سرسلسله پهلوی نداد تا پاک ترین و مردمی ترین از میان رجال و اشراف باشد و او را آبروی طبقه اعیان بدانند؛ سیاست ایشان طی نیم قرن مبارزه سیاسی بر دو محور اصلی استوار بود: دفاع از استقلال سیاسی و اقتصادی ایران و کوشش برای....

حبیب الله نعمتی:

 

جامعه شناسی نخبه کشی(2)


 دکتر محمد مصدق

پس از فرمان شاه قاجار به قتل میرزا تقی خان(امیرکبیر) نخست وزیران بسیار آمدند ولی هیچ، دولت های پس از مشروطه هم چندان فرقی با هم نداشتند و نخست وزیران تصور می کردند برنامه عبارت است از نوشتن چند مطلب روی کاغذ و خواندن هنگام رای اعتماد! و پس از آن نه کسی اجرا می کرد و نه کسی بازخواست می شد؛ تا آن که کار به به سردار سپه رسید که اندکی بعد به قاجاریه خاتمه داد و رضا شاه شد و خود را 《پدر ملت ایران》نامید!! که از آن هنگام تا سقوط دولت بختیار 45 دولت روی کار آمدند که همگان به دنبال فرمایشات ملوکانه ذات اقدس همایونی پدر و سپس پسر شدند و تنها دکترمحمد مصدق  بود که فرهنگ حاکم را نپذیرفت.


دکتر مصدق ویژگیهای آزادی خواهانه بسیار داشت چنانکه عضویت در طبقه اعیان و اشراف ، والی گری حکومت خراسان و فارس ، چندین بار وزارت و شش دوره نمایندگی مجلس هیچ گاه او را از مردم جدا نکرد و مردم پیوند خاصی با او داشتند و این پر بها دادن به افکار عمومی چنان شد که از سوی مخالفینش 《عوامفريب》و از دید بسیاری از رجال 《منفی باف》لقب بگیرد.


دکتر محمد مصدق دوره رضا شاه را در تبعید و زندان گذراند ولی هیچگاه تن به همکاری با سرسلسله پهلوی نداد تا پاک ترین و مردمی ترین از میان رجال و اشراف باشد و او را آبروی طبقه اعیان بدانند؛ سیاست ایشان طی نیم قرن مبارزه سیاسی بر دو محور اصلی استوار بود:دفاع از استقلال سیاسی و اقتصادی ایران و کوشش برای استقرار دمکراسی؛ او در سراسر زندگی مبارزه با کاپیتولاسیون ، تعرفه گمرکی، مستشار خارجی، شیلات شمال و تلاش برای ملی شدن صنعت نفت را وجهه همت نهاد و طرفدار سرسخت سیاست موازنه منفی بود یعنی مخالف با دادن هر نوع امتیاز به بیگانگان.


دکتر مصدق، هرگز در مقام رهبری سیاسی و در دوران نخست وزیری به مردم که او را صادقانه دوست داشتند دروغ نگفت و هیچگاه قدمی در راه فریب مردم برنداشت و هرگز بر سر منافع ایران و مصالح مردم با بیگانگان و مزدوران آنها سازش نکرد؛ او دانش پرور و دانش دوست و متواضع و آزاد منش و خود را خدمتگزار مردم می دانست و به سرزنش و تهمت ها و افترا های سرسپردگان بی اعتنا بود تا جایی که پس از انتخاب شدن به نخست وزیری دستوری بدین شرح به اداره کل شهربانی نوشت: شهربانی کل کشور، در جراید ایران آنچه راجع به شخص اینجانب نگاشته می شود هرچه نوشته باشند و هر که نوشته باشد به هیچ وجه نباید مورد اعتراض و تعرض قرار گیرد.


دکتر مصدق سعی وافر داشت تا پای مردم را به مبارزات اجتماعی بکشاند و آنها را نسبت به حیات جمعی و دفاع از آن حساس کند و همیشه می گفت که قدرت دولت و مجلس از ملت است و شرح می داد که اگر آنها وارد حیات سیاسی-اجتماعی خود نشوند در عمل مجلس و دولت از کار می افتد و در این راه خود پیشگام بود و منافع مردم را در همه حال بر منافع خود ترجيح می داد و جان خودش را در این راه در طبق اخلاص گذاشته بود و آن گاه که تمهیدات ملی شدن صنعت نفت در مجلس انجام گرفت دانست که نخست آن که مجری این هر کس نتواند بود و تنها خودش هست که بدون ترس خواهد جنگید.


دکتر مصدق سیاست مداری بی نهایت شریف که سعی وافر داشت قانون انتخابات مجلس را به گونه ای اصلاح نماید که نمایندگان حقه مردم وارد مجلس شوند و اعتقاد داشت که وزن اشخاص به قدر شدائدی است که در راه مردم تحمل می کنند و به همین دلیل از نظر شخصی،مذهبی و ملی خود را موظف می دانست که در هر صورت از وظایف خود کوتاهی نکند و همه گونه اقدامی در راه اهداف بهبود اقتصاد ملی انجام می داد، او می گفت:اقتصاد ایران بیمار است و ماده اصلی این بیماری شرکت نفت انگلیس و دخالت دولت انگلستان است و به همین دلیل در پی قلع و قمع مفاسد بود و این همه منجر به استیفای حقوق ملت ایران و ملی شدن نفت گردید.


اما چه می شود گفت که بار دیگر همان شد که برای امیر کبیر اتفاق افتاده بود؛ همه دشمنان علیه او متحد شدند: اشراف، رجال، دربار، کشورهای خارجی .


دکتر محمد مصدق قهرمان مبارزات ملی در اوج پیروزی در انبوه خلق و وطن خویش در رنج غربت به سر می برد و با چشمان حسرت می دید که چگونه آرمان های بلندش به خطر افتاده ؛ کودتا پیروز شد و او تا سه سال در زندان و سپس برای همیشه به تبعید فرستاده شد.

 

دکتر محمد مصدق ۱۴ اسفند ۱۳۴۵در بیمارستان نجمیه تهران درگذشت.

 

*متن عیناً از کتاب جامعه شناسی نخبه کشی نوشته علی رضاقلی خلاصه گزینی شده است.

لينک خبر:
https://www.ettehadkhabar.ir/fa/posts/109603