کد خبر: 107760 ، سرويس: گزارش و گفتگو
تاريخ انتشار: 30 دي 1397 - 14:00
مهدی مظلومی، فعال اجتماعی دشتستان در گفتگو با «اتحاد جنوب»؛
آفت بزرگ فضای مجازی را باندکها می دانم/ "شهروند مسئول" فراجناحی است/ مرکز رشد برازجان راه اندازی شود

اتحاد خبر: در ادامه گفتگو با فعالان اجتماعی شهرستان دشتستان، در یکی از عصرهای زمستانی اواخر دی ماه، مهدی مظلومی، چهارمین مهمان دفتر هفته نامه اتحاد جنوب شد تا با وی به گفتگو بنشینیم. موسس "شهروند مسئول" در ابتدا من بودم/ شهردار، فرماندار و رییس پلیس فتا تعامل خوبی با فعالان اجتماعی دارند/ مشکل آب برازجان حیثیتی شده است ...

اتحاد خبر- شاکر شکیبا: در ادامه گفتگو با فعالان مدنی و اجتماعی شهرستان دشتستان، در یکی از عصرهای زمستانی اواخر دی ماه، مهدی مظلومی، متولد 31 خرداد 1363 در برازجان چهارمین مهمان دفتر هفته نامه اتحاد جنوب شد تا با وی به گفتگو بنشینیم.


به گزارش «اتحاد خبر»؛ این فعال اجتماعی دشتستانی در معرفی خود گفت: من اصالتا اهل آبپخش هستم ولی در برازجان زندگی کرده و در مدارس هفت تیر، مقداد و ارشاد درس خوانده ام. لیسانسم را در رشته برق و مخابرات گرفتم اما به دلایلی در ترم یک مقطع کارشناسی ارشد انصراف دادم. بعد نیز در رشته علوم سیاسی پذیرفته شدم اما نرفتم. تخصص فنی من در حوزه برق است و در سال 88  نیز یک شرکت خصوصی در این زمینه تاسیس کرده ام.

مهدی مظلومی با بیان سوابق فعالیت های اجتماعی خود افزود: ما بزرگ شده مسجد جامع و جایگاه نمازجمعه هستیم و از کودکی در این مکان ها حضور داشتم. در سالهای کودکی و دوره دبستان مُکبر نماز جماعت بودم و بعدها نیز چون ته صدایی داشتم تواشیح، سرود و مداحی  می کردم. مطالعاتی نیز در حوزه موسیقی داشتم و دوره سلفژ را گذراندم، گاهی شعر نیز می گویم. اکثر مسئولین در آن زمان به جایگاه نماز می آمدند و مطالبات مردم نیز عنوان میشد. در مناسبات مختلف نیز مدیران در میان خطبه ها صحبت می کردند، آن زمان طومار نوشتن و این قبیل حرکت ها  مرسوم  بود. الگوی من در این زمینه پدرم بود که در حوزه های اجتماعی، سیاسی، انتخابات و مطالبه گری فعال بودند.

وی ادامه داد: در رابطه با فضای مجازی نیز در آن زمان در یاهو مسنجر و کلوب، فعالیت داشتیم و سپس در فیس بوک و در گروه "انجمن دوستداران دشتستان" که از همه جای کشور و دشتستان در آن فعالیت می کردند مشکلات فرهنگی و اجتماعی شهر عنوان میشد. پس از آن حدود دو تا سه سال، فعالیت های پرشور ما شکل گرفت، بعد در برنامه wechat و پس از آن هم فضای واتس آپ مرسوم شد. با روی کار آمدن این این اپلیکیشن ها  چون دیدیم دوستداران در حال جدا شدن و پراکندگی هستند همه افراد علاقمند را در یک گروه واتس آپی دور هم جمع کردیم و با مشورت دوستان گروهی را تحت عنوان "شهروند مسئول" تاسیس نمودیم که هدف ما بالا بردن حس مسئولیت پذیری شهروندان بود. نکته مهم اینکه "شهروند مسئول" توانست فراجناحی عمل نماید. هدف ما از ابتدا این بود که همه کسانی که روی دشتستان تعصب دارند و احساس مسئولیت دارند در این گروه فعالیت نمایند. مجموعا با طیف های مختلف سیاسی، فرهنگی و اجتماعی توانستیم این مجموعه را تشکیل دهیم و در باب موضوعات مختلف صحبت نماییم. به نظر من مسئولی که مورد نقد و پرسش ما قرار می گرفت چون میدید که منتقدان از هر دو طیف و قشر جوان هستند نمی توانست از زیر بار پاسخگویی شانه خالی کند یا موضوع را سیاسی تلقی کند. رمز موفقیت "شهروند مسئول" این است که توانستیم افراد از هر دو طیف و قشرهای خاکستری گرد هم جمع نماییم.
 
*تعریف شما از فعال مدنی چیست؟
-برخی نسبت به تعاریف و واژه ها حساسیت دارند چون تخصص من در حوزه فنی است شاید نتوانم تعریف درستی ارائه دهم. ولی به عقیده من همه شهروندان به نوعی فعال مدنی  محسوب می شوند، حتی  آنکه پشت چراغ قرمز صبوری می کند و می ایستد یک فعال مدنی است چون با این کار  یک  الگوی مثبت برای برای جامعه  تعریف می کند. کسی که منتقد است و در این راستا فعالیت می کند، درد مردم را احساس می کند و به جای اینکه مانند مردم عادی انتقادات را در محافل مطرح نماید و اصطلاحا فقط نق بزند و مُنگه دهد آنها را با مسئولین مربوطه در میان می گذارد که البته تاثیرگذاری بیشتری دارد و به نسبت قلم خوبی هم دارد و نگاه او حل مشکلات است؛ نکته مهم اینکه فعال مدنی نباید دغدغه های شخصی خود را در مطالبات اجتماعی دخالت دهد.

شکیبا: در دشتستان ما دسته بندی و تعریف مشخصی برای این عناوین نداریم. افراد صبح فعال مدنی و عصر فعال سیاسی هستند و دیگر اینکه موسس و مالک اصلی گروه "شهروند مسئول" چه کسی است؟
-شاید جالب باشد بدانید موسس "شهروند مسئول در ابتدا من بودم ولی از ابتدا اعتقاد بر مدیریت گروهی نداشتم و گروه به صورت شناور مدیریت میشد یعنی اعضای ساده  هم می توانستند در موارد مختلف مدیریت گروه را بر عهده بگیرند و باعث ایجاد مباحث چالشی شوند. هنگامی که یک گروه، انجمن یا نهاد تازه شروع به کار می کند اصلا قابل پیش بینی نیست که بحث به کجا می رسد. ما در ابتدا فضایی داشتیم که بیش از نصف  اعضا مخالف هم بودند، ولی الان همین دوستان در کنار هم و در کار مطالبه گری با هم هستند. نکته مهم این بود که با وجود تمام مشکلات و نارسایی ها و حتی اختلافات عقیدتی و جناحی، افراد را کنار هم گذاشتیم و فضای دوستی ایجاد کردیم و این نشست و برخاست ها و گفتگوها توانست اتحاد و همدلی بین فعالان مدنی و افراد و شهروندان و دوستان جناح چپ و راست به وجود بیاورد. ما تا آنجا که می توانستیم با انتقادات و پیشنهادات به فضای موجود کمک کردیم. هر چند پس زمینه و هدف غایی فعالیت های برخی از دوستان نیز غرایض شخصی بود... فعالین مدنی دو دیدار مردمی هم با استاندار ترتیب دادند و مشکلاتی در حوزه آب، راه، ورزش، پتروشیمی، سیمان، خانه جوان و غیره مطرح شد.

شکیبا: نقدی که وارد است اینکه الان هیچکس جرات ندارد شهرداری را نقد نماید و این یک معضل است.
-گذر زمان و مسائل جاری می تواند فضا و خواست ها و فعالیت ها را تغییر دهد. خب ما در گروه ها و دسته فعالان مدنی و در فضای مجازی و رسانه ای یا حقیقی افرادی را داریم که کاملاً شبیه به هم فکر می کنند؛ گروه هایی که ما تحت عنوان "باندک" از آن یاد می کنیم و من آفت بزرگ فضای مجازی را همین "باندکها" می دانم. و دیگر اینکه گروهی تحت عنوان فرهنگ یا محیط زیست و یا بهداشت دشتستان تشکیل می شود و تنها افرادی از طیف ها و گروه های خاصی در آن عضو شده اند که این یک اشکال است و تصور این است که پشت تشکیل این گروه ها متاسفانه اهداف دیگری نهفته است.


صابری: من معتقدم که همین فعالیت های مدنی هم سیر تکاملی را طی کرده است و فعالان یاد گرفته اند که چطور باید مطالبه گری و فعالیت نمایند.


شکیبا: ملاحظه گری با کنشگری جور درنمی آید و نمی توان هم کنشگر بود و هم ملاحظه گر! آیا واقعا ملاحظه گر و محتاط شده اید؟
-این مشکل بزرگ ما است که باید پیگیری و اصلاح شود. من الان به دلیل گرفتاری های شخصی کمتر فعالیت می کنم و عقیده دارم که باید یک کار متفاوتی صورت بگیرد و یا کرسی های آزاداندیشی تشکیل دهیم که متاسفانه در دشتستان هنوز به این سمت نرفته است. من انرژی و ایده دارم ولی به نظرم فضای مناسب برای کار وجود ندارد، اصلا ایرادی که به من و بعضی ها وارد دانسته اند این است که چرا در تمام حوزه ها ورود می کنیم. موضوع مشکلات اقتصادی نیز وجود دارد و از صبح تا شب درگیر حوزه های کاری خودمان و در یک کلام در بندِ غم نان هستیم و با گرفتاری هایی که داریم نمی توانیم برخی از فعالیت ها را تا وصول نتیجه دنبال کنیم.
ما جلسات خوبی تشکیل دادیم که نکات مثبتی است اگر بتوانیم رودرروی مسئولان و شخص اول استان مشکلات را مطرح کنیم. در خصوص مشکلات تیم هندبال، موضوع آّب و در خیلی از حوزه های دیگر اقدامات خوبی صورت گرفت و در واقع توانستیم بسیاری از مسائل مهم را پیگیری نماییم. مافیای آب را داشتیم و مطالبات ما در حوزه آب بسیار زیاد بود. اولین و سرفصل مطالبات ما، آب است. پس از آن ورودی برازجان، دژ و آرامستان. جلسه بسیار خوبی هم  با معاون سیاسی وقت استاندار دکتر حقیقی داشتیم که یکی از دستاوردهای خوب ما بود اما متاسفانه عقبه نداشت و تکرار نشد. در آن جلسه خیلی حرف زده شد  و بسیاری از مسائل مطرح گردید. مدیر کل امور اجتماعی نیز حضور داشتند. در آن جلسه ما مشکلات را می گفتیم و آقای حقیقی همزمان  تماس می گرفت و موارد را پیگیری میکرد، مثلا در بحث دژ، همانجا با آقای حمید سعادت تماس گرفتند. یا در حوزه هلال احمر، که موضوع دشواریِ دسترسی به طبقات بالای منازل در هنگام بروز  آتش سوزی را پیگیری کردیم. بعد از آن با آقای مهرداد ستوده صحبت کردیم و به چند تن از فعالان حوزه هندبال نیز مراجعه کردیم و توانستیم اعتبار 150 میلیون تومانی بگیریم. در جلسه دوم بحث تیم فوتبال پرسپولیس را با آقای سالاری مطرح شد و فی المجلس صد میلیون تومان اعتبار اختصاص دادند. اینها اقدامات مهمی بود که در گذشته انجام شد؛ واقعیت این است که فعال مدنی ابزاری جز گفتن و نوشتن و تاثیرگذاری بر مسئولین ندارد.

شاکر شکیبا با اشاره به اینکه مطالبه گران ما زود وا می دهند و قانع می شوند، گفت: افراد مطالبه گر و فعالان زود قانع می شوند، احساس می کنم -این موضوع مهمی است و اینکه مثلا ورودی یک کوچه خراب است، بر روی آن تمرکز می کنند تا اینکه رفع شود و بعد با خوشحالی آن را در بوق و کرنا می کنند. در حالی که پنجاه کوچه دیگر نیز همین مشکل را دارد اما دلخوشی گروه به همان کوچه اصلاح شده است و مسئله به همان راحتی فراموش می شود. خیلی از مسائل و موضوعات دیگر هم در حوزه های مختلف به همین شکل مطرح می شود و برای آن وقت صرف می شود اما به شکل موردی و نه همه جانبه!

مظلومی در پاسخ به این موضوع ابراز داشت: این مشکل خیلی از فعالان مدنی است که به بن بست رسیده اند و خیلی از مسائل و مشکلات بزرگی وجود دارد. اما به مسائل سطحی دل می بندیم و آنها را پیگیری می کنیم. در خصوص مسائل مدنی نیز به همین شکل است، فعالان مدنی سالها به همین شکل کار کرده اند و نیاز به یک کار متفاوت و نو دارند، و نتیجه اینکه در گروه 250 نفری "شهروند مسئول" نهایتاً 15 نفر فعال هستند و می نویسند و به موضوعات مختلف واکنش نشان می دهند و بقیه افراد فعالیتی ندارند این معضل مشتی نشانه خروار از بی تفاوتی مردم جامعه نیز هست.

شکیبا: برای مثال در مورد مشکل پسماند که مشکل اصلی شهر برازجان است چه کرده اید؟
-پسماند موضوعی است که از تمام حوزه ها عقب مانده است و با فعالیت یک یا چند فعال مدنی یا برگزاری یک جلسه حل نمی شود. در طی اینهمه سال به هیچ جا نرسیده ایم و این نشات گرفته از عوامل زیادی است. ما یک جلسه با آقای ارسطو قایدی مدیر پسماند شهرداری داشتیم، تازه در آنجا بحث ترانشه مطرح شد و ما برای اولین بار مسائل مربوط به این حوزه را شنیدیم. متاسفانه پسماند از نظر اجرایی کار یکنواختی نیست، اما در برازجان نسبت به شهرهای دیگر در این حوزه کار چندانی انجام نشده و مشکل داریم، منتها حل این معضل یک عزم عمومی را می طلبد. مگر ده یا بیست نفر آدم چقدر می توانند کار کنند؟ از نظر فنی و بودجه ای مشکلاتی وجود دارد که می تواند بهتر از این باشد اما متاسفانه کار نشده است.

صابری: به عنوان یک فعال مدنی، الان مهمترین مطالبات مردم برازجان را چه مسائلی می دانید؟
-به نظرم اولین مشکل آب است، و الان به یک مسئله و موضوع حیثیتی تبدیل شده است که مردم ما آب خوردن و آب برای آشامیدن و استحمام نداشته باشند و ما با این شرایط از نظر بهداشتی به پایین تر از استانداردها می رسیم و این یعنی تحقیر شدن مردم بزرگترین شهرستان استان بوشهر. البته ما تخصصی در این حوزه ها نداریم و می بایست از کارشناسان مربوطه استفاده شود که گلایه ما هم از استاندار وقت همین بود که چرا اگر 40 یا 50 و در مواردی 60 درصد آب در بخش توزیع هدر می رود یعنی آبی که می تواند مورد استفاده مفید مردم باشد چرا باید به زیر زمین برود و این یک معضل بسیار بزرگ است که فعال مدنی هیچ کاری برای این معضل نمی تواند انجام دهد. مطالبه دیگر مردم دشتستان راه ورودی برازجان است. توقع ما این بود طراحی به صورتی باشد که اول، ورودی شهر باشد و بعد پل به سمت بوشهر و شهرهای دیگر.



یکی از چالش های بزرگ شهر برازجان مسائل سیاسی و فرهنگی است و در واقع گاهی در شهر مشکلات اصلی و کمبودها مورد غفلت قرار می گیرد. در دوره ای بر سر نصب تندیس غضنفرالساطنه  13 سال بحث و اختلاف نظر وجود داشت و راه به عنوان یکی از موارد بسیار مهم و تاثیرگذار، مغفول مانده و از ما دور شد و نتیجه این شد که برازجان در بن بست قرار گرفت. این گلایه از هر دو جناح چپ و راست و رسانه ها و فعالان مدنی وجود دارد که همه توجه شان معطوف به  تندیس شد در حالی که علی رغم اهمیت این موضوع، ما نتوانستیم در حوزه ی مهم تر مثل  " راه ورودی " به جایی برسیم.
تندیس غضنفرالسلطنه از سالی که ساخته شد در سه نقطه جانمایی، بعد جابجا شده است، وقتی که مشغله و دغدغه اصلی فعالان یک شهر در یک برهه نصب یک تندیس می باشد  و یا کنسرت و سایر مسائل فرعی که به اندازه راه و آب مهم نبوده اند، مسلم است که آب و راه به فراموشی سپرده می شود به عبارتی اینها " فرعِ مقدم بر اصل می شود "
می خواهم بگویم اگر رهبران جناح های سیاسی در کنار مردم و افراد فعال در عرصه مطالبه گری باشند و دوشادوش مردم مطالبه نمایند بی شک این مسائل هم دیده می شود هم به نتیجه می رسد . در سال 1393  وقتی مردم و فعالین مدنی در اعتراض به بی آبی بشکه خالی در دست گرفتند و جلوی فرمانداری تجمع کردند. وقتی به در فرمانداری رفتیم جز "اکبر صابری" کسی از سیاسیون در کنار مردم نبود.

شکیبا: مطالبه گران باید مطالبه گری خود را از کجا شروع کنند؟ برای مثال مشکل پسماند، عنوان کردن این موضوع از یک جایی آغاز و به نقطه اوج خود می رسد. این نقطه شروع باید کجا باشد؟
-اگر کلی تر بخواهم بگویم فعالیت  مدنی از سوال کردن شروع می شود. برخی می گویند فعال مدنی باید تخصص داشته باشد هر چند من آن را  خیلی هم ضروری نمی بینم. چند روز پیش بنر زدند که 7 مینی بوس برای برازجان خریداری شده است و من فقط در اینستاگرام نوشتم که این 7 مینی بوس کجاست؟ بلافاصله  از طرف واحد اتوبوسرانی شهرداری تهدید به شکایت و پیگیری قضایی شدم.
در پسماند هم از پرسش و سوال می توانستیم شروع کنیم که چطور می شود از محل پسماند که همان طلای کثیف است درآمدزایی کنیم. یا بسیاری سوالات دیگر، چرا از یک اِلمان لاتین و فانتزی در روبروی یک اثر تاریخی استفاده کرده ایم؟ من یک سوال در حوزه اتوبوسرانی مطرح کردم و بعد از آن انبوهی از سوالات به وجود آمد.
بعد از آن نیز اولویت بندی کارها مهم است که گاه بعضی از مسائل و یا مطالبه گری های فردی و یا جمعی می توانند تغییر اولویت را به مدیران القا نمایند، و این رویداد از طریق سوال کردن و مطالبه گری رخ می دهد. قطعأ اگر اعتراضات و مطالبه گری های آب نبود، برازجان و دشتستان به خط کوثر وصل نمیشد. پس اول سوال شد پس از آن با مطالبه این موضوع تبدیل به دغدغه و اولویت مسئولین گردید و مجبور شدند پیگیری کنند. برای فعالان نیز به همین صورت است و سوال کردن می تواند اولویت ها را تغییر دهد. مسئول هم انبوهی از مسائل و مشکلات گوناگون را در پیش روی خود دارد و ما به عنوان فعالان مدنی باید اولویت ها را به مسئول بگوئیم و مطالبات را منتقل کنیم. الان اولویت شهر ما سیاست نیست، زیرساخت های آب و برق و تلفن مشکل دارد. ما مشکل آب داریم، چطور من بروم و روی تکدی گری تمرکز کنم یا خیلی از مسائل دیگر که مطرح کردن آن ضرورتی ندارد. ما الان مشکلات کلیدی و ساختاری بسیاری داریم. در مورد راه ورودی برازجان تنها برای مطالعه و طراحی آن حدود 700 میلیون هزینه شده است، در حالی که مطمئن نیستیم آیا این طراحی علیرغم این همه هزینه آیا مناسب و یا دارای کارآیی است یا نه؟

شکیبا: خوب، بد و متوسط، شما به فعالان مدنی برازجان چه نمره ای می دهید؟
به نظرم متوسط رو به خوب بوده ایم. قبلا فعالان در حوزه های کوچکتری فعالیت می کردند، اما الان فعالان مدنی بسیار خوبی داریم که چون ممکن است اسامی همه آنها را به یاد نیاورم بهتر است از شخص خاصی نام نبریم. مطالبه گری نیز مانند بسیاری از علوم که پیشرفت کرده، به سمت پیشرفت و تکامل است، آیا این علوم در دهه های 40 و 50 نیز به همین صورت پیشرفته بوده؟ لذا ما در حال تکامل هستیم و هنوز به تمرین و حتی آزمون و خطا نیاز داریم.


شکیبا: به نظرم نباید بیش از این به این سبک کار کنیم و باید کمی به سمت تغییرات مثبت برویم.
درست است اما باید هر فعال مدنی و یا شخصی از یک جایی شروع کند و این محل مشکل نیست. متاسفانه مدیریت ما یکپارچه نیست، و پیگیری ها و مطالبه بیشتری را می طلبد. بزرگترین مشکل ما برای کمک به ورزش خود ورزشی ها هستند. یعنی اگر تلاش کنند و بین خود ورزشی ها مشکل و اختلاف نباشد و درگیری های میان خود را حل کنند بسیاری از مسائل حل می شود. امتیاز تیم پرسپولیس فروخته می شود و این بغض عجیبی دارد، من اطلاع دقیق دارم که مسئولان تیم قبل از فروش این امتیاز از ناراحتی گریه می کردند.
پیشنهاد من این است مانند ما که گروه واتس آپی شهروند مسئول را تشکیل دادیم، خواص هم حوزه های سیاسی و فرهنگی و غیره... گروه تشکیل دهند و مطالبات را پیگیری کنند، بالاخره اشتراکاتی وجود دارد و خواسته ما صرفا برطرف شدن مشکلات شهری در حوزه های مختلف است. اگر همه کنار هم باشیم مشکلات بسیار آسان تر حل می شود.

صابری: آقای مظلومی شخصیت طنزپردازی هم هست و در فضای مجازی و غیره هم می بینیم که مطالب را به شکل طنز بیان می کنید. چرا طنز، و آیا فعالیت طنز به شکل حرفه ای و یا غیرحرفه ای هم داشته اید؟
-فعالیت خود را در فیس بوک و در صفحه ای به نام دکتر بوشهر طنز شروع  کردیم و تا مدت ها خیلی خوب بود و بازدید زیادی داشت.
یکی از مشکلات اینکه وقتی انتقاد می کنیم از طریق خانواده های ما اعتراض می کنند. یکی از دلایل دیگر هم اینکه جنوبی ها در مجموع طناز هستند و این ریشه در گذشته ما دارد و دیگر اینکه طنز در بیان مشکلات، بیان خوبی است که اولش خنده دارد و بعد گریه! وقتی مسئولی می آمد و اعتراض میکرد نهایتا می گفتیم شوخی  بود به دل نگیرید.

صابری: در این مدت فعالیت چند بار از شما شکایت شده است؟
سه چهار بار تهدید و سه چهار بار هم شکایت شده. یک مورد شکایت یک عضو شورای چهارم از من بود که تا دو سال هم طول کشید، پرونده باز بود و می رفتیم و می آمدیم. البته تهدید هم  زیاد است، مثلا بر سر یک پست اینستاگرامی و یا مطرح کردن یک انتقاد!

صابری: آیا این تهدیدها و شکایت ها  باعث شده در این عرصه دست به عصاتر فعالیت کنید؟
نه، شاید چهار پنج روز آرام شده ایم اما باز هم این راه را پی گرفته ایم و من معتقدم که مطالبه گری حرمت و قداست دارد و بارها به مسئولان گفته ام که ما خواسته بسیاری از طرف مردم و بدنه چندهزار نفری افراد ذینفع مطالبه گری می کنیم و مسائل را از طرف کسانی که به مسئولین دسترسی ندارند یا در شبکه های اجتماعی عضو نیستند مطرح می کنیم. مردمی که مشکل دارند اما ارتباط و حضوری را برای مطرح کردن مسائل ندارند.

 

صابری: رضایت شما از مسئولان شهرستان تا چه حد بوده است؟
از شهرداران و از دکتر زارع، فرماندار محترم رضایت داشته ایم که واقعا انتقادپذیر هستند.

 

صابری: از چه دستگاه هایی از حیث تعامل با فعالان اجتماعی رضایت دارید؟
واقعیت این است که شهرداری و شبکه بهداشت در این چند سال بسیار پاسخگو بوده اند.
حقیقتا بیشترین انتقادات به سمت شهرداری است چون حوزه کار گسترده ای دارد و واقعا جا دارد که از مهندس محمدی و معاونین ایشان تشکر کنم که بیشترین انتقادها را داشته اند اما یک بار هم گلایه نکرده اند و یا دکتر زارع که بارها انتقاد کرده ایم و با آرامش پذیرفته اند. تشکر از فرماندار محترم که خیلی انتقادپذیر بوده اند و همچنین مجموعه پلیس فتا که سرهنگ مزارعی، ریاست این مجموعه واقعا یک نگاه تربیتی و پیشگیرانه خوبی دارد و راهکار ارائه می دهند؛ اما نماینده دشتستان را انتقادپذیر نمی بینم و برخورد خوبی ندارند. ایشان باید سعه صدر بیشتری نسبت به انتقادات داشته باشد، اما نسبت به بعضی مسائل بی تفاوت شده اند و در این میان ضرر و زیان آن بیشتر متوجه مردم می شود. ایشان متاسفانه برخورد خوبی با منتقدین ندارد.
ادارات خدمات رسان مثل آب و برق و مخابرات هم هستند اما کمتر در گروه ها و فضای مجازی پاسخگو هستند و یا توضیحی ارائه می دهند. موضوع دیگر اینکه بیشتر مدیران پاسخ می دهند و معاونان و روابط عمومی در این امور دخالت نمی کنند و خیلی از مدیران نیز رسانه ای نیستند و حاضر به پاسخگویی و ادای توضیحات در رسانه ها و فضاهای اجتماعی نیستند.

*حرف آخر؟ اگر نکته یا سئوالی باید می پرسیدیم و نپرسیدیم خودتان مطرح کنید و پاسخ دهید؟
در مجموع مطالبه اصلی ما این است که باید به هم کمک کنیم تا مشکلات حل شود. در حوزه هنرمندان، ورزش، و سایر حوزه ها مثل فرهنگ و غیره مشکلات زیادی وجود دارد و مسائل مالی خود سرآغاز مشکلات است. در زمینه مرکز رشد برازجان واقعا پیگیر آن بودیم اما نتوانستیم کاری کنیم چون بر سر هیئت مدیره آن اختلاف وجود داشت، در حالی که بیشتر تولیدات علمی در دشتستان صورت می گیرد و اگر ما بتوانیم مرکز رشد را توسعه دهیم اختراعات و دستاوردهای زیادی خواهیم داشت. جوانی در محله علی آباد بود که با تهیه یک کامپیوتر برای ایشان، موفق به ثبت سه اختراع شد، این ظرفیت خیلی خوبی است.

 

«شایان ذکر است هفته نامه اتحاد جنوب و پایگاه خبری اتحاد خبر در نظر دارد هر هفته با یکی از فعالان اجتماعی شهر برازجان گفتگو نموده و به انعکاس دغدغه های آنان اقدام نماید. منتظر گفتگوهای بعدی ما در هفته های بعد باشید.»

 









لينک خبر:
https://www.ettehadkhabar.ir/fa/posts/107760